تفسیر سورهی فاطر
مکی و ۴۵ آیه میباشد.
آیهی ۲-۱:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا أُوْلِيٓ أَجۡنِحَةٖ مَّثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۚ يَزِيدُ فِي ٱلۡخَلۡقِ مَا يَشَآءُۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ١﴾[فاطر: ۱]. «ستایش خداوندی را سزاست که آفرینندۀ آسمانها و زمین است (خدایی که) فرشتگان را پیام آوران (و) دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانه گرداند. هرچه بخواهد در آفرینش میافزاید، بیگمان خداوند بر هر چیزی تواناست».
﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٢﴾[فاطر: ۲]. «(درِ) رحمتی را که خداوند برای مردم بگشاید برای آن (رحمت) هیچ بازدارندهای نیست، و خداوند هرچیزی را که باز دارد جز او گشاینده و رهاکنندهای ندارد و او توانا و باحکمت است».
خداوند وجود مقدس و بزرگوارش را به خاطر آفریدن آسمانها و زمین و مخلوقاتی که در آنها هستند میستاید، چرا که اینکار دلیلی است بر کمال قدرت خداوند و گستردگی فرمانروایی و فراگیر بودن رحمت و حکمت شگفتانگیز و علم و آگاهی محیط او.
پس از آنکه خداوند از آفرینش سخن به میان آورد چیزی را بیان نمود که امر و فرمان او را در بردارد و آن این که خداوند، ﴿جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا﴾فرشتگان را مامور نموده است تا فرمانهای تقدیری او را به اجرا درآورند، و آنها را برای رساندن فرمانهای دینی خویش واسطههایی میان خود و بندگانش قرار دادهاست. خداوند همهی فرشتگان را پیام آور قرار داده و هیچیک از آنها را استثنا نکرده دلیلی است بر این که فرشتگان کاملا از پروردگارشان اطاعت مینمایند و تسلیم فرمان او هستند. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿لَّا يَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَيَفۡعَلُونَ مَا يُؤۡمَرُونَ﴾[التحریم: ۶]. «از فرمان خدا سرپیچی نمیکنند و هرآنچه را که به انجام دادن آن امر شوند انجام میدهند». و از آن جا که فرشتگان به فرمان الهی به تدبیر اموری میپردازند که خداوند به آنها محوّل نموده است بیان کرد و فرمود: ﴿أُوْلِيٓ أَجۡنِحَةٖ﴾دارای بالهایی هستند که با آن پرواز میکنند و در انجام آن چه بدان دستور داده شدهاند شتاب میورزند و با سرعت آن را انجام میدهند ﴿مَّثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَ﴾برخی از فرشتگان دو بال دارند و بعضی سه بال و بعضی چهاربال، برحسب آنچه حکمت الهی اقتضا نماید. ﴿يَزِيدُ فِي ٱلۡخَلۡقِ مَا يَشَآءُ﴾خداوند بر آفرینش و قدرت و زیبایی و بخشش بیشتر به آفریدههایش تواناست و بر زیبایی صدا و تعداد اعضای برخی از مخلوقات خود آنگونه که بخواهد میافزاید. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ﴾بیگمان خداوند بر هر چیزی تواناست و هرچه را بخواهد با قدرت خود انجام میدهد، و هیچ چیزی نمیتواند از او سرپیچی کند. و از جمله قدرت خداوند این است که به برخی از مخلوقات خود توانایی بیشتری دادهاست. سپس این را بیان کرد که تنها خداوند به تدبیر امور میپردازد، میدهد و محروم میکند. پس فرمود: ﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِ﴾چنانچه خداوند رحمتی را برای مردم بگشاید کسی نمیتواند از آن جلوگیری کند، و اگر خداوند چیزی از رحمت خود را باز دارد کسی جز او نمیتواند آنرا رها و روان سازد. پس این ایجاب میکند که انسان به خداوند وابسته شود، زیرا انسان از همه جهت نیازمند اوست و نباید جز او کسی را بخواند و از هیچ کسی جز او ترس و امیدی داشته باشد. ﴿وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ﴾و او تواناست و بر همه چیز غالب و چیره میباشد، و با حکمت است و هرچیزی را در جای مناسب آن قرار میدهد.
آیهی ۴-۳:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡۚ هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ٣﴾[فاطر: ۳]. «ای مردم! نعمت خداوند را بر خود یاد کنید، آیا آفریدگاری جز خداوند وجود دارد که به شما از آسمان و زمین روزی بدهد؟ جز او معبود بر حقی وجود ندارد، پس با این حال چگونه منحرف میشوید»!.
﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَۚ وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ٤﴾[فاطر: ۴]. «و اگر تو را تکذیب کنند (بدانکه) پیغمبران پیش از تو نیز تکذیب شدهاند و کارها بهسوی خدا بازگردانده میشوند».
خداوند همهی امور را امر میکند که نعمتهای او را یاد کنند. و این یاد کردن شامل یاد کردن با قلب میشود که با قلب به نعمتهای خدا اعتراف کند و با زبان او را ستایش نماید و با اعضا و جوارح از او اطاعت کند. یاد کردن نعمتهای خداوند سبب میگردد تا سپاس او به جای آورده شود. سپس خداوند آنها را به اصل و اساس نعمتها که آفرینش و روزی رساندن است گوشزد نمود و فرمود: ﴿هَلۡ مِنۡ خَٰلِقٍ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾آیا جز الله آفرینندهای وجود دار که شما را از آسمان و زمین روزی برساند؟! و از آنجا که هیچکسی جز خداوند نمیآفریند و روزی نمیدهد نتیجه میگیریم که تنها او معبود است و فقط او را باید بندگی کرد. بنابراین فرمود: ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ﴾هیچ معبود به حقی جز او نیست، پس چگونه از پرستش خداوند آفریننده و روزیدهنده روی میگردانید و به عبادت کسی روی میآورید که آفریده شده است و روزی داده میشود؟!.
﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ﴾ای پیامبر ! اگر تو را تکذیب کنند پیامبران پیش از تو در این مورد الگوی شما هستند. ﴿فَقَدۡ كُذِّبَتۡ رُسُلٞ مِّن قَبۡلِكَ﴾زیرا آنان هم پیش از تو تکذیب شدهاند. پس خداوند تکذیب کنندگان را هلاک کرد و پیامبران و پیروانشان را نجات داد. ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ﴾و در آخرت هرکاری بهسوی خدا بازگردانده میشود، و او تکذیب کنندگان را مجازات خواهد کرد، و پیامبران و پیروانشان را یاری مینماید.
آیهی ۷-۵:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞۖ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ٥﴾[فاطر: ۵]. «ای مردم! بهراستی وعدهی الهی حق است، پس زندگی دنیا شما را گول نزند و شیطان شما را نفریبد».
﴿إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمۡ عَدُوّٞ فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّاۚ إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ٦﴾[فاطر: ۶]. «بیگمان شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بگیرید. جز این نیست که او پیروان خود را فرا میخواند تا از دوزخیان باشند».
﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٌ٧﴾[فاطر: ۷]. «کسانیکه کفر ورزیدهاند عذاب سختی دارند و کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند آنان آمرزش و پاداشی بزرگ دارند».
خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ﴾ای مردم! وعده الهی در خصوص زنده شدن پس از مرگ و سزا و جزا دادن به خاطر اعمالتان حق است. یعنی در آن شک و تردیدی نیست، و دلایل نقلی و عقلی بر این امر دلالت مینماید.پس وقتی که وعده او حق است خود را برای آن آماده کنید، و اوقات گرانبهایتان را هدر ندهید، و بیدرنگ اعمال شایسته انجام دهید و هیچ چیزی شما را از انجام کارهای شایسته باز ندارد. ﴿فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا﴾و زندگی دنیا و لذتها و شهوتهایش شما را گول نزند و فریب آن را نخورید و شما را از آنچه که برای آن آفریده شدهاید غافل ننماید. ﴿وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ﴾و شیطانِ فریبکار شما را گول نزند، شیطانی که در حقیقت دشمن شماست.
﴿فَٱتَّخِذُوهُ عَدُوًّا﴾پس او را دشمن خودتان بدانید و همیشه با او مبارزه نمایید و رویارویی با او را فراموش نکنید زیرا او شما را میبیند ولی شما او را نمیبینید، و او همواره در کمین شماست. ﴿إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ﴾شیطان پیروانش را فرا میخواند تا از ساکنان آتش سوزان باشند. این هدف و مقصود او در مورد کسانی است که از وی پیروی میکنند. او میخواهد آنها با گرفتار شدن به عذاب سخت در نهایتِ خواری و اهانت قرار بگیرند.
سپس بیان کرد که مردم برحسب پیروی کردن از شیطان و پیروی نکردن از او به دو گروه تقسیم میشوند و پاداش هریک را بیان نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾کسانی که آنچه را پیامبران آوردهاند و کتابها بر آن دلالت مینمایند تکذیب میکنند، ﴿لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞ﴾در آتش جهنّم عذاب سختی دارند و آنان همیشه در آن خواهند ماند. ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٌ﴾و کسانی که با دلهای خود به آنچه خداوند گفته است ایمان آوردهاند و به مقتضای این ایمان با اعضا و جوارح خود کارهای شایسته کردهاند، گناهانشان آمرزیده خواهد شد، و به سبب این آمرزش هر نوع شر و بدی از آنها دور میگردد و پاداشی بزرگ دارند.
آیهی ۸:
﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗاۖ فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۖ فَلَا تَذۡهَبۡ نَفۡسُكَ عَلَيۡهِمۡ حَسَرَٰتٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ٨﴾[فاطر: ۸]. «آیا کسیکه کردار زشتش برای او آراسته شده است لذا آنرا نیک میبیند (مانند کسی است که چنین نمیباشد؟) بیشک خداوند هرکس را که بخواهد گمراه میکند و هرکس را که بخواهد رهنمون میسازد پس نباید وجود خود را به سبب حسرت خودرن بر آنان از بین ببری، بیگمان خداوند به آنچه میکنند داناست».
