تابشی از قرآن - ترجمه و تفسیر قرآن کریم - جلد اول

فهرست کتاب

سورۀ حمد و یا فاتحه الکتاب، این سوره مکی و دارای هفت آیه می‌باشد

سورۀ حمد و یا فاتحه الکتاب، این سوره مکی و دارای هفت آیه می‌باشد

سورة الفاتحة (مکیّة وآیاتها سبع)

﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ١ [الفاتحة: ۱].

ترجمه: به نام خدای کامل الذّات و الصّفات رحمن رحیم.

نکات: ﴿بِسۡمِدر اصل بِإسم بوده، باء حرف جر، اسم مجرور است و این جار و مجرور باید به فعلی تعلّق گیرد و خدایتعالی فعل آنرا ذکر نکرده برای اینکه بنده هر فعلی را مناسب می‌داند در نیّت گیرد، مثلاً شروع به قرآن و یا کار دیگر، مناسب این است که «أَتَبَرّكُ» یعنی بنام خدا برکت می‌جویم یا «أَبْتَدِأُ» یعنی ابتدا می‌کنم و در مسافرت «أسافر» یعنی مسافرت می‌کنم، را در نیت گیرد.

و حق‌تعالی در ابتدای هر سوره جملۀ ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ...را تکرار کرده زیرا هر سوره‌ای کنفرانسی جدا و مطلبی مستقل و قواعد و بوستانی است جداگانه و به اضافه در ابتدای هر سوره این جمله را به عنوان تیتر آورده که بندگان بدانند منشأ نزول تمام سُوَر و آیات صفت رحمانیّت و رحمت او است و آیات را برای لطف نازل نموده.

﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢ [الفاتحة: ۲].

ترجمه: «مدح و ثنای، مخصوص برای خدایی است که پروردگار و مربّی جهانیانست».

نکات: ﴿حَمۡدُبه معنی مدح، ستایش و تمجید پروردگار است، خواننده می‌تواند این آیه را به نیّت مدح و ثناء پروردگار بخواند و اگر چه در نماز باشد و دیگر اینکه ﴿ٱلۡحَمۡدُمبتداء و خبر آن ﴿لِلَّهِاست و این جمله را خدایتعالی جملۀ اسمیه آورده که دلالت بر دوام و استمرار می‌کند و اگر فعلیّه می‌آورد دلالت بر یک زمان داشت، پس جملۀ اسمیّه فصیح‌تر است و دیگر اینکه «الحمد» را با الف و لام آورده که دلالت بر استغراق و یا جنس دارد یعنی هر مدح و ستایشی زیبنده و لایق پروردگار است؛ اگر الف و لام عهد باشد می‌فهماند که حمد مخصوص برای خدا است که آن حمد و مدح، لایق مخلوق نیست. و دیگر اینکه در این جمله از میان اسماء إلهی «الله» انتخاب شده که به معنی خدای کامل الذّاتی است که مستجمع جمیع صفات کمالیّه است وکلمۀ «الله» برای چنین ذاتی وضع شده و ذکر این اسم دلالت بر تعلیل دارد که چرا باید او را حمد کرد زیرا او مستجمع جمیع کمالات و مستغنی از تمام مخلوقات و سزاوار حمد می‌باشد و علّت دیگر حمد اینکه او مُنعِم و مربّی جهان و هر نعمت از او است و برای شکر چنین منعم باید او را حمد نمود.

﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣ [الفاتحة: ۳].

ترجمه: خدایی که رحمن و رحیم است.

نکات: تکرار صفات ﴿رحۡمَٰنِو ﴿رَحِيمِدر اینجا ممکن است برای این باشد که چون این دو صفت سبب نزول آیات الهی بوده دارای اهمّیّت است و رحمن صفت خاصِّ حق تعالی و معنی آن عام، ولی رحیم صفتی است غیرخاص و اطلاق آن بر مخلوق امکان دارد.

﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤ [الفاتحة: ۴].

ترجمه: مالک و صاحب اختیار روز جزا (روز کیفر نیک و بد).

