تفسیر سورهی دخان
مکی و ۵۹ آیه است.
آیهی ۱۶-۱:
﴿حمٓ١﴾[الدخان: ۱]. «حا، میم».
﴿وَٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ٢﴾[الدخان: ۲]. «سوگند به کتاب روشن و روشنگر».
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍۚ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ٣﴾[الدخان: ۳]. «بدون شک ما آنرا در شبی خجسته نازل کردهایم و ما همواره بیمدهنده بودهایم».
﴿فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ٤﴾[الدخان: ۴]. «هرکار استواری در آن (شب) بیان و مقرّر میگردد».
﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآۚ إِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ٥﴾[الدخان: ۵]. «کاری که از سوی ما صادر و بدان دستور داده شده است. بیگمان ما فرستنده بودهایم».
﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ٦﴾[الدخان: ۶]. «(این کار) به خاطر رحمتی از سوی پروردگارت است، بیگمان او شنوای داناست».
﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ٧﴾[الدخان: ۷]. «پروردگار آسمانها و زمین و آنچه بین آن دو است اگر اهل یقین هستید».
﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ يُحۡيِۦ وَيُمِيتُۖ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ٨﴾[الدخان: ۸]. «معبود به حقّی جز او نیست و اوست که زنده میگرداند و میمیراند و پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست».
﴿بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ يَلۡعَبُونَ٩﴾[الدخان: ۹]. «بلکه آنان در شکاند و سرگرمند».
﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠﴾[الدخان: ۱۰]. «پس چشم به راه روزی باش که آسمان دور آشکاری را پدیدار میکند».
﴿يَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٞ١١﴾[الدخان: ۱۱]. «مردم را فرو میپوشاند، این عذابی دردناک است».
﴿رَّبَّنَا ٱكۡشِفۡ عَنَّا ٱلۡعَذَابَ إِنَّا مُؤۡمِنُونَ١٢﴾[الدخان: ۱۲]. «پروردگارا! عذاب را از ما دور دار، همانا ما ایمان آورندگانیم».
﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّكۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِينٞ١٣﴾[الدخان: ۱۳]. «چگونه آنان را پند باشد درحالیکه پیامبری بیانکننده به نزد آنان آمده بود».
﴿ثُمَّ تَوَلَّوۡاْ عَنۡهُ وَقَالُواْ مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ١٤﴾[الدخان: ۱۴]. «آنگاه از او رویگرداندند و گفتند: او دیوانهای آموخته شده است».
﴿إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ١٥﴾[الدخان: ۱۵]. «بهراستی ما اندکی عذاب را دور میسازیم ولی شما به (کفر) باز خواهید گشت».
﴿يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦﴾[الدخان: ۱۶]. «روزی که به گرفتنی بزرگ فرو گیریم، بیگمان ما انتقام خواهیم گرفت».
در اینجا به وسیله قرآن بر قرآن سوگند یاد شده است، پس (خداوند) به کتابی که بیانگر و روشنگر هر آن چیزی است که به بیان آن نیاز است، سوگند خورده که آنرا ﴿فِي لَيۡلَةٖ مُّبَٰرَكَةٍ﴾در شبی دارای خیر و برکت فراوان نازل کرده است، و آن شب قدر است که از هزار ماه بهتر است. پس بهترین کلام در بهترین و برترین شبها و روزها بر برترین انسانها با زبان شیوهای عربی نازل شده است تا با آن قومی بیم داده شوند که جاهلیت از هر جهت آنها را فرا گرفته و شقاوت بر آنها غلبه یافته است تا در پرتو روشنایی آن حرکت کنند و از هدایت آن بهرهمند شوند و به دنبال آن حرکت نمایند. آنگاه خبر دنیا و آخرت را به دست آورند. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ﴾ما همواره بیمدهنده بودهایم.
﴿فِيهَا يُفۡرَقُ كُلُّ أَمۡرٍ حَكِيمٍ٤﴾در آن شب که قرآن نازل شده است هر فرمان تقدیری و تشریعی خداوند پایان مییابد و مشخّص میگردد. و این فیصله یافتن و نوشتن که در شب قدر انجام میگیرد یکی از فیصله یافتنها و نوشتههایی است که نوشته میشود و مشخّص میگردد و با کتاب اوّل که خداوند در آن تقدیرهای خلایق و اجلها و روزیهایشان و اعمال و احوالشان را نوشته است مطابق است. سپس خداوند متعال فرشتگان خود را مأمور نموده که آنچه را بر بنده میآید بنویسند در حالی که بنده در شکم مادرش میباشد. سپس بعد از آمدن او به دنیا «کراما کاتبین» را بر آنها گماشته است تا اعمال آنان را ثبت و ضبط نمایند سپس خداوند متعال در شب قدر هر آنچه را که در طول سال انجام میپذیرد مقدّر و اندازهگیری مینماید.
