ابراهیم
کلمه (خاب) در آیه ۱۵ سوره ابراهیم ﴿وَٱسۡتَفۡتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٖ١٥﴾ [إبراهيم: ۱۵] به چه معناست؟
زیانمند گردید.
کلمه (صدید) در آیه ۱۶ سوره ابراهیم ﴿مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ١٦﴾ [إبراهيم: ۱۶] به چه معناست؟
خونابه.
کلمات (یتجرعه ـ لا یکاد یسیغه) در آیه ۱۷ سوره ابراهیم ﴿يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ١٧﴾ [إبراهيم: ۱۷] به چه معناست؟
یتجرعه: با زحمت و رنج و زحمت آن را جرعه جرعه مینوشد.
لایکاد یسیغه: اصلا گوارایش نمییابد.
کلمات (برزوا ـ مغنون ـ محیص) در آیه ۲۱ سوره ابراهیم ﴿وَبَرَزُواْ لِلَّهِ جَمِيعٗا فَقَالَ ٱلضُّعَفَٰٓؤُاْ لِلَّذِينَ ٱسۡتَكۡبَرُوٓاْ إِنَّا كُنَّا لَكُمۡ تَبَعٗا فَهَلۡ أَنتُم مُّغۡنُونَ عَنَّا مِنۡ عَذَابِ ٱللَّهِ مِن شَيۡءٖۚ قَالُواْ لَوۡ هَدَىٰنَا ٱللَّهُ لَهَدَيۡنَٰكُمۡۖ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَجَزِعۡنَآ أَمۡ صَبَرۡنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٖ٢١﴾ [إبراهيم: ۲۱] به چه معناست؟
برزوا: آشکار شدند.
مغنون: دفع کنندگان.
محیص: راه نجات گریزگاه.
کلمه (مصرخ) در آیه ۲۲ سوره ابراهیم ﴿...مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِكُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِيَّ إِنِّي كَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَكۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ٢٢﴾ [إبراهيم: ۲۲] به چه معناست؟
فریاد رس.
کلمه (اجتثت) در آیه ۲۶ سوره ابراهیم ﴿وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٖ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ ٱجۡتُثَّتۡ مِن فَوۡقِ ٱلۡأَرۡضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٖ٢٦﴾ [إبراهيم: ۲۶] به چه معناست؟
بر کنده شده.
کلمات (أحلوا ـ البوار) در آیه ۲۸ ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ كُفۡرٗا وَأَحَلُّواْ قَوۡمَهُمۡ دَارَ ٱلۡبَوَارِ٢٨﴾ [إبراهيم: ۲۸] به چه معناست؟
أحلوا: داخل کردند.
البوار: هلاک.
کلمه (یصلونها) در آیه ۲۹ سوره ابراهیم ﴿جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَاۖ وَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ٢٩﴾ [إبراهيم: ۲۹] به چه معناست؟
وارد آن میشوند و بدان میسوزند.
کلمه (خلال) در آیه ۳۱ سوره ابراهیم ﴿قُل لِّعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ يَوۡمٞ لَّا بَيۡعٞ فِيهِ وَلَا خِلَٰلٌ٣١﴾ [إبراهيم: ۳۱] به چه معناست؟
رفاقت و دوستی.
کلمه (دائبین) در آیه ۳۳ سوره ابراهیم ﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ دَآئِبَيۡنِۖ وَسَخَّرَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ٣٣﴾ [إبراهيم: ۳۳] به چه معناست؟
مثنی دائب پیوسته در کار و تلاش.
کلمه (لا تحصوها) در آیه ۳۴ سوره ابراهیم ﴿وَءَاتَىٰكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلۡتُمُوهُۚ وَإِن تَعُدُّواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ لَا تُحۡصُوهَآۗ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَظَلُومٞ كَفَّارٞ٣٤﴾ [إبراهيم: ۳۴] به چه معناست؟
آنها را نمیتوانید سرشماری کنید و به حساب آورید.
کلمات (أفئدة ـ تهوی) در آیه ۳۷ سوره ابراهیم ﴿رَّبَّنَآ إِنِّيٓ أَسۡكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيۡرِ ذِي زَرۡعٍ عِندَ بَيۡتِكَ ٱلۡمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ فَٱجۡعَلۡ أَفِۡٔدَةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ تَهۡوِيٓ إِلَيۡهِمۡ وَٱرۡزُقۡهُم مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡكُرُونَ٣٧﴾ [إبراهيم: ۳۷] به چه معناست؟
أفئدة: جمع فواد. دلها.
تهوی: میل کند. بگرداند.
کلمه (تشخص) در آیه ۴۲ سوره ابراهیم ﴿وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱللَّهَ غَٰفِلًا عَمَّا يَعۡمَلُ ٱلظَّٰلِمُونَۚ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ٤٢﴾ [إبراهيم: ۴۲] به چه معناست؟
باز و بیحرکت میماند. از هراس پلکها به هم نهاده نمیشود.و چشمها خیره و مبهوت میگردد.
کلمه و جملات (مهطعین ـ مقنعی روسهم ـ لا یرتد الیعم طرفهم) در آیه ۴۳ سوره ابراهیم ﴿مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفِۡٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ٤٣﴾ [إبراهيم: ۴۳] به چه معناست؟
مهطعین: شتابندگان بیاختیار و خوار.
مقنعی روسهم: کسانی که سرهای خود را بالا گرفته باشند و به چیزی جز ندا دهنده نگاه نکنند.
لا یرتد الیهم طرفهم: چشمهایشان چون باز شد دوباره بر هم نهاده نمیشود.
کلمات (مقرنین ـ الاصفاد) در آیه ۴۹ سوره ابراهیم ﴿وَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ مُّقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ٤٩﴾ [إبراهيم: ۴۹] به چه معناست؟
مقرنین: بهم بسته شده.
الاصفاد: جمع صفد. غل و زنجیر آهنینی که دست و پای اسیران را با آن میبندند.
کلمات (سرابیل ـ قطران) در آیه ۵۰ سوره ابراهیم ﴿سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٖ وَتَغۡشَىٰ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ٥٠﴾ [إبراهيم: ۵۰] به چه معناست؟
سرابیل: جمع سربال یعنی پیراهن.
قطران: ماده سیاه رنگ و قابل اشتعال که از نوعی درختان بادیه بیرون میتراود و شبیه قیر است.