الزخرف:
کلمات (أفنضرب عنکم ـ صفحا) در آیه ۵ سوره زخرف ﴿أَفَنَضۡرِبُ عَنكُمُ ٱلذِّكۡرَ صَفۡحًا أَن كُنتُمۡ قَوۡمٗا مُّسۡرِفِينَ٥﴾ [الزخرف: ۵] به چه معناست؟
أفنضرب عنکم: آیا از شما باز داریم؟ آیا از شما بدورو منصرف داریم؟
صفحا: اعراض و رو گردانی.
کلمه (بطشا) در آیه ۸ سوره زخرف ﴿فَأَهۡلَكۡنَآ أَشَدَّ مِنۡهُم بَطۡشٗا وَمَضَىٰ مَثَلُ ٱلۡأَوَّلِينَ٨﴾ [الزخرف: ۸] به چه معناست؟
حمله و یورش.
کلمات (لتستووا ـ مقرنین) در آیه ۱۳ سوره زخرف ﴿لِتَسۡتَوُۥاْ عَلَىٰ ظُهُورِهِۦ ثُمَّ تَذۡكُرُواْ نِعۡمَةَ رَبِّكُمۡ إِذَا ٱسۡتَوَيۡتُمۡ عَلَيۡهِ وَتَقُولُواْ سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَٰذَا وَمَا كُنَّا لَهُۥ مُقۡرِنِينَ١٣﴾ [الزخرف: ۱۳] به چه معناست؟
لتستووا: تا مستقر گردید.
مقرنین: توانایی.
کلمه (منقلبون) در آیه ۱۴ سوره زخرف ﴿وَإِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ١٤﴾ [الزخرف: ۱۴] به چه معناست؟
برگردندگان.
کلمه (أصفاکم) در آیه ۱۶ سوره زخرف ﴿أَمِ ٱتَّخَذَ مِمَّا يَخۡلُقُ بَنَاتٖ وَأَصۡفَىٰكُم بِٱلۡبَنِينَ١٦﴾ [الزخرف: ۱۶] به چه معناست؟
برای شما انتخاب کرده است.
کلمه (کظیم) در آیه ۱۷ سوره زخرف ﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحۡمَٰنِ مَثَلٗا ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٌ١٧﴾ [الزخرف: ۱۷] به چه معناست؟
پر از خشم و لبریز از غم و اندوه.
کلمه (ینشأ) در آیه ۱۸ سوره زخرف ﴿أَوَ مَن يُنَشَّؤُاْ فِي ٱلۡحِلۡيَةِ وَهُوَ فِي ٱلۡخِصَامِ غَيۡرُ مُبِينٖ١٨﴾ [الزخرف: ۱۸] به چه معناست؟
پرورش مییابد.
کلمه (یخرصون) در آیه ۲۰ سوره زخرف ﴿وَقَالُواْ لَوۡ شَآءَ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَا عَبَدۡنَٰهُمۗ مَّا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ٢٠﴾ [الزخرف: ۲۰] به چه معناست؟
تخمین میزنند و ناسنجیده میگویند.
کلمات (رجل ـ القریتین) در آیه ۳۱ سوره زخرف ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ٣١﴾ [الزخرف: ۳۱] به چه معناست؟
رجل: مرد بزرگوار. مرادشان مردی سرشناس و ثروتمند است. هرچند منظورشان چه بسا شخص معینی نباشد ولی اغلب گفتهاند مرادشان ولید پسر مغیره مخزومی از مکه و عروه پسر مسعود ثقفی از طائف بود.
القریتین: دو شهر مرادشان مکه و طائف بود.
کلمه و جمله (سخریا ـ لیتخذ بعضهم بعضا سخریا) در آیه ۳۲ سوره زخرف ﴿أَهُمۡ يَقۡسِمُونَ رَحۡمَتَ رَبِّكَۚ نَحۡنُ قَسَمۡنَا بَيۡنَهُم مَّعِيشَتَهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَرَفَعۡنَا بَعۡضَهُمۡ فَوۡقَ بَعۡضٖ دَرَجَٰتٖ لِّيَتَّخِذَ بَعۡضُهُم بَعۡضٗا سُخۡرِيّٗاۗ وَرَحۡمَتُ رَبِّكَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ٣٢﴾ [الزخرف: ۳۲] به چه معناست؟
سخریا: مسخر. زیر فرمان. بکار گرفته شده.
لیتخذ بعضهم بعضا سخریا: تسخیردراینجا به معنی بهره کشی ظالمانه نیست، بلکه منظور بکار گرفتن عموم مردم برای خدمت به یکدیگر و چرخاندن زندگی تعاونی و ایجاد نظم در اجتماع است.
کلمات (سقفا ـ یظهرون) در آیه ۳۳ سوره زخرف ﴿وَلَوۡلَآ أَن يَكُونَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ لَّجَعَلۡنَا لِمَن يَكۡفُرُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ لِبُيُوتِهِمۡ سُقُفٗا مِّن فِضَّةٖ وَمَعَارِجَ عَلَيۡهَا يَظۡهَرُونَ٣٣﴾ [الزخرف: ۳۳] به چه معناست؟
سقفا: جمع سقف، آسمانه خانه.
یظهرون: بالا روند.