و همهی اینها از کمال دانش و حکمت و توجه او به آفریدههایش میباشد. ﴿أَمۡرٗا مِّنۡ عِندِنَآ﴾این امر و فرمان استوار، فرمانی است که از سوی ما صادر شده است ﴿إِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ﴾بدون شک ما پیامبران را فرستادیم و کتابها را نازل کردیم، وپیامبران دستورات خداوند را میرسانند و به آنچه مقدر نموده خبر میدهند. ﴿رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ﴾فرستادن پیامبران و نازل کردن کتابها که برترین آنها قرآن میباشد رحمتی است از سوی پروردگار بندگان برای بندگان. پس خداوند هیچ رحمتی بزرگتر از این به بندگان نداده که آنها را توسط کتابها و پیامبران هدایت نموده است. و هر خیری که در دنیا و آخرت به دست میآورند به خاطر این است.
﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ﴾همانا او صداها را میشنود و همهی امور ظاهر و باطن را میداند. و خداوند نیاز مبرم بندگان را به کتابها و پیامبرانش میدانسته است، از این رو با دادن این چیزها به آنان، آنها را مورد رحمت خویش قرار داد و بر آنها منّت گذارد. پس ستایش و منّت و احسان از آن اوست.
﴿رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ٧﴾پروردگار آسمانها و زمین و آن چه بین آن دو است میباشد. یعنی آفرینندهی آنها و تدبیر کنندهی امورشان است اگر شما باور دارید. پس بدانید که پروردگار مخلوقات، معبود به حق آنهاست. بنابراین فرمود: ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾هیچ معبود حقی جز او نیست، ﴿يُحۡيِۦ وَيُمِيتُ﴾تنها اوست که میمیراند و زنده میگرداند و شما را پس از مرگتان گرد خواهد آورد و آن گاه طبق عملتان شما را سزا و جزا میدهد، پس اگر عملتان خوب باشد به شما پاداش نیک میدهد و گر بد باشد به شما سزای بد میدهد ﴿رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست. یعنی پروردگار اولین و آخرین است، آنها را با نعمتهای خویش پرورش داده و رنجها را از آنان دور کرده است.
خداوند طوری بر ربوّبیت و الوّهیت خود تاکید کرد که باعث علم کامل آدمی میشود و هیچ شک و تردیدی برای او باقی نمیماند. با این حال خبر داد که کافران با وجود چنین وضوحی ﴿فِي شَكّٖ يَلۡعَبُونَ﴾در شک و شبهات فرو رفته و از آنچه که برای آن آفریده شدهاند غافل مانده و به کارهای بیهودهای که از آن چیزی جز زیان عادیشان نمیگردد مشغول شدهاند.
﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ١٠ يَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِيمٞ١١﴾پس منتظر عذاب آنها باش، چون وقت آن نزدیک شده و فرا رسیده است، روزی که آسمان دود آشکاری را پدیدار میکند و این دود همهی مردم را فرا میگیرد و به آنها گفته میشود: این عذابی دردناک است.
مفسّران دربارهی مراد از این دود اختلاف کردهاند، گفته شده است که این همان دودی است که مجرمان را به هنگامیکه در روز قیامت به نزدیک آتش برده میشوند فرا میگیرد. و خداوند به پیامبرش دستور داده تا برای آنها منتظر همان روز باشد. و این معنی را این امر تاکید مینماید که طریقه و روش قرآن در تهدید کردنِ کافران و مهلت دادن به آنها اینگونه است و آنها را از آن روز و عذابش میترساند و مومنان و پیامبران را دلجویی میدهد که کسانی که آنها را اذیت و آزار میرساند، باید منتظر آن روز باشند.
و نیز موید آن است که خداوند در این آیه فرموده است: ﴿أَنَّىٰ لَهُمُ ٱلذِّكۡرَىٰ وَقَدۡ جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مُّبِينٞ١٣﴾چگونه یادآوری برای آنان فایدهای دارد؟ درحالیکه پیامبری بیانگر نزد آنان آمده است. و این در روز قیامت به کافران گفته میشود، آنگاه که آنها درخواست میکنند که به دنیا باز گردند: زمان بازگشت تمام شده است.
و گفته شده: منظور چیزی است که کافران قریش بدان گرفتار شدند، وقتی که از ایمان آوردن سرباز زدند و با خود بزرگ بینی حق را نپذیرفتند، پس پیامبرصعلیه آنها ادعا کرد و فرمود: «بار خدایا! آنان را به قحطیای همانند قحط سالیهای دوران یوسف گرفتار کن».
