تفسیر سورهی صف
مدنی و ۱۴ آیه است.
آیهی ۳-۱:
﴿سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١﴾[الصف: ۱]. «آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است خدا را به پاکی یاد میکند و او توانمند فرزانه است».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ٢﴾[الصف: ۲]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! چرا چیزی را میگوئید که انجام نمیدهید»؟.
﴿كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفۡعَلُونَ٣﴾[الصف: ۳]. «پس ناپسند است در نزد خداوند چیزی را بگوئید که انجام نمیدهید».
در اینجا خداوند متعال عظمت و توانمندیاش را و این که همه چیز در برابر او فروتن است بیان میدارد. والا و خجسته است خداوند و همه آنچه در آسمانها و زمین هستند به تسبیح و تقدیس خداوند مشغولند و او را پرستش مینمایند و نیازهایشان را از او میخواهند.
﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ﴾و او توانمند است و با تواناییاش بر همه چیز چیره است. ﴿ٱلۡحَكِيمُ﴾و در کارها و آفرینش فرمان خود فرزانه و با حکمت است.
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ٢﴾ای کسانیکه ایمان آوردهاید! چرا چیزی را میگویید که انجام نمیدهید؟ یعنی چرا سخن خوب و خیر را میگوئید و به آن تشویق میکنید و بسا خود را میستائید و به آن تشویق میکنید و بسا خود را میستائید که آن کار را انجام دادهاید، در حالی که خودتان آن را انجام نمیدهید. و (مردم را) از کار بد باز میدارید و بسا خودتان را از آن منزّه و پاک میدانید درحالیکه خود به آن ملوّث هستید و آن را انجام میدهید.
پس اینچنین حالت زشتی شایستهی مومنان نیست، و از بزرگترین چیزهایی که موجب خشم خداوند میشود این است که بنده چیزی را بگوید که انجام نمیدهد. بنابراین کسی که به کار خوب فرمان میدهد باید قبل از همه خودش آن را انجام دهد و کسی که از کار بد باز میدارد باید بیش از همه از آن کار بد دور باشد. خداوند متعال میفرماید: ﴿أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ٤٤﴾[البقرة: ۴۴]. «آیا مردم را به نیکی فرمان مید هید و خود را فراموش میکنید»، حال آنکه کتاب را میخوانید! آیا خرد نمیورزید؟ و شعیب÷گفت: ﴿وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أُخَالِفَكُمۡ إِلَىٰ مَآ أَنۡهَىٰكُمۡ عَنۡهُ﴾[هود: ۸۸]. «نمیخواهم در آنچه شما را از آن باز میدارم با شما مخالفت کنم».
آیهی ۴:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ٤﴾[الصف: ۴]. «بهراستی خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف بسته پیکار میکنند، گویی بنایی استوارند».
در اینجا خداوند بندگانش را برای جهاد در راه خودش تحریک میکند و به آنها یاد میدهد که در صفهای به هم چسبیده و مرتب در راه خدا جهاد کنند و این نظم و تربیت باعث میشود تا مساوات میان مجاهدان برقرار گردد و آنها به کمک یکدیگر بشتابند و موجب هراس دشمن میشوند. بنابراین، پیامبرصوقتی به جنگ میرفت یارانش را ردیف میکرد و هریک را در جایش قرار میداد تا بر همدیگر تکیه نکنند بلکه هر گروهی به محل خود توجه نماید و وظیفهاش را انجام دهد. بدینگونه کارها انجام میشوند و کمال مطلوب به دست میآید.
آیهی ۵:
﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ لِمَ تُؤۡذُونَنِي وَقَد تَّعۡلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡۖ فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ٥﴾[الصف: ۵]. «و آنگاه که موسی به قومش گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار میدهید حال آنکه به درستی میدانید من فرستادۀ خدا بهسوی شما هستم؟!. پس هنگامیکه به انحراف گرایش یافتند خداوند دلهایشان را منحرف ساخت و خداوند گروه بدکاران را هدایت نمیکند».
﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ﴾و هنگامیکه موسی آنها را به خاطر عملکردشان و به خاطر این که او را آزار میدادند درحالیکه میدانستند او پیامبر خداست سرزنش کرد و گفت: ﴿لِمَ تُؤۡذُونَنِي وَقَد تَّعۡلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ﴾چرا با گفتهها و کارهایتان مرا آزار میدهید حال آنکه میدانید من فرستاده خدا بهسوی شما هستم؟! و پیامبر باید مورد بزرگداشت و احترام باشد و باید از دستورات او اطاعت شود و هر فرمانی که میدهد بیدرنگ اجرا گردد؟!.