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَفَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِ﴾آیا کسی که کردار زشتش در نظر او آراسته شده، و شیطان اعمال بدش را برای او زینت داده و در نگاهش آنرا زیبا و نیک کرده است، ﴿فَرَءَاهُ حَسَنٗا﴾پس او آن را نیک میبیند، همانند کسی است که خداوند او را به راه راست و دین استوار هدایت نموده است؟ پس آیا این دو برابر هستند؟ اوّلی کار بد کرده و حق را باطل پنداشته و باطل را حق دانسته است، ولی دوّمی کار نیک کرده و حق را حق دیده و باطل را باطل دانسته است.
اما هدایت و گمراه ساختن به دست خداوند است، ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَآءُ وَيَهۡدِي مَن يَشَآءُۖ فَلَا تَذۡهَبۡ نَفۡسُكَ عَلَيۡهِمۡ حَسَرَٰتٍ﴾پس خداوند هرکس را بخواهد گمراه میسازد، و هرکس را بخواهد رهنمون میگرداند. پس نباید با حسرت خوردن بر گمراهانی که کردار زشتشان برایشان آراسته شده و شیطان آنها را از حق بازداشته است خودت را از بین ببری. یعنی خود را با غم و غصهی گمراهان و حسرت خوردن بر آنها هلاک مکن، چون تو وظیفهای جز تبلیغ نداری، و هدایت آنها بر تو نیست، و خداوند آنها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَصۡنَعُونَ﴾بیگمان خداوند به آنچه میکنند داناست و آنها را طبق کارهایشان مجازات خواهد کرد.
آیهی ۹:
﴿وَٱللَّهُ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابٗا فَسُقۡنَٰهُ إِلَىٰ بَلَدٖ مَّيِّتٖ فَأَحۡيَيۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۚ كَذَٰلِكَ ٱلنُّشُورُ٩﴾[فاطر: ۹]. «و خدا ذاتی است که بادها را روان میدارد و (بادها) ابرها را برمیانگیزند و ما آنها را بهسوی سرزمینی پژمرده روان میسازیم و با آن زمین را پس از پژمرده شدنش زنده میکنیم، رستاخیز نیز چنین است».
خداوند متعال از کمال اقتدار و توانایی و از گستردگی بخشش و سخاوت خویش خبر میدهد و اینکه او خدایی است که ﴿أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ فَتُثِيرُ سَحَابٗا فَسُقۡنَٰهُ إِلَىٰ بَلَدٖ مَّيِّتٖ﴾بادها را روان میدارد و بادها ابرها را بر میانگیزانند و ما ابرها را بهسوی سرزمینی پژمرده روان میسازیم پس خداوند ابرها را بر آن سرزمین پژمرده میباراند و به وسیله آن زمین را زنده میگرداند، و در نتیجه شهرها و بندگان زنده و خرم میگردند، و حیوانات روزی میخورند و در این خوبیها و نعمتها میچرند. ﴿كَذَٰلِكَ﴾همچنین کسی که زمین را پس از پژمرده شدنش زنده و خرم مینماید، مردگان را نیز بعد از آن که خشکیده و متلاشی شدند از قبرهایشان بر میانگیزد و زنده مینماید، و خداوند بارانی را به سوی آنها میفرستد همانطور که باران را بهسوی سرزمین خشک و پژمرده میفرستد. پس به دنبال آن، اجساد زنده میشوند و از قبرها برمی خیزند و رستاخیز پدید میآید و مردم در پیشگاه خداوند حضور مییابند تا میان آنها داوری نماید و با فرمان عادلانهی خود وضعیت آنان را فیصله دهد.
آیهی ۱۰:
﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡعِزَّةَ فَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ جَمِيعًاۚ إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ يَرۡفَعُهُۥۚ وَٱلَّذِينَ يَمۡكُرُونَ ٱلسَّئَِّاتِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞۖ وَمَكۡرُ أُوْلَٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ١٠﴾[فاطر: ۱۰]. «هرکس عزت میخواهد (بداند) که عزّت همگی از آن خداوند است، گفتار پاکیزه بهسوی او بالا میرود و کار پسندیده را بالا میبرد و کسانیکه بداندیشی میکنند عذاب سختی دارند و بداندیشی برباد و تباه است».
ای کسی که در پی عزت و قدرت هستی! آن را از کسی بخواه که عزّت در دست اوست، زیرا عزّت همگی در دست خداست و جز با اطاعت و پیروی از او به دست نمیآید. و خداوند آن را بیان نموده و میفرماید: ﴿إِلَيۡهِ يَصۡعَدُ ٱلۡكَلِمُ ٱلطَّيِّبُ﴾سخن پاک از قبیل تلاوت و خواندن قرآن و تسبیح و تهلیل و هر سخن پاک و خوبی به سوی خدا بالا میرود و بر او عرضه میشود، و خداوند صاحب آن سخن را در ملأ اعلی میستاید، ﴿وَٱلۡعَمَلُ ٱلصَّٰلِحُ يَرۡفَعُهُ﴾و خداوند کار شایسته را از قبیل اعمال قلبی و اعمالی که با عضا و جوارح انجام میشوند همانن سخن پاک بهسوی خود بالا میبرد. و گفته شده است که عمل صالح سخن پاک را بالا میبرد. پس بالا رفتن سخن پاک برحسب اعمال صالح بنده خواهد بود، و این عمل صالح است که سخن او را بالا میبرد. پس اگر بنده کار شایستهای نداشته باشد هیچ گفته و سخنی از او به سوی خدا بالا نمیرود و اعمالی که بهسوی خدا بالا برده میشوند سبب میگردند که صاحب این اعمال هم بالا رود و خداوند به او عزت دهد. اما کارهای بد برعکس این هستند، و کسیکه آنها را انجام میدهد میخواهد به وسیلهی آن عزت و سربلندی به دست آورد، او دست به مکر و توطئه میزند اما این مکر و توطئه علیه خود او برمیگردد و جز خواری و سقوط چیزی به او نمیافزاید. بنابراین فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ يَمۡكُرُونَ ٱلسَّئَِّاتِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدٞ﴾و کسانیکه نقشههای بد میکشند عذاب سختی دارند که در آن تا آخرین حد مورد اهانت قرار میگیرند. ﴿وَمَكۡرُ أُوْلَٰٓئِكَ هُوَ يَبُورُ﴾و توطئه و مکر اینها نابود و تباه میشود و فایدهای به آنها نمیرساند، چون این مکر و توطئه باطل است و برای رسیدن به باطل انجام میگیرد.
آیهی ۱۱:
﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ جَعَلَكُمۡ أَزۡوَٰجٗاۚ وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِۦۚ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٖ وَلَا يُنقَصُ مِنۡ عُمُرِهِۦٓ إِلَّا فِي كِتَٰبٍۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ١١﴾[فاطر: ۱۱]. «و خداوند شما را از خاک سپس از نطفه آفرید و آنگاه شما را به صورت زوجهایی (نر و ماده) درآورد، و هیچ زنی باردار نمیشود و وضع حمل نمیکند مگر اینکه خدا میداند، و هیچ عمر یا بندهای عمر نمییابد و از عمرش کاسته نمیشود مگر اینکه در کتاب (لوح محفوظ) ثبت و ضبط شده است. بیگمان این (کار) برای خداوند آسات است».
خداوند از آفرینش انسان سخن میگوید و مراحل خلقت او را بیان میدارد که از خاک و سپس نطفه و.... خلق شده است. ﴿وَٱللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ جَعَلَكُمۡ أَزۡوَٰجٗا﴾همچنین شما را از حالتی به حالتی دیگر و به صورت زوجهای نر و ماده درآورد که با هم ازدواج میکنید. یکی از فلسفههای ازدواج به دنیا آوردن فرزند است. ازدواج یکی از اسباب آن است وگرنه این پرسه با تقدیر و علم الهی انجام میشود. ﴿وَمَا تَحۡمِلُ مِنۡ أُنثَىٰ وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلۡمِهِ﴾و هیچ زنی باردار نمیشود و وضع حمل نمیکند مگر اینکه خدا میداند. نیز تمام مراحلی که انسان طلی میکند، برحسب علم و تقدیر خداوند متعال است. ﴿وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٖ وَلَا يُنقَصُ مِنۡ عُمُرِهِ﴾و هیچ شخصی عمری دراز بدو داده نمیشود و به سبب طی شدن روزگارش از عمرش کاسته نمیشود ﴿إِلَّا﴾مگر اینکه خداوند میداند. یا معنی آنچنین است: و هیچ انسانی عمری دراز بدو داده نمیشود، و نیز به سبب ارتکاب گناهانی - همچون زنا، بدرفتاری با والدین، قطع صلهی رحم و دیگر چیزهایی که در نصوص شرعی به عنوان عوامل کوتاهی عمر ذکر شدهاند - از عمر هیچ انسانی کاسته نمیشود که درصدد رسیدن به عمر طولانی است. یعنی طولانی شدن و کوتاه شدن عمر به خاطر علت و سببی یا بدون آن، همه در دایرهی علم و آگاهی خداوند است. و تمام این را ﴿فِي كِتَٰبٍ﴾در کتابی - که لوح محفوظ - است ثبت و ضبط نموده است، کتابی که همه آنچه را که بر بنده در اوقات و روزهای زندگیاش میگذرد دربر دارد. ﴿إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ﴾بیگمان دانایی و آگاهی خداوند بسی فراوان است و همهای معلومات و دانستنیها را در بر میگیرد و کتابش به آسانی این معلومات را در برگرفته است. پس اینها سه دلیل بودند از ادلهی زنده شدن پس از مرگ و رستاخیز که همهی آنها عقلی هستند و خداوند در این آیات آنها را گوشزد کرده است. این دلایل عبارتند از زنده کردن و خرّم گرداندن زمین پس از پژمرده شدنش زنده و خرم بگرداند مردگان را نیز زنده خواهد کرد.
و مراحل آفرینش انسان نیز یکی دیگر از دلایل عقلی اثبات زنده شدن پس از مرگ است. پس خدایی که او را آفریده و از این مرحله به آن مرحله درآورده و از این حالت به آن حالت برده است تا اینکه به مرحلهای میرسد که برایش مقدر شده است، باری دیگر بر زنده کردن و پدید آوردن او داناتر است و اینکار برایش آسانتر میباشد.
