تفسیر سورهی تحریم
مدنی و ۱۲ آیه است.
آیهی ۵-۱:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ١﴾[التحریم: ۱]. «ای پیغمبر! چرا چیزی را که خداوند برایت حلال کرده است به خاطر به دست آوردن خشنودی همسرانت بر خود حرام میکنی؟ و خداوند آمرزگار مهربان است».
﴿قَدۡ فَرَضَ ٱللَّهُ لَكُمۡ تَحِلَّةَ أَيۡمَٰنِكُمۡۚ وَٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡۖ وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ٢﴾[التحریم: ۲]. «بهراستی خداوند گشودن سوگندهایتان را برای شما مشروع ساخته و خداوند کارساز شما است و اوست دانای فرزانه».
﴿وَإِذۡ أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ حَدِيثٗا فَلَمَّا نَبَّأَتۡ بِهِۦ وَأَظۡهَرَهُ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ عَرَّفَ بَعۡضَهُۥ وَأَعۡرَضَ عَنۢ بَعۡضٖۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِۦ قَالَتۡ مَنۡ أَنۢبَأَكَ هَٰذَاۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡخَبِيرُ٣﴾[التحریم: ۳]. «و آنگاه که پیامبرصبا یکی از همسرانش سخنی نهانی گفت، و به محض این که وی آن (سخن) را برای (زن دیگر) بازگو کرد و خداوند (پیامبر) را بر آن مطلع گردانید (پیامبر) بخشی آز آنرا اظهار کرد و از بخشی (دیگر) اعراض نمود. و چون (موضوع) را به آن (زن) خبر داد، وی گفت: چه کسی این را به تو خبر دادهاست؟، گفت: (خداوندِ) دانای آگاه مرا خبرم دادهاست».
﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَاۖ وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ٤﴾[التحریم: ۴]. «(شما ای دو همسر پیامبر) اگر به درگاه خداوند توبه کنید (برایتان بهتر است)، بیگمان دلهایتان منحرف گشته است و اگر بر ضد او همدست شوید (بدانید) که خداوند کارساز اوست و (نیز) جبرئیل و درستکاران مؤمن و فرشتگان پشتیبان او هستند».
﴿عَسَىٰ رَبُّهُۥٓ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبۡدِلَهُۥٓ أَزۡوَٰجًا خَيۡرٗا مِّنكُنَّ مُسۡلِمَٰتٖ مُّؤۡمِنَٰتٖ قَٰنِتَٰتٖ تَٰٓئِبَٰتٍ عَٰبِدَٰتٖ سَٰٓئِحَٰتٖ ثَيِّبَٰتٖ وَأَبۡكَارٗا٥﴾[التحریم: ۵]. «اگر شما را طلاق دهد چه بسا پروردگارش همسرانی بهتر از شما برایش جایگزین کند، (زنانی که) مسلمان، مؤمن، فرمانبردار، توبهکار، پرستشگر (خداوند)، روزهدار، اعم از بیوه و دوشیزه».
در اینجا خداوند پیامبرش محمدصرا مورد سرزنش قرار میدهد که ازدواج با کنیزش «ماریه» و یا خوردن عسل را به خاطر به دست آوردن خشنودی برخی از همسرانش بر خود حرام کرد که داستان معروفی دارد. سپس خداوند این آیات را نازل فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ﴾ای کسیکه خداوند با دادن نبوت و رسالت و وحی بر تو منت گذارده است! ﴿لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَ﴾چرا چیزهای پاکیزهای را که خداوند به تو و امّت تو ارزانی نموده است بر خود حرام میداری.
﴿تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾تو با این حرام کردن میخواهی خشنودی همسرانت را به دست بیاوری، و خداوند آمرزگار مهربان است. در اینجا به صراحت بیان شده که خداوند پیامبرش را بخشیده و ملامت خود را از او رفع نموده و بر او رحم کرده است و تحریمی که او بر خود واداشت سببی برای مقرّر شدن حکمی کلی برای همه امّت گردید. پس خداوند متعال ـ در راستای اثبات این حکم ـ فرمود: ﴿قَدۡ فَرَضَ ٱللَّهُ لَكُمۡ تَحِلَّةَ أَيۡمَٰنِكُمۡ﴾خداوند راه گشودن سوگندهایتان را برای شما مقّرر میدارد، و این عام است و همه سوگندهای مؤمنان را شامل میشود.
