تفسیر سورهی قمر
مکی و ۵۵ آیه است.
آیهی ۵-۱:
﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١﴾[القمر: ۱]. «قیامت نزدیک شد و ماه شکافت».
﴿وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ وَيَقُولُواْ سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ٢﴾[القمر: ۲]. «و اگر نشانهای را ببیند روی میگردانند و میگویند: جادویی مؤثر است».
﴿وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ٣﴾[القمر: ۳]. «و تکذیب کردند و از خواستههای (نفسانی) خود پیروی نمودند و هرکاری هم ثابت و ماندگار میماند».
﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ٤﴾[القمر: ۴]. «اخباری که بتواند موجب بیزاری (از گناهان) شود به اندازۀ کافی برای آنان آمده است».
﴿حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ٥﴾[القمر: ۵]. «حکمتی رسا و بسنده است، پس هشدارها سودی نمیبخشد».
خداوند متعال خبر میدهد که قیامت نزدیک شده و زمان آن فرا رسیده است امّا با وجود این تکذیب کنندگان همواره قیامت را دروغ میانگارند و برای فرا رسیدن آن خود را آماده نمیکنند. و خداوند به آنها نشانههای بزرگی نشان میدهد که بر آمدن قیامت دلالت میکنند و انسان با دیدن چنین نشانههای ایمان میآورد. پس، یکی از بزرگترین نشانههایی که بر صحّت پیامبر محمّد بن عبدالله صدلالت مینماید این است که وقتی تکذیب کنندگان از او خواستند به آنها چیزهایی از امور خارق العاده نشان دهد که بر صحّت و درستی پیام و راستگویی او دلالت کنند، ایشانصبا انگشت بهسوی ماه اشاره کرد و آنگاه ماه به فرمان خداوند شکاف برداشت و به دو نیمه تقسیم شد. تکّهای از آن بر کوه ابی قبیس و تکهای از آن بر کوه قعیقعان قرار گرفت.
و مشرکان و دیگران از این معجزه و نشانه بزرگ را مشاهده کردند. معجزه و نشانهای که انسان (معمولی) نمیتواند چنین کاری را بکند و مردم را فریب دهد و با چشم بندی چنین کاری را انجام دهد. آنان چیزی را مشاهده کردند که همانند آنرا ندیده بودند، بلکه نشنیده بودند که برای یکی از پیامبران پیش از محمّدصمعجزهای همانند این معجزه رخ داده باشد. پس، از این معجزه حیران و شگفتزده شدند و ایمان به دلهایشان راه نیافت و خداوند نخواست که خیری بهره آنان شود.
بنابراین، حیرتزده شدند و گفتند: محمّد ما را جادو کرده است. ولی شما از کسانی بپرسید که از سفر برگشته و نزد شما آمدهاند، چرا که اگر محمّد بتواند شما را جادو کند نمیتواند کسانی را که حضور نداشتهاند جادو نماید. بنابراین، از کسانی که از سفر برگشته بودند سوال کردند و آنها به آنان خبر دادند که چنین چیزی را مشاهده کردهاند، آنگاه گفتند: ﴿سِحۡرٞ مُّسۡتَمِرّٞ﴾محمّد، هم ما را جادو کرده و هم دیگران را.
شگفتی و حیرتی که آنها اظهار میداشتند جز نادانترین و گمراهترین مردم از راه هدایت و عقل فریب آنرا نمیخورد، و آنها فقط این نشانه و معجزه را انکار نکردند، بلکه هر نشانهای که نزدشان بیاید آمادگی آنرا دارند که آنرا درو انگاشته و به طریقهای باطل با آن مقابله کنند و آنرا رد نمایند. بنابراین فرمود: ﴿وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ﴾و ضمیر را به «موضوع انشقاق ماه» برنگردانده و نفرموده است: «وإن یروها»، بلکه فرمود: ﴿وَإِن يَرَوۡاْ ءَايَةٗ يُعۡرِضُواْ﴾و تکذیب کردند و از هوای نفس خود یپروی نمودند. همانا این که میفرماید: ﴿فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡ﴾[القصص: ۵۰]. «پس اگر سخن تو را نپذیرفتند بدانکه آنها فقط از خواستههای نفسانی خود پیروی میکنند». و چون اگر هدفشان پیروی از حق بود قطعاً ایمان میآوردند و از محمّد اطاعت میکردند، چرا که خداوند توسّط محمّدصنشانهها و معجزاتی به آنها نمایانده است که بر همۀ مطالب الهی و مقاصد شرعی دلالت میکنند. ﴿وَكُلُّ أَمۡرٖ مُّسۡتَقِرّٞ﴾و هر کاری هم ثابت و ماندگار میماند. یعنی تاکنون کار به نهایت و آخرت نرسیده است، بلکه از این به بعد کار به سرانجام خواهد رسید، آنگاه کسیکه تصدیق کرده است در باغهای بهشت قرار میگیرد و از آمرزش و خشنودی خداوند بهرهمند میشود. و کسی که تکذیب کرده است در ناخشنودی و عذاب خدا برای همیشه میماند.
