تفسیر سورهی سجده
مکی و ۳۰ آیه است
آیهی ۳-۱:
﴿الٓمٓ١﴾[السجدة: ۱]. «الف لام میم».
﴿تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾[السجدة: ۲]. «(این) کتابی است که از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است (و) هیچ شکی در آن نیست، پروردگار جهانیان است».
﴿أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُۚ بَلۡ هُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ٣﴾[السجدة: ۳]. «آیا میگویند: خودش آنار از پیش خود ساخته است؟!. بلکه قرآن حق است و از سوی پروردگارت آمده است تا گروهی را بترسانی که پیش از تو ترسانندهای به نزد آنان نیامده است. باشد که آنان راه یابند».
خداوند متعال خبر میدهد که این کتاب بزرگوار از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است، پروردگاری که با نعمتهای خود انسانها را پرورش کرده است. بزرگترین چیزی که خداوند با آن انسانها را پرورش داده این کتاب است که در آن همه آنچه که اوضاع آنان را بهبود میبخشد و اخلاقشان را کامل میگرداند وجود داشته و هیچ شک و تردیدی در آن نیست. اما با وجود این ستمگرانی که پیامبر را تکذیب کردند در این مورد گفتند: این کتاب را محمد به دروغ از پیش خود ساخته است. و این بزرگترین جرات برای انکار کلام خدا است. آنان محمدصرا به بزرگترین دروغ متهم کردند و گفتند: او میتواند سخنی مانند سخن خداوند بیافریند. این ادعاها بسیار سنگین و بزرگ هستند و خداوند در رد کسانی که گفتند: محمد قرآن را از پیش خود ساخته است، فرمود: ﴿بَلۡ هُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ﴾بلکه قرآن حق و از سوی پروردگارت آمده است و باطل از هیچ سویی به آن راه ندارد و از سوی خداوند با حکمت و ستوده نازل شده، وخداوند آن را مایه رحمت بندگان قرار دادهاست.
﴿لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ﴾یعنی در حالت و وضعیتی قرآن نازل شده که مردم به شدت نیازمند پیامبر و فرستادن کتاب بودند، چون قبل از تو پیامبری به نزد آنها نیامده بود. بلکه آنان به سبب جهالت و نادانیشان سرگردانند و در تاریکی ِ گمراهی خود سرگشتهاند. پس ما کتاب را بر تو نازل کردیم تا ﴿لَعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ﴾آنان از گمراهیشان نجات یابند و هدایت شوند، و آنگاه حق را بشناسند و آنرا برگزینند. و چیزهایی که خداوند ذکر نمود تکذیب آنها را نقض میکند و اقتضا مینماید که آنها ایمان بیاورند و کاملا آن را تصدیق کنند، و اینکه قرآن ﴿مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾از سوی پروردگار جهانیان است، و قرآن حق است و حق در هر شرایطی مقبول و پذیرفتنی است. ﴿لَا رَيۡبَ فِيهِ﴾و به هیچ صورت شکی در آن نیست. پس در قرآن چیزی نیست که شکی ایجاد کند و در آن خبری نیست که واقعت نداشته باشد و هیچ پوشیدگی و ابهامی در معانی آن نمیباشد. و آنها به رسالت نیاز دارند، چرا که قرآن انسان را به هر خیر و نیکی هدایت مینماید.
آیهی ۹-۴:
﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِيّٖ وَلَا شَفِيعٍۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ٤﴾[السجدة: ۴]. «خداوند ذاتی است که آسمانها و زمین و آنچه را که درمیان آن دو است در شش روز آفرید، سپس بر عرش بلبند و مرتفع گردید، جز او هیچ دوست و شفاعت کنندهای ندارید، آیا پند نمیپذیرید»؟
﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يَعۡرُجُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥٓ أَلۡفَ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ٥﴾[السجدة: ۵]. «او امر را تدبیر مینماید، و این اوامر از آسمان بهسوی زمین فرود میآیند، سپس در روزی که اندازۀ آن هزار سالهایی است که شما میشمارید بهسوی او بالا می روند».
﴿ذَٰلِكَ عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ٦﴾[السجدة: ۶]. «او خداوندی است آگاه از پنهان و آشکار (و) چیره و مهربان است».
﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥۖ وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ٧﴾[السجدة: ۷]. «خدایی که هرچیزی را به نیکوترین (وجه) آفریده است و آفرینش انسان را از گل آغازید».
﴿ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ٨﴾[السجدة: ۸]. «آنگاه نسل او را از چکیدۀ آب ضعیف و ناچیزی آفرید».
﴿ثُمَّ سَوَّىٰهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِۦۖ وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ٩﴾[السجدة: ۹]. «آنگاه به اندام او سامان داد و از روح خود در آن دمید و برای شما گوشها و چشمها و دلها آفرید (ولی شما کمتر شکر میگزارید».
