القمر:
کلمه (نکر) در آیه ۶ سوره ﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ٦﴾ [القمر: ۶] به چه معناست؟
ناخوش آیند. ناپسند.
کلمات (مهطعین ـ عسر) در آیه ۸ سوره قمر ﴿مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ٨﴾ [القمر: ۸] به چه معناست؟
مهطعین: جمع مهطع، شتابان و دوان.
عسر: سخت و دشوار.
کلمه (مدکر) در آیه ۱۵ سوره قمر ﴿وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٥﴾ [القمر: ۱۵] به چه معناست؟
پند گیرنده. عبرت گیرنده.
کلمه (صرصرا) در آیه ۱۹ سوره قمر ﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ١٩﴾ [القمر: ۱۹] به چه معناست؟
تند و سرد. پر سر و صدا و شدید.
کلمات (تنزع ـ أعجاز ـ منقعر) در آیه ۲۰ سوره قمر ﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ٢٠﴾ [القمر: ۲۰] به چه معناست؟
تنزع: بر میداشت. از جا بر میکند.
أعجاز: جمع عجز، تنهها.
منقعر: از ریشه کنده شده. قلع شده.
کلمه (سعر) در آیه ۲۴ سوره قمر ﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ٢٤﴾ [القمر: ۲۴] به چه معناست؟
دیوانگی.
کلمه (أشر) در آیه ۲۵ سوره قمر﴿أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ٢٥﴾ [القمر: ۲۵] به چه معناست؟
بسیار مغرور و متکبر.
کلمه (تعاطی) در آیه ۲۹ سوره قمر ﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ٢٩﴾ [القمر: ۲۹] به چه معناست؟
کار کشتن را بدست گرفت.
کلمات (هشیم ـ المحتظر) در آیه ۳۱ سوره قمر ﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ٣١﴾ [القمر: ۳۱] به چه معناست؟
هشیم: گیاه خشک و خورد شده.
المحتظر: کسی که آغلی را براب گوسفندان و حیوانات درست میکند که مانع خروج آنها یا حمله حیوانات وحشی گردد.
کلمات (راودوه عن ضیفه ـ طمسنا) در آیه ۳۷ سوره قمر ﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ٣٧﴾ [القمر: ۳۷] به چه معناست؟
راودوه عن ضیفه: مراد این است که از لوط خواستند که از جانبداری مهمانان دست بر دارد و ایشان را در اختیار آنان بگذارد تا هرچه خواستند از اعمال منافی عفت نسبت به ایشان روا دارند.
طمسنا: از میان برداشتیم. محو و نابود کردیم.
کلمه (صبحهم) در آیه ۳۸ سوره قمر ﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ٣٨﴾ [القمر: ۳۸] به چه معناست؟
در فاصله طلوع فجر صادق و طلوع خورشید به سر وقتشان آمد.
کلمه (براءة) در آیه ۴۳ سوره قمر ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ٤٣﴾ [القمر: ۴۳] به چه معناست؟
امان نامه.
کلمه (أشیاعکم) در آیه ۵۱ سوره قمر ﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٥١﴾ [القمر: ۵۱] به چه معناست؟
پیروان شما. مراد امثال و همگون در پیروی از کفر و شرک و معاصی.
کلمه (الزبر) در آیه ۵۲ سوره قمر ﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ٥٢﴾ [القمر: ۵۲] به چه معناست؟
کتابها.
کلمه (مستطر) در آیه ۵۳ سوره قمر ﴿وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ٥٣﴾ [القمر: ۵۳] به چه معناست؟
مکتوب. نوشته شده.
کلمه (ملیک) در آیه ۵۵ سوره قمر ﴿فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ٥٥﴾ [القمر: ۵۵] به چه معناست؟
پادشاه بزرگ.