الرحمن:
کلمه (حسبان) در آیه ۵ سوره ﴿ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ بِحُسۡبَانٖ٥﴾ [الرحمن: ۵] به چه معناست؟
حساب، نظم و نظام.
کلمه (انام) در آیه ۱۰ سوره ﴿وَٱلۡأَرۡضَ وَضَعَهَا لِلۡأَنَامِ١٠﴾ [الرحمن: ۱۰] به چه معناست؟
مردمان، خلایق.
کلمه (اکمام) در آیه ۱۱ سوره رحمن ﴿فِيهَا فَٰكِهَةٞ وَٱلنَّخۡلُ ذَاتُ ٱلۡأَكۡمَامِ١١﴾ [الرحمن: ۱۱] به چه معناست؟
جمع کم، غلاف.
کلمه (العصف) در آیه ۱۲ سوره رحمن ﴿وَٱلۡحَبُّ ذُو ٱلۡعَصۡفِ وَٱلرَّيۡحَانُ١٢﴾ [الرحمن: ۱۲] به چه معناست؟
قشر و پوسته.
کلمه (آلاء) در آیه ۱۳ سوره رحمن ﴿فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ١٣﴾ [الرحمن: ۱۳] به چه معناست؟
جمع الی، نعمتها.
کلمات (صلصال - فخار) در آیه ۱۴ سوره رحمن ﴿خَلَقَ ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ كَٱلۡفَخَّارِ١٤﴾ [الرحمن: ۱۴] به چه معناست؟
صلصال: گل خشکیدهای که با زدن تلنگری به صدا در میآید.
فخار: سفال.
کلمه (مارج) در آیه ۱۵ سوره رحمن ﴿وَخَلَقَ ٱلۡجَآنَّ مِن مَّارِجٖ مِّن نَّارٖ١٥﴾ [الرحمن: ۱۵] به چه معناست؟
شعله لرزان و پیچان آتش.
کلمات (المنشئات - الاعلام) در آیه ۲۴ سوره رحمن ﴿وَلَهُ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡمُنشََٔاتُ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ٢٤﴾ [الرحمن: ۲۴] به چه معناست؟
المنشئات: کشتیها.
الاعلام: جمع علم، کوهها.
جمله (هو فی شأن) در آیه ۲۹ سوره رحمن ﴿يَسَۡٔلُهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ كُلَّ يَوۡمٍ هُوَ فِي شَأۡنٖ٢٩﴾ [الرحمن: ۲۹] به چه معناست؟
او به کاری مشغول است.
کلمات (سنفرغ لکم - الثقلان) در آیه ۳۱ سوره رحمن ﴿سَنَفۡرُغُ لَكُمۡ أَيُّهَ ٱلثَّقَلَانِ٣١﴾ [الرحمن: ۳۱] به چه معناست؟
سنفرغ لکم: به حساب شما خواهیم رسید.
الثقلان: انس و جن.
کلمات (معشر- ان تنفذوا - اقطار) در آیه ۳۳ سوره رحمن ﴿يَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ إِنِ ٱسۡتَطَعۡتُمۡ أَن تَنفُذُواْ مِنۡ أَقۡطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ فَٱنفُذُواْۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلۡطَٰنٖ٣٣﴾ [الرحمن: ۳۳] به چه معناست؟
معشر: گروه، دسته.
ان تنفذوا: اینکه عبور کنید و بگذرید.
اقطار: جمع قطر نواحی و جوانب.
کلمات (شواظ - نحاس) در آیه ۳۵ سوره رحمن ﴿يُرۡسَلُ عَلَيۡكُمَا شُوَاظٞ مِّن نَّارٖ وَنُحَاسٞ فَلَا تَنتَصِرَانِ٣٥﴾ [الرحمن: ۳۵] به چه معناست؟
شواظ: آتش بیدود.
نحاس: آتش مسگونه.
