ام المؤمنین عایشه بانوی دانشمند اسلام

فهرست کتاب

گذران زندگی

گذران زندگی

آنچه گذشت تصویری بود زنده از قصر باشکوه شاه‎بانوی اسلام عائشه صدیقهل، در اینچنین خانه‌ای که رنگ و بوی زهد و پارسایی بر دیوارهایش نقش بسته، چه سفره‌هایی چیده می‌شد؟ و چه غذاهایی نوش جان می‌گشت؟

این سؤال را عائشهل خود در جواب خواهرزاده‌اش عروه از خورد و خوراک مادران مؤمنان چنین پاسخ می‌دهد: «خاله جان! خیلی وقت‌ها بود که یک ماه تمام می‌گذشت و در هیچ یک از خانه‌های پیامبر ج آتش افروخته نمی‌شد. عروه با تعجب پرسید: پس خاله! چطور زندگی می‌کردید؟ خوراکتان چه بود؟ ایشان گفتند: آب و خرما، البته همسایه‌ای از انصار داشتیم که دام پرور بود و گاهی از شیر گوسفندانش به پیامبر ج هدیه می‌کرد، ما هم از آن شیر استفاده می‌کردیم» [۵۴].

عائشه در جواب کسی که پرسید: آیا پیامبر اکرم ج از خریدن گوشت قربانی بیش از سه روز نهی فرموده‌اند؟ جواب داد: آنحضرت فقط در سالی که قحط سالی بود، چنین امری فرمودند تا ثروتمندان به بینوایان غذا دهند، ما خودمان از پاچۀ گوسفندی که بر آن ۱۵ روز گذشته بود، تغذیه می‌کردیم کسی با تعجب پرسید؛ آخر چرا؟ عائشه لبخندی زد و گفت:

«اهل بیت رسول الله ج تا روزی که ایشان به رحمت الهی پیوستند، هیچ‌گاه سه روز تمام از نان گندم سیر نشدند» [۵۵].

پس از اینکه رسول خدا به دیدار پروردگارش شتافت سری به خانۀ آن حضرت بزنیم تا ببینیم چه بر جای گذاشته، عائشه چنین می‌گوید: «آنروزی که رسول خدا ج از جهان فانی رخت بربستند در خانه‌ام جز مقداری جو که در تاقچه بود هیچ چیز دیگری که قابل خوردن باشد وجود نداشت، که تا روزهای بسیاری ـ تا وقتی که جو تمام شد ـ غذایم همین جوها بود» [۵۶].

أنس خدمتگزار پیامبر اکرم ج خوراک آنحضرت را چنین وصف می‌کند: «آنحضرت زره خویش را در مقابل ۲۰ پیمانه گندم برای خانواده‌اش نزد مردی یهودی به گرو گذاشته بودند، آن روز من نانی از جو با اندکی روغن باز شده که طعمش تغییر کرده بود بردم» روزی از آنحضرت شنیدم که «هرگز بر یک پیمانه خرما و یا حبوبات شبی در خانه محمد ج نگذشته» این در حالی بود که آنحضرت ۹ همسر و خانواده داشتند [۵۷].

این سختی‌های زندگی و کمبودها موجب شد که مادران مؤمنان به تنگ آیند و از آنحضرت درخواست کنند که به مخارجشان بیفزایند، آنحضرت از این درخواست بسیار ناراحت و خشمگین شده از آن‎ها دوری جسته در خانه‌ای که در بالا قرار داشت سکونت اختیار کرد، تا اینکه فرمان الهی برای آنحضرت نازل شد که همسرانش را در انتخابشان مختار سازند:

۱- یا از ایشان جدایی برگزینند و به جایی روند که امکانات مادی دنیایی و ارزش‌ها و احترامات اجتماعی بیشتری بدست آورند.

۲- و یا اینکه بر همین زهد و پارسایی و تنگدستی صبر کنند و از خداوند متعال اجر و پاداش بی دریغ دریافت دارند.