خداوند متعال ـ با بیان این که آنها هدف درستی ندارند و نمیخواهند از هدایت پیروی کنند ـ میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَآءِ مَا فِيهِ مُزۡدَجَرٌ٤﴾از اخبار بازدارنده آنچه که آنها را از سرکشی در گمراهیشان باز میدارد نزد آنان آمده است، و آن ﴿حِكۡمَةُۢ بَٰلِغَةٞ﴾حکمتی رسا از جانب خداوند است. یعنی تا حجّت بر جهانیان اقامه شود و بعد از آمدن پیامبران هیچکسی بر خداوند دلیلی نداشته باشد. ﴿فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ﴾پس هشدار سودی نمیبخشد. چون خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡ جَآءَتۡهُمۡ كُلُّ ءَايَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ٩٧﴾[یونس: ۹۷]. «و اگر هر نشانهای نزدشان بیاد ایمان نمیآورند تا آنکه عذاب دردناک را ببینند».
آیهی ۸-۶:
﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ٦﴾[القمر: ۶]. «بنابراین، از ایشان روی بگردان آن روزی که فرا خواننده به چیزی ناخوشایند فرا میخواند».
﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ٧﴾[القمر: ۷]. «درحالیکه دیدگانشان فروهشته است. از گورها چنان بیرون میآیند که گویی آنها ملخهایی پراکندهاند».
﴿مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ٨﴾[القمر: ۸]. «حال آنکه شتابان بهسوی فرا خواننده میروند. کافران میگویند: این روزی دشوار است».
خداوند متعال به پیامبرشصمیفرماید: معلوم است که چارهای برای هدایت تکذیب کنندگان نیست و چیزی جز روی گرداندن از آنها باقی نمیماند. پس فرمود: ﴿فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡ﴾از آنان روی بگردان و منتظر باش تا روزی بزرگ و وحشتناک آنها را فرا گیرد، و آن ﴿يَوۡمَ يَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَيۡءٖ نُّكُرٍ﴾روزی است که فرا خواننده که اسرافیل÷است مردمرا به چیز ناخوشایندی فرا میخواند و انسانها هرگز منظرهای ناخوشایندتر و دردناکتر از آن را ندیدهاند. پس اسرافیل در صور میدمد و با صدای آن مردگان از گورهایشان بر میخیزند و در محل قیامت گرد میآیند.
﴿خُشَّعًا أَبۡصَٰرُهُمۡ﴾از ترس و وحشتی که دلهایشان را فرا گرفته است چشمانشان فروهشته است. ﴿يَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ﴾از گورها بیرون میآیند، ﴿كَأَنَّهُمۡ جَرَادٞ مُّنتَشِرٞ﴾و از بس که زیادند و به یکدیگر برخورد میکنند گویی آنها ملخهایی هستند که در زمین پراکنده شدهاند و بسیار زیادند.
﴿مُّهۡطِعِينَ إِلَى ٱلدَّاعِ﴾شتابان ندای فرا خواننده را اجابت میکنند. و این دلالت مینماید که فرا خواننده آنها را دعوت میکند و به آنها فرمان میدهد تا در محل قیامت حاضر شوند. پس آنها دعوتش را لبیک میگویند و شتابان آنرا پاسخ میدهند. ﴿يَقُولُ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا يَوۡمٌ عَسِرٞ﴾کافرانی که عذابشان آماده است میگویند: این روز سختی است. همانطرو که خداوند متعال میفرماید: ﴿عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ غَيۡرُ يَسِيرٖ١٠﴾[المدثر: ۱۰]. «بر کافران آسان نیست». یعنی برای مؤمنان سهل و آسان است.
آیهی ۱۷-۹:
﴿۞كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ وَٱزۡدُجِرَ٩﴾[القمر: ۹]. «پیش از آنان قوم نوح تکذیب کردند و بندۀ ما را دروغگو انگاشتند و گفتند: دیوانه است. و (با او) به درشتی رفتار شد».
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَغۡلُوبٞ فَٱنتَصِرۡ١٠﴾[القمر: ۱۰]. «آنگاه پروردگارش را به فریاد خواند: بهدرستی که من مغلوب شدهام پس (از آنان) انتقام بگیر».
﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١﴾[القمر: ۱۱]. «سپس درهای آسمان را با آبی فروریزنده گشودیم».
﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ١٢﴾[القمر: ۱۲]. «و از زمین چشمهها جوشاندیم سپس آب برای کاری که مقدّر شده بود فراهم آمد».
﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣﴾[القمر: ۱۳]. «و نوح را بر کشتی ساخته شده از تختهها و میخها سوار کردیم».
﴿تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ١٤﴾[القمر: ۱۴]. «(کشتی) زیر نظر ما روان بود. (این) پاداش کسی بود که انکارش کرده بودند».
﴿وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٥﴾[القمر: ۱۵]. «و آنرا نشانهای برجای گذاشتیم، پس آیا پند پذیری هست»؟!.
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ١٦﴾[القمر: ۱۶]. «پس عذاب و هشدارهای من چگونه بود».
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٧﴾[القمر: ۱۷]. «و بهراستی که قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندهایم، پس آیا پند پذیری هست»؟.
وقتی خداوند تبارک و تعالی حالات کسانی را بیان کرد که پیامبرش را تکذیب میکنند، و این که آیات هیچ نفع و سودی به حال آنان ندارد، آنان را برحذر داشت که چگونه خداوند تکذیب کنندگان پیش از آنها را هلاک نمود و عذابش را بر آنان فرود آورد. پس قوم نوح را بیان کرد. نوح اوّلین پیامبری است که خداوند او را بهسوی قومی بت پرستان فرستاد.
