تفسیر سورهی زمر
مکی است و ۷۵ آیه دارد.
آیهی ۳-۱:
﴿تَنزِيلُ ٱلۡكِتَٰبِ مِنَ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ١﴾[الزمر: ۱]. «فرو فرستادن (این) کتاب از سوی خداوند توانمند باحکمت است».
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ٢﴾[الزمر: ۲]. «بیگمان ما کتاب را به حقّ بر تو نازل کردهایم، پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان».
﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ٣﴾[الزمر: ۳]. «بدانکه پرستش ناب از آن خداست و کسانی که بهجای او دوستانی گرفتهاند (میگویند): ما آنانرا پرستش نمیکنیم مگر برای آنکه ما را به خداوند نزدیک گردانند. خداوند میان ایشان دربارۀ چیزی که در آن اختلاف میورزند داوری خواهد کرد، بیگمان خداوند دروغگوی ناسپاس را هدایت نمیکند».
خداوند متعال از عظمت قرآن و از شکوه کسی که از آن سخن گفته از سوی او نازل شده خبر داده و میفرماید: قرآن از جانب خداوند توانمند و با حکمت نازل شده است، کسی که الوهیت و عبادت برای او، جزو صفات ایشان میباشد. و این به خاطر عظمت و کمال و توانایی اوست که بر همه مخلوقات چیره است و هر چیزی در برابر او حقیر و ضعیف است. و در آفرینش و فرمانش دارای حکمت و فرزانگی است. پس قرآن از جانب خدایی نازل شده که صفتش چنین است و سخن گفتن صفت او است، و صفت تابع موصوف است. پس همانطور که خداوند از هر جهت کامل است و همتایی ندارد، قرآنش نیز چنین است، و برای وصف قرآن همین کافی است، و بر مقام والای آن دلالت مینماید، امّا با این وجود بیشتر کمال آنرا روشن کرد آن هم به سبب دو چیز: اول: به سبب کسی که قرآن را بر او نازل کرده است، و او محمّدصاست، شریفترین مخلوقات. پس قرآن نیز شریفترین کتاب است.
دوم: به سبب چیزی که سبب نزول قرآن است، و آن حق میباشد. پس نازل شدن قرآن هم به سبب حقی است که هیچ شکی در آن نیست تا مردم را از تاریکیها بیرون آورد و به سوی نور رهنمون شود و هم دراخبار راستینی که داده و در احکام عادلانهای که با خود دارد دربر گیرندهی حق است. بنابراین تمام مطالب علمی که قرآن بر آن دلالت مینماید بالاترین انواع حق است، و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست.
و از آنجا که قرآن از سوی حق نازل شده و مشتمل بر حق است و برای هدایت خلق بر شریفترین مردم نازل شده است نعمت بسیار بزرگی است و باید شکر آن را به جای آورد و شکر آن همان خالص گرداندن عبادت و بندگی برای خداست. بنابراین فرمود: ﴿فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ﴾پس همه دین و عبادت خود را از قبیل شرائع ظاهری و باطنی، اسلام، ایمان و احسان را برای خدا خالص بگردان. یعنی اینها را فقط برای خدا انجام ده و هدف تو از آن فقط جلب رضایت خدا باشد.
﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّينُ ٱلۡخَالِصُ﴾این فراز از آیه تاکیدی بر موضوع اخلاص برای خدا است که پیشتر بدان امر نمود. و بیانگر آن است که همانگونه که هر کمالی متعلق به خدا است، نیز دین خالصِ پاک از تمامی آلودگیها از آن اوست، زیرا دین خالص آن دینی است که او به عنوان دین خویش برگزیده است. و آنانرا بدان امر نموده است، چرا که متضمن عبادت کردن بندگان برای خداست از حیث محبت وی و ترس از او و امید به او. نیز متضمن آن است که بهسوی او برگردند و او را پرستش نمایند و برای بدست آوردن نیازهایشان به او پناه ببرند.
و این چنین عبادتی است که دلها را پاکیزه میگرداند. امّا شرک ورزیدن در هر عبادتی قلب را آلوده میگرداند و خداوند از داشتن هر شریک و هر نوع شراکتی پاک است. شرک ورزیدن دل و روح آدمی را در دنیا و آخرت به تباهی میکشاند و مایه نهایت شقاوت و بدبختی است، بنابراین وقتی به توحید و اخلاص فرمان داد از شرک ورزیدن به خدا نهی کرد و کسی را که به او شرک میورزد مذمّت نمود. پس فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَ﴾و کسانی که بهجای خدا دوستان و یاورانی برگرفتهاند که با پرستش آنها و به فریاد خواندنشان با آنها دوستی مینمایند و عذر خود را چنین بیان میکنند و میگویند: ﴿مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾ما آنان را پرستش نمیکنیم مگر برای آن که نیازهای ما را به خدا برسانند و پیش خدا برای ما شفاعت کنند، وگرنه ما میدانیم که اینها نمیآفرینند و روزی نمیدهند، و هیچ چیزی در اختیارشان نیست. پس اینها یگانهپرستی و اخلاصی را که خداوند به آن دستور دادهاست ترک نموده و بر انجام بزرگترین کار حرام که شرک است جرأت کردهاند و کسی را که همتا و همانندی ندارد و پادشاه بزرگ است با پادشاهان دنیا مقایسه کرده و با عقلهای فاسد خود چنین گمان بردهاند که ـ همانگونه که نمیتوان به پادشاهان رسید بدون واسطه گری و سفارش و خواهش افراد والا مقام و وزرایی که نیاز و خواستههای ملّت را به پادشاهان میرسانند و نسبت به ایشان ترحمشان برانگیخته و زمینهی برآورده شدن آن نیاز و خواستهها را فراهم میکنند ـ خداوند متعال نیز چنین است و این قیاس از فاسدترین قیاسهاست، چرا که متضمن مساوات میان خالق و مخلوق است، با اینکه از دیدگاه عقل و نقل و فطرت فرق بزرگی بین خالق و مخلوق وجود دارد. پادشاهان بدان جهت نیاز دارند تا افرادی میان آنها و رعیتشان واسطه قرار گیرند چون آنها احوال رعیت را نمیدانند. بنابراین به کسی نیاز دارند که آنان را از احوالشان باخبر نماید.
