تفسیر سورهی محمّد
مدنی و ۳۸ آیه است.
آیهی ۳-۱:
﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ١﴾[محمد: ۱]. «کسانیکه کفر ورزیدند و از راه خدا باز داشتند خدا همهی کارهایشان را باطل مینماید».
﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ٢﴾[محمد: ۲]. «و کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه که بر محمّد نازل شده است ایمان آوردند و آن هم حق است و از سوی پروردگارشان آمده است، (خداوند) گناهانشان را از آنان میزداید و حال و ووضعشان را سامان میدهد».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ٣﴾[محمد: ۳]. «این بدان خاطر است که کافران از باطل پیروی کردند و مؤمنان از حقّی پیروی نمودند که از سوی پروردگارشان آمده است. اینگونه خدا برای مردم مثالهای ایشان را بیان میدارد».
این آیات در برگیرندهی پاداش مومنان و کیفر گناهکاران و اسباب برخورداری از این ثواب و عقاب است. همچنانکه در این آیات مردم فرا خوانده شدهاند تا از این موضوع عبرت بگیرند. پس فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾کسانیکه کفر ورزیدند و از راه خدا باز داشتند، ایشان سران کفر و پیشوایان گمراهی هستند که هم به خدا و آیات او کفر ورزیدهاند و هم خود و دیگران را از راه خدا باز داشتهاند. راه خدا آن چیزی است که پیامبران و پیروانشان به آن دعوت کردهاند. ﴿أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾خداوند اعمال ایشان را باطل نموده و آنها را به سبب اعمالشان به خاک مذلّت مینشاند و این شامل کارهایی است که علیه حق و دوستان خدا انجام میدادند. خداوند توطئه و مکر آنها را به خودشان باز گرداند و به اهداف خود نرسیدند.
و خداوند کارهایی را که به امید کسب پاداش انجام میدادند نابود مینماید، چون ایشان از باطل پیروی کردهاند، و باطل هر آن چیزی است که منظور از آن خدا نباشد از قبیل پرستش بتها و غیره. و اعمال و کارهایی که در راه یاری دادن باطل انجام میدادند باطل و پوچ خواهند شد.
﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾و کسانیکه به آنچه خداوند بر همهی پیامبرانش نازل فرموده، به خصوص به آنچه بر محمّدصنازل کرده است ایمان آوردند. ﴿وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ﴾و کارهای شایسته کردهاند، اینگونه افراد که آنچه از حقوق الهی بر آنهاست انجام داده و حقوق واجب و مستحب بندگان را ادا کردهاند، ﴿كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ﴾خداوند گناهان کوچک و بزرگ ایشان را میبخشاید، و وقتی بدیها و گناهانشان بخشوده شوند از عذاب دنیا و آخرت نجات خواهند یافت. ﴿وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ﴾و خداوند دین و دنیا و دلها و اعمالشان را به صلاح میآورد و خوب میگرداند و پاداش آنها را با رشد دادن آن نیک میگرداند و همه حالات و وضعشان را سامان میدهد، چون آنها: ﴿ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ﴾از حق که عبارت از راستی و یقین و تمام چیزهایی که قرآن آنها را در بر گرفته است. پیروی کردند، حقی که: ﴿مِن رَّبِّهِمۡ﴾از سوی پروردگارشان آمده است، پروردگاری که آنها را با نعمت خویش پرورش داده و با لطف خود آنها را مورد سرپرستی قرار دادهاست. پس خداوند آنها را با حق پیروی کردند، در نتیجه کارهایشان سامان یافت.
و از آنجا که هدف اینها متعلق به حق است، حقّی که منسوب به خداوند باقی و پایدار میباشد وسیلهای که آنها برای رسیدن به این هدف برگزیدند پایدار میماند و پاداش آن نیز ماندگار خواهد بود. ﴿كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ﴾خداوند اینگونه مثالهایشان را برای مردم بیان میدارد و اهل خیر و اهل شرّ را به آنها معرفی میکند و برای هریک صفت و حالتی بیان مینماید که با آن شناخته میشوند، [الأنفال: ۴۲]. ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾[الأنفال: ۴۲]. «تا هرکس که هلاک میشود از روی دلیل هلاک گردد، و هرکس که زنده میماند از روی دلیل زنده بماند».
آیهی ۶-۴:
﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَضَرۡبَ ٱلرِّقَابِ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ وَإِمَّا فِدَآءً حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَاۚ ذَٰلِكَۖ وَلَوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَاْ بَعۡضَكُم بِبَعۡضٖۗ وَٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ٤﴾[محمد: ۴]. «پس هنگامیکه با کافران روبرو شدید گردنهایشان را بزنید و همچنان ادامه دهید تا به اندازهی کافی دشمن را (با کشتن و زخمی کردن) ضعیف نمایید و درهم بکوبید. در این هنگام اسیران را محکم ببندید سپس آنانرا به احسان یا به فدیهای رها کنید تا جنگ، بارهای سنگین خود را بر زمین نهد و نبرد پایان گیرد، (حکم) این است، و اگر خداوند میخواست از آنان انتقام میگرفت ولی (میخواهد) برخی از شما را با برخی دیگر بیازماید. و کسانیکه در راه خدا کشته شدند اعمال آنانرا نابود نمیکند».
﴿سَيَهۡدِيهِمۡ وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ٥﴾[محمد: ۵]. «به زودی خداوند آنانرا هدایت خواهد کرد و حال و وضعشان را سامان میدهد».
﴿وَيُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ٦﴾[محمد: ۶]. «و آنانرا به بهشتی داخل خواهد کرد که به آنان شناسانده است».
خداوند متعال با راهنمایی بندگانش به آن چه صلاح و بهبودی اوضاعشان در آن است و مایهی پیروزیشان بر دشمنانشان میباشد، میفرماید: ﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾هنگامیکه در جنگ و میدان کارزار با کافران روبرو شدید قاطعانه و صادقانه با آنها بجنگید و گردنهایشان را بزنید، ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَثۡخَنتُمُوهُمۡ﴾و همچنان به جنگ ادامه دهید تا این قدرت آنها را ضعیف کنید و آنها را در هم کوبید و به این نتیجه برسید که اسیر گرفتن آنها بهتر و سزاوارتر است. ﴿فَشُدُّواْ ٱلۡوَثَاقَ﴾پس اسیرانتان را محکم ببندید و این برای احتیاط است تا فرار نکنند، و هرگاه محکم بسته شوند مسلمانها خاطر جمع میگردند که فرار نخواهند کرد و شرّی به پا نمیکنند. ﴿فَإِمَّا مَنَّۢا بَعۡدُ﴾پس وقتی آنها در اسارت شما قرار گرفتند مختارید که بر آنها منّت نهید و آنانرا بدون دادن مال آزاد کنید. ﴿وَإِمَّا فِدَآءً﴾یا اینکه آنها را آزاد نکنید تا اینکه قیمت خود را بپردازند و یا دوستان و یاورانشان با پرداخت مال، آنها را از شما بخرند، و یا با اسیر مسلمانی مبادله شوند. و این کار همچنان ادامه دارد، ﴿حَتَّىٰ تَضَعَ ٱلۡحَرۡبُ أَوۡزَارَهَا﴾تا اینکه جنگ بارهای سنگین خود را به زمین بگذارد، و نبرد پایان یابد و شما در حالت امّنیت و صلح قرار گیرید. پس بدانید که هر سخن و دستوری را جایی است و هر حالتی حکمی دارد. پس کشتن و اسیر کردن برای زمانی است که جنگ و نبرد در کار باشد. ولی اگر در بعضی اوقات جنگی درمیان نباشد نباید به کشتن یا اسیر کردن کسی اقدام کرد. ﴿ذَٰلِكَ﴾این حکم، در رابطه با ابتلا و آزمایش مومنان به سبب کافران، و دست به دست شدن قدرت در میان آنان، و انتقام گرفتن برخی از آنان از برخی دیگر است.
