سود از نظر اسلام و اقتصاد

فهرست کتاب

الف- قرض‌های مردم محتاج

الف- قرض‌های مردم محتاج

این نوع قرض‌هایی است که سود در آن به پیمانه‌ی بسیار وسیع پیدا می‌شود که آن بنام پیشه سود ستانی Money lending business یاد می‌گردد و این آفت و مصیبت جهانی است که هیچ مملکتی از شر و فساد آن در امان نیست، زیرا این ممالک شرایط و ظروفی را چنان آماده نساختند که فقراء و مردم متوسط‌الحال بتوانند در هنگام ضرورت شدید به سهولت و آسانی قرض‌هایی بدست آورند و یا کم از کم به نرخ بازار آن قرضه را بدون پرداخت سود در آن دریافت کنند و این کاری است که حکومت‌ها آن‌را خارج از دایره‌ی وظیفه‌شان می‌دانند و بانک‌ها هم وقتی به قرض دادن اقدام می‌کنند که قرض مذکور در قبال خود مفاد بیشتر و هنگفتی را دارا باشد و اگر فرضا دروازه‌ی بانک‌ها بر روی فقرای بیچاره و مسکین باز هم باشد، آن‌ها نمی‌توانند که به بانک‌ها روی آورند، ضرورت عاجل خود را رفع سازند، از این سبب است که دهقانان، کارگران، تاجران خورد و کم سرمایه و مامورین کم‌معاش و عموم مردم فقیر و بی‌بضاعت مجبور می‌گردند تا در وقت ضرورت و نزول مصایب و شداید به نزد سود خواران بشتابند و از ایشان قرضه بگیرند و این سودخواران بی‌عاطفه هم به مانند عقاب‌های گوشت خوار در فضای هر قریه و شهر در گردش و جستجو هستند تا شخصی را پیدا کنند که چنگال‌های مجروح کن‌شان ‌را در آن فرو برند و بتوانند گوشتی از وی جدا کنند و لقمه‌ی خود سازند و از خوردن آن و جراحت وی هیچ اندیشه و باکی هم ندارند و هر کسی‌که یک بار در دام مرابی – سود خوار – افتاد، دیگر در طول زندگی‌اش نمی‌تواند که از آن نجات یابد بلکه فرزندان و اخلافش که از پدران و اجدادشان آن ‌را به میراث برده‌اند، نمی‌توانند از زیر بار آن خلاص شوند و این بار گران و کمرشکن هنوز در پشت‌شان قرار داشته است و کمرشان را خم نموده است و بعد از آنکه چند برابر اصل سرمایه را پرداخته‌اند، باز هم از شر آن نجات نیافته‌اند – به مراتب و کرات و مرات دیده شده است، وقتی‌که مدیون تا مدتی نتوانسته است که قرضه را تادیه(ادا) کند، دائن(وام دهنده) همه‌ی دارایی مدیون را با سرمایه‌ی اولی‌اش که قرض داده بود، جمع کرده است. و پس برای مدیون بیچاره قرض داده که نسبت به قرضه‌اش چند برابر زیاد شده است که این وضع، حالت مدیون را نسبت به سابق بدتر و خراب‌تر نموده است.

اندازه‌ی ربای قانونی و جایز در انگلستان برای کسی‌که تنها پیشه‌ی سود خواری دارد، سالانه حداقل ٤٨% تعیین شده است که داین می‌تواند، مدیون را به غرض اداء و طلب آن به محاکمه بخواهد و اندازه‌ی عمومی که سایر معاملات اقتصادی بر اساس آن جریان دارد، سالانه بین ٢٥٠ – ٤٠٠% است و بعضی معاملات اقتصادی سوددار به اندازه‌ی ١٢٠٠ – ١٣٠٠% سالانه هم عقد گردیده است و اندازه‌ی قانونی ربا در آمریکا بین ٣٠ – ٦٠% سالانه است و معاملات دارای سود به طور عمومی ١٠٠ – ٢٦٠% سالانه تخمین گردیده است و گاهگاهی هم اندازه‌ی مذکور به ٤٨٠% سالانه ارتقاء نموده است و همان مرابی که در نیم قاره‌ی هند به اندازه‌ی ٤٨% به سود قرض می‌دهد، آن شخص بسیار کریم، نیک اندیش و خیرخواه محسوب می‌شود و اگر نه اندازه‌ی آن به طور عمومی ٧٥% بوده است و گاهی هم تا ١٥٠% بالا می‌رود و بعضی وقت‌ها اندازه‌ی سود از ٣٠٠ – ٣٥٠% سالانه هم تادیه(ادا) شده است.