خداوند از کمال قدرت خویش خبر میدهد و اینکه او آسمانها و زمین و آنچه را که درمیان آنهاست در شش روز بیافرید. اولین روزِ آغاز آفرینش یکشنبه و آخرین روز آن جمعه بود. با اینکه خداوند میتوانست آنها را در یک لحظه بیافریند اما خداوند مهربان و با حکمت است. ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾سپس بر بالای عرش که همان سقف مخلوقات است آنگونه که شایسته شکوه اوست استوا پیدا کرد. ﴿مَا لَكُم مِّن دُونِهِۦ مِن وَلِيّٖ وَلَا﴾جز او هیچ دوست و سرپرستی ندارید که در کارهایتان شما را سرپرستی نماید و به شما فایده رساند، ﴿وَلَا شَفِيعٍ﴾و جز او هیچ شفاعت کنندهای ندارید که برایتان شفاعت نماید تا عذابی متوجه شما نشود. ﴿أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ﴾آیا پند نمیپذیرید تا بدانید که آفریننده آسمانها و زمین و کسی که بر بالای عرش بزرگ است به تنهایی به تدبیر امورتان میپردازد و شما را سرپرستی مینماید و شفاعت همه در دست اوست و او مستحق همه نوع عبادت است؟!.
﴿يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ﴾امور تقدیری و شرعی را تدبیر مینماید و او به تنهایی به تدبیر امور میپردازد و این اوامر از سوی خداوند پادشاه و توانا، ﴿مِنَ ٱلسَّمَآءِ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ﴾از آسمان به سوی زمین فرود میآیند و خداوند با این تدابیر کسانی را سعادتمند و برخی را بدبخت مینماید، برخی را ثروتمند و برخی را فقیر میکند، عزت میدهد و ذلت میبخشد و بزرگ میدارد و خوار مینماید، و گروههایی را بالا میبرد و اقوامی دیگر را پایین میآورد و روزیها را فرو میفرستد. ﴿ثُمَّ يَعۡرُجُ إِلَيۡهِ فِي يَوۡمٖ كَانَ مِقۡدَارُهُۥٓ أَلۡفَ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ﴾اوامر از سوی او نازل میگردد و در روزی که اندازه آن هزار سال از سالهایی است که شما برمی شمارید به سوی او بالا میرود. و در یک لحظه به او میرسد.
﴿ذَٰلِكَ﴾او خداوندی است که این مخلوقات بزرگ را آفریده، کسی که بر عرش بزرگ است و به تنهایی تدابیر مملکت خویش را انجام میدهد.
﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ﴾دانای پنهان و پیدا و چیره و مهربان است. پس او با آگاهی گسترده و کمال قدرت و رحمت فراگیرش جهان را آفریده و منافعی در آن قرار داده است و تدبیر و سامان دهی آن برایش مشکل نیست.
﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُ﴾خداوند هر مخلوقی را نیکو آفریده و به گونهای متناسب با شرایط زیست محیطیاش آن را آفریده است. و این خلقت هر چیزی را شامل میشود. سپس به طور ویژه انسان را به خاطر شرافت و فضیلت آن ذکر نمود و فرمود: ﴿وَبَدَأَ خَلۡقَ ٱلۡإِنسَٰنِ مِن طِينٖ﴾و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد و آدم را از گل آفرید. ﴿ثُمَّ جَعَلَ نَسۡلَهُۥ مِن سُلَٰلَةٖ مِّن مَّآءٖ مَّهِينٖ٨﴾سپس خداوند ذرّیه آدم را از نطفه ضعیف و ناچیز آفرید.
﴿ثُمَّ سَوَّىٰهُ﴾سپس خلقت انسان و اعضا و رگهایش را تکمیل کرد و آفرینش او را بسیار زیبا و نیکو نمود و هر عضوی را در جای مناسب آن قرار داد. ﴿وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ﴾و از روح خود در آن دمید،به این صورت که فرشته را به سوی او فرستاد. فرشته روح را در انسان میدهد و انسان به فرمان خدا زنده میشود، این در حالی است که قبلا بیجان بود. ﴿وَجَعَلَ لَكُمُ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡأَبۡصَٰرَ﴾نیز به تدریج چیزهای سودبخشی را به شما داد و به شما شنوایی و بینایی عطا کرد. ﴿وَٱلۡأَبۡصَٰرَ وَٱلۡأَفِۡٔدَةَۚ قَلِيلٗا مَّا تَشۡكُرُونَ﴾و برایتان دلها آفرید اما کمتر کسی را تشکر میکنید که شما را آفریده و صورتگری کرده است.
آیهی ۱۱-۱۰:
﴿وَقَالُوٓاْ أَءِذَا ضَلَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدِۢۚ بَلۡ هُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ كَٰفِرُونَ١٠﴾[السجدة: ۱۰]. «و (کافران) میگویند: آیا هنگامی که ما مُردیم و در زمین ناپدید گشتیم آفرینش تازهای خواهیم یافت؟ بلکه آنان به لقای پروردگارشان کافرند».
﴿قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ١١﴾[السجدة: ۱۱]. «بگو: فرشتۀ مرگ که بر شما گماشته شده است جانتان را میستاند، آنگاه به نزد پروردگارتان بازگردانده میشوید».