﴿وَلَوۡ يَشَآءُ ٱللَّهُ لَٱنتَصَرَ مِنۡهُمۡ﴾و اگر خداوند میخواست از آنها انتقام میگرفت و بر این تواناست که کافران را در هیچ جایی و برای یک بار هم پیروز نگرداند تا اینکه مسلمانها به کلّی آنها را نابود کنند. ﴿وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَاْ بَعۡضَكُم بِبَعۡضٖ﴾ولی خداوند میخواهد تا برخی از شما را با برخی دیگر بیازماید و بازار جهاد گرم و دایر باشد و بدین وسیله حالات بندگان مشخص گردد که راستگو کیست، و دروغگو کیست. و تا هرکس که ایمان آورده ایمانش از روی بینش باشد نه ایمانی که تابع قدرتمندان و پیروزمندان است، زیرا چنین ایمانی و آزمایشات به صاحب خود سودی نمیرساند. ﴿وَٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾و کسانیکه در راه خدا کشته میشوند پاداش فراوان و زیبایی دارند و آنها با کسانی میجنگند که به جنگیدن با آنها فرمان داده شده است و میجنگند تا کلمه خدا برتری یابد.
﴿فَلَن يُضِلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و خداوند اعمالشان را پوچ و بیمزد نمیگذارد، بلکه اعمالشان را میپذیرد و آن را برایشان پرورش میدهد و نتیجهی اعمالشان در دنیا و آخرت برای آنها آشکار میگردد.
﴿سَيَهۡدِيهِمۡ﴾خداوند آنها را به در پیش گرفتن راهی که به بهشت منتهی میشود هدایت خواهد کرد، ﴿وَيُصۡلِحُ بَالَهُمۡ﴾و حال و امورشان را به صلاح میآورد و پاداش آنها درست و کامل خواهد بود و به هیچ وجه نقص و عیبی در آن وجود نخواهد داشت.
﴿وَيُدۡخِلُهُمُ ٱلۡجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمۡ﴾و آنانرا وارد بهشتی میکند که برایشان شناسانده است. یعنی بهشتی که نخست آنرا به آنها معرّفی نمود، و آنها را به آن علاقمند کرد و آن را برایشان توصیف نمود و اعمالی که انسان را به بهشت میرساند برای آنها بیان کرد از جمله آن اعمال شهید شدن در راه خداست، و خداوند به آنها توفیق میدهد تا آن چه را بدان فرمان داده است انجام دهند، و ایشان را به انجام آن کارها مشتاق میگرداند، سپس وقتی وارد بهشت شوند جایگاهشان را و نعمتهای پایداری که در آن منازل وجود دارد و زندگی سالمی که در آنجاست به ایشان نشان میدهد.
آیهی ۹-۷:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ٧﴾[محمد: ۷]. «ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید خدا (هم) شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد».
﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَتَعۡسٗا لَّهُمۡ وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ٨﴾[محمد: ۸]. «و آنانکه که کفر ورزیدند مرگ بر آنان باد و خداوند اعمالشان را از بین برده است».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ٩﴾[محمد: ۹]. «این بدان خاطر است که آنان آنچه را که خدا نازل کرده است ناخوش داشتند در نتیجه خداوند اعمالشان را تباه کرد».
در اینجا خداوند مومنان را فرمان میدهد تا با تبّعیت از دین خدا و دعوت کردن مردم به سوی آن و جهاد کردن با دشمنانش او را یاری کنند، و اینکه هدفشان از این کار جلب رضایت خدا باشد زیرا آنان هرگاه چنین کنند خداوند آنها را یاری میکند و گامهایشان را استوار میدارد. یعنی دلهایشان را با صبر و شکیبایی و آرامش محکم میدارد و جسمهایشان را مقاوم میگرداند و توان و تحمّل به آنها میدهد و آنان را در مقابل دشمنانشان یاری میکند. پس این وعدهایست از سوی خداوند بزرگوار که وعدهاش راست است. پس او وعده دادهاست هرکس او را با گفته ا و کارهایش یاری کند پروردگارش او را یاری خواهد کرد و اسباب پیروزی از قبیل استقامت و پایداری را برای او فراهم خواهد نمود.
کسانیکه به پروردگارشان کفر ورزیده و باطل را یاری کردند، ﴿فَتَعۡسٗا لَّهُمۡ﴾آنان در نابودی و انحطاط قرار دارند و کارهایشان رو به نابودی است و خوار خواهند شد. ﴿وَأَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و خداوند کارهایشان را که به وسیلهی آن علیه حق توطئه میکردند باطل مینماید و مکر آنها را به خودشان برمیگرداند، و اعمالی که گمان میبردند برای خداست باطل میشود.
گمراهی و هلاکت کافران بدان سبب است که آنها، ﴿كَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ﴾قرآنی راکه خداوند برای صلاح بندگان خود و رستگاریشان نازل کرده است دوست نداشتند و آنرا نپذیرفتند، بلکه آن را ناخوش داشته و با آن دشمنی ورزیدند. ﴿فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾در نتیجه خداوند اعمالشان را تباه و نابود گرداند.
آیهی ۱۱-۱۰:
﴿أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ دَمَّرَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡۖ وَلِلۡكَٰفِرِينَ أَمۡثَٰلُهَا١٠﴾[محمد: ۱۰]. «آیا در زمین به گشت و گذار نپرداختهاند تا بنگرند سرانجام کسانیکه پیش از ایشان بودهاند به کجا کشیده و چه شده است؟ خداوند ( همه چیز) آنانرا نابود کرد و کافران (کیفری) مانند آنرا دارند».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَأَنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ١١﴾[محمد: ۱۱]. «این بدان خاطر است که بیگمان خداوند کارساز مؤمنان است و همانا کافران هیچ کارسازی ندارند».
چرا کسانیکه پیامبرصرا تکذیب میکنند در زمین به گشت و گذار نمیپردازند؟ ﴿فَيَنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾تا بنگرند سرانجام کسانی که پیش از ایشان بودهاند به کجا کشیده و چه شده است؟ آنها اگر بروند و بنگرند خواهند دید که سرانجام پیشینیان کافر بدترین سرانجام بوده است. آنها اگر به چپ و راست بنگرند میبینند کسانی که پیش از اینها بودهاند هلاک و نابود گشتهاند و به سبب تکذیب و کفر ورزیدنشان ریشهکن شدهاند و خداوند اموال و آبادیهایشان را تلف کرده است، بلکه اعمال و مکراشن را نابود گردانده است. و کافران در هر زمان و مکانی چنین سرانجام وخیم و کیفر زشتی خواهند داشت. ولی مومنان را از خداوند از عذاب نجات میدهد و به آنان پاداش فراوان عطا میکند.
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ مَوۡلَى ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾این بدان خاطر است که خداوند کارساز و یاور و سرپرست مومنان است و آنها را با رحمت خویش مورد سرپرستی قرار میدهد، پس آنها را از تاریکیها به سوی نور بیرون آورده و پاداش آنها و یاری کردنشان را به عهده گرفته است. ﴿وَأَنَّ ٱلۡكَٰفِرِينَ لَا مَوۡلَىٰ لَهُمۡ﴾و کسانیکه به خدا کفر ورزیده و ولایت الهی را از خود دور نموده و درهای رحمت را بهسوی خود بستهاند کارساز و یاوری ندارند که آنها را به سوی راههای سلامت و آسایش هدایت کند و آنها را از عذاب و کیفر خداوند نجات بدهد. بلکه: ﴿أَوۡلِيَآؤُهُمُ ٱلطَّٰغُوتُ يُخۡرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِ﴾[البقرة: ۲۵۷]. «کارساز و یاور ایشان طاغوت است که آنها را از نور بهسوی تاریکیها بیرون میآورد. ایشان اهل دوزخند و در آن جاودانه میمانند».
آیهی ۱۲:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَتَمَتَّعُونَ وَيَأۡكُلُونَ كَمَا تَأۡكُلُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ وَٱلنَّارُ مَثۡوٗى لَّهُمۡ١٢﴾[محمد: ۱۲]. «بیگمان خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به باغهایی از بهشت داخل میگرداند که رودبارها از زیر (کاخها و درختان) آن روان است. و کافران (در دنیا) بهرهمند میشوند و میخورند چنانکه چهارپایان میخورند و آتش دوزخ جایگاه آنان است».
وقتی خداوند بیان نمود که یاور و کارساز مومنان است به بیان نعمتهایی پرداخت که در آخرت برای مؤمنان انجام میشود از قبیل وارد شدن به باغهایی که چشمه سارها و رودبارها در زیر آن روان است که باغهای شکوفا و درختان زیبای پرمیوه را آبیاری میکنند. و وقتی که بیان داشت که کافران کارساز و یاوری ندارند، یادآور شد که آنها را به خودشان واگذار شدهاند، بنابراین، به صفات مرّوت و انسانّیت متصف نیستند بلکه از مقام مرّوت و انسانّیت بسیار پایین آمده و مانند چهارپایان شدهاند، چهارپایانی که عقل و فضیلتی ندارند زیرا کافران تمام هدف و مقصدشان بهرهمند شدن از لذّتها و دلخوشیهای دنیاست. پس حرکتهای ظاهری و باطنیشان حول همین محور دور میزند و آنها را به خیر و سعادت نمیرساند.