آزار دادن پیامبران ـ که احسان آنان نسبت به مردم بعد از احسان خداوند بالاترین احسان است ـ نهایت جسات و زشتی است و انحراف از صراط مستقیم است. آنها صراط مستقیم را شناختند امّا آن را رها کردند. بنابراین فرمود: ﴿فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ﴾وقتی عملا از حقّ روی گردان شدند خداوند دلهایشان را به کیفر این روی گردانی که برای خود انتخاب کرده و به آن خشنود بودند منحرف ساخت و به آنها توفیق هدایت و راهیابی نداد چون آنان شایستهی خبر نبودند و فقط سزاوار شرّ بودند.
﴿وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ﴾و خداوند گروه بدکاران را هدایت نمیکند. یعنی کسانی را هدایت نمیکند که کار بد تبدیل به صفت همیشگی آنان شده است و قصدی برای هدایت شدن ندارند.
این آیه کریمه این مطلب را میرساند که گمراه شدن بندگان ظلمی از جانب خدا نیست و بندگان نمیتوانند دلیل بیاورند که خدا ما را گمراه ساخته است، بلکه به سبب خودشان خداوند آنها را گمراه میسازد، چون آنها کسانی هستند که دروازه هدایت را پس از آن که آن را شناختهاند به روی خود بستهاند، و به سزای این عمل، خداوند آنها را گمراه و منحرف میسازد و دلهایشان را دگرگون میکند. و این عدالت الهی است همانطور که میفرماید: [الأنعام: ۱۱۰]. ﴿وَنُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ وَنَذَرُهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ١١٠﴾[الأنعام: ۱۱۰]. «و دلها و چشمهایشان را دگرگون میسازیم همانگونه که نخستین بار به وحی و حق ایمان نیاوردند، و آنانرا در سرکشیاشان درحالیکه سرگردان هستند رها میکنیم».
آیهی ۹-۶:
﴿وَإِذۡ قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُۖ فَلَمَّا جَآءَهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ٦﴾[الصف: ۶]. «و آنگاه که عیسی پسر مریم گفت: ای بنیاسرائیل! من فرستادۀ خدا بهسوی شما هستم و توراتی را که پیش از من آمده تصدیق مکنم و به پیغمبری که بعد از من میآید و نام او حمد است مژده میدهم. پس چون با معجزهها بهسوی آنان آمد گفتند: این جادویی آشکار است».
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ وَهُوَ يُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِۚ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ٧﴾[الصف: ۷]. «و کیست ستمگارتر از کسیکه بر خداوند دروغ میبنند درحالیکه به اسلام فراخوانده میشود و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند».
﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ٨﴾[الصف: ۸]. «میخواهند با سخنان خود نور خدا را فرونشانند و خداوند کاملکنندۀ نور خود است هرچند کافران ناخوش دارند».
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ٩﴾[الصف: ۹]. «اوست خدایی که پیغمبرش را با هدایت و دین حقّ فرستاد تا آنرا بر همۀ ادیان چیره گرداند، هرچند مشرکان ناخوش دارند».
خداوند از عناد بیجهت بنیاسرائیل در گذشته خبر میدهد، کسانی که عیسی پسر مریم دعوتشان کرد و به آنان گفت: ﴿يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُم﴾ی بنیاسرائیل! من فرستاده خدا بهسوی شما هستم.
یعنی خداوند مرا فرستاده است تا شما را بهسوی خیر فراخوانم و شما را از شرّ و بدی بازدارم. و مرا با معجزات و دلایل آشکار تأیید کرده است، و از جملهی آنچه که بر راستگو بودن من دلالت مینماید این است که: ﴿مُّصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيَّ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ﴾توراتی را که پیش از من بوده است تصدیق میکنم. یعنی آنچه از آئینهای آسمانی و تورات که موسی با خود آورده است من نیز آوردهام.
و اگر من به دروغ ادّعای پیامبری میکردم چیزی با خود میآوردم که پیامبران با خود نیاوردهاند. و تورات به آمدن من خبر و مژده داده است پس من همراه با تصدیق تورات مبعوث شدهام.