و شاید رحمت و مهربانی در دلشان نسبت به کسی که نیازمند است نباشد، بنابراین به کسی احتیاج دارند که آنان را وادار نماید تا بر آنها رحم کنند. و به سفارش کنندگان و وزیران نیاز دارند و از آنها میترسند، بنابراین، نیاز کسانی را که وزیران برایشان وساطت میکنند برآورده میسازند تا اینگونه رعایت وزیران را کرده باشند. و نیز پادشاهان، فقیر و مستمند هستند و گاهی به خاطر فقر از برآورده کردن نیاز سرباز میزنند. اما پروردگار متعال خدایی است که علم و آگاهی او ظاهر و باطنِ امور را در برگرفته است و به کسی نیاز ندارد که او را از احوال رعیتها و بندگانش باخبر کند. و او تعالی مهربانترین مهربانان است و بخشندهترین بخشایندگان است و به هیچ کسی از بندگانش نیاز ندارد تا نسبت به بندگانش مهربانی کنند، بلکه خداوند از خود بندگان و از پدران و مادرانشان برایشان مهربانتر است و اوست که آنها را تشویق مینماید و آنها را به سوی اسبابی فرا میخواند که به وسیله آن رحمت الهی را به دست آورند. او چیزهایی از منافع و مصالح آنها را میخواهد که خودشان هم برای خود نمیخواهند.
و خداوند دارای توانگری مطلق و کامل است و اگر همه مخلوقات از اول تا آخر در یک میدان جمع شوند و از او بخواهند و او به هرکس هر آنچه که خواسته و آرزو نموده است بدهد، هیچ چیزی از توانگریاش کم نخواهد شد، و هیچ چیزی را از آنچه او دارد کم نمیکنند، مگر به اندازهای که سوزنی در دریا فرو برده شود و اندازهای از آب دریا را با خود بالا آوَرَد. و همه شفاعت کنندگان از او میترسند و هیچ کسی از آنها جز با اجازه او شفاعت نخواهد کرد. و تمام شفاعتها در دست اوست. پس با این تفاوتها جهالت مشرکین نسبت به خدا و بیخردی بزرگشان و شدّت جرأت آنها بر وی معلوم میشود. و نیز حکمت اینکه خداوند شرک را نمیبخشد معلوم میگردد، چون شرک عیبجویی خداوند را در بردارد. بنابراین، میان دو گروه یگانهپرست و مشرک داوری کرده و در ضمن مشرکان را تهدید نموده و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فِي مَا هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾بیگمان خداوند میان ایشان درباره آنچه که در آن اختلاف میورزند داوری خواهد کرد. و دانسته شد که حکم و داوری خداوند این است که مومنان مخلص را در باغهای بهشت جای دهد، و هرکس که برای خدا شریک قائل شود بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش را آتش دوزخ قرار دهد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي مَنۡ هُوَ كَٰذِبٞ كَفَّارٞ﴾بیگمان خداوند توفیق هدایت شدن به راه راست را به کسی نمیدهد که دروغگو و کفر پیشه و ناسپاس است و مواعظ و آیات نزد او میآیند امّا دروغگویی و ناسپاسی از او دور نمیشود.
و خداوند نشانهها را به او نشان میدهد امّا آنها را انکار میکند و به آنها کفر میورزد و دروغ میگوید. پس چنین کسی چگونه هدایت میشود درحالیکه دروازه هدایت را به روی خود بسته است؟! و به سزای کارهایی که میکند خداوند بر دلش مهر مینهد پس او ایمان نخواهد آورد.
آیهی ۴:
﴿لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُۚ سُبۡحَٰنَهُۥۖ هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٤﴾[الزمر: ۴]. «اگر خداوند میخواست فرزندی بگیرد از میان چیزهایی که خود میآفریند کسی یا چیزی را برمیگزید. او پاک و منزّه و خداوند یگانه و پیروزمند است».
﴿لَّوۡ أَرَادَ ٱللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدٗا﴾اگر خداوند آنگونه که بیخردان گمان میبرند میخواست فرزندی داشته باشد، ﴿لَّٱصۡطَفَىٰ مِمَّا يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ﴾از میان مخلوقات کسی را که میخواست برمی گزید، و آن را به منزله فرزند خویش قرار میداد، و نیازی به گرفتن همسر نداشت. ﴿سُبۡحَٰنَهُ﴾پاک و منّزه است خداوند از آنچه کافران درباره او گمان میبرند، و پاک است از آنچه که ملحدان به او نسبت میدهند. ﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ﴾و او در ذات و اسما و صفات و در کارهایش یگانه است، پس او در این چیزها شبیه و همانندی ندارد، و اگر فرزندی داشت این اقتضا میکرد تا در یگانیاش شبیه او باشد، چون فرزند جزئی از او میشد.
﴿ٱلۡقَهَّارُ﴾و بر همه جهان بالا و پایین چیره است، پس اگر فرزندی داشت فرزندش تحت چیرگی او قرار نمیگرفت، و بر پدرش از روی ناز و کرشمه گستاخی میکرد. و یگانگی و چیرگی خداوند متلازم هستند. پس یگانه حتما چیره است، و کسی نمیتواند بر همه چیز چیره باشد مگر اینکه یگانه و یکتا باشد، و این امر مشارکتِ با او را از هر جهت نفی میکند.
آیهی ۷-۵:
﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّۖ يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِۖ وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّىۗ أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّٰرُ٥﴾[الزمر: ۵]. «خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است، شب را بر روز و روز را بر شب میگستراند و خورشید و ماه را فرمانبردار کرده است و هریک تا زمان معیّنی در حرکت خواهد بود. بدانکه اوست پیروزمند آمرزگار».
﴿خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۚ يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖۚ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ٦﴾[الزمر: ۶]. «شما را از یک تن آفرید سپس همسرش را از آن پدید آورد و از چهارپایان هشت نوع برای شما آفرید. او شما را در شکمهای مادرانتان درمیان تاریکهای سهگانه آفرینشهای پیاپی میبخشد. کسیکه چنین میکند الله است و پروردگار شما است و فرمانروایی از آن اوست، معبود به حقی جز او نیست. پس چگونه برگردانده میشوید»؟!.
﴿إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَۖ وَإِن تَشۡكُرُواْ يَرۡضَهُ لَكُمۡۗ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَۚ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ٧﴾[الزمر: ۷]. «اگر کافر گردید (بدانید که) بیگمان خداوند از شما بینیاز است ولی کفر را برای بندگان خود نمیپسندد. و اگر سپاس بگزارید آنرا برایتان میپسندد. و هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد، آنگاه بازگشت همۀ شما بهسوی پروردگارتان خواهد بود، سپس شما را به آنچه میکردید خبر میدهد. بیگمان او به راز دلها دانا است».