آنها حیوانات مرده و استخوانها را از شدّت گرسنگی میخوردند و از (شدّت) گرسنگی فضای میان آسمان و زمین را همانند دود میدیدند، در صورتی که دودی آنرا نپوشانده بود. پس در این صورت ﴿يَوۡمَ تَأۡتِي ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِينٖ﴾روزی که آسمان دودی آشکار پدیدار میسازد. یعنی دودی که آنان آن را دود به حساب میآورند، نه اینکه دودی حقیقی باشد. و آنها همچنان در این حالت به سر میبرند تا این که از پیامبر خواستند آنها را مورد مِهر قرار دهد و از او خواستند تا نزد خداوند برایشان دعا نماید که خداوند این حالت را از آنان دور کند. پس خداوند به دعای پیامبر آنرا دور نمود. بنابراین در فرموده الهی: ﴿إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ١٥﴾«ما اندکی عذاب را دور میسازیم ولی شما به کفر باز خواهید گشت». خداوند خبر دادهاست که قحطی و گرسنگی را از آنها دور خواهد کرد، و آنها را تهدید نمود که به خود بزرگ بینی و تکذیب باز گردند، و خبرداد که آنها به کفر و تکذیب باز خواهند گشت، و همانطور که خداوند خبر داده بود اتفاق افتاد، و خبر داد که خداوند آنها را به زودی و سخت و مجازات خواهد کرد. و گفتهاند: منظور از عذاب سخت واقعهی بدر است. و این گفته جای بحث است.
و گفته شده: دودی که در آسمان پدیدار میآید یکی از علامتهای قیامت است و در آخر زمان دودی پدید میآید که در واقع عذاب خداست و نفسهای مردم را میگیرد، ولی برای مومنان همانند دودی است. اما آنچه اول گفته شد صحّت بیشتری دارد.
و احتمال دارد که منظور از: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ يَوۡمَ... مُعَلَّمٞ مَّجۡنُونٌ﴾این است که همهی اینها مربوط به روز قیامت میباشند. و این که خداوند فرموده است: ﴿إِنَّا كَاشِفُواْ ٱلۡعَذَابِ قَلِيلًاۚ إِنَّكُمۡ عَآئِدُونَ١٥ يَوۡمَ نَبۡطِشُ ٱلۡبَطۡشَةَ ٱلۡكُبۡرَىٰٓ إِنَّا مُنتَقِمُونَ١٦﴾منظور چیزی است که برای قریش اتفاق افتاد، همان طور که پیشتر بیان شد. و از آنجا که این آیات بر این دو مفهوم و معنی نازل شدهاند، چیزی را نمییابی که مدّنظر قرار دادنِ هر دو معنی را منع کند. بلکه کلمات برای لحاظ کردن هریک از این معانی کاملا آمادگی دارند و این چیزی است که نزد من راجح میباشد. والله اعلم.
آیهی ۳۳-۱۷:
﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ وَجَآءَهُمۡ رَسُولٞ كَرِيمٌ١٧﴾[الدخان: ۱۷]. «و بدون شک ما پیش از اینان قوم فرعون را آزمودیم و پیامبری بزرگوار به نزدشان آمد».
﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَيَّ عِبَادَ ٱللَّهِۖ إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ١٨﴾[الدخان: ۱۸]. «(با این پیام) که بندگان خدا را به من بسپارید همانا من برایتان پیامبر امینی هستم».
﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنِّيٓ ءَاتِيكُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ١٩﴾[الدخان: ۱۹]. «و (اینکه) بر خدا بزرگی نکنید (همانا) من برایتان حجّتی آشکار میآورم».
﴿وَإِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ٢٠﴾[الدخان: ۲۰]. «و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از آنکه مرا سنگسار کنید».
﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِي فَٱعۡتَزِلُونِ٢١﴾[الدخان: ۲۱]. «و اگر به من ایمان نمیآورید پس از من کنارهگیری کنید».
﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ٢٢﴾[الدخان: ۲۲]. «پس او پروردگار خود را به فریاد خواند که بدون شک اینان گروهی گناهکارند».
﴿فَأَسۡرِ بِعِبَادِي لَيۡلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ٢٣﴾[الدخان: ۲۳]. «(به او گفتیم) پس بندگانم را شبانه کوچ بده (و بدانید که) به درستی شما تعقیب میشوید».
﴿وَٱتۡرُكِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًاۖ إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ٢٤﴾[الدخان: ۲۴]. «و دریا را آرمیده رها کن، ایشان گروهی هستند که قطعاً غرق میگردند».
﴿كَمۡ تَرَكُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ٢٥﴾[الدخان: ۲۵]. «چه باغها و چشمه سارهای زیادی از خود بهجای گذاشتند».
﴿وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ٢٦﴾[الدخان: ۲۶]. «و کشتزارها و جایگاهی ارزشمندرا».
﴿وَنَعۡمَةٖ كَانُواْ فِيهَا فَٰكِهِينَ٢٧﴾[الدخان: ۲۷]. «و نعمتی که در آن بهرهمند بودند».
﴿كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ٢٨﴾[الدخان: ۲۸]. «بدینسان (شد) و ما همهی این نعمتها را به قوم دیگری دادیم».
