معانی کلمات قرآن کریم بصورت سؤال و جواب

فهرست کتاب

المؤمنون:

المؤمنون:

کلمه (فروج) در آیه ۵ سوره مومنون ﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ٥ [المؤمنون: ۵] به چه معناست؟

جمع فرج، عورت.

کلمه (العادون) در آیه ۷ سوره مومنون ﴿فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ٧ [المؤمنون: ۷] به چه معناست؟

تجاوزگران.

کلمه (راعون) در آیه ۸ سوره مومنون ﴿وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِأَمَٰنَٰتِهِمۡ وَعَهۡدِهِمۡ رَٰعُونَ٨ [المؤمنون: ۸] به چه معناست؟

رعایت کنندگان.

کلمات (سلالة ـ مکین) در آیه ۱۲ سوره مومنون ﴿وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن طِينٖ١٢ [المؤمنون: ۱۲] به چه معناست؟

سلالة: چکیده. عصاره.

مکین: محکم و استوار.

جمله (فأسکناه فی الأرض) در آیه ۱۸ سوره مومنون ﴿وَأَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءَۢ بِقَدَرٖ فَأَسۡكَنَّٰهُ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابِۢ بِهِۦ لَقَٰدِرُونَ١٨ [المؤمنون: ۱۸] به چه معناست؟

آن را در زمین ماندگار و بردوام کردیم.

کلمات (الدهن ـ صبغ) در آیه ۲۰ سوره مومنون ﴿وَشَجَرَةٗ تَخۡرُجُ مِن طُورِ سَيۡنَآءَ تَنۢبُتُ بِٱلدُّهۡنِ وَصِبۡغٖ لِّلۡأٓكِلِينَ٢٠ [المؤمنون: ۲۰] به چه معناست؟

الدهن: روغن.

صبغ: نان خورش. مراد همان روغن است.

کلمه (هیهات) در آیه ۳۶ سوره مومنون ﴿هَيۡهَاتَ هَيۡهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ٣٦ [المؤمنون: ۳۶] به چه معناست؟

دور است.

کلمه (غثاء) در آیه ۴۱ سوره مومنون ﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ بِٱلۡحَقِّ فَجَعَلۡنَٰهُمۡ غُثَآءٗۚ فَبُعۡدٗا لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ٤١ [المؤمنون: ۴۱] به چه معناست؟

خس و خاشاک و چوب‌ها و چیزهایی که سیلاب با خود می‌‌آورد.

کلمه (تتری) در آیه ۴۴ سوره مومنون ﴿ثُمَّ أَرۡسَلۡنَا رُسُلَنَا تَتۡرَاۖ كُلَّ مَا جَآءَ أُمَّةٗ رَّسُولُهَا كَذَّبُوهُۖ فَأَتۡبَعۡنَا بَعۡضَهُم بَعۡضٗا وَجَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَۚ فَبُعۡدٗا لِّقَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ٤٤ [المؤمنون: ۴۴] به چه معناست؟

تتری: پیاپی. یکی بعد از دیگری.

کلمه (عالین) در آیه ۴۶ سوره مومنون ﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَكَانُواْ قَوۡمًا عَالِينَ٤٦ [المؤمنون: ۴۶] به چه معناست؟

سرک‌شان. مراد مستکبران و خود بزرگ بینانی است.

کلمات (آوینا ـ ذات قرار ـ معین) در آیه ۵۰ سوره مومنون ﴿وَجَعَلۡنَا ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَأُمَّهُۥٓ ءَايَةٗ وَءَاوَيۡنَٰهُمَآ إِلَىٰ رَبۡوَةٖ ذَاتِ قَرَارٖ وَمَعِينٖ٥٠ [المؤمنون: ۵۰] به چه معناست؟

آوینا: منزل و مأوی دادیم.

ذات قرار: محل استقرار. محل امن و آرامش و اطمینان.

معین: آب روان.

کلمه (زبرا) در آیه ۵۳ سوره مومنون ﴿فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ زُبُرٗاۖ كُلُّ حِزۡبِۢ بِمَا لَدَيۡهِمۡ فَرِحُونَ٥٣ [المؤمنون: ۵۳] به چه معناست؟

جمع زبرۀ به معنی قطعه و تکه است.