کسانی که قیامت را تکذیب میکردند و آن را بعید میدانستند، گفتند: ﴿أَءِذَا ضَلَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾آیا وقتی که در زمین ناپدید گشتیم و از هم پاشیده شدیم و از بین رفتیم، ﴿أَءِنَّا لَفِي خَلۡقٖ جَدِيدِۢ﴾آفرینش تازهای خواهیم یافت و زنده میشویم؟! آنها گمان میبردند که این امر بسیار بعید است، چون آنها قدرت خداوند را با قدرت خود مقایسه میکردند، و این سخنشان از روی حق طلبی نبود بلکه از روی ستمگری و عناد و کفر ورزیدن به لقای پروردگارشان چنین میگفتند. بنابراین خداوند فرمود: ﴿بَلۡ هُم بِلِقَآءِ رَبِّهِمۡ كَٰفِرُونَ﴾بلکه آنان به لقای پروردگارشان کافرند.پس سخن آنها مبتنی بر انکار لقای خداوند و نپذیرفتن آن بود، و اگر هدفشان روشن شدن حق بود خداوند در این باره دلایل قطعی را برایشان بیان نموده است که آمدن قیامت را چنان ثابت میکند که گویا با چشم دیده میشود، همان طور که خورشید با چشمها مشاهده میگردد.
و همین دلیل برای اثبات آخرت کافی است که آنها میدانند از عدم آفریده شدهاند. پس آفرینش دوباره آنها از آفرینش اولشان آسانتر است. همچنین سرزمین خشک و پژمرده وقتی خداوند بر آن باران میفرستد آن را زنده و خرم میگرداند و دانههایی که در آن پراکنده شدهاند سبز میشوند.
﴿قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ﴾بگو: فرشتهای که خداوند آن را مامور قبض ارواح و گرفتن جانها نموده است به کمک همکارانش به سراغ شما میآید و جانتان را میگیرد. ﴿ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ﴾سپس به نزد پروردگارتان بازگردانده میشوید آنگاه شما را طبق اعمالتان سزا و جزا خواهد داد. و شما زنده شدن پس از مرگ را انکار کردهاید پس بنگرید و بیاندیشید که خداوند با شما چه خواهد کرد!.
آیهی ۱۴-۱۲:
﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلۡمُجۡرِمُونَ نَاكِسُواْ رُءُوسِهِمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ رَبَّنَآ أَبۡصَرۡنَا وَسَمِعۡنَا فَٱرۡجِعۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ١٢﴾[السجدة: ۱۲]. «و اگر بنگری هنگامیکه گناهکاران از نزد پروردگارشان سر به زیر افکندهاند و میگویند: پروردگارا! دیدیم و شنیدیم پس مارا بازگردان تا کار شایسته انجام دهیم، بیگمان یقین کردهایم».
﴿وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ١٣﴾[السجدة: ۱۳]. «و اگر ما میخواستیم به هرکس هدایتش را میدادیم ولی از سوی من مقرر شده است که جهنم را از جنها و مردمان همگی پر کنم».
﴿فَذُوقُواْ بِمَا نَسِيتُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَآ إِنَّا نَسِينَٰكُمۡۖ وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ١٤﴾[السجدة: ۱۴]. «پس به سزای آن که دیدار امروزتان را فراموش کردید (عذاب جهنم را) بچشید، و همانا ما نیز شما را به دست فراموشی سپردیم، و بچشید عذاب همیشگی را به سبب کارهایی که میکردید».
وقتی که خداوند بیان نمود که بازگشت آنها در روز قیامت به سوی خداست، حالت آنها را به هنگامی که به پیشگاه پروردگار میایستند و از او میخواهند که آنان را به دنیا بازگرداند، بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلۡمُجۡرِمُونَ﴾و اگر ببینی گناهکارانی را که بر انجام گناهان بزرگ اصرار ورزیدهاند، ﴿نَاكِسُواْ رُءُوسِهِمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾نزد پرورگارشان سر به زیر افکنده و فروتن و خوارند و به گناه خود اعتراف میکنند و از او میخواهند تا آنها را به دنیا بازگرداند و میگویند: ﴿رَبَّنَآ أَبۡصَرۡنَا وَسَمِعۡنَا﴾پروردگارا! دیدیم و شنیدیم. یعنی قضیه برای ما روشن شد و آشکارا آن را مشاهده کردیم و به آن یقین نمودیم. ﴿فَٱرۡجِعۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ﴾پس ما را به دنیا بازگردان تا کار شایسته انجام دهیم، و ما یقین کرده ایم. یعنی آنچه را که قبلا تکذیب میکردیم اکنون به آن باور و یقین قطعی داریم. پس اگر در آن روز حالت آنها را ببینی وضعیت سخت و وحشتناکی رامشاهده خواهی کرد، زیرا اقوامی را خواهی دید که زیانمند و بدبخت هستند و از خدا درخواست میکنند اما به آنها پاسخی داده نمیشود چون فرصت و مهلتی که به آنها داده شده بود تمام شده است.
و همه اینها به تقدیر و قضای الهی صورت میگیرد چرا که میان آنها و کفر و گناهانشان مانعی وجود نداد. بنابراین فرمود: ﴿وَلَوۡ شِئۡنَا لَأٓتَيۡنَا كُلَّ نَفۡسٍ هُدَىٰهَا﴾و اگر میخواستیم همه مردم را هدایت مینمودیم اما حکمت این است که همه بر هدایت نباشند، بنابراین فرمود: ﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّ ٱلۡقَوۡلُ مِنِّي﴾ولی این وعده از جانب من تحقق یافته است و مقرر نمودهام که ﴿لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ ٱلۡجِنَّةِ وَٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ﴾جهنم را از جنها و انسانها پرکنم. پس این وعیدهای است که باید انجام پذیرد، و اسباب و لوازم آن از قبیل کفر و گناهان محقّق شود.