بنابراین، آتش دوزخ جایگاهشان است که برایشان آمده شده است و از آن بیرون آورده نمیشوند و از عذابش بر آنها کاسته نمیشود.
آیهی ۱۳:
﴿وَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةٗ مِّن قَرۡيَتِكَ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَتۡكَ أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ فَلَا نَاصِرَ لَهُمۡ١٣﴾[محمد: ۱۳]. «و چه شهرهای زیادی که (اهالی) آنها از (اهالی) شهری که تو را از آن بیرون کردند توانمندتر بودهاند و ما آنانرا نابوده کردهایم و هیچیار و یاوری نداشتهاند».
و چه شهرهای زیادی از شهرهای تکذیب کنندگان را از اهالی آن از نظر ثروت و فرزندان و یاوران و ساختمانها و وسایل (زندگی) از اهالی شهری که تو را از آن بیرون کردند توانمندتر بودهاند، ﴿أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ﴾و وقتیکه پیامبران را تکذیب کردند و موعظهها در مورد آنان سودمند واقع نگردید ما آنان را هلاک و نابود کردیم و هیچ یاوری نداشتند و قدرتشان در برابر عذاب خدا برایشان کاری نکرد. پس چگونه است حالت اهالی ناتوان شهر تو که تو را از وطنت بیرون کردند و دروغگویت انگاشتند و با تو که برترینِ پیامبران هستی و بهترین پیشینیان و پسینیان هستی دشمنی ورزیدند؟! آنها به نابود شدن و کیفر سزاوارترند، امّا خداوند پیامبرش را به عنوان سَفیر رحمت و مهربانی و شکیبایی حتی بهسوی کافران منکر فرستاده است.
آیهی ۱۴:
﴿أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٖ مِّن رَّبِّهِۦ كَمَن زُيِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُم١٤﴾[محمد: ۱۴]. «آیا کسیکه از سوی پروردگارش از دلایل روشن برخوردار است همانند کسی است که کردار بدش برای او آراسته شده و (آنان) از هوی و هوس خود پیروی کردهاند»؟.
کسیکه در امر دین خود از نظر دانش و عمل دارای بینش و بصیرت است و حق را شناخته و از آن پیروی نموده و به آن چه خداوند به اهل حق وعده داده امید دارد، با کسی برابر نیست که دلش کور گشته و حق را ترک گفته و آنرا از دست داده است و بدون رهنمودی از سوی خداوند از هوی و هوس خود پیروی کرده است و با این وجود فکر میکند آنچه او بر آن میباشد حق است. پس چقدر این دو گروه از هم دیگر فاصله دارند،و اهل هدایت و اهل گمراهی چه تفاوت بزرگی با یکدیگر دارند!.
آیهی ۱۵:
﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُۥ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗىۖ وَلَهُمۡ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ وَمَغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡۖ كَمَنۡ هُوَ خَٰلِدٞ فِي ٱلنَّارِ وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ١٥﴾[محمد: ۱۵]. «ویژگی بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده (چنین است که) در آن جویبارانی از آبی (زلال و خاص) است که گندیده و بدبو نگشته، و جویبارهایی از شیری است که مزّهاش تغییر نکرده و جیوبارهایی از شرابی است که سراپا برای نوشندگان لذّت است و جویبارهایی از عسلی است که ناب و خالص است و در آنجا آنان هرگونه میوهای دارند و از آمرزش پروردگارشان برخوردارند. (آیا اینان) مانند کسانی هستند که در آتش دوزخ جاودانهاند؟ و از آب داغ و جوشان نوشانده می شوند که رودههایشان را پاره پاره میکند».
﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَ﴾ویژگی بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، بهشتی که خداوند برای آن دسته از بندگانش مهیا کرده که از ناخشنودی او پرهیز ورزیده و از رضایت او پیروی نمودهاند چنین است که ﴿فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ﴾در آن رودبارهایی است که آبش نگندیده و بدبو نگشته است. یعنی آب آن تغییر نمیکند، بدین صورت که بدبو یا تیره شود، بلکه صافترین و زلالترین و خوشبوترین و گوارارترین آب است. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُ﴾و رودبارهایی از شیری است که مزّه آن با ترش شدن و غیره تغییر نکرده است. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ﴾و رودبارهایی از شرابی است که نوشندگان از نوشیدن آن لذّت فراوانی میبرند و مانند شراب دنیا نیست که طعم آن خوب نیست و انسان را دچار سردرد میکند و عقل را مختل مینماید. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗى﴾و رودبارهایی از عسل ناب است که از موم و دیگر آلودگیهای آن پاک است. ﴿وَلَهُمۡ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ﴾و در آنجا آنان هرگونه میوهای دارند از قبیل خرما و انگور و سیب و انار و انجیر و لیمو و دیگر چیزهایی که در دنیا نظیر و همانندی ندارند. پس این امور دوست داشتنی و مطلوب برایشان حاصل است. سپس فرمود: ﴿وَمَغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ﴾و آمرزشی از سوی پروردگارشان که به وسیلهی آن، آن چه مایهی هراس است از آنها دور میگردد. پس آیا اینها بهترند یا کسانیکه ﴿خَٰلِدٞ فِي ٱلنَّارِ﴾در آتش گرم و سوزان که عذاب آن چند برابر (عذاب دنیاست) است جاودانه هستند؟ ﴿وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا﴾و در دوزخ آب بسیار داغ به آنها نوشانده میشود. ﴿فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ﴾در نتیجه رودههایشان را پاره پاره مینماید.
آیهی ۱۷-۱۶:
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَ حَتَّىٰٓ إِذَا خَرَجُواْ مِنۡ عِندِكَ قَالُواْ لِلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مَاذَا قَالَ ءَانِفًاۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ وَٱتَّبَعُوٓاْ أَهۡوَآءَهُمۡ١٦﴾[محمد: ۱۶]. «و از آنان کسانی هستند که به تو گوش فرا میدهند امّا هنگامیکه از نزد تو بیرون میروند به کسانی که بدیشان علم و دانش بخشیده شده است میگویند: کمی پیش چه گفت؟ اینان کسانیاند که خداوند بر دلهایشان مهر نهاده و از هوی و هوسهایشان پیروی کردهاند».
﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ١٧﴾[محمد: ۱۷]. «و کسانیکه راهیاب شدهاند خداوند بر راهیابی ایشان میافزاید و تقوای لازم را بدیشان عطا میکند».
﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَ﴾خداوند متعال میفرماید: در میان منافقان کسانی هستند که به آنچه میگویی گوش فرا میدهند امّا نه به این قصد که آنرا بپذیرند و اطاعت کنند، بلکه دلهایشان از آن روی گردان است. بنابراین فرمود: ﴿خَرَجُواْ مِنۡ عِندِكَ قَالُواْ لِلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مَاذَا قَالَ ءَانِفًا﴾تا وقتیکه از نزد تو بیرون میروند به کسانی که بدیشان علم و دانش داده شده میگویند: کمی پیش چه گفت؟ یعنی درباره آنچه گفتهای و آنها شنیدهاند و علاقهای به آن نداشتهاند میپرسند، گویا آنرا نفهمیدهاند. و این نهایت مذّمت آنهاست، چون اگر آنان به خیر علاقمند بودند به آن گوش فرا میدادند و در دلهایشان جای میگرفت و اعضایشان از آن اطاعت میکرد، امّا آنها برعکس این هستند. بنابراین فرمود: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ﴾اینان کسانیاند که خداوند بر دلهایشان مهر زده است و به سبب پیروی کردنشان از خواستههای باطل نفسانیشان تمامی راههای خیر را به رویشان بسته است.
سپس حالت راه یافتگان را بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ﴾و کسانیکه با ایمان آوردن و فرمانبرداری و اطاعت از آنها چه خدا را خشنود میکند راهیاب و هدایت شدهاند، ﴿زَادَهُمۡ هُدٗى﴾خداوند به پاس این کارشان بر هدایتشان میافزاید، ﴿وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ﴾و به آنان تقوایشان را میدهد. یعنی به آنها توفیق خیر را میدهد و از شر و بدی آنها را حفاظت مینماید. پس برای هدایت یافتگان دو پاداش را بیان کرد: یکی علم مفید و دیگری عمل صالح.