مادران مؤمنان، آنانکه قدم بقدم و دوش به دوش پیامبر اکرم ج بار سنگین امانت آسمان را حمل می‌کردند، خداوند و رسولش و أجر و پاداش جهان آفرین در روز رستاخیز را برگزیدند و شرف در کنار آنحضرت بودن را بر همه دنیا ترجیح دادند این بود که خداوند نیز درهای دنیا و آخرت را برویشان گشود.

عائشه می‌گوید که پیامبر ج پیشنهاد انتخاب یکی از دو راه بالا را از او شروع کرده به ایشان فرمودند: «امری را برایت مطرح می‌سازم که نمی‌خواهم در جواب دادنم شتاب کنی، با پدر و مادرت مشوره کن سپس جوابم ده». عائشه بخوبی می‌دانست که پدر و مادرش مثل خود او هرگز جدایی او را از پیامبر را نخواهند پذیرفت.

پس از آن آنحضرت ج این آیه را تلاوت فرمودند: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيۡنَ أُمَتِّعۡكُنَّ وَأُسَرِّحۡكُنَّ سَرَاحٗا جَمِيلٗا ٢٨ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ فَإِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلۡمُحۡسِنَٰتِ مِنكُنَّ أَجۡرًا عَظِيمٗا ٢٩ [الأحزاب: ۲۸-۲۹]. «ای پیامبر، به همسرانت بگو؛ اگر چنانچه دنیا و زرق و برق آن را برای خود می‌خواهید بیائید تا شما را به بهترین وجه آزاد و رها گردانم تا آنچنانکه می‌خواهید از آن بهره گیرید. و اگر خداوند و پیامبر او و أجر و پاداش آخرت را آرزو دارید، پس بدانید که خداوند برای پاکان و نیکوکاران شما اجر و پاداش بسیار بزرگی آماده ساخته است».

عائشه به آنحضرت پاسخ دادند: «در چه موردی با پدر و مادرم مشورت کنم؟!! من خدا و رسولش و اجر و پاداش آخرتش را می‌خواهم». بعد از آن سایر همسران پیامبر ج نیز چنین پاسخی را به ایشان عرض داشتند [۵۸].

باوجود آنهمه مشکلات و تنگدستی‌ها، رنج و مشقت‌ها، صبر و تحمل‌ها، چشمان عائشه یار و غم خوار رسول خدا ج همیشه در یاد آنحضرت جویبار اشک روان بود و از اینکه از نعمت در کنار آنحضرت بودن محروم شده بود تأسف می‌خورد و آرزو داشت که ای کاش با آن حضرت و در کنارش بسوی بهشت‌های برین پر می‌گشود، و چون غذایی خوشمزه می‌یافت تا با آن شکمش را سیر کند، بلافاصه اشک در چشمانش حلقه می‌زد چه که بیاد می‌آورد آن روزها را به روزهایی که خاندان رسالت هرگز و هرگز شکم سیر با بالین ننهادند، تا اینکه رسول خدا به دیدار پروردگارش و بسوی رحمت او شتافت [۵۹].

[۵۴] به روایت بخاری. [۵۵] به روایت بخاری. [۵۶] به روایت بخاری. [۵۷] به روایت بخاری و ترمذی. [۵۸] صیح البخاری و صحیح مسلم، برای کسب معلومات بیشتر می‌توانید به تفسیر ابن کثیر ۳/۴۸۱ مراجعه کنید. [۵۹] حلیة الأولیاء ۲/۴۶.

فصل دوم:

در خانۀ پیامبر

۱- پیشگفتار

۲- بهترین شوهر و مهربان‌ترین انسان

۳- عائشه همسر گرامی پیامبر

۴- عائشه همسر نمونه پیامبر

۵- محنت بزرگ در قصه اتهام دروغ

۶- مادرهای مؤمنین

۷- عائشه زن غیرتمند پیامبر

۸- عائشه زن جهادگر

۹- عائشه و دفاع او از زن

۱۰- وداع با دوست