خداوند متعال خبر میدهد که او ﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ﴾آسمانها و زمین را از روی حکمت و مصلحت آفریده است، و تا بندگان را امر ونهی کند، و به آنها پاداش و کیفر بدهد. ﴿يُكَوِّرُ ٱلَّيۡلَ عَلَى ٱلنَّهَارِ وَيُكَوِّرُ ٱلنَّهَارَ عَلَى ٱلَّيۡلِ﴾هریک از شب و روز را بر دیگری داخل میکند، و هریک را به جای دیگری قرار میدهد. و شب و روز جمع نمیشوند، بلکه هرگاه یکی بیاید دیگری میرود. ﴿وَسَخَّرَ ٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ يَجۡرِي لِأَجَلٖ مُّسَمًّى﴾و خورشید و ماه را به صورت منظّم مسخّر کرده و آنها حرکتی قانونمند دارند و هریک تا مدت زمان معینی حرکت خواهد کرد و آن زمانی است که این دنیا به پایان میرسد و نابود میشود. پس آن گاه خداوند همه مخلوقات و خورشید و ماه را از بین میبرد و آفرینش را از نو آغاز میکند تا در سرای جاودانگی بهشت یا جهّنم ماندگار شوند. ﴿أَلَا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ﴾بدانکه او غالب است و بر هرچیزی چیره میباشد و هیچ چیزی در برابر او توان سرپیچی ندارد و او با توانمندی خویش این مخلوقات بزرگ را پدید آورده و آنها را فرمانبردار نموده است که به فرمان او حرکت میکنند. ﴿ٱلۡغَفَّٰرُ﴾آمرزنده گناهان بندگانِ توبهکار و با ایمان میباشد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ٨٢﴾[طه: ۸۲]. «و بیگمان من آمرزنده هستم برای کسی که توبه کرده و ایمان آوَرَد و کار شایسته انجام دهد و سپس راهیاب شود». و خداوند کسی را که شرک بورزد بعد از آن که آیات بزرگ او را دیده است سپس توبه کند و برگردد میآمرزد.
از قدرت و توانمندیاش این است که ﴿خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ﴾شما را با اینکه زیاد هستید و در گوشههای زمین پراکنده میباشید از یک تن آفرید. ﴿ثُمَّ جَعَلَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا﴾سپس همسرش را از آن پدید آورد تا در آغوش همدیگر آرام بگیرند و نعمتش را بر آنان کامل بگرداند. ﴿وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖ﴾و از چهارپایان هشت نوع را با تقدیر و اندازهگیری معینی از سوی خود، برای شما آفرید. و این بیانگر رحمت و مهربانی او نسبت به شما است. و آن هشت نوع همانها هستند که در سوره انعام بیان شدهاند: ﴿ثَمَٰنِيَةَ أَزۡوَٰجٖۖ مِّنَ ٱلضَّأۡنِ ٱثۡنَيۡنِ وَمِنَ ٱلۡمَعۡزِ ٱثۡنَيۡنِۗ قُلۡ ءَآلذَّكَرَيۡنِ حَرَّمَ أَمِ ٱلۡأُنثَيَيۡنِ﴾[الأنعام: ۱۴۳]. «هشت جفت، از میش دو تا و از بز دوتا»، ﴿وَمِنَ ٱلۡإِبِلِ ٱثۡنَيۡنِ وَمِنَ ٱلۡبَقَرِ ٱثۡنَيۡنِ﴾[الأنعام: ۱۴۴]. «و از شتر دوتا و از گاو دوتا». و اینها را بهطور ویژه بیان کرد با این که او برای مصالح بندگانش حیوانات دیگری را هم آفریده است، چون اینها فایدهشان بیشتر است و منافعشان فراگیر میباشد، و همچنین دارای ویژگیهایی هستند که دیگر حیوانات ندارند، مانند قربانی و هدی و عقیقه و واجب بودن زکات و دیه در آنها. به همین خاطر اینها را بهطور ویژه بیان کرد.
وقتی آفرینش پدر و مادرمان «آدم و حوا» را بیان کرد، ابتدای آفرینش ما را نیز ذکر نمود و فرمود: ﴿يَخۡلُقُكُمۡ فِي بُطُونِ أُمَّهَٰتِكُمۡ خَلۡقٗا مِّنۢ بَعۡدِ خَلۡقٖ﴾شما را در شکمهای مادرانتان از مرحلهای به مرحلهای دیگر در میآورد، درحالیکه دست هیچ مخلوقی به شما نمیرسید، و هیچ چشمی نیست که شما را زیرنظر داشته باشد. و اوست که شما را در ای مکان تنگ پرورش میدهد، ﴿فِي ظُلُمَٰتٖ ثَلَٰثٖ﴾درمیان سه تاریکی، تاریکی شکم سپس تاریکی رحم و سپس تاریکی مشیمه و بچهدان. ﴿ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ﴾خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر نموده و شما را خلق کرده و چهارپایان را برایتان آفریده الله است، که پروردگار و معبود حقیقی شماست و شما را پرورش داده و به تدبر امورتان پرداخته است.
پس همانگونه که او در آفرینش و پرورش شما تنها و یگانه است و شریکی ندارد، در الوهیتش نیز یگانه است و شریکی برای وی نیست. بنابراین فرمود: ﴿لَهُ ٱلۡمُلۡكُۖ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ﴾فرمانروایی از آن اوست، هیچ معبود به حقّی جز او نیست، پس چگونه برگردانده میشوید؟
سپس بیان کرد که تنها خداوند سزاوار پرستش است نه بتهایی که هیچ کاری را تدبیر نمیکنند و هیچ اختیاری ندارند. پس فرمود: ﴿إِن تَكۡفُرُواْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمۡۖ﴾اگر کفر بورزید بدانید که مسلّما خداوند از شما بینیاز است، و کفر ورزیدن شما به او زیانی نمیرساند، همان طور که از اطاعت و عبادت شما فایدهای به او نمیرسد. ولی امر ونهی او به شما فقط ناشی از فضل و لطف او بر شماست. ﴿وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَ﴾و خداوند به خاطر کمال و احسانش، و از آن جا که میداند کفر، بندگانش را بدبخت مینماید چنان بدختی که بعد از آن هرگز سعادت را نخواهند دید، چرا که آنها را برای عبادت خود آفریده است، و هدف نهایی از آفرینش مردم عبادت خداست از این رو خداوند کفر را از بندگانش نمیپسندد و راضی نیست آنها چیزی را ترک کنند که برای آن آفریده شدهاند. و اگر با یگانهپرستی و اخلاص دین و عبادت برای او، سپاس او را بگزارید آن را برایتان میپسندد، چون نسبت به شما مهربان است و دوست دارد بر شما احسان کند، و چون کاری را که کردهاید که برای آن آفریده شدهاید. و همانطور که از شرک ورزیدن شما به او زیانی نمیرسد، و عمل (خوب و بد) شما و توحید و یکتاپرستیتان به او نفعی نمیرساند، به همان شیوه هریک از شما کار خیر و شرش به خود او بر میگردد. ﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ﴾و هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد، ﴿ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُم مَّرۡجِعُكُمۡ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ﴾سپس بازگشت شما در روز قیامت بهسوی پروردگارتان است و آنگاه شما را به آنچه میکردید خبر میدهد، خبر دادنی که علم او آن را احاطه کرده و قلمش بر آن رفته است و فرشتگان آن را برایتان ثبت و ضبط کردهاند و اعضایتان بر آن گواهی دادهاست. پس هریک را به آنچه که سزاوارش است سزا و جزا میدهد. ﴿إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ﴾بیگمان او به سینهها و حالات نیک و بدی که در آن است آگاه میباشد. منظور این است که خداوند با دادگری کامل سزا و جزا میدهد.
