تعلیقاتی بر عقیده ی واسطیه شیخ الاسلام ابن تیمیه

فهرست کتاب

قول و سخن اهل سنت در مورد كلام خداوند سبحانه و تعالي

قول و سخن اهل سنت در مورد كلام خداوند سبحانه و تعالي

اهل سنت این گونه عقیده دارند كه كلام خداوند صفتی از صفات او است كه همواره بوده و هست، و او سبحانه و تعالی همراه با كلامی حقیقی، و صوتی كه به هیچ كدام از اصوات مخلوقات شباهتی ندارد، و با حروف، هر وقت بخواهد، و به هر چه بخواهد، و هر گونه كه اراده كند، كلام خواهد گفت. و این گفته دلایل بسیاری دارد. از جمله: ﴿وَكَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَكۡلِيمٗا[النساء: ۱۶۴]. (معنی): «و خداوند با موسی سخن گفت، سخن گفتنی». و همچنین: ﴿وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ[الأعراف: ۱۴۳]. (معنی): «و هنگامی كه موسی در وقت معلوم حاضر شد و پروردگار او با او سخن گفت». و دلیل ما مبنی بر اینكه كلام همراه با صوت است این آیه است: ﴿وَنَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَقَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا ٥٢[مریم: ۵۲]. (معنی): «و او را از جانب راست طور ندا دادیم و رازگویان نزدیک ساختیم». و دلیل ما از سنت قول رسول جاست كه گفت: خداوند تعالی می‌گوید: «يَا آدَمُ فيَقُولُ لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ فَيُنَادَى بِصَوْتٍ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكَ أَنْ تُخْرِجَ مِنْ ذُرِّيَّتِكَ بَعْثًا إِلَى النَّارِ فيقول يَا رَبِّي وَمَا بَعْثُ النَّار. . .». (معنی): «یا آدم، پس آدم می‌گوید لبیک و سعدیک، پس همراه با صوت او را ندا می‌دهد كه خداوند تو را امر می‌دهد كه از ذریه ات گروهی را بسوی آتش بفرستی. پس آدم می‌گوید ای پروردگار، این فرستادگان بسوی آتش كیستند. . .». و دلیل ما مبنی بر اینكه كلام خداوند با حروف است، این سخن او است: ﴿وَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ[البقرة: ۳۵].

(معنی): «و گفتیم ای آدم تو و همسرت در جنت سكونت كنید». و همه می‌دانیم كه قول و گفتن همراه با حروف انجام می‌پذیرد. و دلیل ما مبنی بر اینكه این كلام به مشیت خداوند است این گفته او است: ﴿وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ[الأعراف: ۱۴۳]. (معنی): «و هنگامی كه موسی در وقت معلوم حاضر شد و پروردگار او با او سخن گفت». پس كلام گفتن، پس از آمدن موسی علیه الصلاه و السلام حاصل شده است. و كلام خداوند به اعتبار اصلش، صفت ذات است و خداوند همواره قادر به كلام و متكلم بوده و هست، و كلام خداوند به اعتبار آحادش صفت فعل است. چون كلام آحاد به مشیت تعلق دارد. یعنی هرگاه كه بخواهد كلام می‌گوید.مولف دلایل بسیاری را از كلام خداوند ذكر نموده است، چون اكثر خصومتهای پیش آمده و فتنه‌های واقعه در مسائل صفات، به صفت كلام خداوند وارد می‌شده است.