پيشگفتار
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ ١ قَيِّمٗا لِّيُنذِرَ بَأۡسٗا شَدِيدٗا مِّن لَّدُنۡهُ وَيُبَشِّرَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمۡ أَجۡرًا حَسَنٗا ٢﴾[الکهف: ۱-۲].
«تمامی حمد و ستایش، ویژهی الله است که کتاب را بر بندهاش نازل کرد و در آن، کژی و انحرافی نگذاشت. -کتابی - درست و استوار است، تا از عذاب سختی که نزد پروردگار میباشد، بترساند و به مؤمنان نیکوکار، نوید دهد که پاداش نیکی دارند».
سپاس وستایش سزاوار الله است، که برای ما کتابی را فرستاد، که سرگذشت گذشتگان، اخبار آیندگان و حکم و داوری میان ما را، دربردارد. پایان دهندهی هر جدال و دشمنی است؛ کتابی است، بیانکننده حق و حقیقت نه باطل و هرزهگی، هرکه از روی خودخواهی، از آن روی برتابد، الله متعال، او را نابود میکند و هرکس، جویای هدایت از غیر آن باشد، گمراه میشود. آن کتاب، ریسمان محکم الله متعال، حکمتآمیز و راه راست الله است، هواهای نفسانی، نمیتوانند آن را منحرف کنند و سخنان بشر، در آن مخلوط نمیشود، شگفتیهای آن، پایانی ندارد، دانشمندان از آن سیر نمیگردند، هرکس با آن سخن گوید، راست گفته است، هرکه بدان عمل کند، پاداش دریافت میکند، هرکس بدان حکم کند، داوریاش عادلانه است و هرکس به سوی آن دعوت کند، به راه راست هدایت یافته است [۱].
سلام و درود بر بنده و فرستادهی الله، محمّد ص، که «الله متعال، ایشان را پیش از فرارسیدن رستاخیز، همراه با هدایت و دین حق، به عنوان گواه و بشارتدهنده و هشداردهنده، مبعوث کرد. به فرمان الله متعال، دعوتگر به سوى اوست، چراغى تابناک برای هدایت میباشد و الله متعال، رسالت آسمانی را، با او پایان داد، مردم را، توسط او از گمراهی به راه راست، رهنمون ساخت و از نادانی، به طرف علم و دانش، سوق داد، با رسالت و پیام آسمانی او، چشمهای نابینا، گوشهای ناشنوا و دلهای غافل و بیخبر را بیدار نمود، با پرتو رسالت او، بعد از دورانهای تاریک، زمین را روشن و نورانی ساخت، بعد از جدایی دلها، آنها را منسجم و متّحد گردانید، ملّتی منحرف را توسّط او استوار نمود، راه هدایت را روشنی بخشید، سینهاش را گشاده گردانید تا صبر و استقامتش بسیار شود، بار گران را از دوش او برداشت، نامش را بلند و رفیع ساخت، خواری و فرومایگی را بر مخالفان فرمان او قرار داد.
خداوند آن فرستادهی گرامی را، در دوران فترت انبیاء و نابودی کتابهای آسمانی وتحریف و تبدیل شریعتهای پیشین، به پیامبری برگزید، در حالیکه هر قومی، به عقاید و نظرهای تاریک خود متکی بود و در مورد الله و بندگانش، با گفتاری فاسد و هواهای نفسانی خویش، داوری میکرد.
در چنین شرایطی، الله متعال، توسط آن بزرگوار، مردم را به راه راست هدایت و مسیرشان را روشن کرد و به وسیلهی او، مردم را از تاریکیها به سوى روشنایى، بیرون آورد و نابینایی را به بصیرت و گمراهی را به هدایت تبدیل کرد و او را تقسیم کنندهی بهشت و دوزخ قرار داد و نیکان و بدان را از هم جدا کرد و معیار هدایت و رستگاری را، پیروی از او و همسویی و موافقت با او، قرار داد و نافرمانی و مخالفت با آن پیامبر را، موجب گمراهی و بدبختی گردانید؛ در درون قبرها نیز مردم در مورد همراهی یا مخالفت با او، مورد پرسش و پاسخ قرار میگیرند.» [۲]
و سلام و درود بر خاندان پاک پیامبر صو اصحاب برگزیدهاش که در میان این امت از بهترین و والاترین دانشمندان بوده و پاکترین و با صفاترین قلوب را در سینهها داشتند و از همه بیآلایشتر و کم تکلفتر زیستند. درود الله متعال بر تمام کسانی که، رهرو راه ایشاناند و از نور اسلام بهرهمند گشتند و به هدایت قرآن تمسّک جستند و پیرو پیامبر خاتم شدند.