﴿وَمُبَشِّرَۢا بِرَسُولٖ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِي ٱسۡمُهُۥٓ أَحۡمَدُ﴾و به پیغمبری که بعد از من میآید و نام او احمد است مژده میدهم. او محمّد بن عبدالله بن عبدالمطلب هاشمی است. پس عیسی÷ماند سایر پیامبران، پیامبران گذشته را تصدیق مینماید و به پیامبری که بعد از او میآید مژده میدهد، به خلاف دروغگویان که آنها به شدت با پیامبران مخالف هستند و در اوصاف و اخلاق و امر و نهی با آنها مخالفاند.
﴿فَلَمَّا جَآءَهُم﴾وقتی محّمدصکه عیسی به آمدن او مژده داده بود ﴿بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾با معجزات و دلایل روشن نزد آنها آمد که دلالت مینمود او همان کسی است که عیسی آمدنش را مژده داده و پیامبر بر حقّ خداست، ﴿قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾با حقّ مخالفت کردند و آن را تکذیب کردند و گفتند این جادویی آشکار است. و خیلی عجیب است پیامبری که رسالتش واضح است و از خورشید روشنتر است جادوگر قرار داده میشود.
آیا ذلتی بالاتر از این هست؟ و آیا اتهام و دروغی بزرگتر از این وجود دارد؟ رسالت پیامبر را که مشخص و معلوم نبود نفی کردند و چیزی را به او نسبت دادند که از همه مرد از آن چیز دورتر است.
﴿وَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ﴾و کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد؟ چه این دروغ را بر او ببندد یا دروغی دیگر را، درحالیکه عذری نداشته و حجّتی ندارد، چون او ﴿يُدۡعَىٰٓ إِلَى ٱلۡإِسۡلَٰمِ﴾به اسلام فراخوانده میشود و دلایل حقانیت اسلام برایش روشن گردیده است. ﴿وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند، آنهایی که همواره بر ستمگری خود قرار دارند و هیچ اندرزی آنها را از ستمشان دور نمیکند، و هیچ روشنگری و دلیلی آنها را از ستم کردن باز نمیدارد. به خصوص ستمگرانی که در مقابل حقّ ایستادهاند تا آنرا کنار بزنند و باطل را یاری کنند. بنابراین درباره آنها فرمود: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطۡفُِٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ﴾اینها با گفتههای پوچشان میخواهند حقّ را رد کنند و نور خدا را خاموش نمایند، حال آن که این سخنان حقیقت ندارد، و کسیکه دارای بینش است به روشنی میداند که آنها بر باطل هستند.
﴿وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡكَٰفِرُونَ﴾و خداوند یاری کردن دینش را بر عهده گرفته و ضامن آن است، و نیز حقی که پیامبران را به همراه آن فرستاده است کامل خواهد کرد و نور خویش را در همه سرزمینها به اتمام خواهد رساند هرچند کافران دوست داشته باشند، و چون دوست ندارند همهی تواناییهای خود را برای خاموش کردن آن به کار میبرند، امّا باید بدانند که آنها مغلوب و شکست خورده خواهند بود.
مثال آنها مثال کسی است که خورشید را با دهان فوت میکند تا آنرا خاموش نماید. پس کافران به هدفشان رسیدند و نه عقل و خردشان از نقص و ایراد سالم ماند. سپس سبب پیروزی و غلبهی حسّی و معنوی دین اسلام را بیان کرد و فرمود: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ﴾او پیغمبرش را با هدایت و دین حقّ فرستاد. یعنی با علم مفید و عمل شایسته فرستاد.
با علم و دانشی که بهسوی خدا و به سرای بهشت هدایت میکند و انسان را به بهترین سخن اعمال و اخلاق و بهسوی منافع دنیا و آخرت رهنمون میسازد. ﴿وَدِينِ ٱلۡحَقِّ﴾و با دین حقّ فرستاد.
یعنی دینی که باید فرامین و نواهی آن را گردن نهاد و براساس آن پروردگار جهانیان پرستش شود. دینی که حقّ و صدق است و عیبی در آن نیست و هیچ خللی بدان وارد نمیشود بلکه فرمانهای آن غذای دلها و ارواح و مایه راحتی جسم و تن است. و ترک کردن آنچه از آن نهی کرده است باعث در امان ماندن از شرّ و فسا د میشود. پس هدایت و دین حقی که پیامبرصبه همراه آن مبعوث شده بزرگترین دلیل و برهان بر راستگوی اوست و این دلیلی است که تا جهان باقی است باقی و پایدار است و هرچند عاقل در آن بیشتر بیندیشد بینش او بیشتر میگردد.
