طريقه اهل سنت و جماعت در سيرت و عملشان
اولاً: اتباع آثار نبی جدر ظاهر و باطن و همچنین آثار سابقین الأولین از مهاجرین و انصار، به دلیل این سخن رسول خداوند: «عَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الـمهديين من بَعْدِي..». (معنی): «سنت من و سنت خلفای راشدین هدایت شده بعد از من را سخت بگیرید...». و خلفای راشدین كسانی هستند كه بر امت رسول جپس از او با علم، ایمان و دعوت به حق خلافت نمودند. و شایسته ترین و بر حق ترین كسانی كه لایق این وصف میباشند همان خلفای چهارگانه یعنی ابوبكر، عمر، عثمان و علی رضی الله عنهم اجمعین میباشند.
دوم: امر به معروف و نهی از منكر در اموری كه شریعت آن را واجب میداند. معروف مسئلهای است كه بر طبق شرع حسن آن ثابت شده باشد. و منكر امری است كه قبح و زشتی آن بر طبق شرع به اثبات رسیده باشد. در نتیجه همه مسائلی كه شارع (خدایتعالی) به آن دستور داده است ((معروف)) و همه مسائلی كه شارع (خداوند متعال) از آن نهی نموده است ((منكر)) نامیده میشوند. و امر به معروف دارای این شروط است:
الف): شخص امر كننده آگاه به معروف و منكر باشد.
ب): در نتیجه امر به معروف و نهی از منكر ضرری متوجه او نشود.
ج): در نتیجه امر به معروف و نهی از منكر فساد بزرگتری بروز نكند.
سوم: نصیحت والیان امور: و اقامه حج، جهاد، جمعه، و اعیاد با آنان، حال چه این والیان امر از ابرار، و چه از فجار باشند. و شنیدن سخنان آنان و اطاعتشان، مادامی كه به معصیت خداوند دستور ندهند، لازم و ضروری است.
چهارم: نصیحت نمودن همه امت: و كشت نهال محبت، الفت و تعاون و همیاری میان مسلمان. بر طبق گفته رسول جكه فرمودند: «الـمومن للمومن كالبنيان يشد بعضه بعضا».
(معنی): «رابطه یک مومن با مومن دیگر همانند رابطه اجزاء یک ساختمان و بنیان است كه همه اجزا آن در رابطه تنگاتنگ قرار دارند». و همچنین قوله ج: «مثل الـمومنين في توادهم و تراحمهم وتعاطفهم كمثل الجسد الواحد اذا اشتكي منه عضو تداعي له سائر الجسد بالحمي والسهر». (معنی): «مثال مومنان در محبت، ترحم و عطوفتشان با یكدیگر همانند جسم یک انسان است كه اگر عضوی از آن بدرد آید، بقیه جسم همراه با تب و شب زنده داری با او همدردی میكنند».
پنجم: دعوت به سوی مكارم اخلاق و اعمال نیک همانند صدق، بر (نیكی) و احسان به سوی خلق، و شكر و سپاس گذاری خداوند هنگام رسیدن نعمت، و صبر بر بلا و مصیبت و اداء كردن حق همسایگی و دوستی و آراسته بودن به اخلاقی كه بر طبق شرع و عرف محمود و شایسته شناخته شده است.
ششم: نهی نمودن از زشتیهای اخلاق همانند دروغ، نافرمانی و آزار و اذیت به مردم، ناراحتی و خشمگین شدن از قضاء، كفران نعمت، آزار و اذیت رساندن به همسایگان و دوستان، و موصوف شدن به اخلاق زشتی كه بر طبق عرف و شرع مذموم و پست میباشد.