این کتاب، بخش چهارم از مجموعه کتابهای «عقیده در پرتو قرآن و سنّت» میباشد و مانند کتابهای پیشین، برای روشن کردن و توضیح عقاید اسلامی، در پرتو منابع اصلی و به دور از پیچیدگی، خشکی و اصطلاحات فلسفی و کلامی در نگارش و بیان، منتشر میگردد.
از آنجا که، دو موضوع «پیامبران و رسالت الهی»، ارتباط بسیار تنگاتنگی با هم دارند، تصمیم گرفتم، این دو اصل را، در یک جلد تألیف کنم و به خاطر همین ارتباط و تداخل، بخش نخست، که در مورد «پیامبران» میباشد، طولانی و بخش دوم، که پیرامون «رسالتهای آسمانی» است، کوتاه، میباشد؛ زیرا، بحث «پیامبران»، بسیاری از مباحث «رسالت» را نیز، دربر میگیرد.
بخش نخست، شامل هشت فصل بوده و مباحث زیر، در آن مطرح شده است: تعریف «نبی و رسول»، بیان تفاوتهای آن دو، وجوب ایمان به انبیاء و رسولان الهی، کفر کسی که معتقد است، برای مؤمن بودن، تنها ایمان به الله متعال داشتن، کافی است و نیاز به ایمان به پیامبران نیست. علاوه بر این، تعداد پیامبران و نامهای انبیاء و رسولانی که در قرآن و سنّت ذکر شدهاند، را بیان کردهام.
در فصل دوم، به بحث نیاز شدید ما به پیامبران و رسالت آسمانی و عدم کفایت عقل بدون وحی و شریعت الهی برای انسان، پرداختهام.
در فصل سوم، به صورت گسترده، پیرامون وظایف و مأموریت پیامبران، سخن به میان آوردهام.
در فصل چهارم، راههای ارتباط الله متعال، با پیامبران را، که «وحی» نام دارد و نیز، مقامات «وحی» و چگونگی آمدن «فرشتهی وحی» به نزد پیامبران، را بیان نمودهام.
در فصل پنجم، به بیان: ویژگیهای رسول، انسان بودن پیامبران، مقتضیات انسان بودن آنها، پرداختهام و توضیح دادهام که پیامبران دارای کمالات انسانی بودهاند.
در پایان این فصل، ویژگیهای پیامبران در میان سایر بشر را، یادآور شدهام؛ چرا که پیامبران، برترین آفریدگان هستند و آنها نیز، نسبت به همدیگر دارای مراتب متفاوتی هستند؛ ولی فرقههای گمراه، افرادی غیر از پیامبران را، بر پیامبران، برتری داده و با اجماع مسلمانان، مخالفت ورزیدهاند و باطل بودن ادعای آنها را بیان نمودهام.
بخش دوم را، به موضوع رسالتهای آسمانی اختصاص دادهام، که دارای دو فصل میباشد.
فصل نخست: در مورد ایمان به رسالت آسمانی است، که واجب بودن ایمان و کیفیت آن را تشریح کردهام.
در فصل دوم، بنا به دلایل ذیل، به تطبیق بین رسالتها پرداختهام:
نخست: منبع و مرجع همه رسالتهای آسمانی و هدف از نازل کردن آنها.
دوم: عموم وخصوص رابطهی آنها.
سوم: محفوظ بودن آنها، از تغییر و تبدیل.
چهارم: نقاط مشترک و متفاوت در این رسالتها.
پنجم: طولانی و کوتاه بودن زمان نزول.
در پایان، به تبیین جایگاه آخرین رسالت، نسبت به رسالتهای پیشین پرداختهام.
در پایان، از الله متعال خواستارم، اوقات و اعمالمان را، مورد فزونی و برکت قرار دهد و عمل ما را خالصانه برای خشنودی خود بپذیرد و ما را از لغزش در گفتار و کردار، محفوظ گرداند و این کتاب را، مایهی خیر و نفع بندگانش بگرداند، که او شنوا و نزدیک است و خواهشها را میپذیرد.
وصلّی الله علی عبده ورسوله وعلی آله وصحبه وسلّم.
د. عمر سلیمان اشقر
کویت، ۲ربیع الأوّل ۱۴۰۱هـ
۸ ینایر ۱۹۸۱م
[۱] این حدیث را، امام ترمذی در سنن خود روایت کرده است و اسناد آن ضعیف میباشد، ولی معنای آن زیباست، امّا با وجود اینکه منسوب به رسول اللهصاست، آن را در متن ذکر نکردهام. [۲] ابن تیمیه، لوامع الأنوار البهیة (۲/۲۶۲)