«مشهورترین کتب فقهی احناف»
جلوتر گفتم که از امام ابوحنیفه، کتابی پیرامون ابواب فقهی شناخته نشده است؛ و عدم تألیف و تدوین کتب با عصر امام نیز متناسب و سازگار بود چرا که تألیف و نگارش کتب در اواخر عمر امام، معمول و متداول شده بود و علاوه از آن در آن زمان، امام به خاطر کهولت سن و سالخوردگی، از کار نگارش عاجز بود، و مجتهدان عصر صحابه نیز از تدوین فتاوای و اجتهادات و آراء و نظریات خویش منع مینمودند؛ حتی فراتر از این، تدوین و نگارش احادیث نبوی را به خاطر حفظ و صیانت اساس و شالودهی دین (یعنی قرآن کریم) منع مینمودند تا احادیث نبوی با آیات قرآن مخلوط نشود.
بعدها (بعد از عصر صحابهی کرام)، علماء و دانشوران اسلامی مجبور شدند تا به تدوین و ساماندهی احادیث نبوی و نگارش آراء و نظریات و اجتهادات و فتاوای بپردازند.
از این رو فقهای مدینهی منوره، شروع به گردآوری فتاوای «ابن عمر»، «عایشه»، «ابن عباس» و دیگر فقهای تابعین مدینه نمودند و فتاوای آنها را پس از گردآوری، مورد تجزیه و تحلیل و کندوکاو قرار دادند و مسائل فقهی خویش را بر اساس آنها بنا نمودند.
علمای عراق نیز فتاوای «ابن مسعود»، «علی» و قضایای «شریح قاضی» و دیگر قُضات کوفه را گردآوری نمودند. و نقل شده که «شیخ ابراهیم نخعی» و «حماد بن ابی سلیمان» استاد امام ابوحنیفه، دارای مجموعهای گردآوری شده از مسائل فقهی و تفریعات و تطبیقات فقهی بودند.
لیکن چیزی که از این مجموعههای گردآوری شده مشخص میشود این است که این مجموعهها، به عنوان کتبی مُبوّب که بر اساس ابواب فقهی، تدوین و ساماندهی شده باشند نیست بلکه بیشتر، شبیه یادداشتهای خاصی بودکه شخص مجتهد (در وقت ضرورت) به آنها رجوع میکرد و هدف نگارششان فقط ترس از نسیان و فراموشی بود، به همین خاطر بعنوان کتاب برای مردم معرفی نمیشدند تا جایی که از برخی از علما نقل شده که حضرت علی ابن ابی طالب صحیفهای داشت که در آن برخی از احکام و مسائل فقهی درج شده بود، چنانکه این کار نیز در عهد تابعین رواج و رونق بیشتری به خود گرفته بود (و برخی از احکام و مسائل فقهی را در صحیفههایی مخصوص درج مینمودند.)
بعدها (پس از عصر صحابه و تابعین)، صحیفههای برخی از صحابه و تابعین، اساس و شالودهی تألیف و تدوین و تحقیق و نگارش کتب فقهی قرار گرفتند و براساس همان صحیفهها بود که امام مالک «موطأ» را، و امام ابویوسف کتاب «الخراج» و دیگر کتب فقهی احناف را تدوین نمودند.
پس از ابویوسف، امام محمد بن حسن، به شکل کاملتر و جامعتری کار امام مالک و ابویوسف را تکمیل، وکتب فقهی عراق (احناف) را به طور جامع وکامل تدوین نمود. [۵۵]
مهمترین کتب فقهی احناف که شاگردان امام ابوحنیفه و دیگر فقهای مذهب نگاشتهاند از این قراراند که در ذیل بدانها اشاره میشود:
[۵۵] ابوحنیفه، تألیف: شیخ ابو زهره (ص۱۸۸، ۱۸۹)