تعلیقاتی بر عقیده ی واسطیه شیخ الاسلام ابن تیمیه

فهرست کتاب

فرح (شادي)، ضحك (خنده)، عجب (تعجب)

فرح (شادي)، ضحك (خنده)، عجب (تعجب)

فرح و شادی بر خداوند ثابت است و دلیل آن نیز این قول رسول جاست «لَلَّهُ أَشَدُّ فَرَحًا بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ أَحَدِكُمْ بِرَاحِلَتِهِ. . .». (معنی): «خداوند از توبه عبدش بیشتر شاد می‌شود از آن كسی از شما كه همراه با اسبش. . .» و این فرح و شادی، فرحی حقیقی است كه لایق خداوند بوده، و هرگز صحیح نیست كه آن را به ثواب تفسیر كنیم، چون این امر مخالف ظاهر لفظ و اجماع سلف می‌باشد. ضحک و خنده نیز بر خداوند ثابت است و دلیل آن نیز این قول رسول جاست «يَضْحَكُ اللَّهُ مِنْ رَجُلَيْنِ يَقْتُلُ أَحَدُهُمَا الآخَرَ كِلاَهُمَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ». (معنی): «خداوند بر دو نفری می‌خندد كه یكی از آنها دیگری را به قتل می‌رساند، و هر دو وارد بهشت می‌گردند».

و اهل سنت و جماعت، ضحک را به خنده‌ای حقیقی كه لایق خداوند باشد تفسیر كرده‌اند. اما اهل تاویل آن را به ((ثواب)) تفسیر كرده‌اند، كه در رد تفسیرشان می‌گوییم این تفسیر مخالف ظاهر لفظ و اجماع سلف بوده، و معنی این حدیث این گونه است كه كافری در جهاد، فرد مسلمانی را به قتل می‌رساند، و سپس آن كافر مسلمان می‌گردد و بر دین اسلام می‌میرد. در نتیجه هر دو وارد بهشت می‌گردند. و عجب نیز بر خداوند ثابت است و دلیل آن، این گفته رسول جاست كه: «عجب رَبُّنَا مِنْ قُنُوطِ عِبَادِهِ وَقُرْبِ خيرهِ» (الحدیث). (معنی): «خداوند از یاس بندگانش تعجب می‌كند، در حالی كه رسیدن خیرش بسیار نزدیک است». این نوع تعجب از خداوند نفی می‌گردد كه سببش جهل و عدم آگاهی از امر اتفاق افتاده (امری كه باعث تعجب می‌گردد) می‌باشد. چون هیچ امری بر خداوند مخفی نبوده، و او همه چیز را می‌داند. اما تعجبی كه سبب آن جدایی یک شیء از خط مشی هم نظیرانش بوده، و یا جدایی آن شیء از راهی است كه باید بر آن باشد، بر خداوند ثابت است. و آن را اهل سنت به تعجبی حقیقی تفسیر كرده‌اند كه لایق خداوند است. اما اهل تاویل آن را به ((ثواب خداوند و یا عقوبت خداوند)) تفسیر می‌كنند. و به آنان پاسخ می‌دهم كه این تفسیر خلاف ظاهر نص و اجماع سلف می‌باشد.