النازعات:
کلمه (النازعات) در آیه ۱ سوره نازعات ﴿وَٱلنَّٰزِعَٰتِ غَرۡقٗا١﴾ [النازعات: ۱] به چه معناست؟
برکنندگان، بیرون کشندگان.
کلمه (الناشطات) در آیه ۲ سوره نازعات ﴿وَٱلنَّٰشِطَٰتِ نَشۡطٗا٢﴾ [النازعات: ۲] به چه معناست؟
آنهایی که کارها را آهسته و آرام ولی استادانه انجام میدهند.
کلمات (ترجف ـ الراجفة) در آیه ۶ سوره نازعات ﴿يَوۡمَ تَرۡجُفُ ٱلرَّاجِفَةُ٦﴾ [النازعات: ۶] به چه معناست؟
ترجف: میلرزد. میلرزاند.
الراجفة: لرزان. لرزاننده. مراد نفخه نخستین صور است.
کلمه (الرادفة) در آیه ۷ سوره نازعات ﴿تَتۡبَعُهَا ٱلرَّادِفَةُ٧﴾ [النازعات: ۷] به چه معناست؟
پیرو. بدنبال آینده. مراد نفخه دوم است.
کلمه (واجفة) در آیه ۸ سوره نازعات ﴿قُلُوبٞ يَوۡمَئِذٖ وَاجِفَةٌ٨﴾ [النازعات: ۸] به چه معناست؟
مضطرب و پریشان.
کلمات (مردودون ـ الحافرة) در آیه ۹ سوره نازعات ﴿أَبۡصَٰرُهَا خَٰشِعَةٞ٩﴾ [النازعات: ۹] به چه معناست؟
مردودون: برگردانده شدگان.
الحافرة: راه طی شده. حالت نخستین و زندگی پیشین.
کلمه (زجرة) در آیه ۱۳ سوره نازعات ﴿فَإِنَّمَا هِيَ زَجۡرَةٞ وَٰحِدَةٞ١٣﴾ [النازعات: ۱۳] به چه معناست؟
صدا و فریاد.
کلمه (الساهرة) در آیه ۱۴ سوره نازعات ﴿فَإِذَا هُم بِٱلسَّاهِرَةِ١٤﴾ [النازعات: ۱۴] به چه معناست؟
دشت و بیابان سفید و هموارو پهناور. مراد صحرای محشر است.
کلمه (طوی) در آیه ۱۶ سوره نازعات ﴿إِذۡ نَادَىٰهُ رَبُّهُۥ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوًى١٦﴾ [النازعات: ۱۶] به چه معناست؟
نام سرزمینی در شام، میان مدین و مصر، در پایین کوه سینا، نخستین بار در آنجا بر موسی ÷ وحی نازل شد.
کلمه (نکال) در آیه ۲۵ سوره نازعات ﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَكَالَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَٱلۡأُولَىٰٓ٢٥﴾ [النازعات: ۲۵] به چه معناست؟
تعذیب. عذاب. عقوبت.
کلمه (أغطش) در آیه ۲۹ سوره نازعات ﴿وَأَغۡطَشَ لَيۡلَهَا وَأَخۡرَجَ ضُحَىٰهَا٢٩﴾ [النازعات: ۲۹] به چه معناست؟
تاریک کرد.
کلمه (دحاها) در آیه ۳۰ سوره نازعات ﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ٣٠﴾ [النازعات: ۳۰] به چه معناست؟
آن را پرت کرد و غلتاند.
کلمه (مرعی) در آیه ۳۱ سوره نازعات ﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا٣١﴾ [النازعات: ۳۱] به چه معناست؟
چراگاه.
کلمه (أرساها) در آیه ۳۲ سوره نازعات ﴿وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا٣٢﴾ [النازعات: ۳۲] به چه معناست؟
ثابت و استوار کرد.
کلمه (الطامة) در آیه ۳۴ سوره نازعات ﴿فَإِذَا جَآءَتِ ٱلطَّآمَّةُ ٱلۡكُبۡرَىٰ٣٤﴾ [النازعات: ۳۴] به چه معناست؟
مراد قیامت است.
کلمه (برزت) در آیه ۳۶ سوره نازعات ﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ٣٦﴾ [النازعات: ۳۶] به چه معناست؟
نموده شد. آشکار گردانده شد.
کلمه (آثر) در آیه ۳۸ سوره نازعات ﴿وَءَاثَرَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا٣٨﴾ [النازعات: ۳۸] به چه معناست؟
برگزیده باشد. ترجیح داده باشد.
کلمه (المأوی) در آیه ۳۹ سوره نازعات ﴿فَإِنَّ ٱلۡجَحِيمَ هِيَ ٱلۡمَأۡوَىٰ٣٩﴾ [النازعات: ۳۹] به چه معناست؟
منزل وجایگاه.
کلمات (أیان ـ مرساها) در آیه ۴۲ سوره نازعات ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلسَّاعَةِ أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَا٤٢﴾ [النازعات: ۴۲] به چه معناست؟
أیان: چه وقت؟ کی؟
مرساها: وقوع قیامت و برپاشدن آن.
کلمات (لم یلبثوا ـ عشیة ـ ضحی) در آیه ۴۶ سوره نازعات ﴿كَأَنَّهُمۡ يَوۡمَ يَرَوۡنَهَا لَمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا عَشِيَّةً أَوۡ ضُحَىٰهَا٤٦﴾ [النازعات: ۴۶] به چه معناست؟
لم یلبثوا: نماندهاند و بسر نبردهاند.
عشیة: شب هنگام.
ضحی: چاشتگاه.