یعنی آنچه را که به وسیله آن سوگندهایتان را باز کنید قبل از آنکه آن را بشکنید، و کفّارهای که بعد از شکستن باید بدهید، برایتان مقرّر کرده است.
همانطور که میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَيِّبَٰتِ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ٨٧﴾[المائدة: ۸۷]. تا این که میفرماید: ﴿فَكَفَّٰرَتُهُۥٓ إِطۡعَامُ عَشَرَةِ مَسَٰكِينَ مِنۡ أَوۡسَطِ مَا تُطۡعِمُونَ أَهۡلِيكُمۡ أَوۡ كِسۡوَتُهُمۡ أَوۡ تَحۡرِيرُ رَقَبَةٖۖ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖۚ ذَٰلِكَ كَفَّٰرَةُ أَيۡمَٰنِكُمۡ إِذَا حَلَفۡتُمۡ﴾[المائدة: ۸۹]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! پاکیزههایی را که خداوند برایتان حلال کرده است حرام نکنید و تجاوز ننمایید بیگمان خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد...». پس کفّاره آن، خوراک دادن به ده مسکین است از غذاهای میانهای که به خانوادههایتان میدهید و یا پوشانیدن آنان و یا آزاد کردن یک برده است. پس هرکس این چیزها را نیافت سه روز روزه بگیرد.این کفّاره سوگندهایتان است وقتی که سوگند خوردید.
پس هرکس چیزی را از قبیل غذا یا نوشیدنی یا کنیزی که برای او حلال است بر خود حرام کرد یا به خدا سوگند خورد که فلان کار را میکنم یا نمیکنم، سپس سوگند خود را شکست یا خواست آن را بشکند کفارهی مذکور بر او لازم است و باید آنرا ادا نماید. ﴿وَٱللَّهُ مَوۡلَىٰكُمۡ﴾و خداوند کارسازتان است و شما را به بهترین صورت در امر دین و دنیایتان و در آنچه که به وسیله آن شرّ از شما دور میگردد رهنمود میسازد.
بنابراین، خداوند گشودن سوگندهایتان را برای شما مقرّر داشته تا ذمه و عهدهی شما تبرئه گردد. ﴿وَهُوَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ﴾و خداوند دانای فرزانه است. و او کسی است که دانایی و آگاهیاش ظاهر و باطن شما را احاطه نموده و او در همه آنچه که آفریده و به آن حکم نموده با حکمت است. بنابراین برای شما احکامی را مقرّر نموده که میدانسته است به مصلحت شما و مناسب احوال و اوضاع شماست.
﴿وَإِذۡ أَسَرَّ ٱلنَّبِيُّ إِلَىٰ بَعۡضِ أَزۡوَٰجِهِۦ حَدِيثٗا﴾بسیاری از مفسران گفتهاند زنی که پیامبر با او رازی را در میان نهاد ام المومنین حفصهلبود که پیامبر با او رازی را در میان نهاد و به او فرمان داد که کسی را از این راز خبر نکند امّا حفصه آنرا برای عائشهلبازگو نمود، و خداوند پیامبر را از این خبر مطلع گرداند و پیامبر بخشی از آنچه که همسرش گفته بود را برای او بازگو کرد و از روی لطف و مهربانی از برخی اعراض نمود.
﴿قَالَتۡ مَنۡ أَنۢبَأَكَ هَٰذَا﴾همسر پیامبر گفت: چه کسی تو را از خبری که از پیش ما بیرون نرفته آگاه کرده است؟ ﴿قَالَ نَبَّأَنِيَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡخَبِيرُ﴾فرمود: خداوند دانای آگاه که هیچ چیز پنهانی بر او پوشیده نیست و راز و پنهان را میداند مرا آگاه کرد.