پس نوح آنها را به شناخت خدای یگانه و یگانهپرستی فرا خواند امّا آنها از ترک گفتن شرک امتناع ورزیدند و گفتند: ﴿لَا تَذَرُنَّ وَدّٗا وَلَا سُوَاعٗا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسۡرٗا﴾[نوح: ۲۳]. «معبودهای خود را رها نکنید و «ودّ» و «سواع» و «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را ترک ننمایید». و نوح شب و روز و در پنهانی و آشکار آنها را دعوت میکرد امّا دعوت آنها چیزی جز عناد و سرکشی و عیبجویی پیامبرشان به آنان نیفزود. بنابراین در اینجا فرمود: ﴿فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونٞ﴾آنان بنده ما را تکذیب کردند وگفتند : دیوانه است. چون ادعا میکردند که شرک و گمراهی که آنها و پدرانشان بر آن هستند چیزی است که عقل به آن فرا میخواند و آنچه نوح÷آورده است جهالت و گمراهی است و فقط دیوانگان آن را ابراز میدارند! و نوح را دروغگو انگاشتند و حقایقی که از دیدگاه عقل و شریعت ثابت است را وارونه جلوه دادند، چرا که آنچه نوح آورده بود حق بود و عقلهای روشن و سالم را بهسوی هدایت و نور و رشد راهنمایی میکرد، و آنچه آنها بر آن بودند جهالت و گمراهی بود. ﴿وَٱزۡدُجِرَ﴾و قوم نوح، او را از خود راندند، و وقتی نوح آنها را بهسوی خدا دعوت کرد با خشونت با او رفتار کردند. آنها فقط به ایمان نیاوردن و تکذیب او بسنده نکردند، بلکه تا آنجا که میتوانستند او را اذیت و آزار کردند و اینگونه که همه پیامبران دچار اذیت و آزار شدهاند.
پس در این هنگام نوح پروردگارش را به فریاد خواند و گفت: ﴿أَنِّي مَغۡلُوبٞ﴾من مغلوب شدهام و توانایی چیره شدن بر آنها را ندارم. چون تعداد بسیار اندکی از قومش ایمان آورده بودند و آنها توان مقابله با قومشان را نداشتند. پس نوح دعا کرد که من شکست خوردهام. ﴿فَٱنتَصِرۡ﴾بار خدایا! از آنان انتقام بگیر. و در آیهای دیگر فرموده است: ﴿رَّبِّ لَا تَذَرۡ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ دَيَّارًا﴾[نوح: ۲۶]. «بار خدایا! هیچ کسی از کافران را روی زمین باقی و زنده مگذار».
پس خداوند خواسته نوح را پذیرفت و از قومش انتقام گرفت. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَفَتَحۡنَآ أَبۡوَٰبَ ٱلسَّمَآءِ بِمَآءٖ مُّنۡهَمِرٖ١١﴾پس درهای آسمان را با آبی تند و فراوان گشودیم. ﴿وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُيُونٗا﴾و از زمین چشمهها جوشاندیم. پس آب به صورت غیر طبیعی و خارق العاده از آسمان فرو میریخت و از تمام زمین چشمهها میجوشید، حتی از تنور که معمولا آب در آن معنایی ندارد گذشته از اینکه چشمه آب باشد، چون تنور محل آتشی است آب برآمد. ﴿فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَآءُ﴾پس آب آسمان و زمین، ﴿عَلَىٰٓ أَمۡرٖ قَدۡ قُدِرَ﴾برای اجرای کاری که مقّدر شده بود و خداوند در ازل آنرا به عنوان کیفر برای ستمگران سرکش ثبت کرده بود به هم آمیختند.
﴿وَحَمَلۡنَٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَٰحٖ وَدُسُرٖ١٣﴾بندهمان نوح را بر کشتی که از تختهها و میخها ساخته شده بود سوار کردیم و نجاتش دادیم. ﴿تَجۡرِي بِأَعۡيُنِنَا﴾و کشتی درحالیکه نوح و کسانی که به او ایمان آورده بودند و با انواع مخلوقاتی که نوح بر آن سوار کرده بود تحت نظر ما در حرکت بود. و خداوند کشتی را حفاظت میکرد تا غرق نشود و او بهترین نگهبان و کارساز است. ﴿جَزَآءٗ لِّمَن كَانَ كُفِرَ﴾آنچه با نوح کردیم و او را از غرق نجات دادیم پاداش این بودکه قومش او را تکذیب کردند و کفر ورزیدند و او با بردباری آنها را دعوت کرد و دستور الهی را ادامه داد و هیچ چیزی او را از انجام فرمان خدا بازنداشت. همانطور که خداوند متعال در آیهای دیگر فرموده است: ﴿قِيلَ يَٰنُوحُ ٱهۡبِطۡ بِسَلَٰمٖ مِّنَّا وَبَرَكَٰتٍ عَلَيۡكَ وَعَلَىٰٓ أُمَمٖ مِّمَّن مَّعَكَ﴾[هود: ۴۸]. «گفته شد: ای نوح! با سلامتی از جانب ما و برکتهایی که بر تو و ملتهایی است که همراه تو هستند فرو بیا».
