پیامبران و رسالت الهی

فهرست کتاب

۶- اتمام حجّت

۶- اتمام حجّت

هیچ کس همانند الله متعال جایی برای عذر و بهانه باقی نگذاشته است، از این رو الله متعال پیامبران را فرستاد و کتاب‌ها و قوانینش را نازل فرمود، تا در روز قیامت برای مردم حجّت و بهانه‌ای نباشد:

﴿رُّسُلٗا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى ٱللَّهِ حُجَّةُۢ بَعۡدَ ٱلرُّسُلِۚ[النساء:۱۶۵].

‏«- ‏ما- پیغمبران را مژده‌دهنده و بیم‌دهنده - فرستادیم- تا بعد از آمدن فرستادگان، بهانه و دلیلی برای مردمان بر الله متعال باقی نماند

اگر الله متعال، پیامبرانش را به سوی مردم نمی‌فرستاد، مردم در روز قیامت با الله متعال وارد جدال می‌شوند و می‌گویند: چگونه ما را عذاب می‌دهی و به دوزخ می‌اندازی، درحالی که کسی را نزد ما نفرستادی تا برنامه‌ات را به ما ابلاغ کند:

﴿وَلَوۡ أَنَّآ أَهۡلَكۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخۡزَىٰ ١٣٤[طه: ۱۳۴].

«اگر ما پیش از نزول قرآن و آمدن پیغمبر اسلام، ایشان را با عذابی نابود می‌کردیم، - روز قیامت- می‌گفتند: پروردگارا! چرا - در دنیا- پیغمبری برای ما نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آن که - در آخرت- خوار و رسوا شویم - و به دوزخ گرفتار آئیم-؟»

در روز قیامت وقتی که الله متعال از اوّلین تا آخرین انسان را جمع می‌کند، برای هر امّتی، پیامبرش را حاضر می‌نماید تا علیه آن‌ها شهادت دهد به این که، رسالت پرودگارش را به آن قوم ابلاغ و حجّت را بر ایشان تمام، کرده است:

﴿فَكَيۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةِۢ بِشَهِيدٖ وَجِئۡنَا بِكَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِيدٗا ٤١ يَوۡمَئِذٖ يَوَدُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَعَصَوُاْ ٱلرَّسُولَ لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ وَلَا يَكۡتُمُونَ ٱللَّهَ حَدِيثٗا ٤٢[النساء: ۴۱-۴۲].

‏«‏- ای محمّد! حال اینان- چگونه خواهد بود آن گاه که از هر ملّتی گواهی - از پیغمبران برای شهادت بر قوم خود- بیاوریم و تو را - نیز به عنوان- شاهدی بر - قومت، از جمله- اینان بیاوریم‌؟ در آن روز، کسانی که کفر را برگزیده و از فرمان پیغمبر سر بر تافته‌اند، دوست می‌دارند که کاش - همانگونه که مردگان را در خاک دفن می‌کنند و خاک بر پیکرشان می‌ریزند، ایشان را نیز در دل خاک دفن می‌کردند و- زمین - مزار ایشان- را بر روی آنان صاف می‌کردند - و همچون مردگان در خاک پنهان می‌شدند و چنین شرمندگی و درد و رنجی را نمی‌دیدند. در آن روز آنان- نمی‌توانند - کردار یا- گفتاری را از الله متعال پنهان سازند».

و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید:

﴿وَيَوۡمَ نَبۡعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدًا عَلَيۡهِم مِّنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَجِئۡنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِۚ وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ ٨٩

[النحل:۸۹].

‏«‏روزی که در میان هر ملّتی گواهی از خودشان بر آنان می‌گماریم - که در دنیا پیغمبر ایشان بوده است- و تو را - ای محمّد!- بر اینان - که هم اکنون در جهان هستند و یا این که بعدها به وجود می‌آیند- گواه می‌گیریم. - و از تو درباره عملکرد مسلمانان به قرآن و دوری گزیدنشان از آن می‌پرسیم. قرآنی که برنامه کامل و جامعی در بر دارد-».

از این رو، کسانی که از پیروی پیامبران سرپیچی کرده‌اند و نسبت به راه و روش آن‌ها روی گردان شده‌اند، وقتی در دنیا مورد عذاب الهی قرار گرفته‌اند، قطعاً چاره‌ای جز اعتراف به ظلم و ستم خود نداشته‌اند:

﴿وَكَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ كَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ ١١ فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَرۡكُضُونَ ١٢ لَا تَرۡكُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَمَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسۡ‍َٔلُونَ ١٣ قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ ١٤ فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ ١٥[الأنبیاء: ۱۱-۱۵].