آیهی ۸:
﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِيبًا إِلَيۡهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِۦۚ قُلۡ تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ٨﴾[الزمر: ۸]. «و هرگاه به انسان گزندی برسد پروردگارش را به فریاد میخواند و زاریکنان رو به درگاه او میآورد، سپس هنگامیکه از سوی خود نعمتی به او ببخشد آن (مصیبتی) را که در دفع آن بیشتر به درگاه او دعا میکرد، فراموش میکند و برای خداوند همتایانی قرار میدهد تا از اره او گمراه سازد. بگو: اندک زمانی از کفر خود بهرهمند شو، بیگمان تو از دوزخیانی».
خداوند متعال از احسان خویش نسبت به بندهاش و از نیکوکاری خود و از کم سپاسی او خبر میدهد که هرگاه زیان و گزندی از قبیل بیماری یا فقر و یا افتادن در مشقّت دریا و یا غیر آن به او برسد، میداند که در این حالت کسی جز خدا او را نجات نمیدهد، بنابراین، با تضّرع و زاری رو به خدا میآورد و او را به فریاد میخواند و از او کمک میخواهد تا آنچه را که بدان گرفتار شده دور نماید، و در این مورد اصرار میورزد. ﴿ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَةٗ مِّنۡهُ﴾سپس هنگامی که خداوند از سوی خود نعمتی به او ببخشد و زیان و رنج و اندوهش را دور سازد، ﴿مِّنۡهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدۡعُوٓاْ إِلَيۡهِ مِن قَبۡلُ﴾رنج و اندوهی راکه قبلا خدا را به خاطر آن به فریاد میخواند، فراموش میکند و چنان میشود که گویا به او زیانی نرسیده است، و به شرک ورزیدن خود ادامه میدهد. ﴿وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ﴾و برای خداوند همتایانی قرار میدهد تا خود و دیگران را از راه او گمراه سازد، چون گمراه ساختن، بخشی از گمراه شدن است. پس ملزوم را بیان کرد تا بر لازم دلالت نماید. ﴿قُلۡ﴾به کسی که در مقابل نعمت خدا ناسپاسی را پیشه کرده است بگو: ﴿تَمَتَّعۡ بِكُفۡرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلنَّارِ﴾اندک زمانی از کفر خود بهرهمند شو، بیگمان تو از دوزخیانی، پس آنچه از آن بهرهمند میشوی چیزی را از تو دور نمیکند، چرا که سرانجامِ تو جهنّم است. ﴿أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ٢٠٥ ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ٢٠٦ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ٢٠٧﴾[الشعراء: ۲۰۵-۲۰۷]. «آیا اندیشیدهای اگر آنها را چند سال بهرهمند کنیم سپس آنچه به آنها وعده داده شده به سراغشان بیاید آنچه از آن بهرهمند میشوند چیزی را از آنها دور نخواهد کرد»؟!
آیهی ۹:
﴿أَمَّنۡ هُوَ قَٰنِتٌ ءَانَآءَ ٱلَّيۡلِ سَاجِدٗا وَقَآئِمٗا يَحۡذَرُ ٱلۡأٓخِرَةَ وَيَرۡجُواْ رَحۡمَةَ رَبِّهِۦۗ قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ٩﴾[الزمر: ۹]. «(آیا چنین شخص مشرکی که اوصافش را بیان کردیم بهتر است) یا کسیکه در اوقات شب سجدهکنان و ایستاده به عبادت میپردازد درحالیکه از آخرت میترسد و به بخشایش پروردگارش امید دارد؟ بگو: آیا آنان که میدانند و آنان که نمیدانند برابرند؟. تنها خردمندان پند میپذیرند».
این مقایسهای است بین کسی که اطاعت و عبادت خدا را انجام میدهد و کسیکه چنین نیست، مقایسه عالم و جاهل و این که اینها از اموری هستند که از نظر عقل واضحاند و به طور یقین تفاوت آنها مشخص است. پس کسی که از طاعت و عبادت پروردگارش روی میگرداند و از هوای نفس خود پیروی میکند، مانند کسی نیست که با انجام بهترین عبادتها که نماز است، در بهترین اوقات که اوقات شب است از پروردگارش اطاعت میکند. پس او را به کثرت عمل و برترین آن توصیف کرد سپس او را به ترسیدن از خدا و امیدوار بودن به وی توصیف نمود و بیان کرد که آنچه او از آن بیم دارد عذاب آخرت است، و به خاطر گناهان گذشته از عذاب آخرت میترسد.
و به رحمت خداوند امیدوار است پس او را به انجام عمل ظاهری و باطنی توصیف نمود. ﴿قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلَّذِينَ يَعۡلَمُونَ وَٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾بگو: آیا کسانیکه پروردگارشان را میشناسند و دین شرعی و آیین جزایی و اسرار و حکمتهای آن را میدانند، و کسانی که به چیزی از این امور آگاهی ندارند برابرند؟ این دو گروه برابر نیستند، همانطور که شب و روز، و روشنایی و تاریکی و آب و آتش یکی نیستند. ﴿إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾تنها خردمندان وقتی پند داده شوند پند میپذیرند، آنها که دارای خردهای پاک و درست هستند و برتر را بر آنچه پست و بیارزش است ترجیح میدهند. پس ایشان علم را بر جهل، و اطاعت خدا را بر مخالفت با وی ترجیح میدهند، چون آنها عقلهایی دارند که عواقب و سرانجام کارها را به آنان مینمایاند. به خلاف کسی که عقل و خرد ندارد، و از آنجا که عقل و خرد ندارند هوای نفس خود را معبود خویش قرار میدهد.
آیهی ۱۰:
﴿قُلۡ يَٰعِبَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡۚ لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۗ وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌۗ إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ١٠﴾[الزمر: ۱۰]. «(ای پیامبر!) بگو: ای بندگان مؤمن من! از پروردگارتان پروا بدارید، کسانیکه نیکی کنند در همین جهان به ایشان نیکی میشود، و زمین خدا فراخ است، قطعاً به شکیبایان پاداششان به تمام و کمال و بدون حساب داده میشود».
﴿قُلۡ يَٰعِبَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ای پیامبر! با شرافت ترین مردمان را که مومنان هستند فرا بخوان و آنان را به برترین کار که پرهیزگاری است دستور ده، و چیزهایی را برایشان بیان کن که باعث تقوا میشود ـ و آن عبارت است از اینکه خداوند متعال آنها را با نعمتهایی که به آنها داده پرورش داده و به آنان عطا کرده است ـ و به آنان بگو: ﴿ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ﴾از پروردگارتان پروا بدارید. این نوعی از تشویق است چنان که میگویند: ای سخاوتمند ببخش، و ای شجاع بجنگ.
