پیامبران و رسالت الهی

فهرست کتاب

اتّفاقی‌بودن، محال است

اتّفاقی‌بودن، محال است

برخی گمان می‌کنند در نبوت، اتّفاق و تصادف، جایگاهی دارد و برخی پیامبران، بدون استحقاق و شایستگی، پیامبر شده‌اند؛ پناه بر الله متعال، از این افتراء. الله متعال، دانای حکیم و خبیر مطلق، با آگاهی از درون انسان‌ها و قلب و نهان‌شان، برترین و بهترین و کامل‌ترین‌شان را، برای عهده‌داری این مقام والا، برگزید و چقدر زیبا و به حق فرمود:

﴿وَإِذَا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَةٞ قَالُواْ لَن نُّؤۡمِنَ حَتَّىٰ نُؤۡتَىٰ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ رُسُلُ ٱللَّهِۘ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ حَيۡثُ يَجۡعَلُ رِسَالَتَهُۥۗ سَيُصِيبُ ٱلَّذِينَ أَجۡرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ ٱللَّهِ وَعَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا كَانُواْ يَمۡكُرُونَ ١٢٤[الأنعام: ۱۲۴].

‏«‏الله متعال، بهتر می‌داند که - چه کسی را برای پیامبری انتخاب و - رسالت خویش را به چه کسی اهدا نماید».

مقتضای علم و حکمت الله متعال، این است که مقام نبوّت را، تنها به کسانی ببخشد، که آمادگی و توانایی انجام آن را، داشته باشند. [۲۴۳]با کمی درنگ و اندیشه، در سیره‌ی انبیاء و رسولان الهی، می‌فهمیم که آنان، دارای بهترین و پاک‌ترین قلب، عمیق‌ترین دانش، بیشترین حضور ذهن، بیش‌ترین تحمّل و نیکو‌ترین اخلاق، بودند. پس جای شگفتی نیست که الله متعال ایشان را، به پیامبری برگزید، تا امانت‌دار وحی و رسالت آسمانی باشند و دینش را بر پا دارند. بنابراین، آنان در چنان جایگاه رفیع و برافراشته‌ای قرار دارند، که همه از رسیدن به قلّه‌ی آن عاجزند.

[۲۴۳] اعتقاد مؤمنان هدایت یافته، بر این است که پیامبران برترین و کامل‌ترین آفریدگان هستند و الله دانای حکیم، آن‌ها را برگزیده تا نماینده‌ی او به سوی انسان‌ها باشند، ولی لازم به یادآوری است که باید فضایل و صفات والایی را که بخشی از سرشت و طبیعت ایشان است از آنچه با وحی الهی دریافت می‌کنند، را جدا در نظر گرفت، زیرا آن‌چه با وحی دریافته‌اند خودشان از آن خبری نداشته‌اند، و از زرنگی و هوشیاری‌شان حائر آن نشده، و لذا الله متعال می فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢[الشوری: ۵۲]. «همانگونه که به پیغمبران پیشین وحی کرده‌ایم ، به تو نیز به فرمان خود جان را وحی کرده‌ایم (که قرآن نام دارد و مایه حیات دل‌ها است . پیش از وحی) تو که نمی‌دانستی کتاب چیست و ایمان کدام است». این آیه پاسخی است در برابر کسانی که با بزرگ و نابغه انگاشتن رسول الله و نسبت دادن همه چیز، حتّی علوم شرع که خود حامل آن از جانب الله متعال، به نبوغ و استعداد او، مربوط می‌کنند. کار خوبی انجام داده‌اند، ولی در واقع، این یک حیله و دسیسه‌ی مکّارانه است که از طریق آن می‌خواهند وحی الهی را انکار کنند، و تمام علوم الهی و شرعی را به بزرگی و نبوغ رسول اللهصنسبت دهند، (و او را مانند سایر نامداران سیاسی، مخترعین و....معرفی کنند تا نه بحثی از الله متعال به میان آید و نه حلال و حرامی در کار مطرح باشد)، ولی ما در ردّ آن‌ها نه یاوه می سراییم ونه خصایص و مزایای رسول الله را انکار می‌کنیم، بلکه باطلشان را باطل می‌کنیم و جنبه‌ی حق را تثبیت می‌کنیم، و می گوییم: محمّدص، فقط نابغه و مردی بزرگ نیست، بلکه علاوه بر آن پیامبر خداست.