و احتمال دارد که معنی این باشد ما قوم نوح را هلاک کردیم و آنها را عذاب داده و خوار نمودیم و این به سزای کفر و عنادشان بود. و این معنی طبق قرائتی است که ﴿كُفِرَ﴾را با فتح «کاف» یعنی (کَفَرَ) خوانده است.
﴿وَلَقَد تَّرَكۡنَٰهَآ ءَايَةٗ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٥﴾و همانا داستان نوح و قومش را به عنوان نشانهای برجای گذاشتهایم تا پند پذیران از آن پند بگیرند، و هرکس از پیامبران سرپیچی کند و با آنها مخالفت نماید خدا او را با عذابی سخت و فراگیر هلاک خواهد کرد. ویا این که ضمیر به کشتی جنس آن برمیگردد و اینکه خداوند به پیامبرش نوح÷آموخت سپس خداوند صنعت کشتیسازی را میان مردم باقی گذاشت، تا وجود کشتی آدمی را به این راهنمایی کند که خداوند نسبت به خلق خویش مهربان است و به آنها توّجه دارد. و تا دالّ بر کمال قدرت و آفرینش و صنعت شگفتانگیز خداوند باشد.
﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ﴾پس آیا پندپذیری هست که از نشانهها پند بگیرد و ذهن و فکرش را به آنچه از آیات برمیآید مشغول نماید؟ زیرا آیات در نهایت روشنی وضوح و آسانی قرار دارند. ﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ١٦﴾ای مخاطب! عذاب دردناک خداوند و بیم دادن او را که برای هیچکس حجّتی باقی نمیگذارد چگونه دیدی؟
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٧﴾و بدون شک ما این قرآن کریم را ساده و آسان گرداندهایم و کلماتش را برای حفظ کردن و تلّفظ آسان نمودهایم به گونهای که مفاهیم آن به آسانی فهمیده و فرا گرفته میشود. چون قرآن بهترین سخن و راستترین معنی را در بردارد و تفسیر و توضیح آن بسیار روشن و واضح است و هرکس به آن روی بیاورد خداوند مقصود او را در نهایت آسانی به او میدهد و برایش سهل میگرداند. و «ذکر» شامل همه حلال و حرام و احکام و امر و نهی و احکام جزا و موعظهها و عبرتها، و عقاید مفید و اخبار راستین میشود که عاملان از آن پند میپذیرند. بنابراین، دانش قرآن از لحاظ حفظ تفسیر آن از همه علوم آسانتر است و به طور مطلق از همه دانشها مهمتر و بزرگتر میباشد. علم مفیدی است که هرگاه بنده آن را بجوید در آن یاری میشود. برخی از سلف در رابطه با این آیه گفتهاند: اگر طالب علمی وجود داشته باشد بر آموختن علم قرآن یاری میشود. بنابراین، خداوند از بندگانش میخواهد تا به قرآن روی آورند و از آن پند بگیرند چنانکه فرموده است: ﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ﴾آیا یاد گیرنده و پند پذیری وجود دارد؟!.
آیهی ۲۲-۱۸:
﴿كَذَّبَتۡ عَادٞ فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ١٨﴾[القمر: ۱۸]. «(قوم) عاد تکذیب کردند (پس بنگر) عذاب من و هشدارهایم چگونه بود»؟.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ١٩﴾[القمر: ۱۹]. «بهدرستی که ما در روزی شوم (و) به طور مداوم تند باد سختی را بر آنان فرستادیم».
﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ٢٠﴾[القمر: ۲۰]. «بادی که مردمان را از زمین برمیداشت گویی که آنان تنههای درختان خرمایی هستند که از جا برکنده شدهاند».
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ٢١﴾[القمر: ۲۱]. «پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود».
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٢٢﴾[القمر: ۲۲]. «و بهراستی قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندهایم، پس آیا پند پذیری هست».
عاد قبیله معروفی بود که در یمن اقامت داشتند. خداوند هود÷را به عنوان پیامبر بهسوی آنها فرستاد و آنانرا به توحید و پرستش خداوند دعوت نمود امّا او را تکذیب کردند، آنگاه خداوند ﴿رِيحٗا صَرۡصَرٗا﴾باد بسیار تند و شدیدی را ﴿فِي يَوۡمِ نَحۡسٖ مُّسۡتَمِرّٖ﴾در یک روز شوم، روزی که بدبختی و عذاب دردناکی داشتند بر آنان فرستاد و هفت شب و هشت روز ادامه یافت.
﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ﴾از بس که شدید و تند بود مردم را از زمین بر میکند و به هوا میبرد سپس آنها را به زمین میزد و نابود میشود و آنها طوری میشدند که ﴿كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ﴾اجسادشان بعد از مرگشان گویی تنههای درختان خرمایی هستند که باد آنها را از یخ کنده و به زمین انداخته است. به راستی که مردم وقتی خدا را نافرمانی بکنند بسیار برای او بیارزش میشوند! ﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ٢١﴾پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود؟
باید گفت که سوگند به خدا عذبی بس دردناک است و هشداری است که برای هیچکس عذر و دلیلی باقی نمیگذارد. ﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٢٢﴾و به راستی قرآن را به منظور پندپذیری آسان گرداندهایم، پس آیا پندپذیری هست؟ خداوند متعال از آن جا که نسبت به بندگانش مهربان است و به آنها توّجه دارد و آنها را به آنچه دین و دنیایشان را بهبودی میبخشد فرا میخواند، این مطلب را تکرار مینماید که قرآن را برای پند پذیری آسان گردانده است.