و پاداشی را که در دنیا آنان را به وجد و نشاط میآورد برایشان ذکر کرد و فرمود: ﴿لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞۗ﴾کسانیکه با انجام دادن عبادت پروردگارشان در این دنیا نیکی کردهاند پاداش نیک و روزی فراخ دارند، و خداند آرامش قلب و شرح صدر را به آنان ارزانی میدارد. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗ﴾[النحل: ۹۷]. «مرد یا زنی که کار شایسته انجام دهد درحالیکه او مومن است، به وی زندگی پاکیزهای خواهیم داد». ﴿وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌ﴾و سرزمین خدا فراخ و وسیع است، پس هرگاه از عبادت خدا در سرزمینی بازداشته شدید، به جایی دیگر هجرت کنید تا در آن پروردگارتان را عبادت کنید و بتوانید دین خود را برپا دارید. وقتی فرمود: ﴿لِلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٞ﴾برای کسانیکه نیکی کنند در همین جهان به ایشان نیکی میشود، شاید برای برخی این پرسش پیش آید که نصّ، عامّ و کلّی است و هرکس در اینجا نیکوکاری کند در همین دنیا به او نیکی میشود، پس چرا فردی که ایمان آورده و در سرزمینی مورد ستم و توهین قرار میگیرد و با او نیکی نمیشود؟ به همین خاطر این گمان را دفع کرد و فرمود: ﴿وَأَرۡضُ ٱللَّهِ وَٰسِعَةٌ﴾و سرزمنی خدا فراخ و پهناور است. و اینجا مژدهای هست که پیامبرصفرموده است: «همواره گروهی از امّت من بر حق خواهند بود، هرکس آنان را یاری نماید و یا با آنان مخالفت ورزد به آنان زیانی نمیرساند. و تا زمانی که فرمان خدا میآید آنها بر این هستند». این آیه به این مطلب اشاره میکند. خداوند متعال خبر دادهاست که سرزمین او فراخ و وسیع است پس هرگاه در جایی از عبادت کردن خدا منع شدید، به جایی دیگر هجرت کنید، و این شامل هر زمان و مکانی میشود. پس هر مهاجری باید پناهگاهی در میان مسلمانها داشته باشد که به آن پناه ببرد تا بتواند دین خود را برپا دارد. ﴿إِنَّمَا يُوَفَّى ٱلصَّٰبِرُونَ أَجۡرَهُم بِغَيۡرِ حِسَابٖ﴾قطعا به شکیبایان پاداششان به تمام و کمال و بدون حساب داده میشود. و این شامل همه انواع صبر و شکیبایی میشود، از جمله صبر و شکیبایی بر تقدیرهای دردآور الهی. پس فرد شکیبا زبان به ناخشنودی نمیگشاید، همچنان که خویشتن داری در برابر گناهان را نیز دارد، پس فرد شکیبا بصورت عمدی مرتکب گناهان نمیشود. و صبر نمودن بر طاعت خدا و به جای آوردن آن را نیز شامل میشود. و خداوند به شکیبایان وعده دادهاست که پاداش آنها را بدون هیچ حساب و کتابی خواهد داد. و اینها همه به خاطر فضیلت صبر و شکیبایی و جایگاه آن نزد خداست. و صبر انسان را بر انجام کارها کمک مینماید.
آیهی ۱۶-۱۱:
﴿قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ١١﴾[الزمر: ۱۱]. «بگو: من فرمان یافتهام که خدا را بپرستم و پرستش را خاص او گردانم».
﴿وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٢﴾[الزمر: ۱۲]. «و فرمان یافتهام به آنکه نخستین (کس از) مسلمانان باشم».
﴿قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ١٣﴾[الزمر: ۱۳]. «بگو: من اگر از پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی بزرگ میترسم».
﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي١٤﴾[الزمر: ۱۴]. «بگو: خدا را بندگی میکنم درحالیکه پرستش را برای او خالص میگردانم».
﴿فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِۦۗ قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ١٥﴾[الزمر: ۱۵]. «پس هرچه را که میخواهید بهجای او پرستش کنید. بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که خود و خاندانشان را در روز قیامت زیانبار کنند. بدانکه این است زیان آشکار».
﴿لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ وَمِن تَحۡتِهِمۡ ظُلَلٞۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ يَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ١٦﴾[الزمر: ۱۶]. «بالای سرشان سایبانهایی از آتش و در زیر پاهایشان سایبانهایی از آتش دارند، این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را میترساند. ای بندگانم! از من پروا بدارید».
﴿قُلۡ إِنِّيٓ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ١١﴾ای پیامبر! به مردم بگو: من فرمان یافتهام که خدا را بپرستم و پرستش را خاص او گردانم. این دستور در اوّل سوره داده شده است: ﴿أَعۡبُدَ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ﴾خدا را عبادت کن درحالیکه عبادت تو خالص برای او باشد. ﴿وَأُمِرۡتُ لِأَنۡ أَكُونَ أَوَّلَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ١٢﴾و به من دستور داده شده که نخستین فرد از افراد منقاد اوامر خدا باشم، چون من دعوت کننده و راهنمای مردم به سوی پروردگارشان هستم، و این اقتضا مینماید که من اوّلین کسی باشم که از آنچه مردم بدان دستور داده شدهاند اطاعت کنم. و اوّلین کسی باشم که تسلیم خدا شده است. و محّمدصبه این فرمان عمل کرد، و باید چنین میشد. و هرکس که از پیروان اوست باید چنین باشد. و تسلیم فرمان خدا باشد و اعمال ظاهری و باطنی را خالصانه برای او انجام دهد.