﴿إِن تَتُوبَآ إِلَى ٱللَّهِ فَقَدۡ صَغَتۡ قُلُوبُكُمَا﴾این خطاب به دو همسر گرامی پیامبر حفصه و عایشهلمیباشد که سبب شدند تا پیامبر آنچه را که دوست میداشت بر خودش حرام نماید سپس خداوند توبه را به آنها عرضه نمود و آنها را بر کارشان سرزنش کرد و به آنها خبر داد که دلهایتان از پرهیزگاری و ادبی که شایسته است با پیامبر رعایت کنید و او را احترام بدارید منحرف گشته است.
﴿وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَيۡهِ﴾و اگر با همدیگر همکاری کنید در امری که بر او دشوار میآید و او را ناراحت میکند، و این کار شما ادامه داشته باشد پس بدانید که ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِيلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ بَعۡدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ﴾خداوند خودش کارساز و یاور پیامبر است و نیز جبرئیل و مومنانِ خوب و همه یاوران و پشتبیان یاور و پشتیبان او هستند. یعنی همه یاوران و پشتیبان پیامبر هستند و هرکس که یاورانش اینها باشند قطعا پیروز خواهد بود. و این بزرگترین برتری و شرافت است برای سرور پیامبران محمّدصکه ذات بزرگوار خداوند و بندگان و آفریدههای برگزیدهاش یاوران این پیامبر بزرگوار میباشند.
و در این آیه نیز دو همسر گرامی پیامبر برحذر داشته شدهاند، نیز آنها را با چیزی ترسانده که بر زنان بسیار دشوار میآید و آن طلاق است که گرانترین چیز برای آنهاست. پس فرمود: ﴿عَسَىٰ رَبُّهُۥٓ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبۡدِلَهُۥٓ أَزۡوَٰجًا خَيۡرٗا مِّنكُنَّ﴾پس خود را برتر ندانید چون اگر او شما را طلاق بدهد کار بر او دشوار نخواهد شد و برای نگاه داشتن شما مجبور نخواهد بود چون خداوند به او همسرانی خواهد داد که از نظر زیبایی و دیانت از شما بهتر خواهند بود، امّا این از باب تعلیق است و هنوز تحقق نیافته و لازم نیست که محقق شده باشد چون همسرانش را طلاق نداد و اگر طلاق میداد چنین زنان فاضلهای که خدا ذکر نموده پدید میآمدند.
﴿مُسۡلِمَٰتٖ مُّؤۡمِنَٰتٖ﴾زنان مسلمانی مومنی که هم مقّررات ظاهری را به جای میآورند و هم ایمان دارند. یعنی شرائع باطنی از قبیل عقاید و اعمال قلب را نیز به جای میآورند. ﴿قَٰنِتَٰتٖ﴾و همواره و همیشه فرمانبردارند. ﴿تَٰٓئِبَٰتٍ﴾و از آنچه که خدا نمیپسندد توبه میکنند و اعراض مینمایند. پس آنچه را که خدا دوست میدارد انجام میدهند و از آنچه که دوست نمیدارد روی گردان میشوند. ﴿ثَيِّبَٰتٖ وَأَبۡكَارٗا﴾برخی بیوه و برخی دوشیزه خواهند بود، تا پیامبرصبه دلخواه خود زنان متنوّعی داشته باشد.
وقتی همسران پیامبرصاین هشدار و تأدیب را شنیدند بلافاصله برای کسب رضایت پیامبرصشتافتند. پس این صفت بر آنها منطبق بود و آنها برترین زنان جهان گشتند.
آیهی ۶:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ عَلَيۡهَا مَلَٰٓئِكَةٌ غِلَاظٞ شِدَادٞ لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ٦﴾[التحریم: ۶]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! خودتان و خانوادهتان را از آتشی حفظ کنید که آتش افروزش مردم و سنگها خواهند بود. فرشتگانی بر آن گماره شدهاند که خشن و سختگیر و زورمند و توانا هستند، از خدا در آنچه به آنان فرمان دادهاست نافرمانی نمیکنند و آنچه را که فرمان مییابند انجام میدهند».
