به خانۀ پر برکت
یکی از بهترین روزهای خاطرهانگیز برای هر زنی همان روزی است که شاهین سعادت بر شانههای آرزویش مینشیند و جوان دلخواهش به خواستگاریش قدم پیش مینهد. این روز زیبا همواره در قلبش زنده میماند و هر چند شوهر بیشتر بتواند قلبش را به تسخیر محبت و عشقش درآورد و لانه سعادتش را پر بارتر کند، اهمیت و زیبایی این روز دو چندان میگردد و همیشه چراغ راه زندگی پر سعادتش میشود. عائشهل شوهر بزرگوارش را بیش از اندازه دوست داشت و قلبش مالامال این عشق و محبت و دوستی بود؛ البته چه کسی میتواند چون رسول خدا در قلبها جای پیدا کند و بخصوص در قلب پاک زن دلخواهش؟
این است که خاطرۀ روز خواستگاریش همواره حدیث شیرین زندگیش بود. خاطرهای که سرتاسر و جودش را غرق شوق و سرور کرده بود. یاد آن روز شیرین او را در پرتوی از احساسِ شادمانی و خوشبختی فرو میبرد و دیروز زیبا را برایش زنده میکرد!.