آیهی ۱۸:
﴿فَهَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا ٱلسَّاعَةَ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗۖ فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَاۚ فَأَنَّىٰ لَهُمۡ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ ذِكۡرَىٰهُمۡ١٨﴾[محمد: ۱۸]. «پس آیا جز چشم به راه قیامت هستند که ناگهان به سراغشان بیاید؟ هماکنون علایم و نشانههای آن ظاهر شده است پس چون به سراغشان بیاید پند گرفتنشان چه سودی برای آنان دارد».
آیا این تکذیب کنندگان فقط منتظر قیامت هستند، ﴿أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ﴾که ناگهان و درحالیکه نمیدانند به سراغشان بیاید؟ ﴿فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَا﴾به راستی نشانههایی که بر نزدیک بودن قیامت دلالت دارند، آمدهاند، ﴿فَأَنَّىٰ لَهُمۡ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ ذِكۡرَىٰهُمۡ﴾پس هنگامیکه قیامت بیاید و اجلهای آنان تمام شود چگونه فرصت خواهند داشت که پند پذیرند و پوزش بطلبند؟ دیگر زمان آن کار از دست رفته و وقت پند پذیرفتن تمام شده است، و به آنها عمری داده شده که هرکس بخواهد پند پذیرد در آن پند میگیرد، و هشدار دهنده هم به نزد آنها آمده است.پس در اینجا انسان تشویق شده که قبل از آمدن ناگهانی مرگ آمادگی کسب کند، چرا که مرگ انسان به معنی برپا شدن قیامت اوست.
آیهی ۱۹:
﴿فَٱعۡلَمۡ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّهُ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ وَمَثۡوَىٰكُمۡ١٩﴾[محمد: ۱۹]. «پس بدان که معبود به حقّی جز الله نیست و برای گناهانت و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند گردشگاه و قرارگاهتان را میداند».
دانستن باید همواره با اقرار و شناخت قلبی باشد. یعنی آنچه که از آدمی خواسته شده آن را بداند و کمالِ آن این است که به مقتضای دانش خود عمل کند. و این دانشی که خداوند به آن فرمان دادهاست. که شناخت یگانگی خداست بر هر انسانی فرض عین است و از هیچکس هرکسی باشد ساقط نمیشود، بلک هرکس باید این را بداند، و امّا راه دانستن این که هیچ معبود به حقّی جز الله نیست چند چیز است که عبارتند از:
۱- تدبّر و اندیشیدن در نامها و صفات خدا و کارهایش که بر کمال و عظمت و شکوه او دلالت میکنند. این ایجاب میکند تا بنده تمام تلاش خود را برای پرستش و بندگی پروردگارش که شایستهی هرگونه ستایش و بزرگی و زیبایی و شکوه است مبذول دارد. و این بزرگترین وسیلهای است برای کسب آگاهی از اینکه « الله» یگانه معبود بر حق است.
۲- شناخت این که خداوند در آفرینش و تدبیر امور یکتا و یگانه است، و چنانچه این شناخت و معرفت تحقق پیدا کند، آنگاه دانسته میشود که خداوند در الوهیت نیز یگانه است.
۳- شناخت این که او در بخشیدن و عطا کردن نعمتهای ظاهری و باطنی و دینی و دنیوی یکتاست و هرگاه انسان این را بداند به خدا دل میبندد و محبّت او در وجودش جای میگیرد و تنها او را که شریکی ندارد بندگی مینماید.
۴- آن چه ما مشاهده میکنیم میشنویم مبنی بر اینکه خداوند به دوستان موحدّش پاداشهایی از قبیل پیروزی و نعمتهای دنیوی میدهد، و دشمنان مشرکش را عقوبت میدهد، این امر بیانگر آن است که تنها خداوند سزاوار بندگی و عبادت است.
۵- شناخت صفتهای بتها و همتایانی که به همراه خداوند مورد پرستش قرار گرفتهاند و به خدایی گرفته شدهاند، و این که آنها از همهی جهات ناقصاند و محتاج میباشند و مالک سود و زیان خویشتن و عبادت کنندگان خود نیستند و چیزی از مرگ و زندگی و رستاخیز در دست آنها نیست، و نمیتوانند پرستش کنندگان خود را یاری کنند و به اندازه ذرّهای به آنها سود بخشند و خیری را برایشان فراهم آورند و شرّی را از آنها دور نمایند، شناخت این امور باعث میشود که انسان بداند هیچ معبود به حقّی جز خداوند وجود ندارد و الوّهیت غیر خدا باطل میباشد.
۶- همهی کتابها بر یگانگی خدا متفق هستند.
۷- برگزیدگان خلق که از نظر اخلاق و خرد و فکر و درست اندیشی و دانش از همه مردم کاملتر هستند و آنان پیامبران خدا و علمای ربّانی میباشند به یگانگی خداوند گواهی دادهاند.
۸- دلایل آفاقی و أنفُسی که خداوند آنها را پدید آورده است بر توحید دلالت میکنند و آفرینش دنیا و حکمت بدیع او با زبان حال ندای توحید را سر میدهند.
اینها راههایی هستند برای دانستن این که هیچ معبود به حقّی جز الله وجود ندارد، مطلبی که خداوند در جاهای زیادی بندگان را به آن دعوت کرده و در کتابش آن را بارها تکرار نموده است.
هرگاه بنده در یکی از این راهها بیاندیشد به یگانگی خداوند یقین میکند، پس چگونه است اگر در همهی اینها بیندیشد؟ و استفاده از همه این راهها برایش ممکن باشد؟ پس در آن وقت ایمان به الوّهیت خدا و شناخت آن در قلب بنده ریشه میدواند، طوری که همانند کوههای محکم هیچ شبهات و خیالاتی آنرا متزلزل نمیکنند و باطل و شبهه چیزی جز رشد و کمال به نمیافزاید.
علاوه بر اینها اگر به دلیل بزرگ توحید که اندیشیدن در قرآن و تامّل در آیات آن است بنگری خواهی دید که قران بزرگترین راهِ رسیدن به توحید است و از مفاهیم آن چیزهایی را به دست میآوری که از دیگر راهها به دست نمیآید.
﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ﴾و از خداوند برای گناهانت آمرزش بخواه، به این صورت که اسباب آمرزش را فراهم کنی از قبیل توبه و استغفار و انجام نیکیها که بدیها را از بین میبرند و ترک کردن گناهان و گذشت از جرائم. ﴿وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾و همچنین برای مردان و زنان مومن آمرزش بخواه چرا که آنها به خاطر ایمانشان بر هر مرد و زن مسلمانی حق دارند. و از جمله حقوقشان این است که برایشان دعا کنی و برای گناهانشان از خداوند طلب آمرزش نماید.
وهرگاه فرمان یافت که برای آنها استغفار نماید، استغفاری که متضّمن زدوده شدن گناهان و کیفرها از آنان است، این استغفار مستلزم خیر خواهی و دلسوزی برای آنان است و باید هر چیز نیز بپسندد و دوست بدارد، و آن چه برای خود نمیپسندد برای مومنان نیز نپسندد و آنها را به آن چه که خیرشان در آن است امر کند و از آنچه که باعث زیانشان میشود باز دارد و از بدیها و عیبهایشان درگذرد و به وحدت و یکپارچگی آنها علاقمند باشد و بکوشد اتّحادی را درمیان آنان به وجود آورد که به وسیلهی آن دلهایشان انس و الفت یابد، و کینههایی را که در میانشان است از بین ببرد، کینههایی که به دشمنی و چند دستگی میانجامد و به وسیلهی آن گناهان و معصیتهایشان افزایش مییابد.
﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ﴾و خداوند تصّرفات و حرکتهایتان و آمد و رفت شما را میداند، ﴿وَمَثۡوَىٰكُمۡ﴾و محلّی را که در آن مستقّر میشوید میداند. پس او حرکات و سکنات شما را میداند. و طبق آن کاملترین سزا و جزا را به شما میدهد.
آیهی ۲۳-۲۰:
﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَوۡلَا نُزِّلَتۡ سُورَةٞۖ فَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ مُّحۡكَمَةٞ وَذُكِرَ فِيهَا ٱلۡقِتَالُ رَأَيۡتَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ نَظَرَ ٱلۡمَغۡشِيِّ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِۖ فَأَوۡلَىٰ لَهُمۡ٢٠﴾[محمد: ۲۰]. «و مؤمنان میگویند: چرا سورهای فرو فرستاده نشد؟ زمانیکه سورهای با معنایی روشن نازل شود و در آن کارزار ذکر گردد بیمار دلان را میبینی همچون کسی به تو نگاه میکنند که به سبب مرگ بیهوش شده باشد پس برایشان بهتر است».