‏«‏چه بسیار شهرها و آبادی‌هایی که - مردمش- ستمگر بودند و آن‌ها را در هم کوبیدیم و پس از آنان، نسل‌های دیگری پدید آوردیم. آنان هنگامی که عذاب ما را احساس می‌کردند، ناگهان پای به فرار می‌گذاشتند، - امّا به عنوان تمسخر و استهزاء بدیشان گفته شد:- نگریزید و به سوی زندگانی پرناز و نعمتی که در آن بسر می‌بردید و به سوی کاخ‌های پرزرق و برق خویش، باز گردید! شاید - خدمتگزاران و اطرافیان تان به شما نیاز داشته باشند و- از شما - کمکی و چیزی- خواسته شود - و به رأی و نظرتان محتاج باشند-. می‌گویند: وای بر ما! ما ستمگر بوده‌ایم - و با کفر ورزیدن، بر خود ستم کرده‌ایم و اینک در آتش می‌سوزیم-. پیوسته این فریاد ایشان خواهد بود - و « وای بر ما » را تکرار می‌کنند- تا این که آنان را ریشه کن و نابود می‌کنیم

همچنین، وقتی در قیامت به سوی سرنوست وحشتناک خویش سوق داده می‌شوند و قبل از انداخته شدن به دوزخ، از آن‌ها در مورد گناهان شان سؤال شود، زبان اعتراف می‌گشایند:

﴿تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۖ كُلَّمَآ أُلۡقِيَ فِيهَا فَوۡجٞ سَأَلَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ نَذِيرٞ ٨ قَالُواْ بَلَىٰ قَدۡ جَآءَنَا نَذِيرٞ فَكَذَّبۡنَا وَقُلۡنَا مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ مِن شَيۡءٍ إِنۡ أَنتُمۡ إِلَّا فِي ضَلَٰلٖ كَبِيرٖ ٩ وَقَالُواْ لَوۡ كُنَّا نَسۡمَعُ أَوۡ نَعۡقِلُ مَا كُنَّا فِيٓ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ١٠ فَٱعۡتَرَفُواْ بِذَنۢبِهِمۡ فَسُحۡقٗا لِّأَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ ١١[الملك: ۸-۱۱].

‏«‏دوزخ از شدّت خشم - بر ایشان-، نزدیک است پاره‌پاره شود. هر زمان که گروهی بدان انداخته می‌شوند، دوزخبانان از آنان می‌پرسند: آیا پیغمبر هشدار دهنده‌ای به میان شما نیامده بود - تا شما را از چنین روزی بترساند؟-. می‌گویند: آری! پیغمبران هشدار دهنده‌ای به میان ما آمدند ولی ما انکار کردیم و - به پیامبران- گفتیم: الله متعال به هیچ وجه چیزی را - به نام وحی، برای کسی- نفرستاده است و شما در گمراهی بزرگی هستید و می‌گویند: اگر گوش می‌کردیم یا می‌اندیشیدیم، هرگز از زمره دوزخیان نمی‌گشتیم. اینگونه است که به گناه خود اعتراف می‌کنند. پس دوری - از رحمت الله متعال- بهره دوزخیان باد!»

و هنگامی که در آتش دوزخ، از هر سو عذاب آن‌ها را احاطه می‌کند و فریاد می‌کشند، نگهبانان جهنّم به آن‌ها می‌گویند:

﴿أَوَ لَمۡ تَكُ تَأۡتِيكُمۡ رُسُلُكُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِۖ قَالُواْ بَلَىٰۚ قَالُواْ فَٱدۡعُواْۗ وَمَا دُعَٰٓؤُاْ ٱلۡكَٰفِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَٰلٍ ٥٠[المؤمن: ۵۰].

‏«‏- نگهبانان دوزخ به آنان - می‌گویند: آیا پیغمبران شما دلایل روشن را برای شما نیاوردند؟ می‌گویند: آری. می‌گویند: پس - برای نجات تان هرچه می‌خواهید- دعا کنید، ولی دعای کافران - به جائی نمی‌رسد و بی‌فایده است و- جز سردرگمی نتیجه‌ای ندارد».