کلمه (زخرفا) در آیه ۳۵ سوره زخرف ﴿وَزُخۡرُفٗاۚ وَإِن كُلُّ ذَٰلِكَ لَمَّا مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۚ وَٱلۡأٓخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلۡمُتَّقِينَ٣٥﴾ [الزخرف: ۳۵] به چه معناست؟
زر و زیور.
کلمه (نقیض) در آیه ۳۶ سوره زخرف ﴿وَمَن يَعۡشُ عَن ذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَيِّضۡ لَهُۥ شَيۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِينٞ٣٦﴾ [الزخرف: ۳۶] به چه معناست؟
آماده سازیم. فراهم میسازیم.
کلمه (لا یکاد یبین) در آیه ۵۲ سوره زخرف ﴿أَمۡ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡ هَٰذَا ٱلَّذِي هُوَ مَهِينٞ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ٥٢﴾ [الزخرف: ۵۲] به چه معناست؟
نمیتواند فصیح صحبت کند و مراد خود را واضح و روشن به دیگران بگوید.
کلمه (مقترنین) در آیه ۵۳ سوره زخرف ﴿فَلَوۡلَآ أُلۡقِيَ عَلَيۡهِ أَسۡوِرَةٞ مِّن ذَهَبٍ أَوۡ جَآءَ مَعَهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ مُقۡتَرِنِينَ٥٣﴾ [الزخرف: ۵۳] به چه معناست؟
همراهان، همدمان.
کلمه (آسفونا) در آیه ۵۵ سوره زخرف ﴿فَلَمَّآ ءَاسَفُونَا ٱنتَقَمۡنَا مِنۡهُمۡ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ٥٥﴾ [الزخرف: ۵۵] به چه معناست؟
ما را خشمگین کردند.
کلمه (سلفا) در آیه ۵۶ سوره زخرف ﴿فَجَعَلۡنَٰهُمۡ سَلَفٗا وَمَثَلٗا لِّلۡأٓخِرِينَ٥٦﴾ [الزخرف: ۵۶] به چه معناست؟
گذشتگان.
کلمه (خصمون) در آیه ۵۸ سوره زخرف ﴿وَقَالُوٓاْ ءَأَٰلِهَتُنَا خَيۡرٌ أَمۡ هُوَۚ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلَۢاۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٌ خَصِمُونَ٥٨﴾ [الزخرف: ۵۸] به چه معناست؟
جمع خصم، دشمن سر سخت.
کلمه (بغتة) در آیه ۶۶ سوره زخرف ﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ٦٦﴾ [الزخرف: ۶۶] به چه معناست؟
ناگهانی.
کلمه (الاأخلاء) در آیه ۶۷ سوره زخرف ﴿ٱلۡأَخِلَّآءُ يَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِينَ٦٧﴾ [الزخرف: ۶۷] به چه معناست؟
جمع خلیل، دوستان. رفیقان.
کلمه (تحبرون) در آیه ۷۰ سوره زخرف ﴿ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ٧٠﴾ [الزخرف: ۷۰] به چه معناست؟
غرق شادمانی میگردید.
کلمه (صحاف) در آیه ۷۱ سوره زخرف ﴿يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُۖ وَأَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ٧١﴾ [الزخرف: ۷۱] به چه معناست؟
جمع صحفۀ، کاسه. ظرف.
کلمات (لا یفتر ـ مبلسون) در آیه ۷۵ سوره زخرف ﴿لَا يُفَتَّرُ عَنۡهُمۡ وَهُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ٧٥﴾ [الزخرف: ۷۵] به چه معناست؟
لایفتر: کاسته نمیگردد و سبک نمیشود. تخفیف داده نمیشود.
مبلسون: ناامید شدگان.
کلمات (مالک ـ ماکثون) در آیه ۷۷ سوره زخرف ﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ٧٧﴾ [الزخرف: ۷۷] به چه معناست؟
نام فرشتهای است که رئیس فرشتگان دوزخ است.
ماکثون: درنگ کنندگان. توقف کنندگان.
کلمه (أبرموا ـ مبرمون) در آیه ۷۹ سوره زخرف ﴿أَمۡ أَبۡرَمُوٓاْ أَمۡرٗا فَإِنَّا مُبۡرِمُونَ٧٩﴾ [الزخرف: ۷۹] به چه معناست؟
أبرموا: عزم را جزم کردند. تصمیم محکمی گرفتند.
مبرمون: تصمیم گیرندگان. عزم را جزم کنندگان.
کلمه (یخوضوا) در آیه ۸۳ سوره زخرف ﴿فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَيَلۡعَبُواْ حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ٨٣﴾ [الزخرف: ۸۳] به چه معناست؟
فرو روند. سرگرم یاوه و بیان اباطیل شوند.
کلمه (قیله) در آیه ۸۸ سوره زخرف ﴿وَقِيلِهِۦ يَٰرَبِّ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ لَّا يُؤۡمِنُونَ٨٨﴾ [الزخرف: ۸۸] به چه معناست؟
گفته و سخن.
کلمه (إصفح) در آیه ۸۹ سوره زخرف ﴿فَٱصۡفَحۡ عَنۡهُمۡ وَقُلۡ سَلَٰمٞۚ فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ٨٩﴾ [الزخرف: ۸۹] به چه معناست؟
روی بگردان.