اسم و شهرت
ایشان به نام «عائشه» مشهور بود و به این نام مردم او را میخواندند. عائشه برگرفته از عیش و زندگی است، رسول خدا ج نیز از روی محبت و دوستی ایشان را «عائش» [۱] صدا میزدند.
در صحیح البخاری به روایت از عائشهل آمده است: که رسول خدا ج به من فرمودند: «ای عائش، این جبرئیل است که به تو سلام میگوید...».
در شمایل ترمذی آمده است که پیامبر ج او را مخاطب قرار داده فرمودند: «ای موفقه» [۲] و بیشتر وقتها ایشان را به «ای دخت صدیق، یا دخت ابوبکر» صدا میزدند [۳].
حضرت عائشه از رسول خدا خواستند برایشان کنیه و لقبی اختیار فرمایند، ایشان نیز او را به انتخاب کنیه از خواهر زادهاش عبدالله پسر اسماء (عبدالله بن زبیر) راهنمائی نمودند از اینرو بود که عائشه را «ام عبدالله» نیز صدا میزند [۴].
در سنن نسائی دو روایت آمده که اشاره دارند به اینکه رسول پاک ج ایشان را به «حمیرا» نیز لقب میدادند [۵].
بسیاری از فقهاء و علمای اصول فقه بر حدیث «نیمی از دین خویش را از حمیرا بیاموزید» تکیه میورزند در حالیکه پژوهشگران و محققانی چون امام ابن کثیر در این باره رأیی دیگر دارند، ایشان میگویند: «این حدیث هیچ اصل و اساسی نداشته و هیچ یک از اصول و ثوابت اسلام بدان وابستگی نداشته با آن ثابت نمیشود. و من از استادمان ابوالحجاج مزی نیز دربارۀ این حدیث پرسیدم ایشان فرمودند که این حدیث را هیچ پایه و اساسی نیست» [۶].
و «حمراء» در زبان عرب به سفید پوستی که به سرخی میگراید میگویند که معمولاً در بین ساکنان عربستان که بیشتر سبزهاند کمتر یافت میشود، امام ذهبی در این باره میگویند که: حضرت پیامبر ج ایشان را بخاطر زیبایی و لطافت پوستش که به سرخی میگرایید حمیرا [۷] نیز صدا میزدند [۸].
[۱] العائش: کسی را گویند که زیبای و شادکامی زندگی میکند. (المعجم الوسیط) [۲] موفقه: برگرفته شده است از توفیق بخشیدن، یعنی ای کسیکه خداوند به تو توفیق انجام کارهای نیک و شایسته داده است. [۳] السمط الثمین. [۴] ابن ماجه و أبوداود. [۵] نگا: السمط الثمین. [۶] البدایة والنهایة ۴/۹۲. [۷] سیر اعلام النبلاء. [۸] حمیراء: تصغیر حمراء است و حمراء مؤنث احمر یعنی قرمز و سرخ است و حمیرا لقب حضرت عائشه بود که پیامبر خدا ج از روی دوستی و محبت و عشق علاقۀ بسیاری که به ایشان داشتند او را بدین نام حمیراء یا سرخ روی صدا میزدند.