آیهی ۳۲-۲۳:
﴿كَذَّبَتۡ ثَمُودُ بِٱلنُّذُرِ٢٣﴾[القمر: ۲۳]. «ثمود هشدارهای (پیامبرشان) را تکذیب کردند».
﴿فَقَالُوٓاْ أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُۥٓ إِنَّآ إِذٗا لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ٢٤﴾[القمر: ۲۴]. «آنگاه گفتند: آیا زا انسانی از خودمان پیروی کنیم؟ همانا ما آنگاه در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود».
﴿أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ٢٥﴾[القمر: ۲۵]. «آیا از میان همۀ ما وحی بر او فرو فرستاده شده است؟ (خیر) بلکه او دروغگویی خود پسند است».
﴿سَيَعۡلَمُونَ غَدٗا مَّنِ ٱلۡكَذَّابُ ٱلۡأَشِرُ٢٦﴾[القمر: ۲۶]. «فردا خواهند دانست که بسیار دروغگوی خودپسند کیست».
﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ٢٧﴾[القمر: ۲۷]. «بیگمان ما ماده شتر را برای امتحان آنان خواهیم فرستاد، پس (ای صالح) چشم به راهشان باش و شکیبایی ورز».
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ٢٨﴾[القمر: ۲۸]. «و به آنان خبر ده که آب درمیان آنان تقسیم شده است. نوبت هرکدام که باشد بر سر آب میورد».
﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ٢٩﴾[القمر: ۲۹]. «پس یارشان را ندا دادند و او دست درازی کرد آنگاه شتر را پی نمود».
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ٣٠﴾[القمر: ۳۰]. «پس عذاب من و هشدارهایم چگونه بود».
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ٣١﴾[القمر: ۳۱]. «همانا بر آنان بانگ مرگباری را فرستادیم و ایشان همگی به صورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمعآوری میکند».
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٣٢﴾[القمر: ۳۲]. «و بهراستی قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندیم پس آیا پند پذیری هست».
﴿كَذَّبَتۡ ثَمُودُ﴾ثمود قبیلۀ معروف و مشهوری در سرزمین حجر بودند، و پیامبرشان صالح÷وقتی آنها را به عبادت خداوند یگانه و بیشریک دعوت نمود و آنها را از عذاب بیم داد، با او مخالفت کردند.
پس آنها صالح را تکذیب کردند و خود را از او برتر داشتند و از روزی تکبّر و سرکشی گفتند: ﴿أَبَشَرٗا مِّنَّا وَٰحِدٗا نَّتَّبِعُهُ﴾چگونه از یک انسان که فرشته نیست پیروی کنیم. همچنین او از خود ماست و از دیگران که نزد مردمان از ما بزرگتر هستند والا و مهمتر نمیباشد، با وجود این او یک نفر است. ﴿إِنَّآ إِذٗا﴾اگر در این صورت ما از او پیروی کنیم، همانا ﴿لَّفِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٍ﴾دیوانه و بدبخت خواهیم بود. آنها این سخن را به سبب گمراهی و شقاوتشان میگفتند آنها نپذیرفتند که پیامبر انسان باشد و این امر را عیب میپنداشتند. امّا این را عیب و ننگ نمیدانستند که درخت و سنگ و مجسمههایی را پرستش میکنند.
﴿أَءُلۡقِيَ ٱلذِّكۡرُ عَلَيۡهِ مِنۢ بَيۡنِنَا﴾چگونه از میان همه ما خداوند اورا میگزیند و وحی را بر او نازل میکند؟ کدام ویژگی او سبب شده که وی از میان ما برگزیده شود؟ این اعتراضی بود که تکذیب کنندگان میکردند و همواره با این اعتراض دعوت پیامبران را رد میکردند و خداوند با این گفته که پیامبران به امّتهایشان گفتهاند پاسخ آنها را دادهاست: ﴿قَالَتۡ لَهُمۡ رُسُلُهُمۡ إِن نَّحۡنُ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَمُنُّ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِ﴾[إبراهیم: ۱۱]. «پیامبرانشان گفتند: ما جز انسانهایی همچون شما نیستیم، ولی خداوند بر هرکس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد». خداوند صفات و اخلاق و کمالاتی به پیامبران ارزانی داشته است که با آن برای حمل رسالت پروردگارشان شایسته میگردند و وحی الهی را به خود اختصاص دادهاند. و این از رحمت و حکمت الهی است که پیامبران انسان بودهاند، و اگر فرشته بودند انسانها نمیتوانستند از آنها فرا بگیرند. و اگر پیامبران را از فرشتگان مقّرر میکرد تکذیب کنندگان را هرچه زودتر عذاب فرا میگرفت.
منظور قوم ثمود از سخنی که به پیامبرشان صالح میگفتند تکذیب کردن او بود، بنابراین حکم ستمگرانهای در حق او نمودند و گفتند: ﴿بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٞ﴾بلکه او زیاد دروغ میگوید و بدی او زیاد است. خداوند رویشان را زشت بگرداند! چقدر نادان و ستمگر بودند و چقدر با سخنان زشت و سخت با راستگویان خیرخواه برخورد میکردند. پس وقتی که طغیان و سرکشیشان شدّت گرفت خداوند آنها را گرفتار کیفر و عذاب کرد.