و احاطهی علم و آگاهی خداوند به همه اجزای جهان بالا و پایین و موجودات کوچک و بزرگ، و آنچه در دلهاست، و آگاه بودن به جنینهایی که در شکمهاست و زیاد و کوتاه شدن عمرها و ثبت و ضبط نمودن آن در یک کتاب نیز یکی دیگر از دلایل عقلی اثبات معاد است. پس خدایی که به آسانی همهای این کارها را انجام میدهد زنده گرداندن مردگان نیز برای او آسانتر است. پس با برکت است خدایی که خیر او زیاد است و بندگانش را به آنچه که اصلاح زندگی دنیا و آخرتشان در آن میباشد راهنمایی کرده است.
آیهی ۱۴-۱۲:
﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡبَحۡرَانِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ سَآئِغٞ شَرَابُهُۥ وَهَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞۖ وَمِن كُلّٖ تَأۡكُلُونَ لَحۡمٗا طَرِيّٗا وَتَسۡتَخۡرِجُونَ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَاۖ وَتَرَى ٱلۡفُلۡكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ١٢﴾[فاطر: ۱۲]. «و دو دریا یکسان نیستند، این شیرین تشنگی زدا است که نوشیدنش گوارا میباشد و آن یک شور (و) تلخ. و از هریک گوشتی تازه میخورید و از هردوی آنها وسائل زینت برمیآورید که آنرا میپوشید. و کشتیها را در آن (دریا) شکافنده(ی امواج) میبینی تا از فضل خدا بهره گیرید و شکرگزار باشید».
﴿يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَيُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗىۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۚ وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ١٣﴾[فاطر: ۱۳]. «(خدا) شب را در روز و روز را در شب داخل میکند، و خورشید و ماه را رام ساخته، هریک (از آنها) تا سر آمدی معیّن روان است. این است خداوند پروردگار شما، فرمانروایی اوراست، و کسانی را که بهجای او به فریاد میخوانید حتی مالکیت پوست هستۀ خرمایی را ندراند».
﴿إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ١٤﴾[فاطر: ۱۴]. «اگر آنها را به فریاد بخوانید صدای شما را نمیشنوند و اگر (به فرض محال) بشنوند توانایی پاسخگویی شما را ندارند، و روز قیامت شریک شما را انکار میکنند، و هیچکس همچون (خداوند) آگاه تو را با خبر نمیسازد».
در اینجا خداوند از قدرت و حکمت و رحمت مستمرّ خود خبر میدهد که او در نوع دریا را برای مصالح و منافع همهی اهل زمین قرار نداده، چون مصلحت اقتضا مینماید که نهرها شیرین و گوارا باشند تا نوشندگان و کشاورزان و درختکاران از آن بهرهمند شوند. نیز مصلحت ایجاب میکند که دریا تلخ و شور باشد تا هوایی که زمین را احاطه کرده است به سبب بوی حیواناتی که در دریا میمیرند، فاسد و آلوده نشود،و چون دریا ساکن است و روان نیست و از آن رو که شور است، آب آن تغییر نمیکند. و نیز شوریاش برای آن است تا حیوانات آن بهتر و لذیذتر باشند. بنابراین فرمود: ﴿وَمِن كُلّٖ تَأۡكُلُونَ لَحۡمٗا طَرِيّٗا﴾و از هردو دریای شور و شیرین گوشت تازهای میخورید، و آن ماهی است که شکار آن در دریا آسان است. ﴿وَتَسۡتَخۡرِجُونَ حِلۡيَةٗ تَلۡبَسُونَهَا﴾و لولو و مرجان و دیگر چیزهایی را که در دریا یافت میشود از آن بیرون میآورید. پس اینها مصالح بزرگی برای بندگان هستند. و از جمله منافعی که در دریا برای بندگان نهفته این است که خداوند دریا را برای حمل کشتیها مسخر کرده، پس کشتیها را میبینی که آب دریا را میشکافند و از منطقهای به منطقهای دیگر و از جایی به جایی دیگر میروند، و مسافران و بارهای سنگین و اموال تجارتی ایشان را حمل میکنند، و مردم با این کار از لطف و فضل خداوند در حد زیادی بهرهمند میشوند. بنابراین فرمود: ﴿لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَلَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾تا از فضل خداوند بهرهمند شوید و شکر خدا را به خاطر نعمتهایی که پیشتر بیان شد به جای آورید.
و از جمله نعمتهایش نیز یکی این است که شب را در روز و روز را در شب داخل میکند، و هرگاه یکی بیاید دیگری میرود، و یکی بیشتر و یکی کمتر میشود، و گاهی شب و روز برابر میگردند. و در آمدن شب و روز منافع بندگان و حیوانات و درختان و کشتزارهایشان تامین میگردد. و همچنین خداوند برکات و نعمات دیگری را نیز در مسخّر کردن خورشید و ماه قرار داده است از قبیل روشنایی و نور و حرکت و سکون و پخش و پراکنده شدن مردم در روز برای جستن فضل خدا، و رسیدن میوهها در روز، و خشک شدن آنچه که باید خشک شود، و دیگر نیازهایی که اگر برآوره نشوند مردم متضرّر خواهند شد. اینها همه نعمتهای خداوند میباشند.
﴿كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمّٗى﴾هریک از ماه و خورشید تا مدت معینی در دایرهی خود در حرکتاند و هرگاه زمان معین فرا رسد و دنیا به پایان برسد ماه و خورشید از حرکت بازخواهند ایستاد و تاریک خواهند شد و ستارگان از بین میروند. وقتی خداوند از این مخلوقات و از عبرت و نشانههایشان که بر کمال و احسان خدا دلالت مینمایند سخن گفت، فرمود: ﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ﴾این است خدا پروردگار شما، خدایی که همهی این پدیدهها را خود به تنهایی آفریده ومسخر کرده است. این خداوند پروردگار و معبود شما است که فرمانروایی همه از آن اوست.
﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ﴾و بتهایی را که بهجای خداوند به فریاد میخوانید مالک کوچک ترین چیزی نیستند، و حتی مالکیت پوست هسته خرما را که حقیرترین چیز است ندارند. پس چگونه آنها به فریاد و کمک خوانده میشوند در حالیکه مالک هیچ چیزی از آسمانها و زمین نیستند. ﴿إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ﴾با وجود این اگر آنها را به فریاد بخوانید، صدا و خواندن شما را نمیشنوند، چون معبودان باطلی را که به فریاد میخوانید موجودات جامد و یا مردگان، و یا فرشتگانی هستند که مشغول اطاعت و پرستش پروردگارشان میباشند. ﴿وَلَوۡ سَمِعُواْ﴾و اگر به فرض محال بشنوند، ﴿مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡ﴾توانایی پاسخگویی به شما را ندارند، چون آنها مالک هیچ چیزی نیستند، و بیشترشان به عبادت و پرستش کسانی که آنها را میپرستند راضی و خشنود نمیباشند. بنابراین، فرمود: ﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡ﴾و روز قیامت از شما بیزاری میجویند و میگویند: ﴿سُبۡحَٰنَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم﴾[سبأ: ۴۱]. «پاک و منزهی! تو یاور و کارساز ما هستی نه آنها».
﴿وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ﴾و هیچ کسی راستگوتر از خداوند دانای آگاه تو را با خبر نمیسازد. پس به طور قطع باور داشته باش چیزی که خداوند از آن خبر داده است حتما تحقّق خواهد یافت. پس هیچ شک و تردیدی در آن نداشته باش. و این آیات دلایل و حجّتهای روشنی را در بر دارند مبنی بر این که خداوند متعال معبود به حق است و هیچ کس جز او شایستهی کوچک ترین چیزی از عبادت نمیباشد، و پرستش غیرخداوند باطل است و متعلق به باطل میباشد و هیچ فایدهای به انجام دهندهاش نمیرساند.
آیهی ۱۸-۱۵:
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ أَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ إِلَى ٱللَّهِۖ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ١٥﴾[فاطر: ۱۵]. «ای مردم! نیازمند خدائید و خدا همو بینیاز و ستوده است».
﴿إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ١٦﴾[فاطر: ۱۶]. «اگر بخواهید شما را از میان برمیدارد و آفرینش نوین (درمیان) میآورد».
﴿وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ١٧﴾[فاطر: ۱۷]. «و این کار بر خداوند دشوار نیست».
﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ وَإِن تَدۡعُ مُثۡقَلَةٌ إِلَىٰ حِمۡلِهَا لَا يُحۡمَلۡ مِنۡهُ شَيۡءٞ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰٓۗ إِنَّمَا تُنذِرُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَۚ وَمَن تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفۡسِهِۦۚ وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ١٨﴾[فاطر: ۱۸]. «و هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد، و اگر گرانباری (کسی را) برای برداشتن بار (گناه) خود بخواند چیزی از بار گناهانش برداشته نمیشود، اگرچه (آنکس) خویشاوند باشد. تنها میتوانی به کسانی هشدار دهی که از پروردگارشان در نهان میترسند، و نماز را برپای میدارند. و هرکس پاک گردد تنها به سود خویش پاک میگردد و بازگشت بهسوی خداست».
خداوند همهی مردم را مورد خطاب قرار دادهاست و حالت و وضعیت آنها را برایشان بیان میدارد و میفرماید: همهی شما از هرجهت به خدا نیازمند هستید. انسانها در به وجود آمدنشان به خدا نیاز دارند که اگر خداوند آنها را به وجود نمیآورد به وجود نمیآمدند. و در مسلح شدن به قدرت و اعضا و جوارح به او نیاز دارند و اگر خداوند آنها را آماده نمیساخت آمادگی انجام هیچ کاری را نداشتند.
و در به دست آوردن روزیها و نعمتهای ظاهری و باطنی به او نیازمندند، پس اگر فضل و احسان خدا نبود و کارها را آسان نمیآوردند. و در دور شدن مصیبتها و بدیها از خویشتن و دور شدن سختیها و رنجها به خداوند نیاز دارند، پس اگر خداوند سختیها را از آنها دور نمیکرد و مشکلاتشان را حل نمینمود همواره به ناگواریها و سختیها گرفتار میآمدند.
