سود از نظر اسلام و اقتصاد

فهرست کتاب

منفعت اقتصادی سود و ضرورت بشریت به آن

منفعت اقتصادی سود و ضرورت بشریت به آن

بحث دیگری را که طرفداران سود مورد گفتگو قرار می‌دهند، عبارت است از اینکه سود یک ضرورت اقتصادی بوده است و دارای منافع و فوایدی است که نمی‌توان از آن مستغنی شد و اینجا خلاصه‌ی دلایل و براهین آن‌ها را به خوانندگان محترم تقدیم می‌داریم:

١- فعالیت‌های اقتصادی انسانی در تمام احوال و مراحل موقوف به جمع کردن مال است و جمع کردن مال هم وقتی امکان پذیر می‌شود که مردم دایره‌ی احتیاجات‌شان ‌را تنگ‌تر بسازند و جلو خواهشاتشان ‌را بگیرند و تمام عائدشان ‌را به مصرف نرسانند و در مصرف راه اقتصاد را پیش گرفتند و یک حصه از درآمدشان را ذخیره نمایند، این است یگانه راه جمع کردن و ذخیره نمودن مال و ثروت، و انسان وقتی دایره‌ی احتیاجات خود را تنگ‌تر می‌سازد و جلوی خواهشاتش را می‌گیرد و در مصارف خود اقتصاد و میانه‌روی را پیش می‌گیرد که در مقابل آن مالک اجرت و پاداش گردد، این اجرت و پاداش همان سود و یا ربا است که مردم را در اقتصاد در مصارف و ذخیره وادار می‌سازد، اگر شما سود را بر مردم حرام و ممنوع بگردانید، پس در این صورت مردم از ذخیره‌ی مال و خزینه‌ کردن آن منصرف می‌شوند در حالی‌که ذخیره، یگانه طریقه‌ی جمع مال است برای بر آوردن احتیاجات مختلف فردی و اجتماعی.

٢- آسان‌ترین طریقه‌ برای فعالیت‌های اقتصادی این است که دروازه‌ی سود باز و مفتوح بوده باشد تا بتوانند که اموال زاید از احتیاجات‌شان ‌را به دیگران اعطا نمایند و رغبت‌شان در ربا آن‌ها را وادار به ذخیره کردن مال می‌سازد و آن یگانه وسیله‌ای است که انسان را نمی‌گذارد تا اموالش مهمل و بدون دوران راکد بماند و صاحب مال را مجبور می‌سازد تا مالش را به کسی بسپارد که آن را در امور تولیدی و مفید به کار اندازد و از وی سودی بستاند که طرفین به آن اتفاق دارند و بسته کردن دروازه‌ی سود نه تنها از بین بردن مهم‌ترین عوامل و اسباب ربا است بلکه این معنی را دارد که انسان باید اموال خزینه داشته‌اش را در امور تجارتی و اقتصادی به دوران نیاندازد.

٣- داد و ستد سود نه تنها مردم را مجبور به ذخیره‌ی مال و بکار انداختن آن در امور تولیدی و با منفعت می‌سازد، بلکه آن خود مانع می‌شود که اموال در راه‌های بدون فایده استعمال و به کار انداخته نشود و وجود ربا اقتصاد را به بهترین و نافع‌ترین راهها منظم می‌سازد و سرمایه را در راهی به دوران(چرخه) می‌اندازد که دارای نفع بیشتر و مفاد زیادتر بوده باشد و ما در جهان اقتصادی غیر از طریق سود راه دیگری را سراغ نداریم که راه مفید، غیر مفید و یا مفیدتر را برای ما نشان دهد و بر اساس این تمیز و شناساندن آن است که مال را به نافع‌ترین مدارک به کار می‌اندازند و وقتی‌که شما سود را لغو می‌سازید، نتیجه‌ی آن چنین می‌شود که مردم مال‌های‌شان ‌را به مصرف می‌رسانند و به عواقب امور بی‌توجه می‌مانند و یا که اموال را به کار می‌اندازند و برای به دست آوردن مفاد و با تحمل ضرر و خسارت و یا نافع بودن و غیر نافع این فعالیت اقتصادی کدام اهتمام و توجه نداشته باشند.

٤- بدون شک قرضه یکی از احتیاجات زندگی انسانیت است که فرد، اجتماع و حکومت‌ها از آن چاره ندارند، افراد در امور شخصی‌شان مجبور به قرض گرفتن می‌شوند و تجار شدیداً به آن محتاجند و کار‌های حکومت بدون آن پیش نمی‌رود، صدقات، خیرات و تبرعات هم به پیمانه نمی‌رسد که قایم مقام قرضه گردد و وقتی‌که شما سرمایه‌داران را به ربا تشویق نکنید و ایشان‌را به این مطمئن نسازید که سرمایه‌شان با یک مقدار سود زیادی برایشان پس داده می‌شود، آن‌ها راضی نمی‌شوند که اموال‌شان ‌را به قرضه دهند که این قرضه ندادن‌شان در حیات اقتصادی تأثیر بد و ناگوار دارد. شخص فقیر و ناتوان فقط به واسطه‌ی همین سود است که از سرمایه‌دار پول قرضه می‌ستاند تا رمق زندگی‌اش را نگهداشته و دیگر حوایجش را مرفوع می‌سازد اگر سرمایه‌دار امید در گرفتن ربا نداشته باشد، هرگز حاضر نمی‌شود که برای وی قرضه بدهد، بنابرآن هر چند دارای ضرورت شدید هم بوده باشد، ضرورتش بدون جواب به حال خود باقی می‌ماند و تاجر هم‌چنان می‌تواند که به بسیار آسانی و سهولت قرضه بدست آورده است و امور تجارتی‌اش را سربراه سازد در صورتی‌که شما بر روی او این دروازه را مسدود نمایید او در امور مربوط به تجارتش دچار افلاس می‌گردد و هم‌چنان است حکومت‌ها که اکثریت کارها و پروژهای‌شان از طریق همین ربا تامین می‌شود و اگر این قرضه با سود نبوده باشد، کیستند آن کسانی‌که برای حکومت‌ها پول بلا مفاد بدهند تا احتیاجات روز افزون‌شان ‌را مرفوع نمایند؟