﴿قُلۡ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ١٣﴾بگو: اگر در این که خداوند مرا به اخلاص و اسلام دستور داده از دستورش سرپیچی کنم از عذاب روزی بزرگ میترسم. و هرکس شرک ورزد برای همیشه در عذاب میماند، و هرکس نافرمانی کند در آن روز سزا داده میشود. ﴿قُلِ ٱللَّهَ أَعۡبُدُ مُخۡلِصٗا لَّهُۥ دِينِي١٤ فَٱعۡبُدُواْ مَا شِئۡتُم مِّن دُونِهِ﴾بگو: تنها خدا را میپرستم و بس، و عبادت و طاعتم را برای او خالص میگردانم. اما شما هرچه را که میخواهید به جای او پرستش کنید. همانطور که فرموده است: ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١ لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ٢ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ٣ وَلَآ أَنَا۠ عَابِدٞ مَّا عَبَدتُّمۡ٤ وَلَآ أَنتُمۡ عَٰبِدُونَ مَآ أَعۡبُدُ٥﴾[الکافرون: ۱-۵]. «بگو: ای کافران! آنچه را که شما میپرستید من نمیپرستم. و شما نیز نمیپرستید آنچه را که من میپرستم. و نه من آنچه را شما میپرستید، میپرستم. و نه شما آنچه را من میپرستم، میپرستید. دین خودتان برای خودتان. و دین خودم برای خودم». ﴿قُلۡ إِنَّ ٱلۡخَٰسِرِينَ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ وَأَهۡلِيهِمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾بگو: زیانکاران واقعی کسانی هستند که خود و خاندانشان را در روز قیامت زیانبار کردهاند، خود را از پاداش محروم کردهاند و سبب شدهاند تا گرفتار عذاب سخت شوند و میان خود و خانوادههایشان جدایی افکنده و به شدّت غمگین گشتهاند، و زیانشان بزرگ است. ﴿أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ﴾بدانکه این است زیان آشکار و هیچ زیانی مانند آن نیست. زیانی است پیوسته که بعد از آن فایدهای عایدشان نخواهد شد، بلکه پس از آن هیچ آرامشی نخواهند دید. سپس شدّت بدبختی ِ آنان را بیان کرد و فرمود: ﴿لَهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ ظُلَلٞ مِّنَ ٱلنَّارِ﴾از بالای سرشان قطعههایی از عذاب به مانند ابرهای بزرگ قرار دارد، و در زیر پاهایشان نیز چنین است. ﴿ذَٰلِكَ﴾حالتی که از عذاب اهل جهّنم بیان کردیم چیزی است که خداوند به وسیله آن بندگانش را بهسوی رحمت خویش سوق میدهد. ﴿يُخَوِّفُ ٱللَّهُ بِهِۦ عِبَادَهُۥۚ يَٰعِبَادِ فَٱتَّقُونِ﴾یعنی عذابی که خداوند برای شقا وتمندان آماده کرده است را انگیزهای قرار داده که بندگانش را به تقوا و پرهیزگاری فرا خواند و آنها را از آنچه که سبب گرفتار شدن به عذاب میشود باز دارد. پس پاک است خداوندی که بر بندگانش در هر چیزی رحم کرده و راههایی را که انسان را به خدا تشویق نموده است تا این راهها را در پیش بگیرند و آنها را به هر آنچه که مردم به آن علاقه دارند و دلها با آن آرامش مییابند تشویق نموده است. و آنها را از انجام کارهای ناشایست به شدّت نهی کرده و اسبابی که آنها را از این کارها باز میدارد برایشان بیان نموده است.
آیهی ۱۸-۱۷:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰۚ فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧﴾[الزمر: ۱۷]. «و کسانیکه از عبادت طاغوت دوری گزیده و رو بهسوی خدا آوردهاند ایشان را بشارت باد. پس آن بندگانم را مژده باد».
﴿ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ١٨﴾[الزمر: ۱۸]. «کسانیکه سخنها را میشنوند آنگاه از بهترینش پیروی میکنند، اینانند کسانیکه خداوند هدایتشان کرده و ایشانند خردمندان».
بعد از آنکه خداوند متعال احوال مجرمان را بیان کرد حالت و ثواب کسانی را که به سوی او روی آوردهاند، بیان نمود و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱجۡتَنَبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ أَن يَعۡبُدُوهَا﴾و کسانی که از عبادت طاغوت دوری گزیدهاند. منظور از طاغوت در اینجا پرستش غیر الله است، پس آنها از پرستش آن پرهیز میکنند. و این یکی از بهترین و زیباترین شیوههای برحذر داشتن از سوی خداوند حکیم و علیم است، زیرا مدحی که در اینجا وارد شده است شامل هرکسی است که از عبادت طاغوت پرهیز کرده باشد. ﴿وَأَنَابُوٓاْ إِلَى﴾و با عبادت خدا و خالص گرداندن عبادت و طاعت برای خدا رو به سوی او آوردهاند. پس انگیزههای آنان از پرستش بتها برگشته است و بهسوی پرستش خداوند روی آوردهاند. و از شرک و گناهان روی برتافتهاند و بر یگانهپرستی و طاعت خدا ماندگار شدهاند. ﴿لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ﴾اینان را مژده است، مژدهای که اندازه و حالت آن را جز کسی که آن را به ایشان ارزانی نموده است نمیداند. و این شامل مژده در زندگی دنیاست، که نام نیک از آن برجای میماند، و صاحب رویای صادقانه خواهند بود و از توجّه و عنایات خدا برخوردار خواهند شد. به گونهای که از این رهگذر احساس خواهند کرد که خداوند میخواهد آنها را در دنیا و آخرت مورد تکریم قرار دهد. و آنان در آخرت به هنگام مردن و در قبر و در روز قیامت هم مژده دارند و آخرین مژده آن است که خداوند اعلام میدارد برای همیشه از آنان راضی است و در بهشت با امن و امان به سر میبرند و از لطف پروردگار بهرهمند میشوند.
وقتی خبر داد که اینها مژده دارند، خداوند به پیامبر فرمان داد تا به آنها مژده بدهد، و صفتی را که به خاطر آن سزاوار بشارت میگردند بیان کند. پس فرمود: ﴿فَبَشِّرۡ عِبَادِ١٧ ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ﴾به آن بندگانم مژده بده که سخنها را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند. و این شامل هر سخنی میشود. پس آنها هر سخنی را میشنوند تا آنچه را که باید برگزید و آنچه را که باید از آن پرهیز کرد تشخیص دهند. بنابراین از روی خرد و درایت خویش بهترین سخن را پیروی میکنند. و بهترین سخنها بهطور مطلق کلام خدا و کلام پیامبرش میباشد. همانطور که در این سوره فرموده است: ﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا﴾«خداوند بهترین سخن را فرو فرستاده است، کتابی همگون». در این آیه نکتهای هست و آن این که وقتی خداوند از کسانی خبر داد که مورد ستایش قرار گرفتهاند و فرمود که آنها سخنها را میشنوند آن گاه از بهترین آن پیروی میکنند. انگار گفته میشود که راه شناخت بهترین سخن چیست تا متصف به صفت خردمندان باشیم و آن پیروی کرد از خردمندان است؟ گفته میشود: آری! بهترین سخن چیزی است که خداوند بدان تصریح کرده است: ﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا﴾خداوند بهترین سخن را فرو فرستاده است، کتابی همگون. ﴿ٱلَّذِينَ يَسۡتَمِعُونَ ٱلۡقَوۡلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحۡسَنَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ﴾کسانیکه سخنها را میشنوند آنگاه از بهترینش پیروی میکنند، ایشان کسانی هستند که خداوند آنها را به سوی بهترین اخلاق و اعمال هدایت کرده است. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمۡ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾و ایشان خردمندانند. یعنی دارای عقلهای درست میباشند. و نشان خردورزی آنها این است که خوب و بد را تشخیص داده، و آنچه را که باید برگزینند، برگزیدهاند.
و این علامت برخورداری از عقل است، بلکه خردمندی نشانهای جز این ندارد. پس کسی که میان گفتهها تشخیص نمیدهد و خوب و بد آن را نمیداند از زمره کسانی نیست که دارای عقلهای درست هستند. و کسی که تشخیص میدهد امّا شهوت بر عقلش غالب میآید و عقلش تابع شهوت و میلش میگردد و در نتیجه بهترین را ترجیح نمیدهد، چنین فردی ناقص العقل است.
