ایمانداشتن به قرآن، تنها تصدیق آن نیست
ایمانداشتن به کتابهای آسمانی پیشین، تنها تصدیق است و بس. امّا در مورد ایمان و اعتقاد به قرآن، تصدیق حقانیّت آن کافی نیست، بلکه علاوه بر اعتقاد جازم و قاطع به درستی آن، باید از دستوراتش پیروی کرد و تسلیم همه بایدها و نبایدهای آن شد. الله متعال میفرماید:
﴿الٓمٓصٓ ١ كِتَٰبٌ أُنزِلَ إِلَيۡكَ فَلَا يَكُن فِي صَدۡرِكَ حَرَجٞ مِّنۡهُ لِتُنذِرَ بِهِۦ وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ٢ ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَۗ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٣﴾[الأعراف: ۱-۳].
«الف لام میم صاد، کتابى است که به سوى تو فرو فرستاده شده است، پس نباید در سینه تو از ناحیه آن تنگى و گناه باشد، تا به وسیله آن، هشدار دهى و براى مؤمنان پندى باشد، از آنچه که از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است، پیروى کنید و جز او، از معبودان –دیگر- پیروى مکنید، چه اندک پند مىگیرید».
بنابراین، قرآن یگانه کتاب آسمانی است که، پس از بعثت رسول اللهص، از جانب الله متعال به ما رسیده است. رسول اللهص، خطاب به اصحاب بزرگوارش فرمود: «أَبْشِرُوا، فَإِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ طَرْفُهُ بِيَدِ اللهِ وَطَرَفُهُ بِأَيْدِيكُمْ، فَتَمَسَّكُوا بِهِ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَهْلِكُوا وَلَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» [۲۵۷].
«مژده باد، این قرآن، یک طرفش در دست الله متعال و طرف دیگرش در دست شماست، پس بدان تمسّک جویید که هرگز نه هلاک میشوید و نه گمراه».
پس قرآن، برای کسی که بدان تمسّک کند، وسیلهی عصمت از گمراهی و هلاکت است. رسول اللهص، امّتش را بسیار تشویق و ترغیب مینمود که به کتاب آسمانی، چنگ بزنند. برای نمونه، در یکی از خطبههایش فرمود:
«أَمَّا بَعْدُ أَلاَ أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ [هو حبل الله المتين من اتبعه كان على الهدى، ومن تركه كان على الضلالة] فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» [۲۵۸].
«ای مردم، من یک بشر هستم، به زودی فرستاده پروردگارم (به سراغم) میآید و من او را اجابت میکنم. من بعد از خودم در میان شما دو چیز ارزشمند باقی میگذارم: نخست، کتاب الله است که در آن هدایت و روشنایی وجود دارد و ریسمان محکم الله است، هرکسی از آن پیروی کند، هدایت میگردد، و هرکسی آن را رها کند، گمراه میشود؛ پس کتاب الله را محکم بگیرید و به آن چنگ بزنید. دوم اهل بیت من است، - زیرا همسران بزرگوار که مادر مؤمنان هستند، بخش عمدهی شریعت و احکام را از حفظ داشتند،- نسبت به اهل بیتم الله متعال را به یادتان میآورم، الله متعال را به یادتان میآورم.
قرآن، در برابر فتنه و آشوبهایی که طوفنده و بیامان، که همچون تاریکی شب سیاه همه را در برمیگیرد، پناهگاه مؤمن است و جز با تمسّک به این کتاب بینظیر آسمانی، راه نجات دیگری وجود ندارد. چقدر زیباست توصیف قرآن به اینکه: «کتاب الله متعال، خبر گذشتگان و آیندگان، داوری بین شما، جدا کنندهی حق از باطل، پایان دهندهی هر جدال و دشمنی است. شوخی و هرزهگویی نیست، هر ستمگری که از روی خودخواهی از آن روی گردان باشد، الله متعال او را درهم میشکند و هرکس جویای هدایتی غیر از آن باشد، الله متعال گمراهش میگرداند. ریسمان محکم الله متعال، ذکر حکیم و راه راست، کتابی است که هواهای نفسانی، نمیتوانند آن را منحرف کنند، با دیگر سخنان آمیخته نمیشود، شگفتیهای آن پایان یافتنی نیستند، دانشمندان از آن سیر نمیشوند، هرکس با آن سخن بگوید، راست میگوید، هرکه بدان عمل کند، پاداشش را دریافت میکند، هرکس بدان حکم و داوری کند، به عدالت داوری کرده است و هرکس به سوی آن دعوت کند، به راه راست هدایت یافته است [۲۵۹].
[۲۵۷] روایت طبرانی در الکبیر، حدیث صحیح، صحیح الجامع (۱/۶۶) [۲۵۸] روایت مسلم و احمد، صحیح الجامع (۱/۴۲۶) [۲۵۹] این حدیث را امام ترمذی در سنن خود روایت کرده و اسناد آن ضعیف است، ولی معنای آن زیباست، امّا با وجود اینکه منسوب به رسول اللهصاست، آن را در متن ذکر نکردهام.