نکات: در این چهار آیه اسماء و صفات خدا ذکر شده برای اثبات توحید و معاد و اینکه او قادر است بر تشکیل روز کیفر، پس از این آیات، ذکر شده وظیفۀ بندگان، پرستش و مدد‌خواستن آنان برای هدایت و سرنوشتشان. و لذا در حدیث آمده که خدا فرموده: «قَسَّمْتُ سُورَة فَاتِحَة الکِتَابِ بَینِي وَبَین عَبدِي»:

یعنی: «سورۀ فاتحه الکتاب را بین خودم و بنده‌ام تقسیم کردم». نصف آن راجع به صفات إلهی و نصف آن در وظیفۀ بندگان است.

﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥ [الفاتحة: ۵].

ترجمه: فقط تو را بندگی می‌کنیم و فقط از تو یاری می‌جوئیم.

نکات: ﴿إِيَّاكَضمیر مفعول است برای فعل بعد از او که ﴿نَعۡبُدُباشد و ﴿إِيَّاكَباز مفعول است برای فعل پس از او که ﴿نَسۡتَعِينُباشد ومفعول هر دو جا مقدّم شده بر فعل، برای افادۀ حصر، یعنی بندگی و مددخواستن باید فقط از خدا و برای خدا باشد نه از غیرخدا. و دیگر اینکه ﴿نَعۡبُدُو ﴿نَسۡتَعِينُمتکلّم‌ مع‌الغیر است، زیرا نماز‌گزار نباید تنها خودش را بنده و محتاج بداند، بلکه تمام بندگان را محتاج به یاری خدا بداند و برای همه مدد و هدایت بخواهد و لذا در آیۀ بعد ﴿ٱهۡدِنَاذکر شده نه «إِهدِني»یعنی دین و عبادت اجتماعی است نه انفرادی.

﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ [الفاتحة: ۶].

ترجمه: ما را به راه راست مخصوص هدایت کن.

نکات: نماز‌گزار با اینکه هدایت یافته است باز باید خود را همواره محتاج به هدایت بداند و از خدا هدایت بجوید، حتّی رسول خداصخود را محتاج به هدایت إلهی می‌دانست و این درخواست را می‌کرد، زیرا بنده احتیاج به مدد و هدایت إلهی دارد چه ابتداءًا و چه بقاءًا و «نا» متکلّم مع‌الغیر است، یعنی باید به فکر اجتماع بود و برای همه هدایت را درخواست کرد.

﴿صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧ [الفاتحة: ۷].

ترجمه: راه آنانکه به ایشان نعمت دادی (مانند انبیاء) نه آنانکه موردخشم تو شدند و نه گمراهان.

نکات: مقصود از ﴿مَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡو ﴿ضَّآلِّينَهر کسی است که مورد خشم خدا و یا گمراه باشد، چه کفّار و چه مشرکین و چه فُسّاق و چه ستمگران، چه کافر و چه مسلِمی که به نام اسلام قناعت کرده و در واقع از اسلام بی‌خبر است، زیرا نماز‌گزار طبق این درخواست باید لساناً، عملاً و فکراً راه انبیاء را انتخاب کند نه راه دیگران را و دیگر اینکه در این سوره اوصاف إلهی و وظائف بندگی به طور خلاصه، فشرده و مختصر بیان شده و سایر سُوَر قرآن شرح و تفصیل همین اجمال است. پس میتوان گفت تمام قرآن به طور اجمال و فشرده در این سوره می‌باشد. و این سوره را فاتحه‌الکتاب گویند زیرا کتاب خدا به آن افتتاح شده و آنرا سبع‌المَثانی نیز گویند برای آنکه هفت آیه دارد و در هر نماز دو مرتبه در دو رکعت اوّل نماز باید خوانده شود و خواندن سورۀ دیگر کفایت از آن نمی‌کند؛ این سوره سورۀ با برکتی است و قرائت آن برای تذکّر مطالب آن و رفع بیماری‌ها و گمراهی‌ها مناسب است و تمرین آن در هر نماز برای جا گرفتن مطالب آن در قلوب است.