﴿فَمَا بَكَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَا كَانُواْ مُنظَرِينَ٢٩﴾[الدخان: ۲۹]. «نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه به ایشان مهلتی داده شد».
﴿وَلَقَدۡ نَجَّيۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِينِ٣٠﴾[الدخان: ۳۰]. «و بهدرستی که ما بنیاسراییل را از عذاب خوارکننده رهایی بخشیدیم».
﴿مِن فِرۡعَوۡنَۚ إِنَّهُۥ كَانَ عَالِيٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ٣١﴾[الدخان: ۳۱]. «از فرعون که او سرکشی از اسرافکاران بود».
﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ٣٢﴾[الدخان: ۳۲]. «و ما بنیاسرائیل را آگاهانه برگزیدیم و بر جهانیان برتری دادیم».
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓيَٰتِ مَا فِيهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِينٌ٣٣﴾[الدخان: ۳۳]. «و از نشانههایی به آنان دادیم که در آن آزمونی آشکار بود».
پس از آنکه خداوند از تکذیب کسانی سخن گفت که محمّدصرا تکذیب کردند، یادآور شد که اینها سلف و پیشینیانی از تکذیب کنندگان داشتهاند. پس داستان آنها را با موسی شروع ک رد و عذابهایی را که بر تکذیب کنندگان فرود آورد، یاد آور شد تا تکذیب کنندگان قریش از آنچه که بر آن بودند بازآیند. پس فرمود: ﴿وَلَقَدۡ فَتَنَّا قَبۡلَهُمۡ قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ﴾و پیش از اینان قوم فرعون را با فرستادن پیامبر خود موسی بن عمران به سوی آنها که پیامبری بزرگوار بود و دارای چنان بزرگواری و اخلاقی بود که دیگران نداشته، آزمودیم.
﴿أَنۡ أَدُّوٓاْ إِلَيَّ عِبَادَ ٱللَّهِ﴾موسی به فرعون و درباریانش گفت: بندگان خدا (=بنیاسراییل) را با من بفرستید و از عذاب و شکنجههایتان آنها را در امان دارید، چرا که آنان عشیره و قوم من هستند و (در زمان خودشان) برترین مردم جهانند. شما بر آنها ستم کرده و بناحق آنان را به بردگی گرفتهاید، پس آنها را بفرستید و رها کنید تا پروردگارشان را پرستش نمایند. ﴿إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ﴾من برایتان پیامبری امین هستم و در آنچه مرا با آن به سوی شما فرستاده است درست کار وامانت دارم و هیچ چیزی از آن چه مرا با آن فرستاده است از شما پنهان نمیکنم و چیزی بر آنها اضافه نمینمایم و از آن چیزی نمیکاهم. و این امر ایجاب میکرد تا آنها از او اطاعت نمایند.
﴿وَأَن لَّا تَعۡلُواْ عَلَى ٱللَّهِ﴾و این که خود را برتر ندانید از این که خدا را پرستش کنید و با تکّبر بر بندگان خدا خود را برتر از آنها بدانید. ﴿إِنِّيٓ ءَاتِيكُم بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ﴾بدون شک من برای شما حجّت و دلیلی آشکار میآورم و آن معجزات آشکار و دلایل قاطعی بود که او ارائه داد. اما آنها او را تکذیب کردند و آهنگ کشتن او را نمودند. پس او از شرّ آنها به خدا پناه برد و گفت: ﴿وَإِنِّي عُذۡتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمۡ أَن تَرۡجُمُونِ٢٠﴾به درستی که من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از این که مرا به بدترین صورت که سنگسار کردن است بکشید.
﴿وَإِن لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ لِي فَٱعۡتَزِلُونِ٢١﴾پس سه حالت است: یا به من ایمان بیاورید که آنچه از شما میخواهم همین است، و اگر ایمان نمیآورید از من کنارهگیری کنید، نه از من حمایت کنید و نه علیه من باشید، بلکه شر و آزارتان را از من دور نگاه دارید. پس مرحله اول و دوم را آنها انجام ندادند بلکه همواره در برابر خداوند تمّرد و سرکشی کردند و با پیامبرش موسی÷به مبارزه پرداختند و نگذاشتند قومش بنیاسرائیل را با خود ببرد. ﴿فَدَعَا رَبَّهُۥٓ أَنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ مُّجۡرِمُونَ٢٢﴾پس موسی پروردگار خود را به فریاد خواند که: بدون شک اینان گروهی گناهکارند. یعنی اینها مرتکب جرم و گناهی شدهاند که اقتضا میکند تا هرچه زودتر به عذاب گرفتار شوند. موسی از حالت آنان خبر داد، و این خبر دادن دعائی با زبان حال علیه آنان است که رساتر از تصریح است. همانطور که دربارهی خودش گفت: ﴿رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ﴾[القصص: ۲۴]. «پروردگارا! من به خیری که بهسوی من نازل کردهای نیازمندم». خداوند موسی را فرمان داد تا بندگان او را در شب با خود ببرد و به وی خبر داد که فرعون و قومش آنها را تعقیب خواهند کرد.
