۵- تصحیح افكار منحرف و عقاید نادرست
مردم در ابتدای آفرینش، بر فطرت سلیم خداپرستی بودند و برای ذات باری تعالی شریک قایل نبودند، ولی چون در میانشان تفرقه افتاد و دچار اختلاف گشتند، الله متعال پیامبرانش را فرستاد تا مردم را به راه راست هدایت و از گمراهی و انحراف برهانند.
﴿كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّۧنَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ﴾[البقرة: ۲۱۳].
«مردمان - برابر فطرت در آغاز از نظر اندیشه و صورت اجتماعی یکگونه و- یک دسته بودند. - سپس دچار تفرقه و انحراف شدند- پس الله متعال پیغمبران را به عنوان بشارتدهنده - به بهشت- و هشداردهنده - از دوزخ- برانگیخت».
هر پیامبری قومش را به راه راست دعوت میکرد و حق را برایشان روشن میساخت و بسوی آن فرا میخواند. این کار مورد اتّفاق همه پیامبران بوده، سپس هر پیامبری در پی اصلاح انحراف پدید آمده در شهر و عصر خود گام برمی داشت. انحراف هم اشکال گوناگونی دارد و به هیچ ضابطهای منحصر نمیشود. پس هر پیامبری در صدد درست کردن و اصلاح انحراف موجود در عصر خویش بود، مثلاً نوح و ابراهیم÷با بتپرستی مبارزه میکردند، هود÷، در برابر زیاده خواهی و ستمگری و زورگویی قوم خود، به پاخواست، صالح، فساد و پیروی از مفسدان را در میان قوم خود انکار میکرد و با آن مبارزه نمود، لوط÷، با جرم و جنایت خبیث لواط، که در میان آن قوم رواج یافته بود وارد جنگ شد و شعیب با گناه و جریمهی کم فروشی و خیانت در پیمانه مقاومت نمود. به همین ترتیب، تمامی این جرم و جنایتهایی که امّتها مرتکب میشدند، انحراف و گمراهی از راه راست تلقی میشود. پیامبران راه راست را تبیین مینمودند و با بیرون رفتن و انحراف از این راه، با هر شکلی که ممکن بود، مبارزه میکردند.