ای کسانیکه خداوند نعمت ایمان را به شما ارزانی نموده است! لوازم و شرایط ایمان را انجام دهید، پس ﴿قُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ وَأَهۡلِيكُمۡ نَارٗا﴾خودتان و خانوادهتان را از آتشی نجات دهید که بسیار خطرناک و ناگوار است. و مصون ماندن از آتش زمانی تحقق مییابد که انسان به آنچه خداوند او را بدان امر نموده است پایبند باشد و از آنچه نهی کرده پرهیز نماید و از آنچه خداوند را ناخشنود و خشمگین مینماید و باعث عذاب میشود توبه کند و برگردد.
و حفظ خانواده و فرزندان از آتش جهّنم به این صورت محقق میشود که انسان زن و فرزندش را ادب نماید و به آنها بیامرزد و آنان را اجبار کند تا فرمان خدا را اجرا نمایند. پس بنده سالم نخواهد ماند مگر آن که دستورات خدا را در مورد خودش و در حقّ کسانیکه تحت سرپرستی او هستند اجرا کند. و خداوند دوزخ را با چنان صفتهایی توصیف نموده تا بندگانش را از بیتوجهی به آن باز دارد. پس فرمود: ﴿وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَةُ﴾افزوزینهی دوزخ سنگها و انسانها هستند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّكُمۡ وَمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ٩٨﴾[الأنبیاء: ۹۸]. «شما و آنچه که به جای خدا پرستش میکنید بهره جهنّم هستید و شما به آن در خواهید آمد».
﴿عَلَيۡهَا مَلَٰٓئِكَةٌ غِلَاظٞ شِدَادٞ﴾بر دوزخ فرشتگانی تندخو و سخت گیر گمارده شدهاند که صدایشان وحشتناک و سیمای آنها هولناک است. آنها دوزخیان را با زور و تواناییشان خوار میگردانند و فرمان خدا را که حکم قطعی به عذابشان داده و سختی عذاب را بر آنها واجب گردانده است در حقّ آنها اجرا مینمایند.
﴿لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ﴾از خدا در آنچه به آنان فرمان داده است نافرمانی نمیکنند. در اینجا نیز فرشتگان ستوده شدهاند و فرمانبرداری آنها از خداوند و اطاعتشان در هر دستوری که به آنها میدهد مورد ستایش قرار گرفته است.
آیهی ۷:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَعۡتَذِرُواْ ٱلۡيَوۡمَۖ إِنَّمَا تُجۡزَوۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ٧﴾[التحریم: ۷]. «ای آنانکه کفر ورزیدهاید! امروز پوزش مطلبید. تنها در برابر کارهایی که کردهاید جزا داده میشوید».
دوزخیان در روز قیامت با این سخنان سرزنش و توبیخ میشوند و به آنها گفته میشود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَا تَعۡتَذِرُواْ ٱلۡيَوۡمَ﴾ای کافران! امروز عذرخواهی مکنید یعنی وقت پوزش طلبیدن و عذرخواستن تمام شده و سودی ندارد و اکنون چیزی جز دیدن سزای اعمال نمانده است و شما جز کفر ورزیدن به خدا و تکذیب آیات او و مخالفت با پیامبران و دوستان الهی کاری دیگر نکردهاید و عملی دیگر پیش نفرستادهاید.
آیهی ۸:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَئَِّاتِكُمۡ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَبِأَيۡمَٰنِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَتۡمِمۡ لَنَا نُورَنَا وَٱغۡفِرۡ لَنَآۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ٨﴾[التحریم: ۸]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به درگاه خدا برگردید و توبۀ خالصانهای بکنید شاید پروردگارتان گناهانتان را از شما بزداید و شما را به باغهایی درآورد که از زیر (درختان و کاخهای آن) رودها روان است. روزی که خدا پیامبرش و آنانرا که با او ایمان آوردهاند خوار و رسوا نمیسازد نورشان پیش روی آنان و به سمت راستشان در حرکت است. میگویند: پروردگارا! نورمان را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز بیگمان تو بر هر کاری توانایی».