﴿وَٱتۡرُكِ ٱلۡبَحۡرَ رَهۡوًا﴾وقتی که موسی آنگونه که خدا به او فرمان داده بود به هنگام شب بنیاسراییل را با خود برد و سپس فرعون آنها را تعقیب کرد و خداوند به موسی فرمان داد تا با عصایش دریا را بزند او عصا را به دریا زد و آن گاه دوازده راه باز شد و آب در میان و کناره این راهها حرکت کرده و عبور کردند. وقتی از دریا بیرون آمدند خداوند به موسی فرمان داد تا دریا را همچنان گشاده و به همان حالتش رها کند تا فرعون و لشکریانش وارد آن شوند. ﴿إِنَّهُمۡ جُندٞ مُّغۡرَقُونَ﴾ایشان گروی هستند که قطعا غرق میگردند.
وقتی قوم موسی بهطور کامل از دریا بیرون آمدند و قوم فرعون وارد آن شدند، خداوند به دریا دستور داد تا بر آنها جاری شود و آن گاه همهی آنان غرق شدند و همه نعمتها و زندگی دنیا را که از آن بهرهمند بودند از خود بر جای گذاشتند و خداوند آن را به بنی اسراییل داد، همان بنی اسرائیلی که فرعونیان بندگان خود قرار داده بودند. بنابراین فرمود: ﴿كَمۡ تَرَكُواْ مِن جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ٢٥ وَزُرُوعٖ وَمَقَامٖ كَرِيمٖ٢٦ وَنَعۡمَةٖ كَانُواْ فِيهَا فَٰكِهِينَ٢٧﴾چه باغها و چشمه سارهای زیادی از خود بجای گذاشتتند و کشتزارها و اقامت گاههای گرانقدر و نعمتهایی که از آن بهرهمند بودند! ماجرای آنان اینگونه شد و ما همهی این نعمتها را به قوم دیگری دادیم. ودر آیهای دیگر آمده است: [الشعراء: ۵۹]. ﴿كَذَٰلِكَۖ وَأَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ٥٩﴾[الشعراء: ۵۹]. «و اینگونه شد ماجرای آنها و ما آن نعمتها را به بنیاسراییل دادیم».
﴿فَمَا بَكَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلسَّمَآءُ وَٱلۡأَرۡضُ﴾وقتی خداوند آنها را هلاک و نابود ساخت آسمان و زمین بر آنها گریه نکردند. یعنی اهالی آسمان و زمین برای نابودیشان اندوهگین نشدند و از فراق آنها متاسّف نگشتند، بلکه همه از نابودی آنان شادمان شدند، حتی آسمان و زمین از هلاکت آنها خوشحال شدند، چون آنها هیچکاری از خود به جای نگذاشته بودند جز آنچه که مایه روسیاهیشان بود و سبب میشد تا جهانیان آنها را نفرین کنند و از آنها متنّفر باشند. ﴿وَمَا كَانُواْ مُنظَرِينَ﴾و به آنها مهلتی داده نشد که کیفر بر آنها نیاید بلکه فورا عذاب، آنانرا فرا گرفت. سپس خداوند منّت خویش را بر بنیاسراییل بیان کرد و فرمود: ﴿وَلَقَدۡ نَجَّيۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنَ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡمُهِينِ٣٠﴾و ما بنیاسراییل را از عذاب خوار کنندهای که در آن قرار داشتند نجات داده و رهایی بخشیدیم ﴿مِن فِرۡعَوۡنَ﴾از فرعون که پسران آنها را سر میبرید و زنانشان را برای خدمت زنده نگاه میداشت. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ عَالِيٗا مِّنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ﴾او بناحق در زمین بر دیگران بزرگی میفروخت و استکبار میورزید و از کسانی بود که از حدود الهی تجاوز کرده بود و بر ارتکاب آنچه خدا حرام نموده بود گستاخ شده بودند.
﴿وَلَقَدِ ٱخۡتَرۡنَٰهُمۡ عَلَىٰ عِلۡمٍ﴾و ما بنیاسراییل را از آنجا که از آنها آگاهی داشتیم و میدانستیم که شایسته هستند، برگزیدیم و بر جهانیان و مردم زمان خودشان برتری دادیم. ﴿عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾بر کسانی که در زمان خودشان و پیش از آنها و بعد از آنها بودند، برتری دادیم، تا این که خداوند امّت محمّدصرا آورد، پس آنها بر همهی جهانیان برتری داده شدند و خداوند آنها را بهترین امّتی گرداند که برای سود رساندن به مردم بیرون آورده شدهاند، و منّتها و احسانهایی به آنها نمود که دیگران را از آن بهرهمند نساخته بود.