این است، مصیبت عمومی و گسترده که اکثریت طبقه‌ی فقیر و متوسط در هر گوشه‌ی گیتی به آن مبتلا و گرفتارند و آن سرمایه‌دار را قدرت می‌دهد تا حصه‌ی زیادی از درآمد کارگران کم معاش را هم برای خود اخذ و قبض نماید تا اندازه‌ای که نمی‌توانند از عایدات ماهانه‌شان که به بسیار زحمت و عرق جبین حاصل کرده‌اند، به اندازه‌ای برای خود بگذارند که رمق زندگی‌شان را حفظ کنند، زیرا شخص مرابی – سودخوار – قسمت اکثر آن را در بدل(عوض) سود خود می‌ستاند و این امری است که نه تنها اخلاق‌شان‌ را فاسد ساخته است و آن‌ها را مجبور می‌سازد تا جرایم و جنایات متعدد را مرتکب شوند و سویه‌ی زندگی و تعلیم و تربیت اولادشان‌ را پایین بیاورد، بلکه از جمله نتایج حتمی و لازم آن این است که لشکر غم و حزن بر کارگران هجوم آورده است و در کفایت و نشاط ذهنی و بدنی آن‌ها تاثیر فوق العاده بد و منفی می‌نماید که در اثر آن نمی‌توانند با اجرای وظایف‌شان دارای نشاط کامل باشند و به رضائیت خاطر و سینه‌ی فراخ در انجام آن پردازند. معاملات سوددار نه تنها از این رهگذر ظلم و ناروا محسوب می‌شود بلکه در آن بزرگترین ضرر در اقتصاد ملی نیز وارد می‌گردد، زیرا گرسنگی در تمام وجود کارگران حقیقی که ثروت‌ها و اموال نتیجه‌ی کار و محصول عرق ریزی آن‌ها است، استیلاء می‌کند چنان ثروتی‌که تمام آرامش و آسایش اجتماعی را فراهم می‌آورد و بدون زحمت و عرق جبین آن‌ها بدست نمی‌آید و در این حالت آن‌ها نمی‌توانند به طور شایسته و لازم در تولید صنایع مشغول باشند.

شما می‌گویید که مالاریا به چند هزار ساعت کار، خسارت و ضرر رسانید و این اندازه تولیدات اقتصادی را نقصان کرد و برای رفع این مرض تمام کوشش و مساعی‌تان ‌را به خرج می‌رسانید تا پشه‌ی مالاریا را از اصل و اساس محو و نابود سازید، چرا آن پریشانی و اضطراب را که مرابی‌ها و سود خواران در فابریکات(کارخانجات) و کارگاه‌ها به وجود آورده‌اند، متوجه نشده‌اند و آن‌ را از بین نمی‌برید که این اضطراب باعث دل شکستگی، بی‌رغبتی و ضعف و سستی آن‌ها شده است و روحیه‌ی کوشش و قوه‌ی نشاط شان ‌را محو و نابود می‌سازد، این وضع در تولیدات اقتصادی چه اندازه تاثیر بد و ناگوار دارد؟ بلکه حماقت و بی‌عقلی در این زمینه تا حدی است که عوض اینکه شما این سود خواران و ظالمان را جزا دهید و از صفحه‌ی گیتی نابود سازید، در بدل آن باز هم شما مدیون بیچاره را مواخذه می‌کنید و محاکم شما او را چنان تحت شکنجه و فشار قرار می‌دهد که سود خور با همه‌ی ظلم و بی‌رحمیش نتوانسته بود، خون او را در جسمش خشک کند؟

ضرر دوم این نوع معامله دارای سود این است که مرابی تمام قوت و قدرت خریدن اشیاء را از نزد طبقه‌ی فقیر سلب می‌کند، زیرا در صورتی‌که قسمت اکثریت عایدات فقرا در جیب مرابی داخل شود، برای آن‌ها چیزی باقی نمی‌ماند که بتوانند اشیای مورد ضرورت‌شان‌ را از بازار خریداری نمایند.

بیکاری میلیون‌ها انسان و عاید و دخل اندک و کم آن‌ها مشکل و سد بزرگی در راه ترقی و انکشاف تجارت و صنعت ایجاد نموده است، با آن‌ هم شما کسانی هستید که اصحاب عاید و ثروت و دخل زیاد را راهنمایی می‌کنید تا ثروت و سرمایه‌شان ‌را زیادتر ذخیره و جمع نمایند و به مصرف نرسانند. شما با این کارتان در تجارت و صنعت مملکت‌تان ضرر زیادی می‌رسانید و علاوه بر آن اگر قدرت خرید کمی با وجود عاید و دخل اندک و معاش غیرکافی برای این میلیون‌ها فقیر پیدا شود، باز هم آن‌ها نسبت ناداری نمی‌توانند که همه‌ی احتیاجات و لوازم زندگی‌شان ‌را خریداری نمایند، زیرا مرابی قسمت زیادی از دارایی آن‌ها را می‌ستاند و چون آن‌ را ذخیره می‌کند بنابر آن در خریدن تولیدات و صنایع آن‌را به مصرف نمی‌رساند و برای اینکه در اجتماع قرضه‌ی بیشتری بدهد سود فراوان‌تر را در خزانه‌ی خود جلب و جمع می‌نماید، کمی توجه کنید اگر در تمام دنیا به تعداد پنج میلیون نفوس فقیر و بی‌بضاعت بوده باشد که زیر ستم سود خوار واقع شده‌اند، هر یک از آن‌ها ماهیانه مبلغ یک پوند سود دهند، پس وضع مذکور چنین معنی می‌دهد که ماهیانه به قیمت پنج میلیون پوند صنایع و تولیدات بدون مصرف باقی می‌ماند و این مبلغ هر ماه باعث ازدیاد قرض‌های سوددار می‌گردد در حالی‌که لازم بود، مبلغ مذکور در تولیدات و صنایع به کار انداخته شود[٣].

[٣]- مناسب است تذکر داده شود که در سال ١٩٤٥ یعنی قبل از تقسیم هند، قرضه‌های سوددار در آن سرزمین حداقل به یک هزار میلیون کلدار هندی رسیده بود! در صورتی‌که این مقدار از یک مملکت بوده باشد، شما خود می‌توانید که قرضه‌های سود خواران را در تمام جهان اندازه و تخمین کنید که آن‌ها ماهیانه چه مقدار سود را قرار تعامل و نرخ آن وقت بدست می‌آورند.