و در پرورش یافتن و تدبیر امورشان به او نیاز دارند. در عبادت کردن خدا و دوست داشتن او و تعبّد و اخلاص بندگی برای خدا نیز به او نیاز دارند، چرا که اگر خداوند این توفیق را به آنها نمیداد هلاک میگشتند، و ارواح و دلها و احوالشان فاسد میگشت. و در آموختن آنچه نمیدانند و عمل کردن به آنچه که به صلاح و نفع آنهاست به خدا نیازمندند، که اگر خداوند به آنها یاد نمیداد، نمیآموختند. و اگر توفیق او نبود کار و اموراتشان سامان نمییافت. پس آنها از هرجهت به او نیاز دارند، خواه گوشهای از انواع این نیازمندیها را درک کنند یا درک نکنند.
ولی کسی موفق است که همواره و در همهی حالات دینی و دنیوی خویش نیازمندیاش را ابراز نماید و در برابر خداوند فروتنی و زاری کند، و از او بخواهد که وی را به اندازهی یک چشم بههم زدن نیز به خودش نسپارد، و او را در همهی کارهایش یاری کند. پس چنین کسی سزاوار است که از جانب پروردگار و معبودش که از مادر مهربانتر است یاری شود. ﴿وَٱللَّهُ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ﴾و خداوند بینیاز و ستوده است و از هرجهت دارای غنا و بینیازی کامل است. پس او به آنچه بندگانش محتاج و نیازمندند نیازی ندارد، چون صفات او کاملاند و همهی صفات او و صفات کمال هستند. و از جمله توانگری و بینیازی خداوند این است که مردم را در دنیا و آخرت بینیاز میگرداند، و در ذات و نامهایش ستوده است، چون نامهای او «حسنی» در اوج زیبایی و جمال میباشد، و در صفاتش نیز ستوده است، چون صفاتش او «علیا» در اوج بالایی میباشد، و در کارهایش نیز ستوده است، زیرا کارهای او سرشار از فضل و نیکی و عدالت و حکمت و رحمت است، همچنین در اوامر و نواهیاش ستوده است، پس او به خاطر صفات پسندیدهاش که دارد، و به خاطر افعال و اوامر و نواهیاش که از ایشان صادر میشود، ستوده است، و در توانگری و بینیازیاش و در ستایش و حمد خویش نیز ستوده میباشد.
﴿إِن يَشَأۡ يُذۡهِبۡكُمۡ وَيَأۡتِ بِخَلۡقٖ جَدِيدٖ﴾احتمال دارد منظور این باشد که ای مردم! اگر خداوند بخواهد شما را از میان برمیدارد و مردمانی دیگر را جایگزین شما میسازد که از شما بیشتر از خداوند اطاعت و فرمانبرداری میکنند. در اینجا خداوند انسانها را به هلاک ساختن و نابود کردن تهدید کرده است و اینکه مشیت و خواست خداوند بر این امر تواناست. و احتمال دارد که منظور از این اثبات رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ باشد و اینکه مشیت الهی در هر چیزی نافذ است و شما را پس از مردنتان دوباره زنده میگرداند و آفرینش تازه به شما میدهد، اما برای آن وقت زمانی است که خداوند مقدّر کرده است و آن مدّت مقرر پس و پیش نخواهد شد.
﴿وَمَا ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ بِعَزِيزٖ١٧﴾و این کار بر خداوند دشوار نیست. یعنی ناممکن نیست و این کار فراتر از توان او نمیباشد. و آنچه را که بعد از آن بیان نمود بر معنی اخیر دلالت مینماید: ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾و در روز قیامت هرکس طبق عمل خودش مورد سزا و جزا قرار میگیرد، و هیچکس بار گناه کسی دیگر را به دوش نمیکشد.
﴿وَإِن تَدۡعُ مُثۡقَلَةٌ إِلَىٰ حِمۡلِهَا﴾و اگر انسانی که بار گناهانش سنگین است از کسی دیگر کمک بخواهد تا برخی از گناهانش را بردارد، ﴿لَا يُحۡمَلۡ مِنۡهُ شَيۡءٞ وَلَوۡ كَانَ ذَا قُرۡبَىٰٓ﴾چیزی از بار گناهانش برداشته نمیشود، اگرچه خویشاوند باشد. پس هیچ خویشاوندی بار خویشاوندی دیگر را بر نمیدارد. بنابراین، آخرت همانند دنیا نیست که دوست، دوست خود را یاری کند، بلکه در روز قیامت انسان آرزو میکند که ای کاش بر کسی حقی داشت گرچه این حق بر پدر و مادر و خویشاوندانش باشد. ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ﴾تو تنها کسانی را میترسانی که از پروردگارشان در نهان میترسند و نماز را برپای میدارند. یعنی اینها هستند که بیم دادن را میپذیرند و از آن بهرهمند میشوند.
اینها کسانی هستند که در نها و آشکار از خداوند میترسند. اینها کسانی هستند که نماز را با حدود و شرایط و ارکان و واجباتش و با خشوع میخوانند. چون ترس از خدا مقتضی آن است که بنده آنچه را که در صورت صایع کردنش ترس آن میرود دچار عقاب گردد، ضایع نکند، نیز مقتضی آن است تا از کاری دوری ورزد که با مرتکب شدن آن ترس آن میرود دچار عذاب گردد. ونماز آدمی را به خیر و خوبی فرا میخواند و از زشتی و منکر باز میدارد. ﴿وَمَن تَزَكَّىٰ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّىٰ لِنَفۡسِهِ﴾و هرکس با پاک داشتن خود از عیبها از قبیل ریا و تکبر و دروغ و فریبکاری و مکر و نفاق و امثال آن خود را از کارهای زشت پاک بگرداند و خود را با اخلاق زیبا از قبیل راستگویی و اخلاص و تواضع و نرمی و خیرخواهی برای مردم و سالم بودن دل از کینه و حسد و دیگر زشتیهای اخلاقی آراسته بگرداند سود این تزکیه و پاک داشتن به خود او برمی گردد، و از عمل او هیچ چیزی ضایع نخواهد شد. ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ ٱلۡمَصِيرُ﴾و بازگشت (همه مخلوقات) بهسوی خداست، و او مردم را به خاطر کارهای گذشتهاشان سزا و جزا خواهد داد، و آنها را به خاطر کارهایی که کردهاند محاسبه مینماید، و هیچکار کوچک و بزرگی را نگذاشته مگر که آن را برشمرده است.
آیهی ۲۴-۱۹:
﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ١٩﴾[فاطر: ۱۹]. «و نابینا و بینا یکسان نیستند».
﴿وَلَا ٱلظُّلُمَٰتُ وَلَا ٱلنُّورُ٢٠﴾[فاطر: ۲۰]. «و تاریکیها و نور همسان نمیباشند».
﴿وَلَا ٱلظِّلُّ وَلَا ٱلۡحَرُورُ٢١﴾[فاطر: ۲۱]. «و سایه و گرمای سوزان هم یکی نیست».
﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَحۡيَآءُ وَلَا ٱلۡأَمۡوَٰتُۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُسۡمِعُ مَن يَشَآءُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُسۡمِعٖ مَّن فِي ٱلۡقُبُورِ٢٢﴾[فاطر: ۲۲]. «و مردگان و زندگان برابر نمیباشند، بیگمان خداوند به هرکس بخواهد میشنواند و تو نمیتوانی به گور خفتگان را بشنوانی».
﴿إِنۡ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ٢٣﴾[فاطر: ۲۳]. «تو جز هشدار دهنده نیستی».
﴿إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗاۚ وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ٢٤﴾[فاطر: ۲۴]. «بدون شک ما تو را همراه (دین) حق به عنوان مژدهرسان و بیمدهنده فرستادهایم، و هیچ امّتی نیست مگر آنکه در آن بیم دهندهای بوده است».
خداوند متعال خبر میدهد که اضداد و چیزهای مخالف در حکمت الهی یکی نیستند، و نیز سرشت و فطرت بندگان نیز آنها را یکی نمیدانند، ﴿وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُ١٩ وَلَا ٱلظُّلُمَٰتُ وَلَا ٱلنُّورُ٢٠ وَلَا ٱلظِّلُّ وَلَا ٱلۡحَرُورُ٢١وَمَا يَسۡتَوِي ٱلۡأَحۡيَآءُ وَلَا ٱلۡأَمۡوَٰتُ﴾«پس همانطور که برای شما ثابت و روشن است و هیچ تردیدی ندارید که این امور مذکور برابر نیستند، باید بدانید امور معنوی نیز که با همدیگر مخالفاند به طریق اولی یکی نیستند. پس مومن و کافر و هدایت یافته و گمراه و عالم و جاهل و اهل بهشت و اهل جهنّم و آنهایی که دلهایشان زنده است و آنهایی که دلهایشان مرده است یکی نمیباشند».
و این امور چنان تفاوت و فرقی دارند که جز خدا کسی تفاوت و فرق آنها را نمیدانند. پس هرگاه این مراتب شناخته شد و میان آنها تمییز و جدایی حاصل گشت،و بیان شد آنچه که باید در آن به رقابت پرداخت، فرد عاقل باید چیزی را انتخاب کند که اولیتر و به ترجیح دادن سزاوارتر است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُسۡمِعُ مَن يَشَآءُ﴾بیگمان خداوند هرکس را که بخواهد میشنواند. یعنی چنین کسی میفهمد و میپذیرد چون خداوند متعال هدایت کننده و توفیق دهنده است. ﴿وَمَآ أَنتَ بِمُسۡمِعٖ مَّن فِي ٱلۡقُبُورِ﴾و تو نمیتوانی کسانی را که در قبرها هستند بشنوانی. یعنی کسانی را که دلهایشان مرده است نمیتوانی بشنوانی. یا همانگونه که اگر مردگان را صدا بزنی نمیشنوند همچنین دعوت فرد مخالف نیز فایدهای ندارد، ولی وظیفهی تو این است که بیم بدهی و آنچه را که با آن فرستاده شدهای به مردم برسانی، چه قبول کنند و چه قبول نکنند.
