معانی کلمات قرآن کریم بصورت سؤال و جواب

فهرست کتاب

المدثر:

المدثر:

کلمه (المدثر) در آیه ۱ سوره مدثر ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمُدَّثِّرُ١ [المدثر: ۱] به چه معناست؟

کسی که جامه را بر سر کشیده باشد.

کلمه (الرجز) در آیه ۵ سوره مدثر ﴿وَٱلرُّجۡزَ فَٱهۡجُرۡ٥ [المدثر: ۵] به چه معناست؟

چیزهای کثیف و پلید.

کلمه (لاتمنن) در آیه ۶ سوره مدثر ﴿وَلَا تَمۡنُن تَسۡتَكۡثِرُ٦ [المدثر: ۶] به چه معناست؟

عطاء مکن.

کلمات (نقر ـ الناقور) در آیه ۸ سوره مدثر ﴿فَإِذَا نُقِرَ فِي ٱلنَّاقُورِ٨ [المدثر: ۸] به چه معناست؟

نقر: دمیده شد.

الناقور: بوق شیپور.

کلمه (ممدودا) در آیه ۱۲ سوره مدثر ﴿وَجَعَلۡتُ لَهُۥ مَالٗا مَّمۡدُودٗا١٢ [المدثر: ۱۲] به چه معناست؟

گسترده. فراوان.

کلمه (مهدت) در آیه ۱۴ سوره مدثر ﴿وَمَهَّدتُّ لَهُۥ تَمۡهِيدٗا١٤ [المدثر: ۱۴] به چه معناست؟

فراهم و مهیا کرده‌ام.

کلمه (عنیدا) در آیه ۱۶ سوره مدثر ﴿كَلَّآۖ إِنَّهُۥ كَانَ لِأٓيَٰتِنَا عَنِيدٗا١٦ [المدثر: ۱۶] به چه معناست؟

مخالف. ستیزه‌گر.

کلمات (سأرهقه ـ صعودا) در آیه ۱۷ سوره مدثر ﴿سَأُرۡهِقُهُۥ صَعُودًا١٧ [المدثر: ۱۷] به چه معناست؟

سأرهقه: او را وادار می‌‌کنم.

صعودا: گردنه سخت و بلند.

کلمه (قدر) در آیه ۱۸ سوره مدثر ﴿إِنَّهُۥ فَكَّرَ وَقَدَّرَ١٨ [المدثر: ۱۸] به چه معناست؟

تعیین کرد.

کلمات (عبس ـ بسر) در آیه ۲۲ سوره مدثر ﴿ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ٢٢ [المدثر: ۲۲] به چه معناست؟

عبس: روی ترش کرد. چهره در هم کشید

بسر: عجولانه اخم تخم کرد. ابروها را در هم کشید.

کلمه (یوثر) در آیه ۲۴ سوره مدثر ﴿فَقَالَ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ يُؤۡثَرُ٢٤ [المدثر: ۲۴] به چه معناست؟

روایت می‌‌گردد. نقل می‌‌شود.

کلمات (لواحة ـ البشر) در آیه ۲۹ سوره مدثر ﴿لَوَّاحَةٞ لِّلۡبَشَرِ٢٩ [المدثر: ۲۹] به چه معناست؟

لواحة: بسیار سیاه کننده. بسیار تغییر دهنده و دگرگون کننده.

البشر: اسم جنس جمعی بشرۀ است، پوست بدن.

کلمه (أسفر) در آیه ۳۴ سوره مدثر ﴿وَٱلصُّبۡحِ إِذَآ أَسۡفَرَ٣٤ [المدثر: ۳۴] به چه معناست؟

روشن گردید.

کلمه (رهینة) در آیه ۳۸ سوره.مدثر ﴿كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا كَسَبَتۡ رَهِينَةٌ٣٨ [المدثر: ۳۸] به چه معناست؟

گروگان.

کلمه (سلککم) در آیه ۴۲ سوره مدثر ﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ٤٢ [المدثر: ۴۲] به چه معناست؟

داخل گرداننده است شما را.

کلمات (حمر ـ مستنفرة) در آیه ۵۰ سوره مدثر ﴿كَأَنَّهُمۡ حُمُرٞ مُّسۡتَنفِرَةٞ٥٠ [المدثر: ۵۰] به چه معناست؟

حمر: جمع حمار، گورخر.

مستنفرة: گریز پا.

کلمه (قسورة) در آیه ۵۱ سوره مدثر ﴿فَرَّتۡ مِن قَسۡوَرَةِۢ٥١ [المدثر: ۵۱] به چه معناست؟

شیر.