خداوند در این آیه به توبه خالصانه فرمان داده و وعده دادهاست که در مقابل توبه خالصانه گناهان را توبه کننده بزداید و او را وارد بهشت کند و او رستگار و موفق خواهد شد آنگاه که مؤمنان در روز قیامت در پرتو نور ایمانشان و با روشنایی آن حرکت میکنند و از این راحتی و آسایش بهرهمند میشوند. و زمانی که نورهای منافقان خاموش میشود، مؤمنان از خداوند میخواهند که نورشان را کامل بگرداند و خدا دعایشان را میپذیرد و آنها را به وسیله نور یقینی که با خود دارند به باغهای بهشت میرساند و در جوار پروردگار بزرگوار جای میگیرند و همه اینها نتایج و آثار توبه خالصانه است.
منظور از توبه خالصانه برگشتن و دست کشیدن از همه گناهان است، توبهای که هدف بنده فقط رضای خدا باشد و هدفی جز رضایت او و نزدیک شدن به وی را داشته باشد و همیشه و در هر حالت بر این توبه پایدار بماند.
آیهی ۹:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡۚ وَمَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُۖ وَبِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ٩﴾[التحریم: ۹]. «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سختگیر، و جایگاه آنان دوزخ است و بد جایگاهی است».
خداوند متعال به پیامبر فرمان میدهد تا با کافران و منافقان جهاد کند و بر آنان سخت بگیرد و این شامل جهاد با کافران به وسیلهی اقامه حجّت بر آنها و دعوت دادنشان با موعظه حسنه و باطل کردن گمراهیهایی است که بر آن قرار دارند.
نیز شامل جهاد کردن با آنها به وسیله سلاح و پیکار با کسی است که دعوت خدا را نمیپذیرد و تسلیم حکم او نمیگردد. چنین کسیکه دعوت خدا را نمیپذیرد و تسلیم نمیشود باید با او جهاد کرد و به درشتی با او رفتار نمود.
جهاد نوع اول با همان شیوهای که بهتر است باید انجام شود. و خداوند کافران و منافقان را با مسلط کردن پیامبر و حزب الله بر آنها عذاب میدهد. نیز در آخرت با دوزخ عذابشان میدهد و دوزخ بدجایگاهی است که سرانجام هر بدبخت و زیانمندی خواهد بود.
آیهی ۱۲-۱۰:
﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ١٠﴾[التحریم: ۱۰]. «خداوند دربارۀ کافران مثلی میزند، زن نوح لوط را (آن دو) در نکاح دو بنده از بندگان درستکار ما بودند آنگاه به آنان خیانت ورزیدند پس آن (دو بنده) نتوانستند از (عذاب) خدا چیزی را از آن (دو زن) دفع کند و گفته شد: با در آیندگان به آتش (دزوخ) درآئید».
﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ١١﴾[التحریم: ۱۱]. «و خداوند دربارۀ مؤمنان (نیز) زن فرعون را مثل زده است، هنگامیکه گفت: پروردگارا! برای من در بهشت نزد خودت خانهای بنا کن و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش و مرا از (دست) گروه ستمکاران نجات بده».
﴿وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتۡ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِۦ وَكَانَتۡ مِنَ ٱلۡقَٰنِتِينَ١٢﴾[التحریم: ۱۲]. «و مریم دختر عمران را که پاکدامنی ورزید، پس، از روح خود در آن دمیدیم و او سخنان پروردگارش و کتابهایش را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود».
خداوند این دو مثل را برای مومنان و کافران زده است تا برایشان بیان دارد که ارتباط کفر با مومن و نزدیک بودنش با او، سودی به وی نمیرساند. همچنین ارتباط مؤمن با کافر به او زیانی نمیرساند در صورتی که مؤمن، وظیفۀ خود را انجام دهد. گویا در اینجا همسران پیامبر از گناه برحذر داشته شدهاند و به آنها اشاره شده که ارتباط آنها با پیامبرصبه آنها سودی نمیرساند اگرکار بد انجام دهند. پس فرمود: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱمۡرَأَتَ نُوحٖ وَٱمۡرَأَتَ لُوطٖۖ كَانَتَا تَحۡتَ عَبۡدَيۡنِ مِنۡ عِبَادِنَا صَٰلِحَيۡنِ﴾خداوند درباره کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده است که آن دو در نکاح دو بنده درستکار ما که نوح و لوط ﻹبودند قرار داشتند.