بنابراین، فرمود: ﴿إِنۡ أَنتَ إِلَّا نَذِيرٌ٢٣ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ﴾یعنی ما تو را به حق فرستادهایم، چون خداوند تو را زمانی فرستاد که مدّتی بود پیامبری را نفرستاده بود و راههای هدایت کور شده و علم و دانش از بین رفته بود و ضرورت و نیاز بزرگی به بعثت تو وجود داشت، پس خداوند تو را به عنوان رحمتی برای جهانیان مبعوث کرد. و همچنین دین استوار و راه راستی که تو را همراه آن فرستادهایم حق است و باطل نیست. و همچنین قرآنی که همراه تو فرستاده ایم و پند و اندرزهای ارزندهای را که دربردارد حق و راست است. ﴿بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا﴾تو را برای کسانی که از دین فرمان میبرند به عنوان مژده دهنده فرستادهایم تا آنها را به پاداش خداوند در دنیا و آخرت مژده دهی، و کسانی را که از تو سرپیچی میکنند از عذاب دنیوی و اخروی خداوند بترسانی. و تو اوّلین پیامبر نیستی. ﴿وَإِن مِّنۡ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٞ﴾چون هیچ امّتی از امّتهای گذشته نبوده مگر آن که در آن بیم دهندهای مبعوث شده است تا حجت خداوند را بر آنها اقامه نماید. [الأنفال: ۴۲]. ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾[الأنفال: ۴۲]. «تا هرکس که هلاک میشود از روی دلیل هلاک شود وهرکس که زنده میماند از روی دلیل زنده بماند».
آیهی ۲۶-۲۵:
﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَبِٱلزُّبُرِ وَبِٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُنِيرِ٢٥﴾[فاطر: ۲۵]. «و اگر تو را تکذیب کنند بیگمان کسانی که پیش از آنان بودهاند نیز (پیامبران را) تکذیب کردند. پیامبرانشان نشانههای آشکار و نامهها(ی الهی) و کتاب روشن برایشان آوردند».
﴿ثُمَّ أَخَذۡتُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۖ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ٢٦﴾[فاطر: ۲۶]. «سپس کافران را گرفتم، پس (بنگر) کیفر من چگونه است»!.
ای پیامبر! اگر این مشرکین تو را تکذیب میکنند بدان که اولین پیامبری نیستی که تکذیب شده است، ﴿وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾زیرا کسانیکه پیش از اینها بودهاند نیز پیامبرانشان را تکذیب کردهاند، پیامبرانشان با نشانههای روشنی که برحق و راستگویی آنان دلالت میکردند به نزدشان آمدند، ﴿وَبِٱلزُّبُرِ﴾و با نامههای نوشته شده که در آن بسیاری از احکام و دستورات نگاشته شده بود نزد آنها آمدند، ﴿وَبِٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُنِيرِ﴾و با کتاب روشن نزد آنها آمدند که اخبار راست و دستورات عادلانهی آن روشن بود. پس تکذیب کردن آنها ناشی از عدم تشخیص و اشتباه خطای آنان، یا تقصیر و کوتاهی پیامبران در آنچه برایشان آورده بودند، نبود، بلکه به علت ستمگری و عناد تکذیب کنندگان بود.
﴿ثُمَّ أَخَذۡتُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾سپس کافران را با انواع کیفرها گرفتم، ﴿فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ﴾پس بنگر که کیفر من چگونه بود؟ کیفر و عذابی بسیار سخت بود. بنابراین، از تکذیب کردن این پیامبر بزرگوار بپرهیزید زیرا به همان عذاب دردناکی گرفتار میشوید که آنها بدان گرفتار شدند.
آیهی ۲۸-۲۷:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ ثَمَرَٰتٖ مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهَاۚ وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ٢٧﴾[فاطر: ۲۷]. «آیا نمیبنی که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد آنگاه از آن (آب) میوههایی به رنگهای گوناگون برآوردیم، و از کوهها راههایی است با رنگهای گوناگون که برخی از آنها سفید و برخی سرخ و بعضی سیاهِ سیاهند».
﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ وَٱلدَّوَآبِّ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ مُخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهُۥ كَذَٰلِكَۗ إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ٢٨﴾[فاطر: ۲۸]. «و نیز از انسانها و جنبندگان و چهارپایان که رنگشان گوناگون است (پدید آوردهایم) جز این نیست که تنها بندگان دانا از خداوند بیم دارند. بیگمان خداوند توانا و چیره و بس آمرزگار است».
خداوند متعال بیان میدارد که او چیزهایی را آفریده است که با وجود اینکه اصلشان نیکی است اما چنان با هم فرق میکنند که همه این تفاوت را مشاهده مینمایند، تا خداوند با این امر بندگان را بر کمال قدرت خویش و حکمت شگفتانگیزش راهنمایی کند. از آن جمله یکی این است که خداوند از آسمان آبی میفرستد و به وسیلهی آن میوههای مختلف و گیاهان گوناگونی را میرویاند که ناظران آن را مشاهده میکنند، حال آن که آب یکی است و زمین یکی. نیز خداوند کوههایی را که آفریده است و همچون میخ بر زمین زده است. در میان کوهها، رشته کوههایی درآمیخته را بلکه یک کوه را میبینی که رنگهای مختلف و گوناگونی دارد و راههای سفید و زرد و قرمز و راههایی که به شدّت سیاه هستند در آن دیده میشود. و همچنین مردم و جنبدگان و چهارپایان را میبینی که رنگها و صفتها و صداها و شکلهای گوناگونی دارند، و مردم تفاوت آنها را با چشم مشاهده میکنند، حال آنکه همه از یک اصل و ماده هستند. پس تفاوت این چیزها دلیل عقلی بر مشیت و خواست الهی است که به هریک رنگ و صفت ویژهای دادهاست. و دلیلی است بر قدرت خداوند که این موجودات را اینگونه پدید آورده است، و این تفاوت نشانگر حکمت و رحمت الهی است. و در این تفاوت منافعی است، و از این طریق راهها شناخته میشوند و مردم یکدیگر را میشناسند. و نیز دلیلی است بر گستردگی آگاهی و علم خداوند متعال و این که او کسانی راکه در قبرها هستند زنده مینماید. اما فرد غافل به این چیزها و دیگر مسایل از روی غفلت نگاه میکند، و دیدن این چیزها حس پند پذیری را در او بر میانگیزد. و فقط کسی از اینها بهرهمند میشود که از خداوند میترسد و با فکر و اندیشهی درست خود حکمت این تفاوت را در مییابد. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّمَا يَخۡشَى ٱللَّهَ مِنۡ عِبَادِهِ ٱلۡعُلَمَٰٓؤُاْ﴾تنها دانشمندان از خداوند میترسند. پس هرکس که بیشتر خدا را بشناسد بیشتر از او میترسد. و ترس الهی باعث میشود تا از گناهان دوری کند و برای ملاقات با خدا خویشتن را آماده نماید. و این دلیلی است بر فضیلت علم، چون علم و دانش سبب ترس از خداوند میشود. و کسانی که از خداوند میترسند مورد بزرگداشت او قرار میگیرند. همانطور که فرموده است: [الینة: ۸]. ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ رَبَّهُ﴾[البینة: ۸]. «خداوند از آنها خشنود است و آنان از خدا راضیاند. این برای کسی است که از پروردگارش بهراسد». ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ﴾بیگمان خداوند کاملا تواناست و از توانایی او آفرینش این مخلوقات مختلف و گوناگون میباشد، و آمرزگار است و گناهان توبه کنندگان را میآمرزد.
آیهی ۳۰-۲۹:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ٢٩﴾[فاطر: ۲۹]. «بیگمان کسانیکه کتاب خداوند را میخوانند و نماز را برپای میدارند و از چیزهایی که بدیشان دادهایم در پنهان و آشکار میبخشند، امید به تجارتی دارند که هرگز کاستی نمیپذیرد».
﴿لِيُوَفِّيَهُمۡ أُجُورَهُمۡ وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَكُورٞ٣٠﴾[فاطر: ۳۰]. «تا خداوند پاداشهای آنانرا به تمام و کمال بدهد، و از فضل خود (پاداشی) افزون (به آنان) دهد، بیگمان او آمرزنده و سپاسگزار است».
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ﴾بیگمان کسانی که از دستورات کتاب خدا پیروی میکنند و از آنچه که خدا از آن نهی کرده دوری میورزند، و اخبار آن را تصدیق مینمایند و گفتههای مخالف با کتاب خدا را بر آن مقدم نمیدارند و نیز کلمات آن را تلاوت میکنند و معانی و مفاهیم آن را مورد بررسی و مطالعه قرار میدهند.
سپس بعد از تلاوت قرآن، نماز را ذکر کرد که ستون دین و نور مسلمانها و میزان ایمان و علامت اسلام راستین است. و دادن زکات و کفّارهها و نذرها و صدقات را به خویشاوندان و بینوایان و یتیمان بیان کرد، ﴿سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ﴾یعنی در همهی اوقات انفاق میکنند، ﴿يَرۡجُونَ تِجَٰرَةٗ لَّن تَبُورَ﴾آنها با این کار به تجارتی چشم دوختهاند که هرگز کساد نمیشود و از میان نمیرود، بلکه تجارتی است که بزرگ ترین و بالاترین و برترین تجارت است و آن خشنود شدن پروردگارشان از آنها و رسیدن به پادش فراوان الهی و نجات یافتن از عذاب و کیفر اوست. یعنی آنها اعمال خود را خالصانه برای خدا انجام میدهند و از انجام دادن آن، اهداف بد و نیت فاسدی ندارند.
و بیان کرد آنچه را به آن امید دارند به دست میآورند. پس فرمود: ﴿لِيُوَفِّيَهُمۡ أُجُورَهُمۡ﴾تا پاداش کارهایشان را برحسب کمی و زیادی آن و خوب و بد بودنش به آنها بدهد، ﴿وَيَزِيدَهُم مِّن فَضۡلِهِ﴾و از فضل خود افزون بر پاداششان به آنها بدهد، ﴿إِنَّهُۥ غَفُورٞ شَكُورٞ﴾بیگمان خداوند آمرزنده و سپاسگزار است، گناهانشان را میآمرزد و نیکی اندک را از آنها میپذیرد.
آیهی ۳۵-۳۱:
﴿وَٱلَّذِيٓ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ هُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِعِبَادِهِۦ لَخَبِيرُۢ بَصِيرٞ٣١﴾[فاطر: ۳۱]. «و آنچه از کتاب که به تو وحی کردهایم حق است و تصدیق کنندهی کتابهای آسمانی پیش از خود است، به راستتی خداوند از (اوضاع) بندگان خود باخبر و بیناست».
﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَاۖ فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ٣٢﴾[فاطر: ۳۲]. «سپس کتاب (آسمانی) را به آن بندگانم که آنانرا برگزیدیم به ارث دادیم، پس برخی از آنان به خویشتن ستم میکنند و گروهی از ایشان میانهروند و بعضی از آنان به حکم خداوند در راه نیکیها پیشتازند. این است همان فضل بزرگ».
﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ٣٣﴾[فاطر: ۳۳]. «باغهای جاودانهای است که بدانها داخل میشوند در آنجا با دستبندهای طلا و مروارید آراسته میگردند و لباسشان در آنجا ابریشم است».
﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ٣٤﴾[فاطر: ۳۴]. «و گفتند: ستایش خداوندی راست که اندوه را از ما زدود، بیگمان پروردگار ما آمرزنده و سپاسگذار است».
﴿ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ مِن فَضۡلِهِۦ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ٣٥﴾[فاطر: ۳۵]. «خداییکه از (روی) فضل خویش ما را در سرای اقامت و ماندگاری جای داد، در آنجا به ما رنجی نمیرسد و در آنجا ما هیچ خستگی نبینیم».
خداوند متعال بیان میدارد کتابی که به پیامبرش وحی نموده ﴿هُوَ ٱلۡحَقُّ﴾حق است، و از آن جا که بسیار مطالب حق را در بردارد و اصول آن را احاطه کرده است انگار حق فقط در آن یافت میشود. پس نباید در دلهایتان شک و تردیدی نسبت به آن باشد، و آن را کم ندانید. پس وقتی که این کتاب حق است لزوما همهی مسائل الهی و غیبی و دیگری که در آن یافت میشود مطابق با واقعیت است. بنابراین جایز نیست چیزی از آن استنباط گردد که با ظاهرش و با مدلول واقعیاش مخالف باشد ﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ﴾تصدیق کنندهی کتابها و پیامبرانی است که پیش از آن بودهاند، چون کتابها و پیامبرانِ گذشته به آمدن این کتاب خبر دادهاند.
پس وقتی این کتاب پدید آمد و آشکار گشت راست بودن کتابهای گذشته روشن گردید. بنابراین، کتابهای گذشته این مژده را دادهاند، و این قرآن تصدیق کنندهی کتابهای آسمانی پیشین است. بنابراین هیچ کس نمیتواند به کتابهای گذشته ایمان داشته باشد درحالیکه به قرآن کفر ورزد، چون اگر قرآن را قبول نکند ایمان او به کتابهای گذشته که از آمدن قرآن خبر دادهاند ملغی و باطل محسوب میشود، زیرا همهی کتابهای پیشین از قرآن از آمدن آن خبر دادهاند و اخبار کتابهای گذشته مطابق با اخبار قرآن است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِعِبَادِهِۦ لَخَبِيرُۢ بَصِيرٞ﴾بیگمان خداوند از حال بندگانش آگاه و به سرانجام آنان بیناست. پس به هر امت و هر فردی چیزی میدهد که شایستهی حال اوست. از این رو شریعتهای گذشته فقط شایسته و مناسب آن زمان بودهاند. بنابراین، خداوند این چنین پیامبران را یکی پس از دیگری فرستاد تا این که با فرستادن محمدصنبوت را به پایان رساند، و محمدصشریعتی را آورد که تا روز قیامت مصالح و منافع و سعادت آنانرا تامین مینماید.
بنابراین، از آن جا که این امّت از همهی امّتهای گذشته عقلی کاملتر و اندیشهای بهتر داشتند و دلهایشان نرمتر و پاکیزهتر بود خداوند آنها را برگزید ودین اسلام را برای آنان برگزید و کتابی را که از همهی کتابهای برتر بود به آن داد. از اینرو میفرماید: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَا﴾سپس کتاب را به بندگان برگزیده خود عطا کردیم، ﴿فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِ﴾اما برخی با انجام گناهانی پایینتر از کفر بر خود ستم میکنند، ﴿وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ﴾و برخی میانهرو هستند و فقط به انجام آنچه بر آنها واجب است اکتفا مینمایند و از حرام دوری میجویند. ﴿وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ﴾و برخی در راه انجام نیکیها پیشتازند. یعنی در انجام آن میشتابند و از دیگران پیشی میگیرند.
و چنین کسانی فرائض را ادا میکنند و نوافل زیادی را انجام میدهند و حرام و مکروه را ترک مینمایند. خداوند اینها را برای به ارث بردن این کتاب برگزیده است، گرچه مراتب آنها فرق میکند و حالاتشان متفاوت است. پس هریک از اینها سهمی از کتاب را به ارث میبرند. حتی کسی که بر خود ستم میکند آنچه از اصل ایمان و علوم ایمان و اعمال ایمان که با خود دارد از وراثت کتاب است، چون منظور از وراثت و به ارث بردن کتاب به ارث بردن دانش و عمل کتاب و خواندن کتاب آن و بیرون آوردن معانی و مفاهیم آن است. ﴿بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾به «سابق بالخیرات» برمی گردد. یعنی پیشتازی او به سوی نیکیها به حکم خداست، تا او به عمل خودش مغرور نشود بلک بداند که به سوی نیکیها نشتافته است مگر به سبب توفیق و یاری خداوند. پس شایسته است که خداوند را به خاطر نعمتهایی که به او دادهاست شکرگذار باشد. ﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ﴾این است فضل بزرگ. یعنی به ارث بردن کتاب بزرگوار از سوی بندگان برگزیده خدا فضل بزرگی است که همهی نعمتها در مقایسه با آن از ارزش چندانی برخوردار نیستند. پس بهطور مطلق بزرگترین نعمت و بزرگترین فضل به ارث بردن این کتاب است.
سپس پاداش کسانی را بیان کرد که آنها را وارث کتاب گردانده است و فرمود: ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا﴾باغهایی که مشتمل بر درختان سایه و باغ چههای زیبا و نهرهای جوشان وکاخهای بلند و منزلهای آراسته و جاودانگی و زندگی آنچنان است که پایان نمییابد. و «العدن» یعنی اقامت، پس ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ﴾یعنی باغهای اقامتی، و «جنات» را به « اقامه» اضافه نمود، چون آن باغها مخصوص اقامت، و همیشگی هستند، و کسانی که وارد آن میشوند برای همیشه در آن میمانند. ﴿يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ﴾در آنجا با دستبندهای طلا آراسته میگردند، دستبندهایی که آن را دوست میدارند و بر هرچیز دیگری ترجیح میدهند. و مردان و زنان در زیورات بهشت برابرند. ﴿وَلُؤۡلُؤٗا﴾و با مرواریدهایی که در لباسها و یدنشان رشته میگردد آراسته میشوند. ﴿وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ﴾و لباسشان در آنجا ابریشم نازک و ضخیم سبز رنگ است.
﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَ﴾وقتی نعمت و لذّتشان تکمیل گردید میگویند: ستایش خداوندی راست که اندوه را از ما زدود. و این شامل هر غم و اندوهی میشود. پس به خاطر پدید آمدن نقص و کمبود در زیبایی و غذاب و نوشیدنیشان غمی به آنها دست نمیدهد، و نه در بدنها و لذّتهایشان کمبودی پدید میآید تا به سبب آن غمگین شوند، و نه به خاطر این اندوهگین میشوند که آیا همیشه در این جا میمانند یا نه. پس آنها برای همیشه در ناز و نعمت به سر میبرند، و همواره بر نعمتهایشان افزوده میشود. ﴿إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ﴾بیگمان پروردگار ما آمرزنده سپاسگزار است، لغزشها و اشتباهات ما را بخشید و قدرشناس است که نیکیهای ما را پذیرفت و آن را چند برابر نمود و از فضل خویش به ما بخشید که اعمال و آرزوهای ما به این درجه از فضل نمیرسید. پس به سبب آمرزش خداوند آنها از هر ناگواری نجات یافتند و در سایه قدرشناسی و فضل خداوند هرچیز مرغوب و دوست داشتنی را به دست آوردند.
﴿ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ﴾خداوندی که ما را در جایگاهی جای داد که اقامت در آن همیشگی است و سرایی است که ماندن در آن به خاطر خوبیهای فراوانش و شادیهای پی در پیاش و از بین رفتن رنجها هرکسی به آن گرایش دارد. و استقرار در این سرای همیشگی ﴿مِن فَضۡلِهِ﴾از فضل و لطف خداوند است نه از اعمال ما. پس اگر فضل او نبود ما به آنچه که رسیدهایم نمیرسیدیم. ﴿لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ﴾و در آنجا هیچگونه رنج و مشقت جسمانی و هیچگونه ناتوانی و رنج قلبی به ما دست نمیدهد و از کثرت لذت بردن رنجیده نمیشویم. و این دلالت مینماید که خداوند بدیهای آنها را رشد و پرورش میدهد و اسباب دایمی راحت و آسایش را برای آنها فراهم مینماید به گونهای که هیچ مشقت جسمی و روحی به آنها دست نمیدهد. و هیچ غم و اندوهی آنان را فرا نمیگیرد. و این بیانگر آن است که آنها در بهشت نمیخوابند، چون فایده خواب رفع خستگی، و راحت شدن است. اما اهل جنت خسته نمیشوند. نیز بدان سبب که خواب، مرگ کوچک است و اهل بهشت نمیمیرند. خداوند ما را به لطف و کرم خویش از بهشتیان بگرداند.
آیهی ۳۷-۳۶:
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقۡضَىٰ عَلَيۡهِمۡ فَيَمُوتُواْ وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَاۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي كُلَّ كَفُورٖ٣٦﴾[فاطر: ۳۶]. «و کسانیکه کفر ورزیدهاند آتش دوزخ برای آنان است، نه بر آنان (به مرگی دیگر) حکم میشود تا بمیرند، و نه (چیزی) از عذابش در حق آنان کاسته میشود. و بدینسان هر کافری را جزا میدهیم».
﴿وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُۚ أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُۖ فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ٣٧﴾[فاطر: ۳۷]. «و آنان در دوزخ فریاد برمیآورند: پروردگارا! ما را بیرون آور تا کارهای شایستهای انجام دهیم، غیر از کارهایی که قبلاً میکردیم، (میگوییم:) آیا آنقدر به شما عمر ندادیم که پند پذیر در آن پند پذیرد، و بیمدهنده (هم) نزد شما آمد پس عذاب را بچشید که ستمکاران یاوری ندارند».