آیهی ۲۰-۱۹:
﴿أَفَمَنۡ حَقَّ عَلَيۡهِ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي ٱلنَّارِ١٩﴾[الزمر: ۱۹]. «آیا کسیکه فرمان عذاب دربارۀ او قطعی و محقّق گشته است (امید رهایی دارد؟) پس آیا تو میتوانی کسی را که در آتش است نجات دهی»؟.
﴿لَٰكِنِ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُۖ وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ٢٠﴾[الزمر: ۲۰]. «امّا کسانی که تقوای پروردگارشان را پیشه کردهاند دارای قصرها و کاخهای هستند که بالای یکدیگر ساخته شدهاند و در زیر آن رودبارها جاری است. این وعده را خدا میدهد و خدا وعده را خلاف نمیکند».
کسیکه به سبب ادامه دادن راه گمراهی و عناد و کفر، فرمان عذاب درباره او قطعی و محقق گشته است، نمیتوانی او را هدایت نمایی. و نمیتوانی کسی را که به طور قطع در جهنّم است نجات بدهی. امّا توانگری و رستگاری واقعی از آنِ پرهیزگاران است، همان کسانی که خداوند انواع نعمتها را برایشان آماده کرده است، و به نیکی آنان را مورد تکریم قرار میدهد.
﴿لَهُمۡ غُرَفٞ مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ﴾آنان منازلی عالی و بلند و آراسته دارند. و از جمله زیبایی آن، این است که بیرونِ آنها از داخلشان دیده میشود و داخلشان از بیرون دیده میشود. و چنان بلند هستند که چون ستارهای که بعد از افول ستارگان دیگر در افق شرقی یا غربی دیده میشود دیده میشوند. بنابراین فرمود: ﴿مِّن فَوۡقِهَا غُرَفٞ مَّبۡنِيَّةٞ﴾این قصرها روی هم ساخته شدهاند، و از طلا و نقره ساخته شدهاند و ملاط آن مشک است. ﴿تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ﴾از زیر آن جویباران روانند، رودهایی که خروشانند و باغهای سرسبز و شکوفا و درختان زیبا را آبیاری میکنند، و این درختان میوههای خوشمزه و رسیدهای را به بار میآورند. ﴿وَعۡدَ ٱللَّهِ لَا يُخۡلِفُ ٱللَّهُ ٱلۡمِيعَادَ﴾این وعده خداست و خداوند به پرهیزگاران این وعده را داده است و حتما به آن وفا خواهد کرد. پس آنان باید از خصلتهای ناشی از پرهیزگاری کاملا برخوردار باشند تا پاداششان را به طور کامل به آنها بدهد.
آیهی ۲۱:
﴿أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَسَلَكَهُۥ يَنَٰبِيعَ فِي ٱلۡأَرۡضِ ثُمَّ يُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُۥ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ٢١﴾[الزمر: ۲۱]. «آیا نیندیشدهای که خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد، آنگاه آنرا به صورت چشمههایی در زمین راه داد، سپس به وسیلۀ آن انواع سبزه زارها و کشتزارها را با رنگهای گوناگون میرویاند، سپس خشک میگردد، و آنرا زرد رنگ میبینی آنگاه آنها را خشک و پر پر میسازد. بیگمان در این برای خردمندان پندی است».
درزمین روان گردانید، آنگاه به آن کشتههای رنگارنگ برویانید، سپس همه خشک میشوند و میبینی که زرد شدهاند، آنگاه خردشان میسازد؟ هرآینه خردمندان را در آن اندرزی است.
خداوند خردمندان را یادآور میشود که از آسمان آبی فرو میفرستد، سپس این آب را به صورت چشمه در دل زمین قرار میدهد که به آسانی میجوشد و بیرون آورده میشود. ﴿ثُمَّ يُخۡرِجُ بِهِۦ زَرۡعٗا مُّخۡتَلِفًا أَلۡوَٰنُهُ﴾سپس به وسیله آن کشتزارهای گوناگونی میرویاند از قبیل گندم و ذرّت و جو و برنج و غیره. ﴿ثُمَّ يَهِيجُ﴾سپس به هنگامی که این کشتزارها میرسند و کامل میگردند، نیز آنگاه که آفتی آنها را فرا میگیرد پژمرده میشوند، ﴿فَتَرَىٰهُ مُصۡفَرّٗا ثُمَّ يَجۡعَلُهُۥ حُطَٰمًا﴾پس آنها را زرد میبینی، آنگاه آنها را خشک و پرپر میسازد. ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ﴾بیگمان در این امر برای خردمندان پندی است و با آن عنایت و لطف پروردگارشان را نسبت به بندگانش به یاد میآورند که او این آب را در دسترس آنها قرار داده و درانبارهای زمین آن را برحسب مصلحت بندگان انبار کرده است.
و با این کمال قدرت الهی را به یاد میآورند و میدانند که او مردگان را زنده مینماید همانگونه که زمین را پس از پژمرده شدنش زنده میکند. نیز در مییابند کسی که چنین کاری را کرده است سزاوار عبادت و پرستش میباشد. بار خدایا! ما را از خردمندانی بگردان که از آنها به خوبی یاد کردهای و با عقلهایی که به آنها بخشیدهای آنان را هدایت نموده و از اسرار کتاب خود و نشانههای شگفت خویش، چیزهایی به آنان نشان دادهای که دیگران به آن دست نیافتهاند. بیگمان تو بسیار بخشایندهای.
آیهی ۲۲:
﴿أَفَمَن شَرَحَ ٱللَّهُ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِۦۚ فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ٢٢﴾[الزمر: ۲۲]. «آیا کسیکه خداوند دلش را برای (پذیرش) اسلام گشوده است و او از سوی پروردگارش از نوری برخوردار است (چون سنگدلان است؟) وای بر کسانی که دلهای سنگینی دارند و یاد خدا بدانها راه نمییابد! اینان در گمارهی آشکارند».
آیا کسی که خداوند دلش را برای پذیرش اسلام گشاد و فراخ کرده است، و برای فرا گرفتن احکام خدا و عمل کردن به آن مهّیا است و شادمان و دارای بینش است، و خدا او را چنین توصیف مینماید: ﴿فَهُوَ عَلَىٰ نُورٖ مِّن رَّبِّهِ﴾او از جانب پروردگارش بر نوری قرار دارد، آیا چنین فردی مانند کسی است که اینگونه نیست؟ ﴿فَوَيۡلٞ لِّلۡقَٰسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكۡرِ ٱللَّهِ﴾پس وای بر کسانی که دلهایشان با کتاب خدا نرم نمیگردد و از آیات قرآن پند نمیپذیرد، و با ذکر خدا دلهایشان آرام نمیگیرد، بلکه دلهایشان از پروردگارشان روی گردان بوده و به دیگران روی آورده است. پس اینها هلاکت و شر بزرگی در انتظارشان است. ﴿أُوْلَٰٓئِكَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ﴾اینان در گمراهی آشکاری به سر میبرند، و چه گمراهی بزرگتر از گمراهی کسی است که از سرور خود روی برتافته است؟ و از سعادت کامل که روی آوردن به مولاست روی گردان شده و به خاطر ترک ذکر الهی سنگدل شده و به چیزی روی آورده که به او زیان میرساند؟!.