﴿طَاعَةٞ وَقَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞۚ فَإِذَا عَزَمَ ٱلۡأَمۡرُ فَلَوۡ صَدَقُواْ ٱللَّهَ لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ٢١﴾[محمد: ۲۱]. «اطاعت و سخن نیک (برایشان سودمندتر است) هنگامیکه کار حتمی شود اگر با خدا بهراستی رفتار کنند برایشان بهتر است».
﴿فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ٢٢﴾[محمد: ۲۲]. «پس آیا اگر رویگردان شوید جز این انتظار میرود که در زمین فساد کنید و صلهی ارحامتان را قطع نمایید».
﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰٓ أَبۡصَٰرَهُمۡ٢٣﴾[محمد: ۲۳]. «اینانند که خداوند آنانرا لعنت کرده است بنابراین گوشهایشان را کر و چشمهایشان را کور کرده است».
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَيَقُولُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾مومنان برای اینکه به انجام کارهای دشوار مبادرت ورزند و درحالیکه شتاب دارند میگویند: ﴿لَوۡلَا نُزِّلَتۡ سُورَةٞ﴾کاش سورهای نازل میشد که در آن به جنگیدن امر میشد. ﴿فَإِذَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ مُّحۡكَمَةٞ﴾و زمانی که سورهای با معنایی روشن نازل شود، سورهای که عمل کردن به آن لازم و ضروری باشد، ﴿وَذُكِرَ فِيهَا ٱلۡقِتَالُ﴾و کارزار و جنگیدن که سختترین چیز برای انسان است در آن ذکر گردد، آنهایی که ایمانشان ضعیف است بر اطاعت از این فرمانها استوار نمیمانند. بنابراین فرمود: ﴿رَأَيۡتَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ يَنظُرُونَ إِلَيۡكَ نَظَرَ ٱلۡمَغۡشِيِّ عَلَيۡهِ مِنَ ٱلۡمَوۡتِ﴾بیمار دلان را میبینی همچون کسی به تو نگاه میکنند که به سبب مرگ بیهوش افتاده است. از بس که جنگیدن را دوست ندارند و بر آنها دشوار و سخت است. و این همانند فرموده الهی است که میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ قِيلَ لَهُمۡ كُفُّوٓاْ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِيقٞ مِّنۡهُمۡ يَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ كَخَشۡيَةِ ٱللَّهِ﴾[النساء: ۷۷]. «آیا کسانی را نمیبینی که به آنها گفته شد: دست نگاه دارید و نماز را برپای دارید و زکات را بپردازید. پس وقتی کارزار بر آنها مقّرر گردید ناگهان گروهی از آنان آن چنان از مردم میترسیدند که از خدا ترسیده میشود».
سپس خداوند متعال آنانرا به چیزی فرا خواند که برایشان سزاوارتر و شایستهتر است. پس فرمود: ﴿فَأَوۡلَىٰ لَهُمۡ٢٠ طَاعَةٞ وَقَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ﴾برایشان بهتر است که از فرمان کنونی که بر آنان قطعی است اطاعت کنند و بر انجام آن عزم را جزم کنند و به دنبال آن نباشند که چیزی برایشان مقّرر گردد که بر آنها دشوار است، و باید به عافیت و عفو الهی خوشحال باشند. ﴿فَإِذَا عَزَمَ ٱلۡأَمۡرُ﴾و هرگاه کار و فرمانی جدّی و قطعی برایشان آمد، ﴿فَلَوۡ صَدَقُواْ ٱللَّهَ﴾پس در این حالت اگر با کمک خواستن از خدا و مبذول داشتن تلاش در راه اطاعت از او با خدا به راستی رفتار کنند، ﴿لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ﴾برایشان از حالت اوّلی از چند جهت بهتر است:
۱- بنده از هر جهت ناقص است و قدرتی ندارد مگر اینکه خداوند او را یاری نماید پس اضافه بر آن چه در صدد انجام دادن آن است طلب نکند.
۲- هرگاه آدمی به آینده مشغول و دلبسته شود در انجام وظیفه فعلی و وظیفهی آیندهاش ناتوان خواهد بود. و از آنجا که ارادهاش به کار آینده معطوف است نمیتواند کار فعلی را انجام دهد، و کار آینده را بدان خاطر نمیتواند انجام دهد، و کار آینده را بدان خاطر نمیتواند انجام دهد که نشاط و فعالیت را از دست دادهاست.
۳- انسانی که آرزوهای آینده را در سر میپروراند در صورتی که در کار کنونی و فعلیاش تنبلی ورزد همانند کسی است که ادعا میکند حتما دارای توانایی و قدرت است و در توانایی خویش یقین دارد و بر اموراتی غیبی قسم میخورد که در آینده برایش پیش خواهد آمد، حال آنکه تنها خدا بر این امور علم و آگاهی دارد، نیز بر خدا حکم میکند که در آینده خدا چنین و چنان خواهد کرد. پس چنین شخصی سزاوار آن است که خدا کمکش نکند و نتواند کاری را انجام دهد که قصد و ارادهی آن را کرده بود. پس آنچه که باید بنده فکر و اراده و فعاّلیت خود را بر آن متمرکز کند زمان حال است و باید به اندازهی توانش وظیفهی خود را ادا کند، سس با نشاط و همّتی عالی و ارادهای مستحکم به استقبال لحظهها و اوقات برود و در این راستا از پروردگارش کمک جوید. و مسلّما چنین شخصی در همهی کارهایش بیشتر موفّق میگردد و آنرا درست انجام میدهد.
سپس خداوند متعال از حالت کسی خبر میدهد که از اطاعت پروردگارش رویگردان شده است. پس فرمود: چنین شخصی بهسوی خیر و خوبی روی نیاورده بلکه به سوی شر و بدی روی آورده است: ﴿فَهَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن تَوَلَّيۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَكُمۡ٢٢﴾آیا اگر رویگردان شوید جز این انتظار میرود که در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندیتان را بگسلید؟ یعنی دوامر در پیش رو دارید: یکی پایبندی به این خبر و رشد و رستگاری است. و دیگر اینکه رویگردانی از اطاعت خدا که تباهی در زمین است با انجام دادن گناهان و از هم گسستن پیوند خویشاوندی.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَعَنَهُمُ ٱللَّهُ﴾کسانیکه در زمین فساد و تباهی کرده و پیوند خویشاوندی خود را گسستهاند خداوند ایشان را لعنت نموده و از رحمت خویش بدور کرده است، و به ناخشنودی و خشم خداوند نزدیک شدهاند.
﴿فَأَصَمَّهُمۡ وَأَعۡمَىٰٓ أَبۡصَٰرَهُمۡ﴾و آنانرا چنان نموده که آن چه را به آنها فایده میدهد نمیشنوند و آنرا نمیبینند. آنها گوشهایی دارند ولی چنان نمیشنوند که پند پذیرند و یقین کنند، بلکه شنیدن آنها فقط این فایده را بر آنها اتمام حجّت میشود. و آنها چشمهایی دارند امّا با آن نشانهها را نمیبینند و با چشمهای خود به حجّتها و دلایل نمینگرند.
آیهی ۲۴:
﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَ أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ٢٤﴾[محمد: ۲۴]. «آیا در قرآن نمیاندیشند یا بر دلها(یشان) قفلهایی نهاده شده است».