﴿فَذُوقُواْ بِمَا نَسِيتُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَآ﴾به گناهکاران که ذلت و خواری آنها را فرا گرفته و از خداوند میخواهند آنانرا به دنیا بازگرداند تا آنچه را از دست دادهاند جبران نمایند، گفته میشود: وقت بازگشت و فرصت تمام شده و چیزی جز عذاب باقی نمانده است، پس بچشید عذاب دردناک را به خاطر اینکه ملاقات امروز خود را فراموش کرده بودید. و این نسیان عبارت از ترک کردن اقتضائاتِ دیدار با خداوند بود. یعنی به این امر بیتوجه بودید و برای آن کاری نکردید، انگار که در چنین روزی حاضر نمیشوید. ﴿إِنَّا نَسِينَٰكُمۡ﴾همانا ما شما را در عذاب رها میکنیم، سزایی که از جنس عملتان میباشد. پس همانطور که شما روز قیامت را فراموش کردید امروز نیز به دست فراموشی سپرده میشوید. ﴿وَذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾و بچشید عذاب همیشگی را، عذابی که هیچگاه قطع نمیشود، زیرا عذاب هرگاه مدت و زمان و نهایتی داشته باشد در آن اندکی تخفیف داده میشود، اما عذاب جهنم خداوند ما را از آن نجات دهد در آن راحتی نیست و عذابشان قطع نمیگردد. پس بچشید این عذاب را به خاطر کفر و گناهی که انجام میدادید.
آیهی ۱۷-۱۵:
﴿إِنَّمَا يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِهَا خَرُّواْۤ سُجَّدٗاۤ وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ۩١٥﴾[السجدة: ۱۵]. «تنها کسانی به آیات ما ایمان میآورند که هروقت آیات و نشانهها به آنان یادآوری شود به سجده میافتند و پروردگارشان را با ستایش و به پاکی یاد میکنند و تکبر نمی ورزند».
﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ خَوۡفٗا وَطَمَعٗا وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ١٦﴾[السجدة: ۱۶]. «پهلوهایشان از بسترها دور میشود، با بیم و امید پروردگارشان را به فریاد میخوانند و از آنچه به آنان روزی دادهایم انفاق میکنند».
﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٧﴾[السجدة: ۱۷]. «هیچکس نمیداند در برابر کارهایی که انجام میدهند چه چیزهای شادی آفرین و مسرّت بخشی برای ایشان پنهان شده است».
وقتی حالت کسانی را بیان نمود که در برابر آیات خدا کفر میورزند و عذابی را ذکر فرمود که برایشان آماده کرده است، به ذکر کسانی پرداخت که به آیات خدا ایمان دارند، و پاداشی را که برایشان آماده نموده است توصیف کرد و فرمود: ﴿إِنَّمَا يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا﴾تنها کسانی به آیات ما ایمان حقیقی وواقعی دارند که شواهد و نشانههای ایمان در آنها یافت شود و آنها، ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِهَا﴾کسانی هستند که هرگاه به نشانههای خدا پند داده شوند و آیات قرآن بر آنها تلاوت گردد و به وسیله پیامبران پندها نزد آنان بیاید و نصیحت شوند آنرا گوش میکنند و میپذیرند و اطاعت مینمایند و ﴿خَرُّواْ سُجَّدٗا﴾سجدهکنان بر زمین میافتند. یعنی فروتنی میکنند و به شناخت خدا شادمان میشوند، ﴿وَسَبَّحُواْ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَهُمۡ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ﴾و ستایشگرانه به تسبیح پروردگارشان میپردازند و تکبر نمیورزند، نه با دل و نه با جسمشان تکبر نمیورزند تا بر اثر آن از اطاعت خدا سرباز زنند، بلکه آنها در برابر آیات خدا فروتناند و آن را میپذیرند و با شرح صدر و درحالیکه تسلیم آن هستند با آن تعامل میکنند و در پرتو همین آیات به رضایت خداوند مهربان دست مییابند و به وسیله آن به راه راست هدایت میشوند.
﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ﴾پهلوهایشان از بسترها و رختخوابهای لذت بخش دور میشود، و به چیزی روی میآورند که برایشان لذیذتر و دوست داشتنیتر است و آن نماز شب و مناجات با خداست. بنابراین فرمود: ﴿يَدۡعُونَ رَبَّهُمۡ﴾برای به دست آوردن منافع دینی و دنیوی و دفع زیانهای دین و دنیا پروردگارشان را میخوانند، ﴿خَوۡفٗا وَطَمَعٗا﴾با بیم و امید، بیم از این که اعمالشان پذیرفته نشود و امید به اینکه قبول حق واقع گردد، از عذاب خدا بیم دارند و به پاداش او امیدوار هستند. ﴿وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ﴾و از روزی کم یا زیادی که به ایشان دادهایم انفاق میکنند. انفاق را به صورت عام ذکر نمود و قیدی برای آن ذکر نکرد و گفت: بر چه کسانی انفاق میکنند تا بر عموم دلالت نماید. و نفقه واجب مانند زکاتها و کفارهها و نفقه همسران و خویشاوندان در این داخل است.