پس خداوند ماده شتر را فرستاد که از بزرگترین نعمتهایش بر آنها بود و آنها شیر آن را میدوشیدند و همه را کفایت میکرد. ﴿فِتۡنَةٗ لَّهُمۡ﴾و برای امتحان و آزمون آنها بود. ﴿فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ﴾پس بر دعوت کردن خود شکیبا باش و منتظر عذابی باش که بر آنها فرود خواهد آمد. یا منتظر باش و ببین آیا ایمان میآورند یا کفر میورزند؟
﴿وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَةُۢ بَيۡنَهُمۡ﴾و به آنان خبر ده آیی که استفاده میکنند میان آنها و ماده شتر تقسیم شده است، یک روز نوبت ماده شتر است و یک روز دیگر نوبت آب آنهاست. ﴿كُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ﴾و هرکس که نوبتش باشد بر سر آب میآید و هرکس که نوبتش نباشد بر سر آب نمیآید.
﴿فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ﴾پس همان یارشان را که شتر را پی زد کسی که بدبختترین فرد قبیله بود صدا زدند، ﴿فَتَعَاطَىٰ﴾و دستوری را که به او دادند اطاعت کرد. ﴿فَعَقَرَ﴾و شتر را پی زد.
﴿فَكَيۡفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ٣٠﴾پس عذاب خدا سختترین عذاب بود و خداوند بانگی مرگبار و زلزلهای را برای نابودیشان فرستاد که همه را نابود کرد و صالح و کسانی را که همراه او ایمان آورده بودند نجات داد.
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ﴾پس از چهار روز، بعد از این که شتر را پی زدند بر آنان بانگ مرگباری فرستادیم که جبرئیل÷آنرا سر داد. ﴿فَكَانُواْ كَهَشِيمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ﴾پس آنان همگی به صورت گیاه خشکیده و خُرد شدهای درآمدند. یا مانند گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان در آغل جمعآوری میکند. خلاصه معنی این است که بر آنها بانگ مرگباری مسلط کردیم و به سبب آن مانند گیاهان خشکی شدند که هرکس بخواهد آن را جمع آوری میکند تا به چهارپایانش بدهد. ﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٣٢﴾و به درستی که قرآن را برای پندپذری آسان گرداندهایم، پس آیا پند پذیری هست؟
آیهی ۴۰-۳۳:
﴿كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ بِٱلنُّذُرِ٣٣﴾[القمر: ۳۳]. «قوم لوط هشدارهای پیامبران را تکذیب کردند».
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّآ ءَالَ لُوطٖۖ نَّجَّيۡنَٰهُم بِسَحَرٖ٣٤﴾[القمر: ۳۴]. «بیگمان ما بر آنان سنگبادی فرستادیم، جز خانوادۀ لوط که آنانرا به هنگام سحر نجات دادیم. (همه نابود شدند)».
﴿نِّعۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَن شَكَرَ٣٥﴾[القمر: ۳۵]. «این نعمتی بود از جانب ما، بدینسان کسی را که سپاس گزارد جزا میدهیم».
﴿وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ٣٦﴾[القمر: ۳۶]. «و بهراستی (لوط) آنانرا از کیفر ما بیم داد امّا آنان دربارۀ هشدارها شک کردند».
﴿وَلَقَدۡ رَٰوَدُوهُ عَن ضَيۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَآ أَعۡيُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ٣٧﴾[القمر: ۳۷]. «و همانا با (لوط) دربارۀ مهمانانش سخن گفتند، پس ما چشمهایشان را کور کردیم (و گفتیم: طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید».
﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ٣٨﴾[القمر: ۳۸]. «و بامدادن عذابِ پیاپی و پایداری به سراغ ایشان آمد».
﴿فَذُوقُواْ عَذَابِي وَنُذُرِ٣٩﴾[القمر: ۳۹]. «پس (طعم) عذاب من و هشدارهایم را بچشید».
﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٤٠﴾[القمر: ۴۰]. «و بهراستی قرآن را برای پند پذیری آسان گرداندهایم، پس آیا پند پذیری هست».
﴿كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطِۢ﴾لوط÷وقتی قومش را به پرستش خداوند یگانه که شریکی ندارد فرا خواند و آنان را از شرک و کار زشتی که پیش از آنان هیچیک از جهانیان مرتکب آن نشده بود نهی کرد، او را تکذیب کردند و دروغگوش انگاشتند و به شرک ورزیدن و زشتیهای خود ادامه دادند، حتی فرشتگانی که به صورت مهمان پیش لوط آمدند وقتی قومش خبر شدند شتابان آمدند تا با آنها کار زشت انجام دهند.
خداوند آنها را لعنت کند! و از لوط خواستند تا به آنها اجازه دهد تا با مهمانانش عمل زشت را انجام دهند. آنگاه خداوند به جبرئیل÷دستور داد که چشمانشان را کور گرداند و پیامبرشان آنها را از گرفتار شدن به عذاب خدا و کیفر الهی ترسانده بود. ﴿فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ﴾امّا آنها درباره هشدارها شک کردند.
﴿وَلَقَدۡ صَبَّحَهُم بُكۡرَةً عَذَابٞ مُّسۡتَقِرّٞ٣٨﴾و بامدادان عذابی کوبنده و پایدار آنها را فرا گرفت، و خداوند دیارشان را زیرو رو کرد و با سنگهای نشان دار آنها را سنگباران نمود. و خداوند لوط و خانوادهاش را به پاداش آنکه شکر پروردگارشان را بهجای آورده بودند و تنها او را پرستش کرده بودند از اندوه بزرگ نجات داد.