وقتی خداوند حالت اهل بهشت و نعمتهای آنانرا بیان کرد، حالت اهل جهنّم و عذابشان را نیز بیان فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ﴾و کسانی که نشانههایی را که پیامبرانشان برایشان آوردند انکار نمودند و ملاقات پروردگارشان را انکار کردند آتش دوزخ سرای آنان است که در آن به شدّت عذاب داده میشوند و سختترین کیفرها به آنها میرسد. ﴿لَا يُقۡضَىٰ عَلَيۡهِمۡ فَيَمُوتُواْ﴾بر آنان نه به مرگ حکم میشود تا بمیرند و راحت شوند، ﴿وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَا﴾و نه چیزی از عذابش در حق آنان کاسته میشود. پس شدّت عذاب و بزرگی آن همواره و همیشه بر آنها ادامه دارد. ﴿كَذَٰلِكَ نَجۡزِي كُلَّ كَفُورٖ﴾بدینگونه با عذاب جهنّم هرکسی را که به کفر ورزی ادامه دهد و بر آن پافشاری کند سزا میدهیم.
﴿وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا﴾و آنها در دوزخ فریاد بر میآورند و کمک میطلبند و میگویند: ﴿رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُ﴾پروردگارا! ما را از جهنّم بیرون بیاور تا کارهای شایسته انجام دهیم، غیر از کارهایی که قبلا میکردیم. پس آنها به گناهشان اعتراف کرده و میدانند خداوند دربارهی آنها به عدل و داد حکم نموده است. اما بازگشت به دنیا را زمانی از خدا میخواهند که دیگر وقت آن نیست، پس خداوند به آنها میفرماید: ﴿أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ﴾آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هرکس میخواست پند پذیرد برایش کافی بود؟ یعنی به اندازهای به شما فرصت دادیم که هرکس درصدد پندپذیری و انجام عمل صالح بود میتوانست توشهی لازم را بردارد. و در دنیا بهرهمندتان ساختیم و روزیهای فراوان به شما دادیم واسباب راحتی و آسایش را برایتان فراهم نمودیم و عمرتان را طولانی کردیم و نشانهها را برایتان پی در پی فرستادیم.
﴿وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُ﴾و بیم دهندگان را پشت سرهم بهسوی شما روانه ساختیم و شما را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم تا بهسوی ما بازگردید و توبه کنید. اما بیم دادن در مورد شما ثمربخش نگردید و هیچ موعظهای دربارهی شما مثمر ثمر واقع نشد. و کیفر را از شما دور داشتیم تا این که اجلهایتان به پایان رسید و عمرهایتان تمام شد و با بدترین حالات از دنیا رخت بربستید و به این جهان رسیدید، جهانی که در آن طبق اعمالتان کیفر داده میشوید. و اکنون که از خدا میخواهید شما را به دنیا بازگرداند دیگر وقت آن تمام شده و خداوند مهربان و بخشنده بر شما خشم گرفته است و عذاب آتش جهنّم بر شما شدّت یافته و اهل بهشت شما را فراموش کردهاند. پس برای همیشه در جهّنم بمانید و همیشه خوار و ذلیل در عذاب به سر برید. بنابراین فرمود: ﴿فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ﴾پس بچشید طعم عذاب را که ستمکاران یاوری ندارند تا آنها را یاری کند و از جهنّم بیرون آورد یا از عذابشان بکاهد.
آیهی ۳۸:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَٰلِمُ غَيۡبِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ٣٨﴾[فاطر: ۳۸]. «بیگمان خداوند دانای (امور) پنهان آسمانها و زمین است و مسلّماً از چیزهایی که در درون دلهاست کاملاً آگاه است».
وقتی خداوند جزای اهل هر دو سرا را بیان نمود و اعمال و کارهای هردو گروه را ذکر کرد از گستردگی آگاهی و علم خداوند و مطلع بودن او از امور پنهان آسمانها و زمین خبر داد، امور پنهانی که از دید و نگاه مردم پنهان ا ست و از آن آگاهی ندارند. بیان کرد که خداوند رازهای درون سینهها را میداند و آنچه را از خیر و شر پاکی و ناپاکی در دلها پنهان است میداند پس به هرکس آنچه را که مستحق آن است میدهد و هریک را در جای مناسبش قرار میدهد.
آیهی ۳۹:
﴿هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِۚ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيۡهِ كُفۡرُهُۥۖ وَلَا يَزِيدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ كُفۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ إِلَّا مَقۡتٗاۖ وَلَا يَزِيدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ كُفۡرُهُمۡ إِلَّا خَسَارٗا٣٩﴾[فاطر: ۳۹]. «او خدایی است که شما را در زمین جانشین گرداند پس هرکس که کفر ورزد کفرش به زیان اوست و کفر کافران در پیشگاه خدا جز بر خشم (پروردگار) نمیافزاید و جز زیان چیزی نصیب کافران نمیگرداند».
خداوند از کمال حکمت و رحمت بود نسبت به بندگانش خبر میدهد که او از قبل چنین مقدر نموده است برخی از بندگان جانشین برخی دیگر در روی زمین شوند. و چنین مقدر نموده است که برای هر امّتی از امّتها بیم دهندگان و پیامبرانی را بفرستد تا بنگرد که چگونه عمل میکنند؟ پس هرکس به خداوند و به آنچه پیامبرانش آوردهاند کفر بورزد بداند که کفر او به زیان خود اوست و گناه و کیفر کفرش به خودش میرسد. و هیچ کس بار گناه او را به دوش نخواهد کشید. و کفرورزی کافر چیزی جز این که پروردگارش بر او خشمگین شود نمیافزاید. و چه کیفری بالاتر از خشم و ناخشنودی خداوند وجود دارد؟! ﴿وَلَا يَزِيدُ ٱلۡكَٰفِرِينَ كُفۡرُهُمۡ إِلَّا خَسَارٗا﴾و کفر کافران چیزی جز زیان به آنان نمیافزاید. یعنی آنها خود و خانواده و اعمال و منازلشان را در بهشت از دست خواهند داد، پس همواره بدبختی و زیانمندی کافر فزونی میگیرد و نزد خدا و خلق خدا خوار میگردد و محروم میشود.
آیهی ۴۰:
﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ شُرَكَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ أَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ كِتَٰبٗا فَهُمۡ عَلَىٰ بَيِّنَتٖ مِّنۡهُۚ بَلۡ إِن يَعِدُ ٱلظَّٰلِمُونَ بَعۡضُهُم بَعۡضًا إِلَّا غُرُورًا٤٠﴾[فاطر: ۴۰]. «بگو: آیا به شریکان خوش که بهجای خداوند به فریاد میخوانید نگریستهاید؟ نشان دهید آنان چه چیزی را در زمین آفریدهاند؟ و یا در آفرینش آسمانها مشارکت داشتهاند! آیا به آنها کتابی دادهایم که از آن حجّتی در دست داشته باشند؟ حق این است که ستمگران به همدیگر جز از روی فریب وعده نمیدهند».
خداوند متعال با بیان ناتوانی و نقص معبودان باطل مشرکین و بیان بطلان شرک ورزی آنها از همه جهات میفرماید: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ شُرَكَآءَكُمُ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾ای پیامبر! به آنها بگو: به من دربارهی معبودان خود که به جز خداوند به فریاد میخوانید خبر دهید، آیا آنها سزاوار به فریاد خواندن و پرستش هستید؟ ﴿أَرُونِي مَاذَا خَلَقُواْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ﴾به من نشان دهید که آنان چه چیزی را در زمین آفریدهاند؟ آیا دریایی آفریدهاند یا کوههایی را آفریدهاند یا حیوانی یا جمادی را آفریدهاند؟ آنان اقرار خواهند کرد که آفرینندهی همهی این چیزها نعمت الله است. ﴿أَمۡ لَهُمۡ شِرۡكٞ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ﴾آیا شریکانی که آنها مقرّر داشتهاند در آفرینش و تدبیر آسمانها مشارکتی دارند؟ خواهند گفت: آنها مشارکتی در این زمینه ندارند. پس وقتی آنها چیزی را نیافریدهاند و در آفرینش جهان هستی با آفریننده مشارکتی ندارد چرا آنها را عبادت میکنید و به فریاد میخوانید با اینکه به ناتوانی آنها اقرار میکنید؟! پس، از نظر عقلی دلیلی برای صحّت پرستش آنها وجود ندارد، بلکه دلایل عقلی بر باطل بودن عبادت آنها دلالت مینماید. سپس دلیلی نقلی را بیان کرد که آن نیز پرستش شرکا را منتفی میداند. بنابراین فرمود: ﴿أَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُمۡ كِتَٰبٗا فَهُمۡ عَلَىٰ بَيِّنَتٖ مِّنۡهُ﴾آیا به آنها کتابی دادهایم که آنها را به شرک ورزیدن و پرستش بتها دستور دهد و از آن کتاب حجّتی در دست داشته باشند بر صحیح بودن شرکشان؟! چنین نیست، زیرا قبل از قرآن کتابی بر آنها نازل نشده، و قبل از پیامبر خدا محمّدصبیمدهنده و پیامبری نزد آنها نیامده است. اگر فرض شود که کتابی بر آنها نازل شده و پیامبری به سوی آنها فرستاده شده است و ادعا کنند که او آنها را به شرکشان فرمان دادهاست، در این حالت نیز در دروغگویی آنها شکی نداریم، چون خداوند فرموده است: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ٢٥﴾[الأنبیاء: ۲۵]. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادهایم مگر اینکه به سوی او وحی کردهایم که هیچ معبود به حقّی جز من الله نیست، پس مرا پرستش کنید». پس همهی پیامبران و کلیهی کتابهای آسمانی بر این مطلب اتفاق دارند که دین و عبادت را خالصانه برای خدا قرار داد. ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ﴾[البینة: ۵]. «و فرمان داده شدند مگر اینکه خداوند را مخلصانه و حقگرایانه بپرستند». اگر گفته شود مادامی که دلایل عقلی و نقلی بر باطل بودن شرک دلالت میکنند چه چیزی مشرکان را وادار به شرک ورزی کرده است با اینکه در میان آنها افراد هوشیار و خردمندی وجود داشت؟ در این زمینه خداوند متعال میفرماید: ﴿بَلۡ إِن يَعِدُ ٱلظَّٰلِمُونَ بَعۡضُهُم بَعۡضًا إِلَّا غُرُورًا﴾بلکه ستمکاران جز وعدههای دروغ به یکدیگر نمیدهند. یعنی برای راهی که در پیش گرفتهاند دلیلی ندارند، بلکه این براساس سفارش است که به همدیگر میکنند، و به خاطر این است که برای یکدیگر این راه را زیبا و آراسته جلوه میدهند و متاخّرین از پیشینیان گمراه تقلید مینمایند و به آنها اقتدا میکنند، و به خاطر آرزوهایی است که شیطان در ذهن و دل آنها جای داده و زشتی اعمالشان را برای آنها زیبا جلوه داده است. در نتیجه این عمل زشت در دلهایشان رشد کرده و صفتی از صفات آنها شده است. بنابراین، دور کردن آن از دلهایشان سخت و دشوار است. از این رو آنان بر کفر و شرک باطل و از میان رفتنی پافشاری میکنند.