کلمه (دهان) در آیه ۳۶ سوره رحمن ﴿فَبِأَيِّ ءَالَآءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ٣٦﴾ [الرحمن: ۳۶] به چه معناست؟
روغن داغ.
کلمه (النواصی) در آیه ۴۱ سوره رحمن ﴿يُعۡرَفُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ بِسِيمَٰهُمۡ فَيُؤۡخَذُ بِٱلنَّوَٰصِي وَٱلۡأَقۡدَامِ٤١﴾ [الرحمن: ۴۱] به چه معناست؟
جمع ناصیۀ، جلو سر، پیشانی.
کلمات (حمیم - آن) در آیه ۴۴ سوره رحمن ﴿يَطُوفُونَ بَيۡنَهَا وَبَيۡنَ حَمِيمٍ ءَانٖ٤٤﴾ [الرحمن: ۴۴] به چه معناست؟
حمیم: آب جوشان و سوزانی که به دوزخیان مینوشانند.
آن: بسیار داغ و گرم.
کلمه (افنان) در آیه ۴۸ سوره رحمن ﴿ذَوَاتَآ أَفۡنَانٖ٤٨﴾ [الرحمن: ۴۸] به چه معناست؟
جمع فن، انواع و اقسام. یا جمع فنن، شاخههای ترد و شاداب.
کلمات (جنی - دان) در آیه ۵۴ سوره رحمن ﴿مُتَّكِِٔينَ عَلَىٰ فُرُشِۢ بَطَآئِنُهَا مِنۡ إِسۡتَبۡرَقٖۚ وَجَنَى ٱلۡجَنَّتَيۡنِ دَانٖ٥٤﴾ [الرحمن: ۵۴] به چه معناست؟
جنی: میوه رسیده.
دان: نزدیک، در دسترس
جمله (لم یطمثهن) در آیه ۵۶ سوره رحمن ﴿فِيهِنَّ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ لَمۡ يَطۡمِثۡهُنَّ إِنسٞ قَبۡلَهُمۡ وَلَا جَآنّٞ٥٦﴾ [الرحمن: ۵۶] به چه معناست؟
با ایشان مقاربت و نزدیکی نکرده است.
کلمه (مدهامتان) در آیه ۶۴ سوره رحمن ﴿مُدۡهَآمَّتَانِ٦٤﴾ [الرحمن: ۶۴] به چه معناست؟
بسیار سبز، سبز پررنگی که مایل به سیاهی باشد.
کلمه (نضاختان) در آیه ۶۶ سوره رحمن ﴿فِيهِمَا عَيۡنَانِ نَضَّاخَتَانِ٦٦﴾ [الرحمن: ۶۶] به چه معناست؟
فوران کنان.
کلمه (حسان) در آیه ۷۰ سوره رحمن ﴿فِيهِنَّ خَيۡرَٰتٌ حِسَانٞ٧٠﴾ [الرحمن: ۷۰] به چه معناست؟
جمع حسنۀ، زیبا و قشنگ.
کلمات (حور – مقصورات – الخیام) در آیه ۷۲ سوره رحمن ﴿حُورٞ مَّقۡصُورَٰتٞ فِي ٱلۡخِيَامِ٧٢﴾ [الرحمن: ۷۲] به چه معناست؟
حور: جمع حوراء، زنان سیاه چشم.
مقصورات: جمع مقصوره، محدود، مخدره و محجبه.
الخیام: جمع خیمه، خیمهها بارگاهها.
کلمات (رفرف - عبقری) در آیه ۷۶ سوره رحمن ﴿مُتَّكِِٔينَ عَلَىٰ رَفۡرَفٍ خُضۡرٖ وَعَبۡقَرِيٍّ حِسَانٖ٧٦﴾ [الرحمن: ۷۶] به چه معناست؟
رفرف: بالشها، پشتیها.
عبقری: هر چیز نادر و بینظیر.