آیهی ۵۵-۴۱:
﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ٤١﴾[القمر: ۴۱]. «و بهراستی هشدارها به نزد فرعونیان آمد».
﴿كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِيزٖ مُّقۡتَدِرٍ٤٢﴾[القمر: ۴۲]. «آنان (همۀ) آیات ما را تکذیب کردند آنگاه آنانرا چون فرو گرفتن پیروزمندی توانا فرو گرفتیم».
﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ٤٣﴾[القمر: ۴۳]. «(ای قریش!) آیا کافرانتان از اینان (که ذکر شد) بهترند یا اینکه در کتابهای (پیشین) برائتی دارید».
﴿أَمۡ يَقُولُونَ نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ٤٤﴾[القمر: ۴۴]. «یا اینکه میگویند: ما گروهی شکست ناپذیر هستیم و یکدیگر را یاری میدهیم»؟!.
﴿سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ٤٥﴾[القمر: ۴۵]. «این گروه شکست خواهند خورد و پشت میکنند».
﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ٤٦﴾[القمر: ۴۶]. «بلکه موعدشان قیامت است و قیامت سختتر و تلختر است».
﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧﴾[القمر: ۴۷]. «بیگمان گناهکاران در نادانی و گمراهیاند».
﴿يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ٤٨﴾[القمر: ۴۸]. «روزیکه بر چهرههایشان در دوزخ کشیده میشوند (و میگوییم:) طعم و در آتش دوزخ را بچشید».
﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ٤٩﴾[القمر: ۴۹]. «بیگمان ما هرچیزی را به اندازۀ مقرّر آفریدهایم».
﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ٥٠﴾[القمر: ۵۰]. «و حکم ما جز مانند چشم بههم زدنی نیست».
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ٥١﴾[القمر: ۵۱]. «و بهراستی امثال شما را نابود کردیم. پس آیا پنذ پذیری هست».
﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ٥٢﴾[القمر: ۵۲]. «و هرچیزی را که انجام دادهاند در کار نامهها هست».
﴿وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ٥٣﴾[القمر: ۵۳]. «و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است».
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ٥٤﴾[القمر: ۵۴]. «بیگمان پرهیزگاران در باغها و (در جوار) جویباران خواهند بود».
﴿فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ٥٥﴾[القمر: ۵۵]. «در مقام و منزلتی راستین در نزد فرمانروایی توانا».
﴿وَلَقَدۡ جَآءَ ءَالَ فِرۡعَوۡنَ ٱلنُّذُرُ٤١﴾و به درستی که هشدارها به سراغ فرعون و قومش آمد. خداوند موسی را بهسوی آنها فرستاد و او را با نشانهها و معجزات روشن تایید کرد و عبرتها و آموختنیهایی را به آنها نشان داد که به دیگران نشان نداده بود. امّا آنها همه آیات و نشانههای الهی را تکذیب کردند آنگاه خداوند آنها را کیفر دادن پیروزمندی توانا، پس او و لشکریانش را در دریا غرق نمود.
منظور از بیان این داستانها برحذر داشتن مردم و تکذیب کنندگان محّمدصاست. بنابراین فرمود: ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ﴾آیا این بتهایی که برترین پیامبر را تکذیب کردهاند از آن تکذیب کنندگان بهتر هستند، آنهایی که خداوند هلاک شدنشان را بیان کرد؟! پس اگر اینان از آنها بهترند ممکن است از عذاب نجات یابند و به عذابی گرفتار نشوند که آن انسانهای شرور بدان گرفتار شدند. ولی در حقیقت چنین نیست و اینها اگر از آنها بدتر نباشند بهتر نیستند. ﴿أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾با اینکه خداوند در کتابهایی که بر پیامبران نازل کرده است به شما عهد و پیمانی دادهاست و آنگاه شما بر این باورید که طبق آنچه خداوند خبر داده و وعده داده است نجات یافتگان هستید؟
چنین نیست، بلکه عقلا و شرعاً امکان ندارد که در کتابهای الهی که متضمّن حکمت و عدالت هستند برای آنها برائت و نجاتی ثبت شده باشد، چون نجات یافتن چنین معاندان تکذیب کنندهای که برترین و محترمترین پیامبر خدا را دروغگو انگاشتهاند مطابق حکمت نیست.
پس تنها این احتمال باقی میماند که آنها قدرتی داشته باشند و به وسیله آن چیره و پیروز گردند. بنابراین، خداوند خبر داد که آنها میگویند: ﴿نَحۡنُ جَمِيعٞ مُّنتَصِرٞ﴾ما گروهی شکست ناپذیر هستیم و یکدیگر را یاری میدهیم.
خداوند متعال با بیان ناتوانی آنها و این که شکست خواهند خورد فرمود: ﴿سَيُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَيُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ٤٥﴾این گروه شکست خواهند خورد و پشت میکنند. و همانگونه که خداوند خیر داده بود اتفّاق افتاد و خداوند گروه بزرگشان را در روز «بدر» شکست داد و سران و بزرگشان را در روز «بدر» شکست داد و سران و بزرگشان کشته شدند و خوار گردیدند و خداوند دین و پیامبرش و گروه مؤمنان را یاری نمود و پیروز گرداند.