﴿لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِ﴾تا آنرا بر همه ادیان چیره بگرداند. یعنی تا این دین را به وسیله حجّت و دلیل بر همه ادیان چیره بگرداند و اهل این دین را به وسیله شمشیر بر دیگران پیروز نماید. پس دین در همه اوقات چیره و برتر است و امکان ندارد چیزی آن را شکست دهد و بر آن چیره شود.
امّا اهل دین اگر آن را انجام دهند و در پرتو نور آن حرکت کنند و برای جلب منافع دینی و دنیوی خود از رهنمودهای آن پیروی نمایند هیچکس در مقابل آنها نمیتواند بایستد و آنها بر اهل همه ادیان چیره خواهند گشت.
اما هرگاه دین را ضایع کنند و فقط به این اکتفا نمایند که منتسب به دین اسلام باشند این برایشان فایدهای نخواهد داشت و بیتوجّهی آنان به دین اسلام سبب خواهد شد تا دشمنان بر آنها مسلط شوند. و هرکس اوضاع و حالات مسلمانان صدر اسلام و مسلمانان بعدی را بررسی کند به این امر پی خواهد برد.
آیهی ۱۴-۱۰:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ تِجَٰرَةٖ تُنجِيكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ١٠﴾[الصف: ۱۰]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! آیا شما را بر تجارتی رهنمون شوم که شما را از عذاب دردناک نجات میدهد»؟.
﴿تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ١١﴾[الصف: ۱۱]. «به خداوند و پیغمبرش ایمان آورید و در راه خدا با اموال و جانهایتان جهاد کنید، اگر بدانید این برایتان بهتر است».
﴿يَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ وَيُدۡخِلۡكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةٗ فِي جَنَّٰتِ عَدۡنٖۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٢﴾[الصف: ۱۲]. «تا گناهانتان را برایتان بیامرزد و شما را به باغهایی درآورد که از زیر (کاخها و درختان آن) رودها روان است. و جایگاههای پاکیزه در بهشتهای جاودان به دست آورید، این است کامیابی بزرگ».
﴿وَأُخۡرَىٰ تُحِبُّونَهَاۖ نَصۡرٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَتۡحٞ قَرِيبٞۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ١٣﴾[الصف: ۱۳]. «و (نعمتی) دیگر (به شما میدهد) که آنرا دوست میدارید پیروزی از سوی خداوند و فتحی نزدیک است و به مؤمنان مژده ده».
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُوٓاْ أَنصَارَ ٱللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ لِلۡحَوَارِيِّۧنَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِۖ قَالَ ٱلۡحَوَارِيُّونَ نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِۖ فََٔامَنَت طَّآئِفَةٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَكَفَرَت طَّآئِفَةٞۖ فَأَيَّدۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِينَ١٤﴾[الصف: ۱۴]. «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنانکه عیسی پسر مریم به حواریان گفت: یاوران من (در دعوت) بهسوی خدا چه کسانی هستند؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خدائیم، آنگاه گروهی از بنیاسرایئل ایمان آوردند و گروهی کفر ورزیدند در نهایت مؤمنان را بر دشمنانشان توان دادیم و پیروز شدند».
این توصیه و راهنمایی است از جانب مهربانترین مهربانان به بندگان مؤمنش و آنها را به بزرگترین تجارت راهنمایی میکند، تجارت و هدفی که به بالاترین هدف است و به وسیله آن میتوان از عذاب دردناک نجات یافت و به نعمتهای پایدار و همیشگی دست پیدا کرد. مطلب را به صورت «پیشنهاد» ﴿هَلۡ﴾بیان داشت که دال بر این است هر عبرت گیرندهای بدان علاقمند میشود و هر عاقلی بهسوی آن میشتابد. پس انگار کسی میگوید: تجارتی که چنان با ارزش است چیست؟ فرمود: ﴿تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِ﴾به خدا و پیغمبرش ایمان آوردید. و مشخص است که ایمان کامل، تصدیق قاطع چیزهایی است که خداوند فرمان داده آنها را تصدیق کنیم و چنین ایمانی مستلزم اعمال جوارح است و بزرگترین آن جهاد در راه خداست. بنابراین فرمود: ﴿وَتُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡ﴾برای مقابلهی با دشمنان اسلام جانهایتان را فدا نمایید و مالهایتان را خرج کنید و هدف شما نصرت دین خدا و اعلای کلمه او باشد، و باید تا جایی که میتوانید اعمالتان را در این راه خرج کنید گرچه خرج کردن اموال دشوار است و برایتان ناخوش خواهد بود. امّا بدانید که: ﴿ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾این کار برایتان بهتر است اگر بدانید.
