علم و دانش ام المؤمنینل
دانش یکی از بارزترین صفات سیده عائشهل است. دانش او به برترین قله کمال و پختگی رسیده بود و به تمام امور مربوط به دین از قرآن و تفسیر و حدیث و فقه احاطه داشت. حتی حاکم در کتاب مستدرک گفته است که ربع احکام شرعی از طریق عائشهل نقل شده است. بزرگان صحابه چون در امور دینی با مشکلی مواجه میشدند، از او فتوا میخواستند و دانش آن را نزد او مییافتند:
ابو موسی اشعری گوید: چون بر ما - اصحاب رسول خدا - مشکلی پیش میآمد آن را از عائشه میپرسیدیم و دانش او را در نزد او مییافتیم. (الاجابة و ترمذی).
مسروق بن اجدع گوید: بزرگان اصحاب رسول خدا ج را دیدم که در مورد فرائض از عائشهل میپرسیدند. (الاجابة).
اگر در یکی از امور مردم مشکلی پیش میآمد از شهرهای دور دست به حجاز نامه مینوشتند و حکم خدا را میپرسیدند و چون دانش چیزی را در اختیار نداشتند به علمایی که به علم و فقه شهرت داشتند همچون عبدالله بن عمرب و ابوهریرهس و ابن عباسب... مراجعه میکردند ولی مقام سیده عائشهل درمیانشان مقام استادی بود به طوریکه عمربن خطابس تمام امور مربوط به زنان را به او محول کرده بود و در امور مربوط به خانواده و احوال رسول خدا کسی را هم تراز او نمیدانست. (العائشه والسیاسه).
زهری گوید: اگر دانش عائشه ل با دانش تمام زنان سنجیده شود باز هم دانش او بر همگان افزون خواهد بود. (الاجابة)
گاهی روایات و احکامی از طرف برخی از صحابه -رضوان علیهم اجمعین- به سمع عائشه میرسید، که بر اساس صحیح استوار نبود پس او اشتباهاتشان را تصحیح میکرد و موارد مخفی را بدانان بیان مینمود. بطوریکه اینکار او مشهور گردید و اگر کسی در موردی شک میداشت نزد عائشه میآمد و آن را از او میپرسید و اگر در مسافت دوری بود نامه مینوشت و آن را سوال میکرد.
از آن جمله است آنچه که بخاری و مسلم آوردهاند: مبنی بر اینکه زیاد بن ابی سفیان به عائشه نوشت که عبدالله بن عباس گفته است اگر کسی هدی (قربانی) حج اعزام کند هر آنچه بر شخص حاج حرام میگردد بر او نیز حرام میشود تا که هدیهاش قربانی گردد من هدیهام را فرستادهام بنابراین نظرت را برایم بنویس.
عائشه گفت: آنچنانکه ابن عباس گفته صحیح نیست من خود قلادههای هدیه رسول خدا را با دستم تابیدم و سپس آن را حضرت با دستش قلاده فرمود و همراه پدرم آن را به مکه فرستاد و خود رسول خدا ج هیچ چیز را بر خود حرام نکردند تا که هدیه او قربانی گردید...
بیهقی به روایت از زهری آورده است که گفت: اولین کسی که پرده را از مردم برگرفت و سنت را بدانان بیان نمود عائشه ل بود. (الاجابة).
به همین خاطر بود که ابوهریرهس از روایت خود از طریق فضل بن عباس رجوع کرد روایتی که میگفت: هر کس صبح را دریابد و جنب باشد روزه ندارد. چون این موضوع از عائشه و ام سلمه پرسیده شده گفتند: بر رسول خدا صبح طلوع میکرد و ایشان بدون احتلام جنب بودند و سپس روزه هم میگرفتند. چون ابوهریره این گفته را شنید گفت: آندو از من داناترند و سپس از آنچه که فتوا میداد رجعت نمود. (صحیح المسلم).
امام بدر الدین زرکشی کتابی را تألیف نموده که تمام مسایل بیان شده از سوی عائشه را جمع نموده و آن را با عنوان: «الاجابة لایراد ما استدرکه عائشه علی الصحابة» نامگذاری نموده است.
او درباره این مسایل تحقیق کرده و صحیح و ضعیف آنرا مشخص نموده است خداوند او را پاداش نیک دهد.
اگر مسایل این کتاب را درست عرضه داری بسیاری از این استدراکات را که به عائشه نسبت یافته غیر صحیح میبینی و برخی دیگر هم از حدود توضیح و تفسیر تجاوز نمیکند.