با وجود این، همهی آنها موعدی دارند که در آن گردآورده میشوند، آنهایی که در دنیا گرفتار عذاب شدند، و آنهایی که از لذّتهای دنیا بهرهمند شدند. بنابراین فرمود: ﴿بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ﴾بلکه قیامت وعده گاه آنان است و در آن جزا داده میشوند و دادگرانه حق از آنها گرفته میشود. ﴿وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ﴾قیامت بزرگتر و دشوارتر از همه آن چیزی است که تصوّر میشود.
﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي ضَلَٰلٖ وَسُعُرٖ٤٧﴾کسانیکه مرتکب جنایتهای زیاد و گناهان بزرگ از قبیل شرک و غیره شدهاند، چنین کسانی در دنیا گمراه هستند و از علم و عملی که آنها را از عذاب نجات میدهد دور میباشند و روز قیامت در عذاب دردناک و در آتشی که در اجسامشان شعله ور میگردد و به دلهایشان میرسد خواهند بود.
﴿يَوۡمَ يُسۡحَبُونَ فِي ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ﴾روزی که بر چهرههایشان که شریفترین عضو آنهاست و بیشتر از دیگر اعضا درد میگیرد در دوزخ کشیده میشوند، و اینگونه خوار میگردند. و به آنها گفته میشود: ﴿ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ﴾درد و رنج و خشم و شعلههای آتش دوزخ را بچشید.
﴿إِنَّا كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقۡنَٰهُ بِقَدَرٖ٤٩﴾ما هر چیزی را به اندازه مقّرر آفریدهایم. و این شامل همه مخلوقات و دنیای بالا و پایین میشود. همه اینها را خداوند به تنهایی آفریده است و آفرینندهای دیگر ندارند و هیچکس در آفرینش آن مشارکتی نداشته است.
خداوند آفریدهها را طبق نقشهای که از پیش علم و قلمش بر آن رفته است در وقت و زمان مشخّص و به اندازه و مقدار معلوم و همراه با همه صفتهایی که دارند آفریده است. و اینکار برای خداوند آسان است. بنابراین فرمود: ﴿وَمَآ أَمۡرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٞ كَلَمۡحِۢ بِٱلۡبَصَرِ٥٠﴾فرمان ما جز یک کلمه نیست، مانند چشم به همزدنی پس هرگاه خداوند چیزی به آن میگوید: باش! پس میشود، همانند بههم زدن چشم که بیهیچ ممانعت و بدون هیچ سختی انجام میگیرد.
﴿وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَآ أَشۡيَاعَكُمۡ﴾و همانا کسانی را که پیش از شما بوده و کارهای شما را کرده و همانند شما پیامبران را تکذیب کردهاند هلاک و نابود کردهایم. ﴿فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ﴾پس آیا پند پذیری هست تا بداند که سنت و شیوه الهی در مورد گذشتگان و آیندگان یکی است؟! و همان طور که حکمت او اقتضا نموده تا آن بدکاران را هلاک کند اینها هم مثل آنها هستند و بین دو گروه هیچ فرقی نیست.
﴿وَكُلُّ شَيۡءٖ فَعَلُوهُ فِي ٱلزُّبُرِ٥٢﴾و هر کار نیک و بدی که انجام دادهاند در کتابهای تقدیری نوشته شده است. ﴿وَكُلُّ صَغِيرٖ وَكَبِيرٖ مُّسۡتَطَرٌ٥٣﴾و هر کوچک و بزرگی مکتوب میباشد. و این حقیقت تقدیر و قضا است، خداوند هر چیزی را دانسته و نزد خودش در لوح محفوظ نگاشته و ثبت کرده است. پس هرآنچه خدا بخواهد میشود و هر آنچه نخواهد نمیشود و هر آنچه که به انسان میرسد امکان نداشته که به او نرسد و هر آنچه که به انسان رسیده امکان نداشته که به او اصابت نکند.
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ﴾کسانیکه با انجام اوامر الهی و ترک نواهی او از خدا پروا داشتهاند و از شرک و گناهان کبیره و صغیره پرهیز کردهاند ﴿جَنَّٰتٖ وَنَهَرٖ﴾در باغهای پر ناز و نعمت بهشت و در کنار جویبارها هستند، بهشتی که در آن نعمتهایی است که هیچ چشمی همانند آن را ندیده و هیچگوشی آن را نشنیده و به دل و تصور هیچ انسانی خطور نکرده است، نعمتهایی از قبیل درختان شکوفا با میوههای رسیده و نهرهای روان و قصرها و کاخهای بلند و منازل زیبا و خوردنیها و نوشیدنیهای لذیذ و گوارا و حورهای بهشتی و باغچههای زیبا و رضامندی خداوند و دستیابی به قرب و نزدیکی او. بنابراین فرمود: ﴿فِي مَقۡعَدِ صِدۡقٍ عِندَ مَلِيكٖ مُّقۡتَدِرِۢ٥٥﴾آنان در مقام و منزلتی راستین نزد فرمانروایی توانا قرار میگیرند. و دیگر از آنچه پروردگارشان از جود خودش به آنها عطا میکند مپرس. خداوند ما را از زمره آنان بگرداند و از خیری که نزد اوست به سبب شّر و بدیهایمان محروم نسازد.
پایان تفسیر سورهی قمر