نیز نفقه مستحب در راههای خیر در آن داخل است، و نفقه و احسان مالی به طور مطلق (و هرچقدر که باشد) خیر است، چه به فقیر برسد چه به ثروتمند، به خویشاوند داده شود یا به فردی که خویشاوند نیست، اما برحسب تفاوت سود و منفعتی که از طریق این نیکیها به انسانها میرسد پاداش و اجر آن نیز فرق میکند.پس این در رابطه با عمل اهل ایمان است.
اما پاداش مومنان این است که ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ﴾هیچ کس نمیداند، ﴿مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ﴾چه نعمتهایی فراوان و شادی بخش زیادی برایشان پنهان شده است. همانطور که خداوند بر زبان پیامبرش فرموده است: «برای بندگان صالح و نیکوکارم ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است». پس همانطور که آنها در شب نماز خواندند و دعا کردند و عمل خود را از نگاه دیگران پنهان داشتند خداوند نیز پاداش آنها را از نوع عمل آنها گردانید و مزد آنها را پنهان داشت. بنابراین فرمود: ﴿جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾به پاداش کارهایی که میکردند.
آیهی ۲۰-۱۸:
﴿أَفَمَن كَانَ مُؤۡمِنٗا كَمَن كَانَ فَاسِقٗاۚ لَّا يَسۡتَوُۥنَ١٨﴾[السجدة: ۱۸]. «آیا کسی که مؤمن است مانند کسی است که فاسق است؟! (هرگز) برابر نیستند».
﴿أَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَلَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡمَأۡوَىٰ نُزُلَۢا بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٩﴾[السجدة: ۱۹]. «اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایتسه کردهاند، باغهای بهشت که در آن مسکن میگزینند از آنِ ایشان خواهد بود و در آن از آنان پذیرایی به علم خواهد آمد».
﴿وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فَسَقُواْ فَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُۖ كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَآ أُعِيدُواْ فِيهَا وَقِيلَ لَهُمۡ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ٢٠﴾[السجدة: ۲۰]. «و اما کسانی که فاسق هستند جایگاهشان آتش دوزخ است، هرزمان که بخواهند از آن خارج شوند ایشان بدانجام بازگردانده میشود و به آنها گفته میشود: بچشید عذاب آتشی را که آن را دروغ میپنداشتید».
خداوند عقلها را به چیزی یادآور میشود که برایشان ثابت و بدیهی است و آن اینکه دو چیز متفاوت و متضاد برابر نیستند و حکمت او تقاضا مینماید که برابر نباشند. پس فرمود: ﴿أَفَمَن كَانَ مُؤۡمِنٗا﴾آیا کسی که مومن میباشد و قلبش را با ایمان آباد کرده است و اعضای او تسلیم دستورات و قوانین خدا بوده و به اقتضای ایمانش آنچه را که باعث خشم خداوند میشود و برای ایمان مضر میباشد ترک کرده است، ﴿كَمَن كَانَ فَاسِقٗا﴾مانند کسی است که فاسق بوده و قلبش را ویران کرده و از ایمان خالی نموده ودر آن هیچ انگیزه دینی وجود نداشته و به سبب جهل و ستمگری اعضا و جوارح خود را به هر گناهی آلوده کرده و با نافرمانی و گناه از دایره اطاعت الهی بیرون رفته است؟! آیا این دو شخص برابرند؟! ﴿لَّا يَسۡتَوُۥنَ﴾از دیدگاه عقل و شرع این دو نفر برابر نیستند، همانطور که شب و روز، و روشنایی و تاریکی یکی نیستند. پس پاداش این دو نفر نیز در قیامت برابر نخواهد بود.
﴿أَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته از قبیل فرضها و واجبات و نوافل را انجام دادهاند، ﴿فَلَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡمَأۡوَىٰ﴾باغهای بهشت که جای زندگی و محل خوبیها و شادیها و جایی است که دلها و ارواح در آن لذت میبرند و محل همیشگی و جاودانگی است و در کنار معبود برحق هستند و از نزدیکی وی بهرهمند میشوند و با نگاه کردن به چهره او و شنیدن گفتار وی خوشحال میگردند، از آن ایشان خواهد بود. ﴿نُزُلَۢا بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾و این مهمانی و پذیرایی به پاس کارهایی است که میکردهاند. پس اعمالی که خداوند توفیق انجام دادنشان را به آنها داده همین اعمال است که آنها را به این منازل گرانبها و والا رسانده است که با خرج کردن اموال و با استفاده از لشکریان و فرزندان، و به وسیله بذل جان و روح نمیتوان به آن رسید، و هیچ چیزی جز ایمان و عمل صالح انسان را به آن نزدیک نمینماید.
﴿وَأَمَّا ٱلَّذِينَ فَسَقُواْ فَمَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ﴾و اما کسانی که فاسق شدند جایگاهشان آتش است که هر نوع عذاب و بدبختی در آن وجود دارد و یک لحظه عذاب از آنها دور نمیشود. ﴿كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَآ أُعِيدُواْ فِيهَا﴾هر زمان که بخواهند از آن بدر آیند بدانجا بازگردانده میشوند و سختی عذاب بر آنها شدت میگیرد ﴿وَقِيلَ لَهُمۡ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلنَّارِ ٱلَّذِي كُنتُم بِهِۦ تُكَذِّبُونَ﴾و به آنها گفته میشود بچشید عذاب آتشی که آن را دروغ میپنداشتید. پس جایگاه و محل زندگی آنها در این آتش خواهد بود. اما عذابی که قبل از آن است و مقدمهای برای آن میباشد عذاب برزخ است و آن را در این آیه بیان میدارد:
آیهی ۲۱:
﴿وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَدۡنَىٰ دُونَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَكۡبَرِ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ٢١﴾[السجدة: ۲۱]. «و به یقین عذاب نزدیکتر (دنیا) را پیش از عذاب بزرگتر (آخرت) بدیشان میچشانیم، باشد که بازگردند».
