علت کمی نقل احادیث توسط ابوبکر و بزرگان صحابه
خلفای چهارگانه در تبلیغ کلیات دین و ترویج اصول دین و دنبالهروی مسلمانان از آنان در این گونه مسائل، ویژگیهایی دارند که دیگران ندارند؛ مانند جمعآوری قرآن در مصاحف توسط ابوبکر و عمر. سپس عثمانس قرآن را تنها در چند مصحفی جمعآوری نمود که آن را به بعضی از کشورها فرستاد. در واقع اهتمام به جمعآوری قرآن و تبلیغ آن، مهمتر از بقیه مسائل است. همچنین بعضی دیگر از کارهای مهمی که تنها خلفای راشدین انجام دادند، عبارتند از: تبلیغ احکام اسلامی به مردم سایر کشورها، جهاد و مبارزهشان به خاطر آن، جانشین خود قرار دادن فرماندهان و علما در این خصوص، و تصدیق آنان از جانب فرماندهان و علما در آنچه که ایشان از پیامبرصابلاغ کردهاند. و علمای دین هم تمام احکام و مسائل دینیای که از خلفای راشدین گرفتهاند، به دیگران رساندهاند تا اینکه دین اسلام، به صورت متواتر و آشکار و معلوم برای نسلهای بعدی تا روز قیامت نقل شده است؛ به گونهای که به وسیله آن حجت و برهان آشکار برای همه اقامه شده و راه راست دین برای همه روشن شده باشد. و به وسیله آن آشکار شده که این بزرگواران خلفای هدایت یافته پیامبرصهستند، کسانی که پس از پیامبرصعلم و عمل را در میان امتش به جا گذاشتند. همچنان که آنانی که پس از صحابه آمدند و مردم به عملشان نیاز پیدا کردند، از پیامبرصاحادیث زیادی را نقل کردند که خلفای چهارگانه و بزرگان صحابه آنها را نقل نکردند، زیرا آنان نیازی به نقل آنها نداشتند، چون مسلمانانی که در زمان آنان بودند، این احادیث را همانند آنان میدانستند. به همین خاطر احادیثی از ابن عمر، ابن عباس، عائشه، انس، جابر، ابوسعید خدریشو دیگر صحابه روایت شده که از علی و عمر روایت نشده است در حالی که علی و عمر از همه اینان عالمتر بودهاند.
گذشته از آن، گاهی در نزد شخص مفضول علم قضیه معینی هست که شخص افضل آن را نمیداند، در نتیجه از او استفاده میکند و این موجب نمیشود که شخص مفضول به طور مطلق عالمتر از شخص فاضل باشد. به همین خاطر خلفای راشدین، از بعضی از صحابه علمی را دریافت کردهاند که خود نداشتهاند؛ همچنان که ابوبکر علم میراث جد را از محمد بن مسلمه و مغیره بن شعبه گرفته، عمر دیه جنین و ارث دادن زن از دیه شوهرش و امثال آن را از دیگری گرفته، عثمان حدیث ماندن زنی را که شوهرش فوت کرده در خانهاش تا اینکه عدهاش تمام شود، از دیگری گرفته، و علی حدیث نماز توبه را از دیگری اخذ نموده است [۱۰۳].
[۱۰۳] منهاج السنة: ۴/۱۱۳، ۱۱۴ و ۴۵٩. شیخ الاسلام ابن تیمیه نمونههای دیگری را در این زمینه ذکر کرده که من به خاطر اختصار آنها را حذف نمودهام. ابن تیمیه از ابن حزم نقل کرده است: در خصوص روایت حدیث و فتوا دادن از جانب ابوبکر باید گفت که وی تنها دو سال و شش ماه پس از رسول خداصزندگی کرد. و تنها براي حج یا عمره از مدینه خارج شده، و مردم نیاز به نقل احادیث پیامبرصکه نزدش بود، نداشتند، زیرا تمام اطرافیانش به خدمت پیامبرصرسیده بودند و تمامی آن احادیثی که نزد ابوبکر بود، میدانستند. او تنها یکصد و چهل و دو حدیث از پیامبرصرا با سند روایت نموده است [منهاج السنة: ۴/۱۳٩ و ۱۴۰].