﴿فَخَانَتَاهُمَا﴾امّا آن دو زن در دین به نوح و لوط خیانت کردند، دو بنده درستکار ما که بر دین همسران خود نبودند. منظور از خیانت در اینجا همین است نه این که در امر زناشویی و عفّت به آنها خیانتی کرده باشند، چون زن هیچ پیامبری مرتکب فاحشه و زنا نشده است، و خداوند هرگز زن هیچ پیامبری را زناکار نگردانده است.
﴿فَلَمۡ يُغۡنِيَا عَنۡهُمَا مِنَ ٱللَّهِ شَيۡٔٗا وَقِيلَ ٱدۡخُلَا ٱلنَّارَ مَعَ ٱلدَّٰخِلِينَ﴾پس نوح و لوط نتوانستند چیزی از عذاب خدا را از آن دو زن دور کنند و به آن دو زن گفته شد که به دوزخ درآئید. پس به همراه همه کسانی که بدان در میآیند وارد آن میشوند. ﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱمۡرَأَتَ فِرۡعَوۡنَ﴾و خداوند دربارهی مؤمنان نیز آسیه بنت مزاحملرا مثل زده است. ﴿إِذۡ قَالَتۡ رَبِّ ٱبۡنِ لِي عِندَكَ بَيۡتٗا فِي ٱلۡجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرۡعَوۡنَ وَعَمَلِهِۦ وَنَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾هنگامیکه گفت: پروردگارا! برای من خانهای نزد خودت بساز و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش و مرا از دست گروه ستمکاران نجات بده.
خداوند مریم را به داشتن ایمان و تضرع نمودن به پیشگاه خدا و طلب نمودن بالاترین خواسته که ورود به بهشت و قرار گرفتن در مجاورت پروردگار بزرگوار است توصیف نموده است. هم چنین بیان داشته که او از خداوند خواست تا وی را از فتنه فرعون و کارهای زشت او و از فتنه هر ستمگری نجات بدهد. پس خداوند دعای او را پذیرفت و او از ایمانی کامل و ثباتی تام برخوردار شد.
و از فتنهها نجات یافت. بنابراین پیامبرصفرمود: «از میان مردان، افراد بسیاری به کمال رسیدهاند و از میان زنان کسی به کمال نرسید جز مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خولید، و برتری عایشه بر سایر زنان همچون برتری آبگوشت بر سائر غذاهاست».
﴿وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا﴾و مریم دختر عمران که به خاطر کمال دینداری و پاکدامنیاش دامن به گناه نیالود و پاکدامنی ورزید. ﴿فَنَفَخۡنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا﴾پس از روح خود در آن دمیدیم که جبرئیل÷در گریبانش دمید، و دمیدنش به وجود مریم منتهی شد و عیسی÷پیامبر بزرگوار از او متوّلد گردید.
﴿وَصَدَّقَتۡ بِكَلِمَٰتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ﴾و مریم سخنان پروردگارش و کتابهای او را تصدیق کرد. در اینجا مریم به دانش و معرفت توصیف شده است چون تصدیق سخنان خداوند، سخنان دینی و تقدیری او را شامل میشود. و تصدیق کتابهایش مقتضی شناخت چیزی است که به وسیله آن تصدیق تحقق مییابد، این کار جز با علم و عمل محقق نمیشود، بنابراین فرمود: ﴿وَكَانَتۡ مِنَ ٱلۡقَٰنِتِينَ﴾و مریم از فرمانبرداران بود. یعنی همواره و همیشه با فروتنی و خضوع به طاعت الهی پایبند بود و این توصیف او به کمال عمل است چون او صدّیقه بود و صدّیقیت یعنی کمال علم و عمل.
پایان تفسیر سورهی تحریم