چون خیر دنیوی را که پیروزی بر دشمنان است و عزّت -که با ذلت منافی است- و رزق فراوان و سعه صدر را به دست خواهد آورد. نیز خیر جهان آخرت را با به دست آوردن پاداش خداوندی و نجات از کیفرش حاصل خواهید کرد. بنابراین پاداش آخرت را بیان کرد و فرمود:
﴿يَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡ﴾گناهان شما را میآمرزد. این شامل گناهان کبیره و صغیره میشود چون ایمان به خداوند و جهاد در راه او گناهان را از بین میبرد، گرچه گناهان کبیره باشند. ﴿وَيُدۡخِلۡكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾و شما را به باغهایی در میآورد که زیر کاخها و اتاقها ودرختان آن جویبارهایی از آبی صاف و زلال جاری است و رودبارهایی از شیری که طعم آن تغییر نکرده نیز روان است و نیز رودهایی از شراب که برای نوشندگان لذت بخش است جاری میباشد و نیز رودهایی از عسل صاف و ناب روان است و آنها از هر نوع میوهای در باغهای بهشت برخوردارند.
﴿وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةٗ فِي جَنَّٰتِ عَدۡنٖ﴾و منازل پاکیزه و زیبا و بلند که دارای هر نوع زیبایی هستند، تا جایی که دیگر بهشتیان، ساکنان آنرا چنان میبینند که انگار ستارگان درخشان در کرانهی شرقی و غربی هستند.
و منازل بهشت چنان زیبا است که ساختمانهای آن برخی خشتهایشان طلاست و برخی با خشتهای نقره ساخته شدهاند. و خیمههای آن از لولو و مرجان درشت بافته شده است. و بعضی منازل از زمرد و جواهر رنگارنگ که دارای بهترین رنگ هستند ساخته شدهاند و از بس که درخشان و شفاف هستند از بیرون درونشان و ظاهر آن از باطنش دیده میشود. و دارای چنان حسن و زیبایی هستند که وصف ناپذیر است و تصور آن به دل هیچکسی از جهانیان خطور نکرده است و تا وقتی آنرا نبینند و از زیبایی آن استفاده نکنند نمیتوانند آن را درک نمایند.
پس در این حالت اگر خداوند به بهشتیان آفرینشی کامل و فنا ناپذیر نمیداد از شادی میمردند. پس پاک است خداوندی که هیچیک از آفریدههایش نمیتواند ستایش او را کاملا بگوید، بلکه او همانطور است که خودش را ستوده است و بالاتر از ستایشی است که آفریدههایش آن را به جای میآورند و خجسته و با برکت است خداوندی که سرای بهشت را پدید آورده و در آنچنان زیبایی و شکوهی قرار دادهاست که عقلهای خلق را حیران مینماید و دلهایشان را میرباید.
والا و برتر است خداوندی که دارای حکمت کامل است. از جمله حکمت او این است که اگر بندگان بهشت را میدیدند و به نعمتهایی که در آن هست نگاه میکردند هیچکس از رسیدنِ به آنها باز نمیماند، و زندگی دنیا که نعمتهایش با رنجها ناگوار و ناخوش میشود برایشان حلاوتی در برنداشت. و «جنّت»، عدن نامیده شده، چون اهل جنت برای همیشه در آن میمانند و هرگز از آن بیرون نمیشوند و جایگزینی برای آن نمیجویند. این است پاداش بزرگ و زیبا و همین است رستگاری بزرگ که هیچ رستگاری مانند آن نیست. و این پاداش جهان آخرت است.