و به یقین نمونهای از عذاب نزدیکتر را به عذاب برزخ است به فاسقان تکذیب کننده میچشانیم، قسمتی از آن عذاب را پیش از آن که بمیرند به آنها میچشانیم، عذابی مانند اذیت و کشته شدن. همان طور که مشرکین در جنگ بدر به چنین عذابی گرفتار شدند. همچنین به هنگام مرگ نیز گوشهای از این عذاب را به آنان میچشانیم، همانگونه که خداوند متعال در این زمینه میفرماید: [الأنعام: ۹۳]. ﴿وَلَوۡ تَرَىٰٓ إِذِ ٱلظَّٰلِمُونَ فِي غَمَرَٰتِ ٱلۡمَوۡتِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَاسِطُوٓاْ أَيۡدِيهِمۡ أَخۡرِجُوٓاْ أَنفُسَكُمُۖ ٱلۡيَوۡمَ تُجۡزَوۡنَ عَذَابَ ٱلۡهُونِ﴾[الأنعام: ۹۳]. «اگر ستمکاران را در آن وقت که در گردابهای مرگ فرو رفتهاند میدیدی، امری بس هولناک را مشاهده میکردی، و میدیدی که فرشتگان دستهایشان را به طرف آنان دراز کردهاند و به آنان میگویند: جانهایتان را بیرون کنید، امروز به عذاب خوارکنندهای کیفر مییابید».
سپس عذاب نزدیکتر را پیش از عذاب آخرت و در برزخ برایشان کامل میگرداند. و این آیه از جمله دلایل اثبات عذاب قبر است و دلالت آن آشکار میباشد زیرا خدا میفرماید: ﴿وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡأَدۡنَىٰ﴾و قطعا پارهای از عذاب نزدیکتر و کمتر را در این جهان به آنها میچشانیم، و این دلالت مینماید که قبل از عذاب بزرگتر که جهنم است عذابی نزدیکتر و کمتر وجود دارد. و از آنجا که عذاب دنیا گاهی با مرگ همراه نیست خداوند خبر داد که این عذاب را به آنها میچشاند شاید به سوی او بازگردند و از گناهانشان توبه نمایند. خداوند متعال میفرماید: ﴿ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ﴾[الروم: ۴۱]. «فساد در خشکی و دریا به سبب آنچه مردم کردهاند آشکار گردیده است تا سزای برخی از آنچه را که کردهاند به آنها بچشاند، شاید بازگردند».
آیهی ۲۲:
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بَِٔايَٰتِ رَبِّهِۦ ثُمَّ أَعۡرَضَ عَنۡهَآۚ إِنَّا مِنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُنتَقِمُونَ٢٢﴾[السجدة: ۲۲]. «و کیست ستمکارتر از کسیکه به آیات پروردگارش پند داده شود آنگاه از آن روی بگردانند؟! بیگمان ما از گناهکاران انتقام خواهیم گرفت».
هیچکس ستمکارتر و متجاوزتر از آن کس نیست که به آیات پروردگارش پند داده شود، آیاتی که از جانب پروردگارش به نزد او آمده است، خداوندی که میخواهد او را تربیت نماید و نعمت خویش را به وسیله پیامبرانش بر او کامل گرداند، آیاتی که او را به منافع دینی و دنیوی فرمان میدهد و از زیانهای دینی و دنیوی نهی میکند که باید در مقابل آن تسلیم شود و به آن ایمان بیاورد و از آنها اطاعت کند و شکر آنها را بگذارد. اما این ستمگر به آنها ایمان نمیآورد و از آنها پیروی نمیکند بلکه روی میگرداند و آنها را پشت سر میاندازد. پس چنین فردی از بزرگترین مجرمان است، آنهایی که سزاوار سختترین عذاب میباشند. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّا مِنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُنتَقِمُونَ﴾بدون شک ما از گناهکاران انتقام میگیریم.
آیهی ۲۵-۲۳:
﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ فَلَا تَكُن فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآئِهِۦۖ وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ٢٣﴾[السجدة: ۲۳]. «و کتاب را به موسی دادیم، بنابراین، از اینکه موسی (کتاب تورات) را (با نهایت رضایت و خشنودی) دریافت کرده است در شک مباش، و آنرا برای بنیاسرائیل (مایۀ) هدایت گرداندیم».
﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا لَمَّا صَبَرُواْۖ وَكَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ٢٤﴾[السجدة: ۲۴]. «و از آنان چون شکیبایی ورزیدند و به آیات ما یقین یافتند پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما راهنمایی مینمودند».
﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ٢٥﴾[السجدة: ۲۵]. «بیگمان پروردگارت در روز قیامت میان آنان در آنچه در آن اختلاف میورزیدند داوری میکند».