کلمه (غمرتهم) در آیه ۵۴ سوره مومنون ﴿فَذَرۡهُمۡ فِي غَمۡرَتِهِمۡ حَتَّىٰ حِينٍ٥٤ [المؤمنون: ۵۴] به چه معناست؟

غمره. غرقاب. مراد حیرت و ضلالت و غفلت و جهالت است.

کلمه (مشفقون) در آیه ۵۷ سوره مومنون ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ هُم مِّنۡ خَشۡيَةِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ٥٧ [المؤمنون: ۵۷] به چه معناست؟

اشخاص بیمناک و در هراس.

کلمه (وجلة) در آیه ۶۰ سوره مومنون ﴿وَٱلَّذِينَ يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ وَّقُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ أَنَّهُمۡ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ رَٰجِعُونَ٦٠ [المؤمنون: ۶۰] به چه معناست؟

ترسان و هراسان.

کلمه (یجأرون) در آیه ۶۴ سوره مومنون ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذۡنَا مُتۡرَفِيهِم بِٱلۡعَذَابِ إِذَا هُمۡ يَجۡ‍َٔرُونَ٦٤ [المؤمنون: ۶۴] به چه معناست؟

فریاد می‌‌کشند.

کلمات (أعقاب ـ تنکصون) در آیه ۶۶ سوره مومنون ﴿قَدۡ كَانَتۡ ءَايَٰتِي تُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَكُنتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡ تَنكِصُونَ٦٦ [المؤمنون: ۶۶] به چه معناست؟

أعقاب: جمع عقب، پاشنه.

تنکصون: به عقب بر می‌‌گشتید.

کلمه (سامرا) در آیه ۶۷ سوره مومنون ﴿مُسۡتَكۡبِرِينَ بِهِۦ سَٰمِرٗا تَهۡجُرُونَ٦٧ [المؤمنون: ۶۷] به چه معناست؟

گفتگوهای شبانه، قصه گویان شب.

کلمه (خراج) در آیه ۷۲ سوره مومنون ﴿أَمۡ تَسۡ‍َٔلُهُمۡ خَرۡجٗا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَيۡرٞۖ وَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ٧٢ [المؤمنون: ۷۲] به چه معناست؟

اجر و مزد.

کلمه (ناکبون) در آیه ۷۴ سوره مومنون ﴿وَإِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ عَنِ ٱلصِّرَٰطِ لَنَٰكِبُونَ٧٤ [المؤمنون: ۷۴] به چه معناست؟

منحرفان از مسیر.

کلمه (یجیر) در آیه ۸۸ سوره مومنون ﴿قُلۡ مَنۢ بِيَدِهِۦ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيۡءٖ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيۡهِ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ٨٨ [المؤمنون: ۸۸] به چه معناست؟

پناه می‌‌دهد.

کلمه (همزات) در آیه ۹۷ سوره مومنون ﴿وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ٩٧ [المؤمنون: ۹۷] به چه معناست؟

جمع همزۀ، تحریکات. مراد وسوسه‌ها است.

کلمات (کالحون ـ تلفح) در آیه ۱۰۴ سوره مومنون ﴿تَلۡفَحُ وُجُوهَهُمُ ٱلنَّارُ وَهُمۡ فِيهَا كَٰلِحُونَ١٠٤ [المؤمنون: ۱۰۴] به چه معناست؟

تلفح: شعله می‌‌زند. مراد سوزاندن و بریان کردن است.

کالحون: ترش رویان و چهره درهم کشیدگانی که لب‌هایشان از درد و رنج جمع و باز بماند.

کلمه (سخریا) در آیه ۱۱۰ سوره مومنون ﴿فَٱتَّخَذۡتُمُوهُمۡ سِخۡرِيًّا حَتَّىٰٓ أَنسَوۡكُمۡ ذِكۡرِي وَكُنتُم مِّنۡهُمۡ تَضۡحَكُونَ١١٠ [المؤمنون: ۱۱۰] به چه معناست؟

یعنی کسانی که بسیار مورد تمسخر قرار می‌گیرند.

کلمه (العدین) در آیه ۱۱۳ سوره مومنون ﴿قَالُواْ لَبِثۡنَا يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖ فَسۡ‍َٔلِ ٱلۡعَآدِّينَ١١٣ [المؤمنون: ۱۱۳] به چه معناست؟

شمارندگان. حسابگران.