معانی کلمات قرآن کریم بصورت سؤال و جواب

فهرست کتاب

الشعراء:

الشعراء:

کلمه (باخع) در آیه ۳ سوره شعراء ﴿لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ٣ [الشعراء: ۳] به چه معناست؟

هلاک کننده. نابود سازنده.

کلمات (ولیدا ـ لبثت) در آیه ۱۸ سوره شعراء ﴿قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَلَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ١٨ [الشعراء: ۱۸] به چه معناست؟

ولیدا: طقل. کودک.

ابثت: مانده‌ای.

کلمه (أرجه) در آیه ۳۶ سوره شعراء ﴿قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ٣٦ [الشعراء: ۳۶] به چه معناست؟

او را مهلت بده.

کلمه (تلقف) در آیه ۴۵ سوره شعراء ﴿فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ٤٥ [الشعراء: ۴۵] به چه معناست؟

با سرعت و قدرت می‌‌بلعید.

کلمات (آذن ـ من خلاف ـ لأصلبنکم) در آیه ۴۹ سوره شعراء ﴿قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡۖ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ٤٩ [الشعراء: ۴۹] به چه معناست؟

آذن: اجازه دهم.

من خلاف: عکس یکدیگر. مثلا دست راست و پای چپ و یا پای راست دست چپ.

لأصلبنکم: حتما به دارتان می‌‌آویزم.

کلمه (أسر بعبادی) در آیه ۵۲ سوره شعراء ﴿۞وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ٥٢ [الشعراء: ۵۲] به چه معناست؟

در شب بندگانم را کوچ بده.

کلمات (المدائن ـ حاشرین) در آیه ۵۳ سوره شعراء ﴿فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ٥٣ [الشعراء: ۵۳] به چه معناست؟

المدائن: جمع مدینه، شهر.

حاشرین: گرد آورندگان.

کلمه (شرذمة) در آیه ۵۴ سوره شعراء ﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ٥٤ [الشعراء: ۵۴] به چه معناست؟

گروه و طایفه ناچیز و کم اهمیت.

کلمه (حاذرون) در آیه ۵۶ سوره شعراء ﴿وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ٥٦ [الشعراء: ۵۶] به چه معناست؟

افراد محتاط و دور اندیش. آگاه و بیدار.

کلمات (إنفلق ـ فرق ـ الطود) در آیه ۶۳ سوره شعراء ﴿فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ٦٣ [الشعراء: ۶۳] به چه معناست؟

إنفلق: از هم شکافت. از هم باز شد. از هم جدا شد.

فرق: قسم. بخش.

الطود: کوه. کوه بزرگ.

کلمات (أزلفنا ـ ثم) در آیه ۶۴ سوره شعراء ﴿وَأَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ٦٤ [الشعراء: ۶۴] به چه معناست؟

أزلفنا: نزدیک گردانیدیم.

ثم: آنجا.

کلمه (برزت) در آیه ۹۱ سوره شعراء ﴿وَبُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ٩١ [الشعراء: ۹۱] به چه معناست؟

نموده شد. آشکار گردید.

کلمه (کبکبوا) در آیه ۹۴ سوره شعراء ﴿فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَٱلۡغَاوُۥنَ٩٤ [الشعراء: ۹۴] به چه معناست؟

سرنگون و پیاپی فرو افکنده می‌‌شوند.

کلمه (الآرذلون) در آیه ۱۱۱ سوره شعراء ﴿قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ١١١ [الشعراء: ۱۱۱] به چه معناست؟

پست ترین مردم.

کلمه (المرجومین) در آیه ۱۱۶ سوره شعراء ﴿قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ١١٦ [الشعراء: ۱۱۶] به چه معناست؟

افراد سنگباران شده.

کلمه (المشحون) در آیه ۱۱۹ سوره شعراء ﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَمَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ١١٩ [الشعراء: ۱۱۹] به چه معناست؟

پر. لبریز.

کلمات (ریع ـ تعبثون) در آیه ۱۲۸ سوره شعراء ﴿أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ١٢٨ [الشعراء: ۱۲۸] به چه معناست؟

ریع: مکان مرتفع. بلندی.

تعبثون: کارهای بیهوده و خوشگذرانی می‌‌کنند.

کلمه (مصانع) در آیه ۱۲۹ سوره شعراء ﴿وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ١٢٩ [الشعراء: ۱۲۹] به چه معناست؟

دژها و کاخ‌ها. کارخانه‌ها و کارگاه‌ها.

کلمه (بطشتم) در آیه ۱۳۰ سوره شعراء ﴿وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ١٣٠ [الشعراء: ۱۳۰] به چه معناست؟

حمله ور شدید.

کلمات (طلع ـ هضیم) در آیه ۱۴۸ سوره شعراء ﴿وَزُرُوعٖ وَنَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ١٤٨ [الشعراء: ۱۴۸] به چه معناست؟

طلع: چوب‌های شکوفه خرما که خوشه خرما در درون آن قرار دارد.

هضیم: نرم و لطیف و شاداب و رسیده.

کلمات (تنحتون ـ فارهین) در آیه ۱۴۹ سوره شعراء ﴿وَتَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ١٤٩ [الشعراء: ۱۴۹] به چه معناست؟

تنحتون: می‌‌تراشید.

فارهین: حاذقانه وماهرانه.

کلمه (شرب) در آیه ۱۵۵ سوره شعراء ﴿قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَلَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ١٥٥ [الشعراء: ۱۵۵] به چه معناست؟

سهم آب. نصیب و بهره‌ای از آب.

کلمه (الذکران) در آیه ۱۶۵ سوره شعراء ﴿أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٥ [الشعراء: ۱۶۵] به چه معناست؟

جمع مذکر، نرها. مراد مردان.

کلمه (تذرون) در آیه ۱۶۶ سوره شعراء ﴿وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ١٦٦ [الشعراء: ۱۶۶] به چه معناست؟

رها می‌سازید. ترک می‌‌کنید.

کلمه (القالین) در آیه ۱۶۸ سوره شعراء ﴿قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ١٦٨ [الشعراء: ۱۶۸] به چه معناست؟

جمع قالی. کینه به دلدارندگان. دشمن دارندگان.

کلمه (جبلة) در آیه ۱۸۴ سوره شعراء ﴿وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ١٨٤ [الشعراء: ۱۸۴] به چه معناست؟

جماعت و گروه.

کلمه (کسفا) در آیه ۱۸۷ سوره شعراء ﴿فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ١٨٧ [الشعراء: ۱۸۷] به چه معناست؟

جمع کسف‌ۀ، قطعات و تکه‌ها.

کلمه (الظلة) در آیه ۱۸۹ سوره شعراء ﴿فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ١٨٩ [الشعراء: ۱۸۹] به چه معناست؟

ابر سایه گستر.

کلمه (الروح الأمین) در آیه ۱۹۳ ﴿نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ١٩٣ [الشعراء: ۱۹۳] سوره شعراء به چه معناست؟

لقب جبرئیل ÷.

کلمات (أفاک ـ أثیم) در آیه ۲۲۲ سوره شعراء ﴿تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ٢٢٢ [الشعراء: ۲۲۲] به چه معناست؟

أفاک: کذابی که دائما دروغ‌های بزرگی را ردیف می‌‌کند.

أثیم: گناهکار و بزهکار.

کلمه (یهیمون) در آیه ۲۲۵ سوره شعراء ﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ٢٢٥ [الشعراء: ۲۲۵] به چه معناست؟

سرگشته روان می‌‌گردند. بی‌هدف اقدام می‌‌کنند.