امّا پاداش این تجارت در دنیا را چنین بیان داشت: ﴿وَأُخۡرَىٰ تُحِبُّونَهَا﴾و چیزی دیگر را که دوست میدارید به دست میآورید که ﴿نَصۡرٞ مِّنَ ٱللَّهِ﴾این است که خداوند شما را بر دشمنانتان پیروز میگرداند و با پیروزی بر دشمنان عزت و شادی به دست میآورید. ﴿وَفَتۡحٞ قَرِيبٞ﴾و فتح نزدیکی که به وسیله آن قلمرو و دایره اسلام گشایش مییابد و به وسیله آن روزی فراوان به دست میآید. پس این پاداش مومنان مجاهد است.
امّا مومنان دیگری که جهاد نکردهاند به شرطی که دیگران به جهاد بپردازند، خداوند آنها را نیز از فضل و احسان خودش ناامید نمیگرداند، و فرموده است: ﴿وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾و مؤمنان را به پاداش دنیا و آخرت مژده بده که به هریک طبق ایمانش پاداش داده خواهد شد گرچه آنها به اندازه مجاهدان در راه خدا نمیرسند. همانطور که پیامبرصفرموده است: «هرکس خشنود باشد که خداوند پروردگارش، و اسلام دینش، و محّمد پیامبرش باشد بهشت برای او واجب میگردد».
ابوسعید خدری که راوی این حدیث است از این تعجب کرد و گفت: تکرار کن ای پیامبر خدا! و پیامبر همین جمله را تکرار کرد.
سپس گفت: پاداشی دیگر هست که بنده را صد درجه بالا میبرد و فاصلهی هر دو درجه با یکدیگر به اندازه فاصله آسمان و زمین است. ابوسعید خدری گفت: این پاداش چه چیزی است؟ پیامبر فرمود: جهاد در راه خدا، مسلم.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُونُوٓاْ أَنصَارَ ٱللَّهِ﴾ای کسانیکه ایمان آوردهاید! با گفتهها و کارهایتان یاوران دین خدا باشید و این با انجام دادن احکام دین خدا و کوشیدن برای اجرای آن بر دیگران، و جهاد با مخالفان دین و حقیقت که مالی و جانی در مقابل آن میایستند تحقق مییابد. هم چنین با جهاد با کسی تحقق مییابد که به وسیلهی شبهات و گمان خود حقّ را رد میکند، پس با شکستن دلیل چنین کسی و اقامه حجّت بر او برحذر داشتن مردم از وی باید دین خدا را یاری کرد.
و از جمله یاری کردن دین خداوند یاد گرفتن کتاب خدا و سنت پیامبر و تشویق دیگران به آن، و امر به معروف و نهی از منکر میباشد. سپس خداوند مومنان را تشویق نمود تا از گذشتگان صالح الگوبرداری نمایند و فرمود: ﴿كَمَا قَالَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ لِلۡحَوَارِيِّۧنَ مَنۡ أَنصَارِيٓ إِلَى ٱللَّهِ﴾عیسی آنها را گوشزد کرد و گفت: چه کسی مرا یاری میکند و در یاری کردن دین خدا همراه من به پا میخیزد.
و هرکاری بکنم همراهم باشد و به هرجا که حرکت کنم همراه من بیاید؟! حواریان شتابان گفتند: ﴿نَحۡنُ أَنصَارُ ٱللَّهِ﴾ما یاوران دین خدا هستیم، پس عیسی و کسانی از حواریان که همراه او بودند دین خدا را یاری کردند. ﴿فََٔامَنَت طَّآئِفَةٞ مِّنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ﴾پس گروهی از بنیاسرائیل به سبب دعوت عیسی و حواریان ایمان آوردند، ﴿وَكَفَرَت طَّآئِفَةٞ﴾و گروهی از بنی اسرائیل کفر ورزیدند و دعوت آنها را نپذیرفتند آنگاه مومنان با کافران جهاد کردند.
﴿فَأَيَّدۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَىٰ عَدُوِّهِمۡ﴾پس مؤمنان را بر دشمنانشان توان دادیم و آنها را بر دشمنانشان پیروز گرداندیم. ﴿فَأَصۡبَحُواْ ظَٰهِرِينَ﴾و مؤمنان بر دشمنانشان چیره گشتند. پس شما ای امّت محّمد! یاوران خدا باشید و بهسوی دین او دعوت کنید، و خداوند نیز شما را یاری خواهد کرد و شما را بر دشمنانتان چیره خواهد نمود. همانطور که کسانی راکه قبل از شما بودند یاری کرد.
پایان تفسیر سورهی صف