﴿وَءَاتَيۡنَٰهُم مِّنَ ٱلۡأٓيَٰتِ﴾و به بنی اسراییل نشانهها و معجزات آشکاری دادیم، ﴿مَا فِيهِ بَلَٰٓؤٞاْ مُّبِينٌ﴾که در آن آزمو نی آشکار بود. یعنی احسان فراوانی در آن از جانب ما بر آنها بود و حجّتی بود بر صحّت آنچه پیامبرشان موسی÷برایشان آورده بود.
آیهی ۳۷-۳۴:
﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَيَقُولُونَ٣٤﴾[الدخان: ۳۴]. «بیگمان اینان میگویند».
﴿إِنۡ هِيَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِينَ٣٥﴾[الدخان: ۳۵]. «مرگ ما جز مرگ اوّل نیست و ما برانگیخته نخواهیم شد».
﴿فَأۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٣٦﴾[الدخان: ۳۶]. «پس اگر راستگوئید پدرانمان را بیاورید».
﴿أَهُمۡ خَيۡرٌ أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ مُجۡرِمِينَ٣٧﴾[الدخان: ۳۷]. «آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع»؟ و کسانی را که پیش از آنان بودند نابود کردیم چرا که آنان گناهکار بودند».
﴿إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَيَقُولُونَ٣٤ إِنۡ هِيَ إِلَّا مَوۡتَتُنَا ٱلۡأُولَىٰ وَمَا نَحۡنُ بِمُنشَرِينَ٣٥﴾خداوند متعال خبر میدهد که این تکذیب کنندگان درحالیکه رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را بعید میدانند، میگویند: زندگی فقط زندگی همین دنیاست و رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ وجود ندارد و بهشت و جهنّمی در کار نیست. سپس با جسارت نسبت به پروردگارشان و ناتوان قرار دادن او گفتند: ﴿فَأۡتُواْ بَِٔابَآئِنَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٣٦﴾پدران ما را بیاورید اگر راستگوئید. و این از پیشنهاد جاهلان معاند است. پس میان راستگویی پیامبرصو این که راستگویی او متوّقف و مشروط به آوردن پدرانشان باشد چه ملازمتی هست؟حال آنکه نشانهها بر راستی آنچه او آورده است اقامه شده و از هر جهت به صورت متواتر در آمدهاند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿أَهُمۡ خَيۡرٌ﴾آیا این مخاطبان بهترند، ﴿أَمۡ قَوۡمُ تُبَّعٖ وَٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ مُجۡرِمِينَ﴾یا قوم «تبعّ» و کسانی که پیش از آنان بودند؟ ما آنان را نابود کردیم چرا که گناهکار بودند. پس ایشان از آنها بهتر نیستند و در ارتکاب جرم و گناه مشترکاند. پس آنان هم منتظر نابودی و هلاکتی باشند که برادران جنایت پیشه و گناهکارشان بدان گرفتار آمدند.
آیهی ۴۲-۳۸:
﴿وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ٣٨﴾[الدخان: ۳۸]. «ما آسمانها و زمین و آنچه را که درمیان آن دو است بیهوده و بیهدف نیافریدهایم».
﴿مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٣٩﴾[الدخان: ۳۹]. «ما آن دو را جز به حق نیافریدهایم ولی بیشترشان نمیدانند».
﴿إِنَّ يَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِيقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِينَ٤٠﴾[الدخان: ۴۰]. «به درستی که روز داوری وعدهگاه همۀ آنان است».
﴿يَوۡمَ لَا يُغۡنِي مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَيۡٔٗا وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ٤١﴾[الدخان: ۴۱]. «روزی که هیچ دوستی از دوستی (دیگر) چیزی را دفع نکند و آنان یاری نمیگردند».
﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ٤٢﴾[الدخان: ۴۲]. «مگر کسیکه خدا به وی رحم کند که بیگمان او (=خدا) تواناو مهربان است».
خداوند متعال از کمال قدرت و حکمت خود خبر داده ومی فرماید که آسمانها و زمین را برای بازی و سرگرمی نیافریده و آنها را بیهوده و بیفایده خلق نکرده است. و خداوند آسمانها و زمین را جز به حق نیافریده است. یعنی آفریدنشان برای حق بوده و خلقت آن دو مشتمل بر حق است. خداوند آسمانها و زمین را پدید آورد تا بندگان، خداوند یگانه را که شریکی ندارد پرستش کنند و تا خداوند بندگان را امر و نهی نماید و به آنها پاداش و کیفر دهد. ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ولی بیشترشان نمیدانند. بنابراین، در آفرینش آسمانها و زمین نیاندیشیدهاند.
﴿إِنَّ يَوۡمَ ٱلۡفَصۡلِ مِيقَٰتُهُمۡ أَجۡمَعِينَ٤٠﴾به راستی روز داوری که روز قیامت است و در آن روز خداوند میان پیشینیان و آیندگان و بین همهی کسانی که با هم اختلاف کردهاند داوری مینماید، میعادگاه همهی خلایق است و خداوند همه را در آنروز گرد میآورد و آنها و آنچه را که انجام دادهاند حاضر و آماده میگرداند و طبق اعمالشان به آنان سزا و جزا میدهد.