وقتی خداوند آیاتش را بیان کرد که بندگانش را با آن پند داده است و آن قرآن است که خداوند آن را بر محمدصنازل فرموده است، بیان نمود و تذکر داد که قرآن کتاب تازهای نیست که پیش از آن چنین کتابی نیامده باشد و کسی که قرآن را آورده است اولین پیامبر نیست، بلکه ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ﴾به موسی کتاب تورات را دادیم که قرآن را تصدیق میکند و قرآن نیز آن را تصدیق و تایید مینماید، و حقی که هردو بیان میدارند مطابق با یکدیگر است و دلیل و حجت هردو ثابت و استوار است. ﴿فَلَا تَكُن فِي مِرۡيَةٖ مِّن لِّقَآئِهِ﴾پس در این که موسی تورات را با نهایت رضایت و خشنودی دریافت کرده است شک نداشته باش چون دلایل حق به روشنی و پی در پی آمدهاند و جایی برای شک باقی نمانده است. ﴿وَجَعَلۡنَٰهُ هُدٗى لِّبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾و کتابی را که به موسی دادیم مایه هدایت دینی اسراییل گردانیدیم که در اصول و فروع دین خود به وسیله آن راهیاب میگردند و قوانین آن برای زمانی که بنی اسراییل در آن بودند مناسب بود، اما خداوند این قرآن را مایه هدایت همه مردم قرار داده است چون قرآن تا روز قیامت مردم را در امور دینی و دنیویشان هدایت میکند، زیرا قرآن کامل و بلند مرتبه است: [الزخرف: ۴]. ﴿وَإِنَّهُۥ فِيٓ أُمِّ ٱلۡكِتَٰبِ لَدَيۡنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ٤﴾[الزخرف: ۴]. «و همانا که آن (=قرآن) در کتاب اصلی (لوح المحفوظ) پیش ما بسیار رفیع و با حکمت است».
﴿وَجَعَلۡنَا مِنۡهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا﴾و از میان بنی اسراییل پیشوایانی پدیدار کردیم که به شریعت و راههای هدایت آگاه و عالم بودند، خودشان هدایت یافته بودند و بدین وسیله دیگران را نیز هدایت میکردند. پس کتابی که به سوی آنها فرستاده شد مایه هدایت است. و کسانی که به آن ایمان آوردند دو گروه هستند: یک گروه پیشوایانی هستند که به فرمان ما هدایت و راهنمایی میکنند، و گروه دیگر پیروان و راه یافتگانی هستند که به وسیله پیشوایان هدایت شدهاند. گروه اول مقامشان بعد از مقام نبوت و پیامبران بالاترین مقام است. و این مقام صدیقان است، و آنها ﴿لَمَّا صَبَرُواْ﴾آنگاه که بر یاد گرفتن و یاد دادن، و دعوت کردن به سوی خدا و تحمل اذیت و آزار در راه او شکیبایی ورزیدند و خود را از آلوده شدن به گناهان دور کردند به چنین مقامی دست یافتند. ﴿وَكَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا يُوقِنُونَ﴾و در باب ایمان داشتن به آیات خدا به مقام یقین رسیدند. و یقین یعنی علم و آگاهی کامل که آدمی را به عمل وامی دارد. آنها به مقام یقین رسیدند چون فراگیری و آموختن آنها درست بود و مسایل را از دلایل یقینی فرا گرفتند. و آنان همواره مسائل را فرا میگرفتند و دلایل زیادی را بر صحت آن ارائه میدادند. پس با صبر و یقین میتوان به مقام پیشوایی و امامت در دین رسید.
بنی اسراییل در مسائلی اختلاف ورزیدند، پس برخی به حق رسیدند و برخی به اشتباه رفتند، و برخی قصدا از حق روی برتافتند و خداوند متعال در روز قیامت درباره آنچه که در آن اختلاف داشتند میان آنان داوری میکند. و قرآن به برخی از مسائل اختلافی بنی اسراییل اشاره میکند، و هرجا اختلافی میان آنها وجود داشته باشد و قرآن یکی از دو گفته را تصدیق نماید حق همان است که قرآن آن را تایید کرده است، و هر آنچه که خلاف قرآن است باطل میباشد.
آیهی ۲۷-۲۶:
﴿أَوَ لَمۡ يَهۡدِ لَهُمۡ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٍۚ أَفَلَا يَسۡمَعُونَ٢٦﴾[السجدة: ۲۶]. «آیا برایشان روشن نشده است که پیش از آنان چه اندازه از نسلها را نابود کردهایم و (ایشان هم اینک) در مسکن و مکان آنان راه میروند؟! بیگمان در این نشانههایی است. آیا نمیشنوند»؟
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا نَسُوقُ ٱلۡمَآءَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡجُرُزِ فَنُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا تَأۡكُلُ مِنۡهُ أَنۡعَٰمُهُمۡ وَأَنفُسُهُمۡۚ أَفَلَا يُبۡصِرُونَ٢٧﴾[السجدة: ۲۷]. «آیا ندیدهاند که ما آب را بهسوی زمین خشک و بیگیاه گسیل میداریم و به وسیلۀ آن کشتزارها را میرویانیم که هم چهارپایانشان و هم خودشان از آن میخورند؟! آیا نمیبینند»؟!
