کثرت اقوال و نظریهها درمذهب احناف
در مذهب احناف روایات و اقوال و نظریهها، زیاد و مختلفاند. نظریههایی که از امام ابوحنیفه و شاگردانش نقل شدهاند و با همدیگر مختلف و متفاوتاند.
گاهی در یک مسئله روایتی حکم میکند که روایت دیگر خلاف آن وجود دارد؛ کما اینکه اختلاف در میان ائمهی مذهب نیز وجود دارد. به عنوان مثال:گاهی دو شاگرد امام ابوحنیفه (یعنی ابویوسف و محمد بن حسن) با او مخالفت میکنند و گاهی امام زفر با ائمهی ثلاثه (ابوحنیفه، ابویوسف، و محمد) و گاهی نیز دو شاگرد ارشد امام (یعنی ابویوسف و محمد) با همدیگر، پیرامون مسئلهای به خلاف هم حکم میکنند.
و در برخی مسائل نیز از امام اعظم دو روایت منقول است،که در برخی از آنها رجوع وی از یکی از آن دو، ثابت و در بعضی دیگر، رجوعش ثابت نیست و از لحاظ تاریخی حکم اول و آخر نیز تشخیص داده نمیشود، و چنین چیزی در مورد یاران و شاگردان امام نیز ثابت شده است.
و مجتهدین بعدی نیز که پا به عرصهی وجود گذاشتهاند، در مسائلی که از ائمهی مذهب اثری برای آنها یافت نشده و تخریج آنها به عهدهی مجتهدین بعدی بوده است، نیز اختلاف کردهاند که با توجه به شرایط عرف و زمان برخلاف ائمهی مذهب حکم کردهاند که اگر ائمهی مذهب در عصر آنها زندگی میکردند، حتماً گفتاری شبیه گفتارشان و حکمی شبیه حکم آنان میدادند.
و بطورکلی میتوان دلایل وفور اقوال و روایات در مذهب احناف را در اسباب ذیل خلاصه کرد: [۲۹]
[۲۹] ر.ک «ابوحنیفة – حیاته و عصره» ص۴۵۰