آیا این اعراض کنندگان در کتاب خدا نمیاندیشند و به گونه شایسته در آن تامّل نمیورزند؟ چون اگر در آن تدبّر کنند قرآن آنها را به همهی خوبیها راهنمایی میکند و از هر شرّ و بدی برحذر میدارد و دلهایشان را از ایمان و یقین سرشار خواهد کرد. و آنها را به مطالب عالی و عطایایگران بها خواهد رساند و راهی را که انسان را به خدا و به بهشت او میرساند و مکّملات این راه و مفسدات آنرا برایشان بیان میدارد. و نیز راهی را که انسان را به عذاب میرساند و نیز چگونگی پرهیز از آن راه را بیان مینماید. و پرورگارشان را به آنها خواهد شناساند و اسما و صفاتش و احسان او را به آنها معرفّی خواهد کرد، و آنانرا به پاداش فراوان راغب میگرداند و از دچار شدن به کیفر و عذاب خدا برحذر میدارد. ﴿أَمۡ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقۡفَالُهَآ﴾آیا دلهایشان بر حالت رویگردانی و غفلت و اعتراض قف گردیده است، پس خیر و خوبی هرگز در آن داخل نخواهد شد؟
آیهی ۲۸-۲۵:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱرۡتَدُّواْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِم مِّنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَى ٱلشَّيۡطَٰنُ سَوَّلَ لَهُمۡ وَأَمۡلَىٰ لَهُمۡ٢٥﴾[محمد: ۲۵]. «کسانیکه ـ پس از آنکه هدایت برایشان روشن شده است ـ به ( کفر) گذشتۀ خویش برگشتند، شیطان (کارهایشان را) برای آنها آراسته جلوه داد و آنانرا با آرزوهای طولانی فریفت».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُواْ لِلَّذِينَ كَرِهُواْ مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ سَنُطِيعُكُمۡ فِي بَعۡضِ ٱلۡأَمۡرِۖ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِسۡرَارَهُمۡ٢٦﴾[محمد: ۲۶]. «این بدان خاطر است که آنان به کسیکه (وحی) فرو فرستاده شدهی خدا را ناخوش داشتند، گفتند: در برخی از امور از شما فرمان خواهیم برد و خداوند نهانکاری آنانرا میداند».
﴿فَكَيۡفَ إِذَا تَوَفَّتۡهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ٢٧﴾[محمد: ۲۷]. «پس چگونه است (حالشان) آنگاه که فرشتگان جانهایشان را میستانند و چهرهها و پشتهای ایشان را میزنند»؟!.
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ ٱتَّبَعُواْ مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ وَكَرِهُواْ رِضۡوَٰنَهُۥ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ٢٨﴾[محمد: ۲۸]. «این بدان جهت است که آنان از آنچه که خداوند را به خشم آورد پیروی کردند و (کسب) خشنودیاش را ناخوش داشتند پس (خداوند) اعمالشان را تباه ساخت».
خداوند از حالت کسانی خبر میدهد که از هدایت و ایمان به کفر و گمراهی پیشین خود برگشتند. اینها از روی دلیل و حجّت برنگشتهاند، بلکه شیطان آنها را فریب داده و کفر و گمراهی را برایشان آراسته و با آرزوهای طولانی فریفته است. ﴿يَعِدُهُمۡ وَيُمَنِّيهِمۡۖ وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا١٢٠﴾[النساء: ۱۲۰]. «شیطان به آنها وعده میدهد و جز فریب و دروغ چیزی به آنها وعده نمیدهد».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ﴾این بدان خاطر است که هدایت برای آنها روشن گردید امّا علاقهای به آن نشان ندادهاند و آنرا ترک گفتند. ﴿قَالُواْ لِلَّذِينَ كَرِهُواْ مَا نَزَّلَ ٱللَّهُ﴾و به کسانی که دشمن چیزی هستند که خدا فرو فرستاده و با خدا و پیامبرش ابراز دشمنی میکنند، گفتند: ﴿سَنُطِيعُكُمۡ فِي بَعۡضِ ٱلۡأَمۡرِ﴾در برخی از امور از شما فرمان خواهیم برد. یعنی در چیزی که موافق و مطابق با خواستها و امیالشان میباشد. بنابراین خداوند آنها را به وسیلهی گمراه ساختن و ماندگار ساختن بر آنچه که آنها را به شقاوت ابدی و عذاب همیشگی میرساند عقوبت کرد. ﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِسۡرَارَهُمۡ﴾و خداوند نهانکاری آنانرا میداند، از اینرو رسوایشان کرد و اسرار آنها را برای بندگان مومن خود بیان نمود تا فریب آنرا نخورند.
﴿فَكَيۡفَ﴾پس حال آنان چگونه خواهد بود، و چه حالت زشت و بدی خواهند داشت، ﴿إِذَا تَوَفَّتۡهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾بدان هنگام که فرشتگانِ مامور قبض ارواح به سراغشان آیند و ارواحشان را قبض کنند، ﴿يَضۡرِبُونَ وُجُوهَهُمۡ وَأَدۡبَٰرَهُمۡ﴾و چهرهها و پشتهای ایشان را با گرزهای آهنین بزنند؟!.
﴿ذَٰلِكَ﴾عذابی که سزاوار آن گشتند و بدان گرفتار شدند، ﴿بِأَنَّهُمُ ٱتَّبَعُواْ مَآ أَسۡخَطَ ٱللَّهَ﴾به سبب آن است که آنان کفر و گناهانی را که باعث به خشم آمدن خداوند میشود مرتکب شدند. ﴿وَكَرِهُواْ رِضۡوَٰنَهُ﴾و به دست آوردن خشنودیاش را ناخوش داشتند. پس آنها به چیزی که آنان را به خدا نزدیک مینماید علاقهای نداشتند. ﴿فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و خداوند (نیز) اعمالشان را نابود کرد. به خلاف کسیکه از رضایتِ خدا پیروی نموده و ناخشنودی او را ناخوش داشته است، پس خداوند بدیها و گناهان او را میزداید و پاداش او را دو چندان مینماید.
آیهی ۳۱-۲۹:
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ٢٩﴾[محمد: ۲۹]. «آیا کسانیکه در دلهایشان بیماری است گمان بردهاند که خداوند کینههایشان را آشکار نخواهد ساخت».
﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَيۡنَٰكَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِيمَٰهُمۡۚ وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِۚ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ أَعۡمَٰلَكُمۡ٣٠﴾[محمد: ۳۰]. «و اگر میخواستیم، آنانرا به تو نشان میدادیم آنگاه آنانرا به سیمایشان میشناختی، و مسلّماً آنانرا در اسلوب سخن گفتن میشناسی و خداوند اعمالتان را میداند».
﴿وَلَنَبۡلُوَنَّكُمۡ حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَكُمۡ٣١﴾[محمد: ۳۱]. «و بهراستی شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را معلوم بداریم و اخبار شما را بیازماییم».
﴿أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ﴾خداوند متعال میفرماید: آیا کسانی که در دلهایشان بیماری شبهات و شهوات است و دلهایشان دچار نابسامانی گشته است پنداشتاند که ﴿أَن لَّن يُخۡرِجَ ٱللَّهُ أَضۡغَٰنَهُمۡ﴾خداوند عداوتی را که در دل نسبت به اسلام و مسلمین دارند بیرون نمیآورد؟ این گمانی است که سزاوار حکمت خداوندی نیست، چون باید راستگو را از دروغگو مشخّص نماید. و این امر با آزمودن با مشکلات محّقق میشود، و هرکس بر این آزمایشات ثابت قدم بماند و ایمانش همچنان پایدار باشد او مومن حقیقی است. و هرکس این آزمایشات موجبات آن را فراهم کندکه به عقبت برگردد یعنی به هنگام ابتلا و آزمایش داد و فریاد سر دهد و ایمانش ضعیف گردد و کینهای را که در دل دارد اظهار نماید و نفاق او ظاهر گردد، این مقتضای حکمت الهی است. با اینکه خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَيۡنَٰكَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِيمَٰهُمۡ﴾و اگر ما میخواستیم قطعا آنانرا به تو نشان میدادیم، آنگاه آنانرا از روی قیافه و سیمای ظاهریشان میشناختی، ﴿وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِ﴾و اگر ما میخواستیم قطعا آنانرا به تو نشان میدادیم، آنگاه آنانرا از روی قیافه و سیمای ظاهرشان میشناختی، ﴿وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ ٱلۡقَوۡلِ﴾و مسلما از روی طرز سخن گفتن ونحوه گفتار، آنان را میشناسی. یعنی حتما آن چه در دلهایشان است از طریق لغزشهای گفتاری ظاهر میگردد، چون زبان، خوبیها و بدیهایی را که در دلهاست، آشکار مینماید، ﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ أَعۡمَٰلَكُمۡ﴾پس شما را بر آن مجازات میکند.
سپس بزرگترین امتحانی را که با آن، بندگان آزموده میشوند بیان کرد و آن جهاد کردن در راه خداست. پس فرمود: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّكُمۡ﴾و بیگمان ایمان و شکیباییتان را میآزماییم، ﴿حَتَّىٰ نَعۡلَمَ ٱلۡمُجَٰهِدِينَ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰبِرِينَ وَنَبۡلُوَاْ أَخۡبَارَكُمۡ﴾تا مجاهدان و شکیبایان شما را معلوم بداریم، و اخبار شما را بیازماییم. پس هرکس از فرمان خدا اطاعت کند و با یاری کردن دین خدا و برای اعلای کلمهی او در راه خدا جهاد نماید او مومن حقیقی است، و هرکس در اینکار تنبلی ورزد این نقصی درایمانش خواهد بود.