آیهی ۴۱:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ وَلَئِن زَالَتَآ إِنۡ أَمۡسَكَهُمَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِهِۦٓۚ إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا٤١﴾[فاطر: ۴۱]. «بیگمان خداوند آسمانها و زمین را نگاه میدارد از اینکه از جای بلغزند و اگر بلغزند جز خدا هیچکس نمیتواند آنها را نگاه بدارد. بیگمان او بردبار آمرزگار است».
خداوند متعال از کمال قدرت خویش و از رحمت فراوان خود و از گستردگی بردباری و آمرزگاری خویش خبر داده و میفرماید او آسمانها و زمین را نگاه میدارد و نمیگذارد از مسیر خود خارج شوند و اگر آسمان و زمین از جای خود بیرون روند هیچ کس غیر از خدا آنها را نگاه نمیدارد و مردم توانایی نگاه داشتن آنها را ندارند و قدرت و توانایی آنان از انجام چنین کاری عاجز است. امّا خداوند متعال چنین حکم نموده که آسمان و زمین همانگونه که آفریده شدهاند بمانند تا برای مردم و آفریدهها امنیت و آرامش حاصل شود واز آنها بهرهمند شوند و عبرت بیاموزند و به قدرت بزرگ خداوند پی ببرند و بر اثر آن دلهایشان از بزرگداشت و تعظیم و محبت خداوند لبریز گردد. همچنین تا اوج کمال و صبر و مغفرت خداوند برای آنان آشکار گردد، که به جنایتکاران مهلت داده و در سزا دادنشان عجله نکرده است. با اینکه اگر خداوند به آسمان دستور دهد، گناهکاران را سنگباران خواهد کرد. و اگر به زمین حکم نماید آنها را فرو خواهد بلعید. امّا آمرزگاری و بردباری و لطف الهی آنها را در برگرفته است. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا﴾بیگمان خداوند در به تاخیر انداختن عذاب از کافران بردبار است. ﴿غَفُورٗا﴾و آمرزندهی گناهان کسی است که توبه نماید.
آیهی ۴۳-۴۲:
﴿وَأَقۡسَمُواْ بِٱللَّهِ جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ لَئِن جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ لَّيَكُونُنَّ أَهۡدَىٰ مِنۡ إِحۡدَى ٱلۡأُمَمِۖ فَلَمَّا جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ مَّا زَادَهُمۡ إِلَّا نُفُورًا٤٢﴾[فاطر: ۴۲]. «و آنان مؤکّدانه به خدا قسم خوردند که اگر بیمدهندهای به نزد آنان بیاید از هر امّتی راه یافتهتر خواهند بود. امّا هنگامیکه بیمدهندهای به میانشان آمد در حق آنان جز گریز نیافزود».
﴿ٱسۡتِكۡبَارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَمَكۡرَ ٱلسَّيِّيِٕۚ وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِۦۚ فَهَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ ٱلۡأَوَّلِينَۚ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَبۡدِيلٗاۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ ٱللَّهِ تَحۡوِيلًا٤٣﴾[فاطر: ۴۳]. «(گریزشان از حق) به خاطر استکبار در زمین و نیرنگ زشتی بود که ورزیدند و نیرنگهای زشت جز دامنگیر اهلش نمیگردد. آیا جز چشم به راه شیوۀ پیشینیان هستند؟ هرگز دگوگونی و تبدیلی در شیوۀ رفتار خدا نخواهی یافت. و هرگز نخواهی دید که روش خدا تغییر یابد».
کسانی که تو را ای پیامبر خدا! تکذیب کردند موکدانه قسم خوردند که ﴿لَئِن جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ لَّيَكُونُنَّ أَهۡدَىٰ مِنۡ إِحۡدَى ٱلۡأُمَمِ﴾اگر بیم دهندهای به نزد آنان بیاید از یهودیان و نصاری که اهل کتاب هستند راهیاتتر خواهند بود، امّا به این قسمها و عهدها وفا نکردند. ﴿فَلَمَّا جَآءَهُمۡ نَذِيرٞ﴾پس وقتی که پیامبر به میانشان آمد هدایت شدند و از هر ملّتی راهیابتر نگشتند و بر گمراهی قبلی خود باقی ماندند، ﴿مَّا زَادَهُمۡ إِلَّا نُفُورًا﴾و جز گریز از حق و فزونی یافتن گمراهی و سرکشیشان چیزی به آنها افزوده نشد. و سوگند خوردن آنها به خاطر این نبود که قصدی نیکو داشته باشند، نیز برای طلب حق نبود، و اگر چنین بود آنها موفق میشدند، بلکه قسم خوردن آنان ناشی از استکبارشان در برابر مردم و حق بود و یک نوع سخن آرایی آنان بود به قصد اینکه مردم را فریب دهند و چنان بنمایانند که آنها اهل حقند و در طلب حق میکوشند، آنگاه فریب خوردگان، فریبشان را بخوردند و دنباله رو آنها شوند. ﴿وَلَا يَحِيقُ ٱلۡمَكۡرُ ٱلسَّيِّئُ إِلَّا بِأَهۡلِهِ﴾و مکر زشت که سرانجام آن بد و باطل است جز دامنگیر حیلهگران و مکرورزان نمیگردد. و مکر ورزی آنان علیه آنها برمیگردد. و خداوند برای بندگانش روشن نموده که آنها در این گفتارها و سوگندها دروغ میگویند و دیگران را فریب میدهند.
پس خواری و رسواییشان آشکار گردید و قصد و هدف زشت آنها روشن شد. و حیلهگریشان به ضرر خود آنها تمام شد، و خداوند مکرشان را به خود آنها بازگرداند.پس برای آنها چیزی جز این باقی نمانده است که منتظر عذاب باشند، عذابی که سنّت و روش خداوند دربارهی گذشتگان بوده است، و روش و سنّت الهی تغییر نمییابد و روش و آیین الهی چنین است که هرکس راه ستمگری و عناد و استکبار را در پیش گیرد عذاب الهی بر او فرود خواهد آمد و نعمت خدا از دست او گرفته خواهد شد. پس اینها چشم به راه کاری باشند که با گذشتگان انجام شده است.
آیهی ۴۵-۴۴:
﴿أَوَ لَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَكَانُوٓاْ أَشَدَّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗۚ وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا٤٤﴾[فاطر: ۴۴]. «آیا در زمین نگشتهاند تا بنگرند که سر انجام پیشینیانشان چگونه شد؟ حال آنکه آنان از اینان قوّت و قدرت بیشتری داشتند، و هیچ چیزی در آسمانها و در زمین خدا را درمانده و ناتوان نخواهد کرد، بیگمان او دانای تواناست».
﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا كَسَبُواْ مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَآبَّةٖ وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِۦ بَصِيرَۢا٤٥﴾[فاطر: ۴۵]. «و اگر خداوند مردم را به (سزای) آنچه میکردند گرفتار میساخت بر روی آن (زمین) هیچ جنبدهای را نمیگذاشت. بلکه آنانرا تا سر رسید زمان معیّنی به تاخیر میاندازد، پس وقتیکه مدّت مشخّص ایشان فرا رسید بیگمان خداوند به بندگانش بیناست».
خداوند مردم را تشویق میکند تا با دلها و جسمهایشان برای پند پذیرفتن نه برای تماشا و غفلت در زمین به گشت و گذار بپردازند و بنگرند سرانجام کار کسانی که پیش از ایشان بوده و پیامبران را تکذیب کردهاند چگونه بوده است؟
درحالیکه آنها از اینها اموال و فرزندان و قدرت و توانایی بیشتری داشته و زمین را بیشتر از اینها آباد کرده بودند، امّا وقتی که عذاب به سراغشان آمد قدرت و توانشان هیچ فایده و سودی به آنها نبخشید و فرزندان و اموالشان نتوانست در برابر خدا برای آنها کاری کند، و قدرت و خواست الهی درباره آنها نافذ گردید. ﴿وَمَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُعۡجِزَهُۥ مِن شَيۡءٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾و خداوند چنین نیست که چیزی در آسمانها و زمین او را ناتوان سازد، و هیچ چیزی او را درمانده نخواهد کرد، چون علم و قدرتش کامل است. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ عَلِيمٗا قَدِيرٗا﴾بیگمان خدا به همه چیز آگاه است و بر همه چیز توانایی دارد.
سپس خداوند متعال کمال بردباری و مهلت دادن خود را به مجرمان وگناهکاران بیان نمود و فرمود: ﴿وَلَوۡ يُؤَاخِذُ ٱللَّهُ ٱلنَّاسَ بِمَا كَسَبُواْ مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهۡرِهَا مِن دَآبَّةٖ﴾و اگر خداوند مردم را به سزای گناهانی که میکردند کیفر میداد و گرفتار میساخت، کیفر و عذاب هیچ جنبندهای را نمیگذاشت، حتی حیوانات غیر مکلف را نیز فرا میگرفت، ﴿وَلَٰكِن يُؤَخِّرُهُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗىۖ فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِۦ بَصِيرَۢا﴾ولی آنان را تا سر رسید زمان معینی به تاخیر میاندازد، پس وقتی که مدّتشان فرا رسد بیگمان خداوند به بندگانش بیناست و آنها را طبق آنچه از خیر و شر انجام دادهاند جزا و سزا میدهد.
پایان تفسیر سوره فاطر