مقتضای بشربودن پيامبران و فرستادگان
مقتضای بشربودن پیامبران و فرستادگان، این است که دارای ویژگیهای بشری باشند، ویژگیهای که هرگز از او جداشدنی نیستند؛ مانند داشتن جسم و جسدی که نیازمند همه آن چیزی باشد، که مورد نیاز تمام بشر است و نیز دفع فضولات، زیرا لازمهی آن خوردن و آشامیدن است:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡۖ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٧ وَمَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا يَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَمَا كَانُواْ خَٰلِدِينَ ٨﴾[الأنبياء: ۷-۸].
«- تنها تو نیستی که پیغمبری، و در عین حال انسان. بلکه - پیش از تو فقط مردانی را برانگیختیم که به آنها- دین آسمانی را - وحی میکردیم. اگر این را نمیدانید، از - اهل علم و - آشنایان به کتابهای آسمانی بپرسید. ما پیغمبران را به صورت کالبدهائی که غذا نخورند، نیافریدهایم و عمر جاویدان هم نداشتهاند».
از دیگر ویژگیهای فرستادگان الله متعال این است که، مانند دیگر فرزندان بشر از مادر متولّد میشوند، پدر و مادر دارند، عمو وعمه دارند، دایی و خاله دارند، ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند:
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِكَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا﴾[الرعد: ۳۸].
«- برخیها داشتن زنان و فرزندان را بر تو عیب میگیرند - و ما پیش از تو فرستادگانی را روانه کردهایم و زنان و فرزندانی بدیشان دادهایم».
فرستادگان الله ربّ العرّة، تمامی حالات بشری، از قبیل: خواب و بیداری، سلامتی و بیماری و... را، دارا میباشند و مانند بشر مرگ هم به سراغشان میرود، همانگونه که ابراهیم خلیل الرّحمن در توصیف پروردگارش گفت:
﴿وَٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَيَسۡقِينِ ٧٩ وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ ٨٠ وَٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ ٨١﴾[الشعراء: ۷۹-۸۱].
«او کسی است که مرا میخوراند و مینوشاند و هنگامی که بیمار شوم، او است که مرا شفا میدهد و او کسی است که - چون اجلم فرا رسید - مرا میمیراند و سپس - در رستاخیز برای حساب و کتاب و جزا و سزا - مرا زنده میگرداند».
و الله متعال خطاب به رسول خود محمّد صمیفرماید:
﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ ٣٠﴾[الزمر: ۳۰].
«- ای محمّد! مرگ از مسائلی است که همه انسانها در آن یکسانند لذا - تو میمیری و همه آنان نیز میمیرند - و سرانجامِ نیک و خوش و جاویدان از آنِ پرهیزگاران است -».
همچنین بیان فرموده که مرگ سنّت جاری الله متعال، در مورد همه پیامبران است:
﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُۚ أَفَإِيْن مَّاتَ أَوۡ قُتِلَ ٱنقَلَبۡتُمۡ عَلَىٰٓ أَعۡقَٰبِكُمۡۚ وَمَن يَنقَلِبۡ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ فَلَن يَضُرَّ ٱللَّهَ شَيۡٔٗاۗ وَسَيَجۡزِي ٱللَّهُ ٱلشَّٰكِرِينَ ١٤٤﴾[آل عمران: ۱۴۴].
«و محمد جز فرستادهاى که پیش از او -هم- پیامبرانى -آمدند و- گذشتند نیست؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمىگردید».
و در سنّت و روایات هم رسول الله صاینگونه توصیف شده است:
«كَانَ بَشَرًا مِنْ الْبَشَرِ يَفْلِي ثَوْبَهُ وَيَحْلُبُ شَاتَهُ وَيَخْدُمُ نَفْسَهُ» [۵۹].
«رسول الله مانند همه انسانها بشر بود، لباسش را خود وصله میزد، شیر حیوانش را خود میدوشید و کارهای شخصیش را خود انجام میداد».
همچنین در حدیث صحیح آمده است که رسول الله صبه امّ سلیم فرمود:
«يَا أُمَّ سُلَيْمٍ أَمَا تَعْلَمِينَ أَنِّى اشْتَرَطْتُ عَلَى رَبِّى فَقُلْتُ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ أَرْضَى كَمَا يَرْضَى الْبَشَرُ وَأَغْضَبُ كَمَا يَغْضَبُ الْبَشَرُ فَأَيُّمَا أَحَدٍ دَعَوْتُ عَلَيْهِ مِنْ أُمَّتِى بِدَعْوَةٍ لَيْسَ لَهَا بِأَهْلٍ أَنْ تَجْعَلَهَا لَهُ طَهُورًا وَزَكَاةً وَقُرْبَةً يُقَرِّبُهُ بِهَا مِنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» [۶۰].
«ای امّ سلیم! آیا نمیدانی که من از پروردگارم وعده گرفتهام که مانند دیگر انسانها بشر هستم، مانند سایر مردم گاهی راضی و گاهی خشمگین میگردم، پس علیه هرکسی دعا کردم که سزاوار آن نباشد، الله متعال آن را موجب پاککردن او از گناه و نزدیک شدن به خویش در قیامت، گرداند».
[۵۹] مسند امام احمد، و بخاری هم در ادب النفرد روایت کرده و اسناد احمد بر شرط مسلم صحیح است، ر.ک: سلسلة الأحادیث الصحیحة، شماره (۶۷۱) [۶۰] صحیح مسلم، ر.ک: سلسلة الأحادیث الصحیحة شماره (۸۴)