آیهی ۳۲:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَشَآقُّواْ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗا وَسَيُحۡبِطُ أَعۡمَٰلَهُمۡ٣٢﴾[محمد: ۳۲]. «بیگمان کسانیکه پس از این که هدایت برایشان روشن شد، کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند و با پیامبر به مخالفت برخاستند هرگز کمترین زیانی به خدا نمیرسانند و خداوند اعمالشان را تباه خواهد کرد».
این وعید سختی است برای کسی که انواع شر و بدی را در خود جمع نموده است از قبیل کفر ورزیدن به خدا و بازداشتن مردم از راه او، راهی که آن را برای بندگانش قرار دادهاست.
﴿وَشَآقُّواْ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلۡهُدَىٰ﴾و قصدا و از روی کینه با پیامبر مخالفت ورزیدهاند، بعد از آن که هدایت برایشان روشن شده است، و مخالفت و دشمنی آنان از روی جهالت نیست. اینچنین کسانی ﴿لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡٔٗا﴾هرگز کمترین زیانی به خدا نمیرسانند و از فرمانروایی او چیزی را نمیکاهند. ﴿وَسَيُحۡبِطُ أَعۡمَٰلَهُمۡ﴾و کارها و تلاشهایی را که در راه یاری کردن باطل انجام میدهند تباه میگرداند، به این صورت که نتیجهای جز ناکامی و زیان برای آنان ندارد. و نیز کارهایی که از انجام آن امید پاداش دارند از آنان پذیرفته نمیشود، چون شرطِ پذیرفتن درآن وجود ندارد.
آیهی ۳۳:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَلَا تُبۡطِلُوٓاْ أَعۡمَٰلَكُمۡ٣٣﴾[محمد: ۳۳]. «ای مؤمنان! از خدا و پیامبر اطاعت کنید و کارهای خود را باطل مگردانید».
خداوند متعال مؤمنان را به چیزی دستور میدهد که سعادت دنیوی و اخروی آنان را تامین میگرداند و آن اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبرش در اصول و فروع دین میباشد. و اطاعت یعنی فرمان بردن از دستورات و پرهیز کردن از آن چه از آن نهی شده است، به صورتی که کاملا مخلصانه انجام شود و درانجام آن از پیامبر اطاعت گردد. ﴿وَلَا تُبۡطِلُوٓاْ أَعۡمَٰلَكُمۡ﴾و اعمالتان را باطل مگردانید. کار خیری که انجام میشود، با چیزی از قبیل منت گذاردن و خود پسندی و شهرت طلبی باطل میگردد. نیز با انجام گناهانی، آن اعمال نابود میگردند و پاداش آن از بین میرود. نیز عمل خیری که انجام میشود با ادامه ندادن آن یا آوردن چیزی که آنرا فاسد میکند تباه میگردد.
پس مبطلات نماز و روزه و حج و امثال آن همه در این داخل هستند، و از آن نهی شده است. و فقها از این آیه بر حرمت قطع کردن فرض، و کراهت ناتمام گذاشتن نفل ـ بدون اینکه سببی برای آن باشد ـ استدلال کردهاند. وقتی خداوند از باطل کردن اعمال نهی کرد، به اصلاح و کامل گرداندن آن، و انجام دادن آن به صورتی که از نظر علمی و عملی درست باشد فرمان داد.
آیهی ۳۵-۳۴:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ مَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٞ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ٣٤﴾[محمد: ۳۴]. «بیگمان آنانکه کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند سپس مُردند درحالیکه کافر بودند هرگز خداوند ایشان را نخواهد بخشید».
﴿فَلَا تَهِنُواْ وَتَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلسَّلۡمِ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ وَٱللَّهُ مَعَكُمۡ وَلَن يَتِرَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ٣٥﴾[محمد: ۳۵]. «پس سست مشوید و به صلح فرا نخوانید چرا که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز (اجر و پاداش) اعمالتان را نمیکاهد».
این آیه و آیهای که در سوره بقره است: [۱]﴿وَمَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَهُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ﴾[البقرة: ۲۱۷]. هر نصی را که به صورت مطلق ذکر شده و مبّین آن باشد که کفر، اعمال را تباه میسازد، مقّید میگردانند، و آن این که زمانی اعمال حبط و نابود میشوند. که فرد در حالت کفر بمیرد. پس در اینجا فرمود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾بیگمان کسانی که به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش و روز قیامت کفر ورزیدند و با بیعلاقه کردن آنها به حق و دعوت کردنشان به باطل و زیبا جلوه دادن آن، مردم را از راه خدا بازداشتهاند، ﴿ثُمَّ مَاتُواْ وَهُمۡ كُفَّارٞ﴾سپس در حال کفر بودند و از کفر توبه نکردند، ﴿فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ﴾خداوند هرگز آنانرا نمیبخشد، نه به سبب شفاعت کسی آنها را میبخشد و نه با چیز دیگری آنها را میآمرزد، چون کیفر و عذاب بر آنها قطعی گردیده است و پاداش را از دست دادهاند و بر آنها واجب گردیده که همیشه در آتش جهنم بمانند و هیچگاه دروازهی رحمت خداوند مهربان و آمرزنده به روی آنها باز نمیشود.
و مفهوم آیه کریمه این است که اگر آنها پیش از مرگشان از این کار خود توبه نمایند خداوند آنها را میبخشد و مورد مرحمت قرار میدهد و آنانرا به بهشت داخل میگرداند گرچه آنها عمر خود را بر کفر و بازداشتن از راه خدا و انجام گناهان سپری کرده باشند. پس پاک و منّزه است خداوندیکه درهای رحمت را به روی بندگانش گشوده و به آنان فرصت داده تا در طول دوران حیاتشان بتوانند توبه نمایند. و پاک است خداوند بردبار که گناهکاران را فورا کیفر نمیدهد، بلکه از آنها در میگذرد و به آنان روزی میدهد، انگار اصلا نافرمانیاش را نکردهاند. با این که خداوند بر مجازات کردن آنها تواناست.
سپس خداوند متعال فرمود: ﴿فَلَا تَهِنُواْ﴾یعنی از جنگیدن با دشمنانتان سست نشوید و ترس بر شما مستولی نگردد بلکه شکیبایی ورزید و پایداری کنید و خود را به جنگیدن و دلیری وادار نمایید و این کار را برای طلب خشنودی پروردگارتان و برای خیرخواهی اسلام و به خشم آوردن شیطان انجام دهید. ﴿وَتَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلسَّلۡمِ﴾و به منظور راحت طلبی به صلح فرا نخوانید، ﴿وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ وَٱللَّهُ مَعَكُمۡ وَلَن يَتِرَكُمۡ أَعۡمَٰلَكُمۡ﴾درحالیکه شما برترید و خداوند با شماست و اجر اعمالتان را کم نمیگرداند. پس این سه چیز باعث صبر و شکیبایی میشوند، و این که خود را پیروز و برتر بدانند، زیرا: اسباب پیروزی برایشان فراهم گشته و از جانب خداوند وعده راستین به آنها داده شده است. و انسان سست نمیشود مگر این که از دیگران خوارتر باشد و از نظر نیرو و سلاح و قدرت داخلی و خارجی از دشمن ضعیفتر باشد.
