راز عصمت پيامبران
پیامبران و فرستادگان الله متعال، با وحی الهی معصوم میشوند: ﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾[النجم: ۳-۴].
«و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن - چیزی که با خود آورده است و با شما در میان نهاده است - جز پیامی نیست که - از سوی الله متعال بدو - وحی میشود».
راز عصمت ائمّه چیست؟ علمای شیعهی امامیه میگویند: قطعاً الله متعال در آنها ارواحی را آفریده، که بوسیلهی آن ارواح، ایشان را استوار و ثابت قدم میگرداند، همانگونه که کلینی در کتاب اصول کافی خود در بارهی این موضوع فصلی را تحت عنوان: «فصلی در بیان ارواحی که در ائمّه است» (۱/۲۷۱-۲۷۲) و «فصل: روحی که الله متعال توسط آن ائمّه را استوار نگه میدارد» (۱/۲۷۳ – ۲۷۴) تألیف کرده و در آن فصل شش روایت را از ابی عبدالله، نقل و در تفسیر روح، در آیه ذیل، بیان کرده است:
﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ﴾[الشورى: ۵۲].
«-همانگونه که به پیغمبران پیشین وحی کردهایم- به تو نیز به فرمان خود روحی را وحی کردهایم - که قرآن نام دارد و مایه حیات دلها است-».
وی میگوید: «منظور از روح یکی از آفریدگان الله متعال است که از جبرئیل و میکائیل بالاتر است و همراه رسول اللهصبود، به او خبر میداد و او را ثابت قدم نگه میداشت و بعد از او همراه ائمّه است».
وی در فصل پیشین همان کتاب، از امام صادق روایت میکند که ایشان فرمود: روح القدس به پیامبران اختصاص دارد؛ وقتی پیامبر از دنیا رفت، روح القدس نزد امام رفته و همدم او میشود، روح القدس نمیخوابد و غفلت بر او مسلط نمیشود و دچار لهو و غرور نمیگردد» [۱۲۷].
وی در حاشیهی همان کتاب، «رؤیت» را اینگونه تفسیر کرده: «ناپیدایی که در گوشه و کنار زمین، در ارتفاعات آسمان و خلاصه از عرش تا عمق زمین است، را به او نشان میدهد».
در کتاب بحار الأنوار محمد باقر مجلسی (۲۵/۴۷-۹۹)، فصل «الأرواح التي فیهم» میگوید: ائمّه توسط روح القدوس تقویت و پشتیبانی میشوند. همچنین ابن بابویه قمی، در رسالهی «الاعتقادات» شیخ صدوق، صص ۱۰۸- ۱۰۹، مینویسد: «...اعتقاد ما این است که، اخبار و روایات درست از ائمه، با قرآن و معانی آن، متوازن، همگون و بدون اختلاف است؛ زیرا همه از طریق وحی از الله متعال برگرفته شدهاند».
همچنین قمی، صاحب کتاب «من لا یحضره الفقیه»، که یکی از منابع چهار گانهی حدیث نزد شیعه جعفری است، میگوید: «رأی علمای شیعه بر این است که رسول الله چنآنچه وصیّت نکند، پیامبری و نبوّتش ناقص بوده و امّتش را ضایع کرده است» [۱۲۸].
اما اهل سنت میگویند: الله متعال ما را به اطاعت از خود و پیامبرش فرمان داده و از غیر پیامبر، تنها در صورتی اطاعت میشود که، مردم را به اطاعت از پیامبر دستور دهد و چنآنچه دچار نزاع و اختلاف شویم، جهت حل آن به کتاب الله و سنّت رسول الله، برمیگردیم:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا ٥٩﴾[النساء: ۵۹].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از الله متعال و از پیغمبر، اطاعت کنید و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید - مادام که دادگر و حقّ گرا و مجری احکام شریعت اسلام باشند - و اگر در چیزی اختلاف داشتید، آن را به الله متعال و پیغمبر او برگردانید، اگر به الله متعال و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار برای شما بهتر وخوش فرجامتر است».
[۱۲۷] ابراهیم موسوی زنجان،ی عقائد الامامیه ص (۱۶۱). [۱۲۸] قبلی، همان صفحه.