فضيلت صحابه و خلفای راشدين
هر خیر و نیکیای که در میان مسلمانان تا روز قیامت وجود دارد، از قبیل ایمان، اسلام، قرآن، علوم، معارف اسلامی، عبادات، داخل شدن به بهشت و رهایی یافتن از جهنم، پیروزی مسلمانان بر کافران، و اعتلای کلمه الله، همگی به برکت زحمات و تلاشهای صحابه بوده است، آنانی که این دین را به بشریت ابلاغ نمودند و در راه خدا جهاد کردند.
هر مؤمنی که به خدا ایمان دارد، صحابه بر وی تا روز قیامت فضل و برتری دارند. خیر و خوبی صحابه به خاطر خیر و خوبی خلفای راشدین بوده، زیرا آنان بیشتر از سایر صحابه، هر خیر و نیکی در دین و دنیا را بر پای نمودهاند. همچنان که عبدالله بن مسعودس میگوید: هر کسی که میخواهد سنت و روشی را بنا نهد باید به آنانی که از دنیا رفتهاند اقتدا کند، زیرا کسانی که در قید حیاتند از فتنه در امان نیستند. آنان اصحاب محمد صبودند. به خدا قسم، آنان برترین افراد این امتند که نسبت به سایر مسلمانان دارای قلبهایی سالمتر و پاکتر، علمی عمیقتر و تکلفی کمتر بودند. گروهی که خداوند، آنان را برای همراهی پیامبرش و بر پا داشتن دینش برگزید؛ فضل و برتریشان را بشناسید و از آنان تبعیت کنید و تا آنجا که میتوانید به اخلاق و دینشان متمسک شوید، زیرا آنان بر راه راست بودهاند [۵].
گفته عبدالله بن مسعود، سخنی جامع است که خیرخواهی و قصد و نیتِ خیر صحابه را در عبارت «قلوب پاک و سالم»، معرفت کامل و دقیقشان را در عبارت «علم عمیق»، و آسان بودن حصول علم برای آنان و امتناع و دوریشان از سخن بدون علم را در عبارت «تکلف کم» جمع کرده است.
پس صحابه از لحاظ عقل، علم، فقه و دین کاملترین افراد این امت هستند. و به همین خاطر شافعی/چه زیبا گفته است: «صحابه در همه چیز، در فقه، علم، دین و هدایت، و در تمامی اسباب علم و هدایت، بالاتر از ما هستند و رأیشان برای ما بهتر از رأیمان برای خود است». یا سخنی با همین معنا دارد.
کسی که میخواهد فضائل صحابه و منزلت آنان را در نزد پیامبرصبداند، باید در احادیث صحیحی که محدثین آنها را صحیح دانستهاند، تأمل و تدبر نماید. صحابه کسانی بودند که از حال و وضعیت پیامبرصآگاهی کامل داشتند و نهایت محبت و دوستی را نسبت به پیامبرصابراز میکردند و در ابلاغ پیام دین به انسانها، بینهایت صادق بودند. و همه آمال و آرزوها و عواطف و احساسات خود را در مسیر برنامهای قرار دادند که پیامبرصاز جانب خداوند آورده بود. آنان جز شناخت و درک سخنان پیامبرصو تشخیص آن از دروغ و اشتباه دیگران، غرض و قصدی نداشتند.
از نظر اهل سنت، تمامی اصحاب بدر و اهل بیعت رضوان، و همچنین امهات المؤمنین (مادران مؤمنان از قبیل عایشه و دیگر زنان پیامبر) بهشتیاند. و ابوبکر، عمر، عثمان، علی، طلحه و زبیر بعد از پیامبران، سروران اهل بهشت هستند. خدا و رسول خداصآنان را ستودهاند و خداوند از آنان راضی و خشنود گشته و منزلت زیبا و سرانجام نیکی را بدانان وعده داده است. مانند آیات زیر: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ﴾[التوبة: ۱۰۰].
«پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت».
﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡ﴾[الفتح: ۲٩].
«محمدص فرستاده خداست، و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند».
﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨ وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩﴾[الحشر: ۸-٩].
«این اموال برای فقیران مهاجرانی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند، آنها فضل خداوند و رضای او را میطلبند و خدا و رسولش را یاری میکنند، آنها راستگویانند. و برای کسانی است که در این سرا (سرزمین مدینه) و در سرای ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند، هر مسلمانی را به سویشان هجرت کند دوست دارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمیکنند، و آنها را بر خود مقدم میدارند هرچند خودشان بسیار نیازمند باشند، و کسانی که از بخل و حرص نفس خویش بازداشته شدهاند، رستگارانند».
در صحیح مسلم هم از پیامبرصثابت شده که ایشان فرمودند: «لا یدخل النار أحد بایع تحت الشجرة» [۶]: «هیچ یک از کسانی که زیر درخت رضوان (با من) بیعت کردهاند، داخل جهنم نمیشود». و در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است: «أنَّه کان بین عبدالرحمن بن عوف وبین خالد بن الولید کلام، فقال: یا خالد لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى فَوَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِيفَهُ» [٧]. «میان عبدالرحمن بن عوف و خالد بن ولید جر و بحث بود، آنگاه پیامبرصفرمود: ای خالد، به اصحاب و یاران من ناسزا نگوئید. سوگند به کسی که جانم در دست اوست، اگر هر یک از شما به اندازه کوه اُحد، طلا (و جواهرات) را (در راه خدا) انفاق کند، به یک مد، و نصفِ مد آنان نمیرسد». پیامبرصاین را به خالد بن ولید به نسبت پیشگامان نخستین مهاجران و انصار فرموده است.
همچنین در حدیث صحیحی از پیامبرصاز چندین طریق ثابت شده که ایشان فرمودهاند: «خَيْرُ الْقُرُونِ الْقَرْنُ الَّذِى بُعِثْتُ فِيهِمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ» [۸]. «بهترین دورهها دورهای است که من در میان افراد آن برانگیخته شدم، بعد از آن دوره کسانی است که بعد از آنها میآیند، و بعد از آن دوره کسانی که بعد از آنان میآیند». این احادیثی که در بیان فضائل و مدح و ستایش صحابه و برتری دادن آنان بر مؤمنانِ دورههای بعد آمده، مستفیض و بلکه متواترند [٩].
[۵] ابن بطه آن را از قتاده روایت کرده است؛ المسند، ۵/۲۱۱، شماره ۳۶۰۰، و مجمع الزوائد: ۱/۱٧۸۶۱٧٧. صاحب کتاب مجمع الزوائد گوید که احمد، بزار، و طبرانی در کتاب «الکبیر» آن را روایت کردهاند و رجال آن ثقه و مورد اعتماد هستند. ابن بطة، همان عبیدالله بن محمد بن محمد بن حمدان ملقب به ابو عبدالله عکبری صاحب کتاب «الشرح والإبانة علی أصول الدیانة»، متوفی سال ۳۸٧ ه.ق است. [۶] مسلم آن را روایت کرده است. (۴/ شماره ۱٩۴۲). [٧] بخاری، صحیح بخاری (ک ۶۲، ب ۱)؛ و مسلم، شماره۲۴٩۶. [۸] تخریج آن بعداً تحت عنوان «کل مدح وثناء في القرآن فهو أول داخل فیه» میآید. [٩] منهاج السنة: ۱/۴۵، ۱/۲۲۲-۲۲۳، ۳/۴۸، ۲/۲۵۲، ۱/۲۰۴.