تعلیقاتی بر عقیده ی واسطیه شیخ الاسلام ابن تیمیه

فهرست کتاب

مكر، كيد، و محال؟؟

مكر، كيد، و محال؟؟

معنای این سه كلمه بسیار به هم نزدیم است و همان: دست جویی و توسل به اسباب پنهانی برای انتقام از دشمن می‌باشد. و هرگز نمی‌توان خداوند را به صورت مطلق به این صفتها توصیف نمود. بلكه این صفتها همواره جهت توصیف خداوند به صورت مقید می‌آیند. چون در غیر این صورت هم به معنای مدح و ستایش، و هم به معنای ذم و عیبجویی بكار برده می‌شوند. و خداوند از هرگونه صفتی كه معنای عیب و نقص در بر داشته باشد پاک و بری می‌باشد. اما هنگامی كه این صفات به صورت مقید بكار برده شده تا مدح و ستایش خداوند را در بر داشته و از هر گونه ذم پاک باشد، خود این صفات دلیل و حجتی می‌گردند كه نشانگر علم، قدرت، و قوت خداوند هستند. پس این گونه بكارگیری این صفات جایز می‌باشد، چون بر كمال خداوند سبحان دلالت می‌كنند. دلیل إتصاف خداوند به این صفات، این آیاتند: ﴿وَيَمۡكُرُونَ وَيَمۡكُرُ ٱللَّهُۖ وَٱللَّهُ خَيۡرُ ٱلۡمَٰكِرِينَ[الأنفال: ۳۰]. (معنی): «آنان مكر می‌كنند، خداوند نیز به آنان مكر می‌كند و خداوند بهترین مكر كنندگان است». و همچنین: ﴿إِنَّهُمۡ يَكِيدُونَ كَيۡدٗا ١٥ وَأَكِيدُ كَيۡدٗا ١٦[الطارق: ۱۶]. (معنی): «آنان كید بكار برند، ما نیز كید بكار گیریم». و به همان گونه كه:﴿وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ ٱلۡمِحَالِ[الرعد: ۱۳].

(معنی): «و آنان در مورد خداوند جدل می‌كنند، در حالی كه نیرنگ او با دشمنانش بسیار شدید است».

چه هنگام مكر، كید، و حیله، صفات مدح می‌باشند:

هنگامی كه در اثبات حق، و ابطال باطل بكار برده شوند، و در غیر این صورت صفات ذم می‌باشند. و هرگز نمی‌توان از این صفات، اسمائی را برای خداوند مشتق نمود. مثلاً نمی‌توان گفت ((الماكر)) و ((الكائد)). چون اسماء الله الحسنی هرگز و مطلقا متحمل ذم نشده، و همان گونه كه گفتیم، این اسماء هنگامی كه به صورت مطلق بكار برده شوند ذم و عیب در بر دارند.