آیا برای کسانی که پیامبر را تکذیب میکنند روشن نشده است که، ﴿كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ﴾پیش از آنان نسلهای فراوانی را که راه ایشان را در پیش گرفتهاند هلاک و نابود کردهایم؟! ﴿يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡ﴾و ایشان هم اینک در مسکن و مکان آنها راه میروند و آشکارا آن را مشاهده مینمایند، مانند قوم هود و صالح و قوم لوط که نابودشان کردیم! إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٍ﴾بیگمان در این نشانههایی است که از آن بر راستگویی پیامبرانی که به نزد آنها آمدهاند و باطل بودن شرک و شری که خود بر آن هستند، و نیز اینکه هرکس کاری مانند کارهای آنان بکند با او همان کاری خواهد شد که با همکاران پیشین او شده است، استدلال میشود.
نیز بر این استدلال میشود که خداوند بندگان را مجازات خواهد کرد و آنها را برای روز حشر و رستاخیز برخواهد انگیخت. ﴿أَفَلَا يَسۡمَعُونَ﴾آیا آیات خدا را نمیشنوند تا آن را درک نمایند و از آن بهره ببرند؟! پس اگر آنها شنوایی درست و عقل صحیحی داشتند بر حالتی باقی نمیماندند که هلاک شدنشان در آن حالت یقینی است.
﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ﴾آیا با چشمهای خود نعمتهای ما و کمال حکمت ما را نمیبینند که ﴿أَنَّا نَسُوقُ ٱلۡمَآءَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡجُرُزِ﴾آب را بهسوی زمین خشک و بیگیاه میرانیم پس خداوند از ابرها بر آن باران میبارد یا رودها را به سوی آن گسیل میدارد، ﴿فَنُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا﴾و به وسیله آن گیاهان گوناگون میرویانیم، ﴿تَأۡكُلُ مِنۡهُ أَنۡعَٰمُهُمۡ وَأَنفُسُهُمۡ﴾که چهارپایانشان از آن گیاهان میخورند و آن گیاهانی است که خوراک حیوانات است. و خودشان نیز از آنچه خوراک حیوانات است. و خودشان نیز از آنچه خوراک انسانهاست تغذیه میکنند. ﴿أَفَلَا يُبۡصِرُونَ﴾آیا این همه نعمت را نمیبینند، نعمتی که خوراک به وسیله آن شهرها و بندگان را زنده مینماید، تا در سایه آن بینا شوند و با این بینش و بینایی به راه راست هدایت یابند؟! اما کوری بر آنها غالب آمده و غفلت بر آنها چیره شده است، به همین سبب نمیبینند. و آنها از روی غفلت به این نعمت نگاه کردند بنابراین به خیر و نیکی دست نیافتند.
آیهی ۳۰-۲۸:
﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡفَتۡحُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٢٨﴾[السجدة: ۲۸]. «و میگویند: اگر راستگوئید این فیصله و قضاوت کی خواهد بود»؟!
﴿قُلۡ يَوۡمَ ٱلۡفَتۡحِ لَا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِيمَٰنُهُمۡ وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ٢٩﴾[السجدة: ۲۹]. «بگو: در روز فیصله و قضاوت ایمان کافران به آنان سودی نمیبخشد و نه به آنان مهلت داده میشود».
﴿فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ وَٱنتَظِرۡ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ٣٠﴾[السجدة: ۳۰]. «پس، از آنان روی برگردان و منتظر باش چراکه ایشان هم منتظر هستند».
مجرمان و گناهکاران برای آمدن عذابی که به آنها وعده داده شده است مبنی بر این که به سزای تکذیبشان بدان گرفتار خواهند شد شتاب میورزند، و این شتاب ورزیدن آنها به سبب جهالت و عنادشان است. ﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡفَتۡحُ﴾و میگویند فیصله و قضاوتی که میان ما و شما روی خواهد داد، و آنگونه که میگویید ما عذاب داده میشویم کی خواهد بود؟ ﴿إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾اگر در دعوایتان راستگویید؟!.
﴿قُلۡ يَوۡمَ ٱلۡفَتۡحِ﴾بگو: روز فیصله و قضاوت روزی است که در آن کیفر داده میشوید و از آن استفادهای نخواهند برد. بدین معنی که در آنروز فرصت داده شوند تا گذشته را جبران کنند. پس هرگاه روز فیصله و قضاوت بیاید کار از کار گذشته است و آزمایش و ابتلا دیگر اثری ندارد، زیرا ﴿لَا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِيمَٰنُهُمۡ﴾ایمان کافران برای آنها سودی نخواهد داشت چون ایمان آنها از روی ناچاری است. ﴿وَلَا هُمۡ يُنظَرُونَ﴾و به آنها مهلت داده نمیشود به این شیوه که عذاب از آنها دور گردد و آنان گذشته خود را جبران کنند.
﴿فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ﴾پس چون سخن و ستمگری آنها به جهالت جهل و نادانی رسیده است و عذاب را شتابان میطلبند از آنها روی بگردان، ﴿وَٱنتَظِرۡ﴾و منتظر عذابی باش که آنانرا فراخواهد گرفت، زیرا چنین عذابی حتما خواهد آمد، اما مدت و زمانی مقرر دارد، و هرگاه بیاید پس و پیش نخواهد داشت. ﴿إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ﴾بدون شک آنان منتظر و چشم به راه هستند تا تو به گرفتاری و رنجی مبتلا شوی، اما عاقبت و سرانجام از آن پرهیزگاران است.
پایان تفسیر سورهی سجده