﴿يَوۡمَ لَا يُغۡنِي مَوۡلًى عَن مَّوۡلٗى شَيۡٔٗا﴾روزی که هیچ خوشی و دوستی کمترین کمکی به خویش و دوست خود نمیکند، ﴿وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ﴾و نه آنان یاری میشوند، یعنی نمیتوانند عذاب خدا را از یکدیگر دور کنند، چون هیچکس از میان مخلوقات اختیاری ندارد. ﴿إِلَّا مَن رَّحِمَ ٱللَّهُۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ٤٢﴾مگر کسیکه خدا بدو رحمت کند، چرا که او توانای مهربان است و چنین کسی که مورد مرحمت خدا قرار گرفته است از رحمت خداوند متعال بهرهمند میگردد، زیرا برای به دست آوردن آن در دنیا تلاش کرده است.
آیهی ۵۰-۴۳:
﴿إِنَّ شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ٤٣﴾[الدخان: ۴۳]. «بیگمان درخت زقوم».
﴿طَعَامُ ٱلۡأَثِيمِ٤٤﴾[الدخان: ۴۴]. «خوراک (افراد) گناهکار است».
﴿كَٱلۡمُهۡلِ يَغۡلِي فِي ٱلۡبُطُونِ٤٥﴾[الدخان: ۴۵]. «همچون فلز گداخته شده در شکمها میجوشد».
﴿كَغَلۡيِ ٱلۡحَمِيمِ٤٦﴾[الدخان: ۴۶]. «چون جوشیدن آب گرم».
﴿خُذُوهُ فَٱعۡتِلُوهُ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلۡجَحِيمِ٤٧﴾[الدخان: ۴۷]. «او را بگیرید آنگاه وی را به سختی به میانۀ دوزخ بکشانید».
﴿ثُمَّ صُبُّواْ فَوۡقَ رَأۡسِهِۦ مِنۡ عَذَابِ ٱلۡحَمِيمِ٤٨﴾[الدخان: ۴۸]. «آنگاه بر فراز سرش از عذاب آب جوشیده بریزید».
﴿ذُقۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡكَرِيمُ٤٩﴾[الدخان: ۴۹]. «(میگوییم:) بچش که تو (به خیال خود) گرامی و بزرگواری».
﴿إِنَّ هَٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ٥٠﴾[الدخان: ۵۰]. «بدون شک این همان چیزی است که دربارۀ آن شک میکردید».
وقتی خداوند متعال از روز قیامت سخن گفت و فرمود در آن روز میان بندگانش داوری خواهد کرد بیان داشت که بندگانش در آن روز به دو گروه تقسیم خواهند شد، گروهی در بهشت خواهند بود و گروهی در جهّنم خواهند ماند و آنها کسانی هستند که با انجام کفر و گناهان، مرتکب جرم و گناه شدهاند و خوراک آنها: ﴿شَجَرَتَ ٱلزَّقُّومِ﴾درخت زقّوم است که بدترین و زشتترین درختان است و طعم و مزه آن ﴿كَٱلۡمُهۡلِ﴾همانند ریم و چرک بدبو و بسیار داغ است. ﴿يَغۡلِي فِي ٱلۡبُطُونِ٤٥ كَغَلۡيِ ٱلۡحَمِيمِ٤٦﴾و در شکمها مانند آب جوشان میجوشد. و به فردی که عذاب داده میشود گفته میشود: ﴿ذُقۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡكَرِيمُ٤٩﴾بچش مزّهی این عذاب دردناک و کیفر وخیم را، زیرا تو به گمان خود قدرتمند بودی و از عذاب خدا جلوگیری میکردی، و تو به گمان خود پیش خود پیش خداوند ارزشمند بودی و (ادّعا کردی که) عذابی به تو نمیرسد. پس امروز برایت روشن شد که ذلیل و خوار هستی. ﴿إِنَّ هَٰذَا مَا كُنتُم بِهِۦ تَمۡتَرُونَ٥٠﴾این عذاب بزرگ همان چیزی است که درباره آن شک میکردید، امّا اکنون برایتان حق و یقین گشته است.
آیهی ۵۹-۵۱:
﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٖ٥١﴾[الدخان: ۵۱]. «بهراستی که پرهیزگاران در جایگاه امن و امانی هستند».
﴿فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ٥٢﴾[الدخان: ۵۲]. «در باغها و چشمهساران».
﴿يَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِينَ٥٣﴾[الدخان: ۵۳]. «آنان لباسهایی از حریر نازک و ضخیم میپوشند و در مقابل یکدیگر مینشینند».
