متون معتبر مذهب احناف
۱- «مختصر القدوری»: اثر «امام ابوالحسین، احمد بن محمد القدوری البغدادی» (متوفی ۴۲۸ ه . ق). این کتاب در نزد بزرگان احناف، از جایگاهی بسیار والا، و از منزلتی بسیار بالا، و از اهمیتی فوقالعاده زیاد، برخوردار است، چرا که در این کتاب، فروعات و تطبیقات زیادی از فقه گردآوری شده و تدوین که در کتب دیگر، بدانها پرداخته نشده است. و خودِ مصنف کتاب نیز به این نکته اشاره کرده است.
حاجی خلیفه دربارهی این کتاب میگوید: «مختصر القدوری، تنها اثری است که در مذهبِ احناف، بر آن واژهی «کتاب» [۹۳]اطلاق میگردد. این کتاب، از متنی محکم و مضبوط و معتبر و قوی، برخوردار است (و خواندن و حفظ مسائلش) در میان ائمه، علماء، فقها ء و بزرگان عرصهی علم و دانش، معمول و متداول میباشد.
و شهرت این کتاب، مجالی را برای بیان محاسن و ویژگیها و خوبیها و امتیازاتش، باقی نمیگذارد و نیازی به معرفی هم ندارد چرا که مُعرّف حضور همه است.» [۹۴]
این کتاب، حاوی ۱۲ هزار مسئله میباشد. پیرامون جایگاه و منزلت والای مختصر القدوری، از احناف نقل شده که آنها در روزهای مخوف و وحشتناک وَبا (و طاعون و عذاب)، با خواندنش تبرک حاصل مینمودند (و با این کار از خدا میخواستند تا به برکت آن، وَبا را دفع نماید).
و مختصر القدوری، جزء نخستین متون چهارگانهای است که در نزد علمای متأخر احناف، از اعتبار، اعتماد، استحکام، قوت و جایگاه خاص و ویژهای برخوردارند، و سه کتاب متون دیگر، عبارتند از: «وقایة»، «کنز» و «المختار» یا «مجمع البحرین»، و هرگاه فقهاء، «متون سه گانه» گویند مرادشان: «قدوری»، «وقایة» و «کنز» است.
«ابو علی شاشی» میگوید: «من حفظ هذا الكتاب فهو احفظ أصحابنا ومن فهمه فهو أفهم أصحابنا»آنکه مختصر القدوری را حفظ نماید، وی از حافظترین اصحاب ما احناف، است. و هر که آن را بفهمد، از داناترین و بافهمترین اصحاب ما، به شمار میآید.
و به خاطر اهمیت و جایگاه ویژهی این کتاب، عدهی بیشماری از فقهای احناف، به شرح، اختصار و ترتیب آن، مشغول شدهاند و در این زمینه، قلمفرسایی نمودهاند و از خود آثار زیبایی را به جای گذاشتهاند. و «حاجی خلیفه» نیز (در کشف الظنون) به ذکر اسامی بیشماری از علماء و فقهاء، پرداخته است که به شرح، اختصار و ترتیب این کتاب دست یازیدهاند. [۹۵]
۲- «بدایة المبتدی»: اثر «امام برهانالدین، ابوالحسن، علی بن ابیبکر مرغینانی» (متوفی ۵۹۳ ه . ق). [۹۶]
[۹۳] در مذهب احناف، هرگاه اسم «کتاب» برده شود، مراد از آن «مختصر القدوری » است، هم چنانکه علمای نحو، هرزمان که اسم «کتاب » را ببرند، از آن «کتاب سیبویه » را مراد میگیرند. [۹۴] کشف الظنون ص ۱۶۳۱ [۹۵] کشف الظنون [۹۶] تاج التراجم ص ۴۲ و « مرغینانی »منسوب به «مرغینان» شهری در «فرغانه» است