چون آنها مومن هستند کمک و یاری خداوند با آنان است و این باعث میگردد تا دلهایشان قوّت بگیرد و علیه دشمن خود بپاخیزند. و خداوند از اجر و پاداش اعمالتان نمیکاهد بلکه آنرا به تمام و کمال خواهد داد و از فضل خویش به آن میافزاید، به خصوص عبادت جهاد، پس هزینهای که در راه جهاد صرف شود تا هفتصد برابر و بیشتر از آن پاداشش فزونی مییابد. ﴿... ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ لَا يُصِيبُهُمۡ ظَمَأٞ وَلَا نَصَبٞ وَلَا مَخۡمَصَةٞ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَطَُٔونَ مَوۡطِئٗا يَغِيظُ ٱلۡكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّيۡلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ١٢٠ وَلَا يُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةٗ وَلَا يَقۡطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمۡ لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ١٢١﴾[التوبة: ۱۲۰-۱۲۱]. «این بدان سبب است که هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان دست نمیدهد، و به هیچجاییکه کافران را به خشم آورد پا نمیگزارند،و به دشمن ضربهای نمیزنند مگر اینکه در مقابل هریک از این کارهایشان برای آنان عملی صالح نوشته میشود. بیگمان خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند. و آنان هیچ نفقهی کوچک و بزرگی را انفاق نمیکنند و از هیچ وادی و درّهای نمیگذرند مگر این که برایشان ثبت و ضبط میشود، تا خداوند پاداش بهترین کارهایی را که میکردهاند به آنان بدهد». پس هرگاه انسان دانست که خداوند عمل و جهاد او را ضایع نمیگرداند این باعث نشاط و تلاش او برای انجام آن چه، اجر و پاداش به دنبال دارد میگردد. پس چگونه است اگر هر سه مورد ذکر شده در میان باشند؟ بهراستی این امور سهگانه باعث نشاط کامل آدمی میگردند. و خداوند اینگونه بندگانش را تشویق نموده و آنها را به انجام کارهایی که سبب صلاح و رستگاریشان میگردد واداشته است.
آیهی ۳۸-۳۶:
﴿إِنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞۚ وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ يُؤۡتِكُمۡ أُجُورَكُمۡ وَلَا يَسَۡٔلۡكُمۡ أَمۡوَٰلَكُمۡ٣٦﴾[محمد: ۳۶]. «بیگمان زندگی دنیا بازی و سرگرمی بیش نیست، و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگاری کنید پاداشهایتان را به شما میدهد و دارایی شما را هم نمینخواهد».
﴿إِن يَسَۡٔلۡكُمُوهَا فَيُحۡفِكُمۡ تَبۡخَلُواْ وَيُخۡرِجۡ أَضۡغَٰنَكُمۡ٣٧﴾[محمد: ۳۷]. «اگر خدا اموالتان را از شما بخواهد و (بر این امر) اصرار بورزد بخل خواهید ورزید و (این درخواست) کینههای شمارا آشکار میکند».
﴿هَٰٓأَنتُمۡ هَٰٓؤُلَآءِ تُدۡعَوۡنَ لِتُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبۡخَلُۖ وَمَن يَبۡخَلۡ فَإِنَّمَا يَبۡخَلُ عَن نَّفۡسِهِۦۚ وَٱللَّهُ ٱلۡغَنِيُّ وَأَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُۚ وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ يَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓاْ أَمۡثَٰلَكُم٣٨﴾[محمد: ۳۸]. «هان شما ای گروهی که فراخوانده میشوید تا در راه خدا انفاق کنید! بعضی از شما بخل میورزند و هرکس که بخل ورزد در حق خود بخل میروزد. و خداوند بینیاز و شما نیامندید، و اگر روی بگردانید گروهی دیگر ار جایگزین شما میسازد آنگاه آنان همانند شما نخواهند بود».
در اینجا خداوند با بیان حقیقت زندگی و اینکه زندگانی چیزی جز بازیچه و سرگرمی نیست بندگان را نسبت به آن بیعلاقه میکند. پس بنده همواره به مال و فرزندان و زیبایی و لذّت بردناز زنان و خوردنیها و نوشیدنیها و مجالست و منظرهها و ریاستها سرگرم است و همواره به کاری مشغول است که به او فایدهای نمیرساند، بلکه انسان در میان بیکاری و غفلت گناهان دور میزند تا اینکه زندگانی او در دنیا کامل میگردد و به پایان میرسد و اجل و زمان مرگش فرا میرسد. در این هنگام چیزهایی که او بدان مشغول بوده است گذاشتهاند و از او جدا شدهاند و فایدهای از آن عاید او نگردیده است بلکه زیانمندی و محرومّیت برایش آشکار شده و عذاب او حاضر گردیده است. پس این ایجاب میکند تا فرد عاقل به دنیا علاقمند نباشد و به آن اهتمام نورزد، بلکه چیزی که باید بدان توجه و اهتمام بورزد همان است که خداوند بیان نموده و فرموده است: ﴿وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ﴾و اگر به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش و روز قیامت ایمان بیاورید و تقوای الهی را رعایت کنید که از لوازم و مقتضیات ایمان است سودمند میگردید.
و تقوا یعنی عمل کردن همیشگی به آن چه سبب رضایت خدا میشود، و اینکه گناهان ترک شوند. پس این چیزی است که به بنده فایده میرساند و به جاست اگر در آن رقابت صورت گیرد و همّتها و تلاشها در طلب آن مبذول داشته شوند. و این چیزی است که خداوند از بندگانش خواسته است. و از آنجا که به آنها لطف داشته و نسبت به آنان مهربان است این چیز را از آنها خواسته تا پاداش فراوان به آنها بدهد، بنابراین فرمود: ﴿وَإِن تُؤۡمِنُواْ وَتَتَّقُواْ يُؤۡتِكُمۡ أُجُورَكُمۡ وَلَا يَسَۡٔلۡكُمۡ أَمۡوَٰلَكُمۡ﴾و اگر ایمان بیاوید و پرهیزگاری کنید. پاداشهایتان را به شما میدهد و اموالتان را درخواست نمیکند. یعنی خداوند نمیخواهد به شما تکلیف بکند که اموالتان را از شما بگیرد و شما را بدون مال و دارایی بگذارد که این امر بر شما دشوار و سخت است. و یا چنان نقصانی از شما نمیخواهد که به زیانتان باشد. بنابراین فرمود: ﴿إِن يَسَۡٔلۡكُمُوهَا فَيُحۡفِكُمۡ تَبۡخَلُواْ وَيُخۡرِجۡ أَضۡغَٰنَكُمۡ٣٧﴾اگر خداوند اموالتان را از شما بخواهد و بر آن اصرار ورزد و بر شما سخت بگیرد، تنگ چشمی خواهید کرد و این سبب میشود تا کینههایی که در دلهایتان است آشکار گردد، آنگاه که از شما چیزی خواسته شود که بذل و خرج کردن آن را دوست ندارید.
دلیل اینکه اگر خداوند مال و دارایی شما را درخواست کند و با خواستن آن بر شما سخت بگیرد شما از دادن آن ابا خواهید ورزید این است که: ﴿تُدۡعَوۡنَ لِتُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾شما فرا خوانده میشوید تا در راستای مصلحت دینی و دنیویتان در راه خدا انفاق کنید، ﴿فَمِنكُم مَّن يَبۡخَلُ﴾پس هستند از شما کسانی که بخل میورزند. بنابراین چگونه خواهد بود اگر از شما بخواهد اموالتان را در مسیری خرج کنید که در آن مصلحتی زودرس نبینید؟ آیا به طریق اولی از دادن اموالتان سرباز نخواهید زد؟! سپس فرمود: ﴿وَمَن يَبۡخَلۡ فَإِنَّمَا يَبۡخَلُ عَن نَّفۡسِهِ﴾و هرکس بخل بورزد، در حق خود بخل میورزد، چون او خودش را از پاداش خداوند متعال محروم کرده و خیر فراوانی را از دست دادهاست، و با انفاق نکردن، کوچکترین زیانی به خداوند نخواهد رسید، ﴿وَٱللَّهُ ٱلۡغَنِيُّ وَأَنتُمُ ٱلۡفُقَرَآءُ﴾و خداوند توانگر و بینیاز است و شما نیازمندید، و در همهی اوقات خود و در همه کارهایتان به او محتاج هستید. ﴿وَإِن تَتَوَلَّوۡاْ﴾و اگر از ایمان آوردن ِ به خدا و اطاعت از فرمانهایش روی برتابید، ﴿يَسۡتَبۡدِلۡ قَوۡمًا غَيۡرَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓاْ أَمۡثَٰلَكُم﴾گروهی دیگر را جایگزین شما میسازد و آنان هرگز همانند شما از دستور او سرپیچی نخواهند کرد و روی بر نمیتابند، بلکه از خدا و پیامبرش اطاعت میکنند و خدا و رسولش را دوست دارند. همانطورکه خداوند متعال فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُ﴾[المائدة: ۵۴]. «ای مومنان! هرکس از شما از دینش برگردد و مرتد شود خداوند گروهی را خواهد آورد که آنها را دوست میدارد و آنها (نیز) او را دوست میدارند».
پایان تفسیر سورهی محمّد
[۱] و هرکس از شما از دین خودش بازگردد و بمیرد درحالیکه کافر است ایشان اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و بیسود میگردد.