﴿كَذَٰلِكَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ٥٤﴾[الدخان: ۵۴]. «بدینگونه (است) و حورهای درشت چشم را به همسری آنان درمیآوریم».
﴿يَدۡعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَٰكِهَةٍ ءَامِنِينَ٥٥﴾[الدخان: ۵۵]. «آنان در آنجا با امن و امان هر میوهای را میطلبند».
﴿لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ٥٦﴾[الدخان: ۵۶]. «در آنجا (طعم) مرگ را نچشند (طعم) مرگ نخستین را که (از پیش) چشیده بودند و خداوند آنانرا از عذاب دوزخ بدور و محفوظ داشته است».
﴿فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ٥٧﴾[الدخان: ۵۷]. «فضل و بخششی است از سوی پروردگار تو، این است کامیابی بزرگ».
﴿فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ٥٨﴾[الدخان: ۵۸]. «ما قرآن را با زبان تو آسان کردهایم تا پند گیرند».
﴿فَٱرۡتَقِبۡ إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ٥٩﴾[الدخان: ۵۹]. «پس چشم به راه باش که آنان (نیز) چشم به راهند».
این پاداش کسانی است که با ترک گناهان و انجام طاعت از ناخشنودی و عذاب خدا پرهیز کردهاند، پس وقتی ناخشنودی و عذاب از آنها دور گشته است خشنودی خداوند و پاداش زیاد و میوهها و چشمه سارها برای آنها محقق گشته است که از زیر کاخهای آنان جویبارها روان است و در باغهای بهشت آن را میجوشانند. باغها را به نعمتها نسبت داد چون هر آنچه که این باغها در بردارند همه نعمت و شادمانی است و از هر جهت کامل میباشد و هیچ چیز ناخوشایند و ناگواری در آن وجود ندارد. و لباس آنها از ابریشم سبز کلفت و نازک است، ﴿مُّتَقَٰبِلِينَ﴾آنها رو به رو و در کمال راحتی و آرامش و محّت و زندگی خوب و آداب نیکو نشستهاند.
﴿كَذَٰلِكَ﴾نعمت و شادمانی کامل اینگونه است. ﴿وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ﴾و زنهای زیبایی را که از زیباییشان چشمها و عقلها حیران است و دارای چشمهای درشت و زیبا هستند به همسری آنان در میآوریم.
﴿يَدۡعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَٰكِهَةٍ﴾آنان در بهشت هر میوهای را که بخواهند از آنچه که در دنیا اسمش هست و از آنچه که در دنیا اسمی از آن نیست و شبیهی ندارد میطلبند، پس هر میوه ای، از هر نوع را که بخواهند بدون زحمت و مشقّت فورا برایشان حاضر میگردد. ﴿ءَامِنِينَ﴾و از تمام شدن آن و از زیان آن ایمن هستند و نیز از هر امر ناگوار و از بیرون آمدنِ از بهشت و از مرگ در امان میباشند. بنابراین فرمود: ﴿لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰ﴾اصلا و به طور کلّی در بهشت مرگی وجود ندارد و آنها هرگز نمیمیرند و اگر در آن مرگی بود مرگ نخستین که مرگ دنیاست را استثنا نمیکرد. پس آنها هر آنچه دوست دارند و میخواهند به طور کامل برایشان فراهم است. ﴿وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكَ﴾و خداوند آنان را از عذاب جهنّم محفوظ داشته است و به دست آمدن نعمتها و دور شدن عذاب از آنها از لطف و فضل خداوند بر آنهاست. و خداوند متعال است که به آنها توفیق داده تا کارهای شایسته انجام دهند، کارهایی که با آن خیر آخرت را به دست آوردهاند، و نیز خداوند به آنها نعمتهایی عطا کرده است که اعمالشان به آن نمیرسد. ﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ﴾این است کامیابی بزرگ. و چه کامیابی و رستگاری میتواند از به دست آوردن خشنودی خدا و در امان ماندن از عذاب و خشم او بزرگتر باشد؟
﴿فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ﴾ما قرآن را با زبان تو که به طور مطلق شیواترین و بزرگ ترین زبانهاست آسان کردهایم پس با زبان تو کلمات قرآن و معانی آن آسان گشته است. ﴿لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ﴾تا آنچه را که به سودشان است فرا بگیرند و آن را انجام دهند و آنچه را که به زیانشان است ترک کنند.
﴿فَٱرۡتَقِبۡ﴾پس منتظر آن خیر و پیروزی باش که خداوند به تو وعده دادهاست: ﴿إِنَّهُم مُّرۡتَقِبُونَ﴾و مسلّما آنان هم منتظر عذابی خواهند بود که آنها را فرا خواهد گرفت. این دو انتظار کشیدن با هم تفاوت دارند. پیامبر و پیروانش منتظر خیر و خوبی در دنیا و آخرت هستند و دیگران در دنیا و آخرت منتظر شر میباشند.
پایان تفسیر سورهی دخان