آیهی ۲۳:
﴿ٱللَّهُ نَزَّلَ أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ كِتَٰبٗا مُّتَشَٰبِهٗا مَّثَانِيَ تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ٢٣﴾[الزمر: ۲۳]. «خداوند بهترین سخن را نازل کرده است، کتابی که همگون و مکرّر است. پوستهای آنانکه از پروردگارشان میترسند از (شنیدن) آن به لرزه میافتد، آنگاه پوستها و دلهایشان با یاد خدا نرم میشود. این هدایت الهی است و خداوند هرکه را بخواهد در پرتو آن راهیاب میسازد و هرکس را که خدا گمراه سازد راهنما و هدایتگری نخواهد داشت».
خداوند از کتابی که نازل فرموده خبر داده و میفرماید: ﴿أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ﴾بهطور مطلق بهترین سخن است، پس بهترین سخن کلام خداست و بهترین کتابی که نازل شده است قرآن است. و چون بهترین میباشد معلوم است که کلمات آن فصیحترین و روشن ترین کلمات هستند، و مفاهیم آن بزرگترین مفاهیم میباشد، چون قرآن در لفظ و معنی بهترین سخن است و در زیبایی و هماهنگی و متضاد نبودن همگون و همانند است. و هرچند در آن تدبر و تفکر شود حتی اگر در معانی ریز و مبهم نیز تامّل شود هماهنگی آن بیشتر دیده میشود که ناظران را به شگفتی میاندازد و بهطور قطع یقین حاصل میکنند که چنی کلامی فقط از سوی خداوند حکیم و علیم است. منظور از تشابه در اینجا همین است. اما اینکه فرموده است: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞ﴾[آل عمران: ۷]. «او خدایی است که کتاب را بر تو نازل کرده است، بخشی از آن آیات محکمات (روشن و واضح) هستند، که اینها اساس کتاب میباشند، و بخشی دیگر متشابهات هستند». منظور از متشابهات در اینجا آیاتی است که بسیاری از مردم آنها را اشتباه میفهمند، و تنها زمانی معنی این آیات فهمیده میشود که به محکمات برگردانده شوند، آن وقت است که اشتباه رفع میگردد. بنابراین فرمود: ﴿مِنۡهُ ءَايَٰتٞ مُّحۡكَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلۡكِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتٞ﴾[آل عمران: ۷]. فقط برخی از آیات قرآنی متشابه هستند. ولی در این آیه همه قرآن را متشابه قرار داده یعنی همه آن در زیبایی همگون است، چون فرموده است: ﴿أَحۡسَنَ ٱلۡحَدِيثِ﴾بهترین سخن است. قرآن مرکّب از سورهها و آیات است که همه با یکدیگر همگوناند. ﴿مَّثَانِيَ﴾که داستانها و احکام و وعده و وعید، و صفات نیکوکاران و صفات بدکاران و نامها و صفات خدا در آن تکرار شده است. و این از زیبایی و شکوه قرآن است. خداوند متعال از آنجا که میدانست بندگان به مفاهیم قرآنی نیازمندند، مفاهیمی که دلها را تزکیه مینماید و اخلاق را به کمال میرساند، و میدانست که این مفاهیم برای دلها بسان آب برای آبیاری درختان است، پس همانطور که اگر زمان آبیاری آنها به تاخیر بیفتد در آنها کمبودی پدید میآید بلکه چه بسا تلف شوند و از بین بروند، نیز هرگاه بیشتر آبیاری گردند زیباتر میشوند و انواع میوههای سودمند را به بار میآورند.
دلها نیز همیشه نیازمندند که مفاهیم کلام خدا بر آنها عرضه شود، و اگر یک مفهوم در تمام قرآن یک بار تکرار گردد و بهطور شایسته به دل راه پیدا نمیکند و نتیجه نمیدهد. از این رو من در این تفسیر این شیوه زیبا را در پیش گرفتهام و در هیچجا نمیبینی که در تفسیرِ یک مطلب موضوع را به جایی دیگر حواله داده باشیم، بلکه در هرجا آیه مورد نظر را بهطور کامل تفسیر کردهام بدون اینکه مشابه آنرا که قبلا از آن بحث شده است مورد توّجه قرار دهم. گرچه در بعضی جاها تفسیر آیهای را به صورت مشروحتر آوردهایم، چرا که فایده بیشتری میرساند. و اینگونه برای کسیکه قرآن را میخواند و در آیات آن تدبر مینماید، شایسته است که در همه جا تدبر نماید و هیچ جایی را بدون تدبر رها نکند. زیرا با این کار خیر فراوان و فایده زیادی به دست میآورد. و از آن جا که قرآن با این عظمت و شکوه در دلهای خردمندان ِ راهیافته اثر میگذار خداوند متعال فرمود: ﴿تَقۡشَعِرُّ مِنۡهُ جُلُودُ ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ﴾کسانی که از پروردگارشان میترسند از شنیدن آن لرزه بر اندام میشوند، چون در آن انسانها بهصورت هراسناکی از عذابهای الهی برحذر داشته شدهاند. ﴿ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمۡ وَقُلُوبُهُمۡ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ﴾سپس به هنگام بحث از امید و تشویق، دلها و پوستهایشان آرام میگیرد. پس قرآن گاهی انسانها را بر انجام عمل خیر تشویق مینماید، و گاهی آنها را از عمل بد باز میدارد. ﴿ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ﴾تاثیر قرآن در آنها که خداوند آن را ذکر کرد هدایتی است از جانب خدا که به بندگانش میرسد، و از جمله فضل و احسان خدا بر آنهاست. ﴿يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ﴾خداوند به سبب آن هرکس را از بندگانش که بخواهد هدایت مینماید. و احتمال دارد که منظور از ﴿ذَٰلِكَ﴾این باشد: قرآنی که برایتان توصیف کردیم، ﴿هُدَى ٱللَّهِ﴾هدایت و رهنمون الهی است که جز این راهی برای رسیدن به خدا نیست ﴿يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ﴾به وسیلهی آن هرکس از بندگانش که نیتش صحیح و سالم باشد، هدایت مینماید. ﴿يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ﴾[المائدة: ۱۶]. «خداوند به وسیله آن هرکس را که از خشنودی او پیروی نماید به راههای سلامتی هدایت میکند»، ﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٍ﴾و هرکس را که خدا گمراه سازد هیچ هدایتگر و راهنمایی نخواهد داشت. چون راهی نیست که انسان را به خدا برساند جز توفیق الهی، و توفیق، زمانی به دست میآید که انسان به کتاب خدا روی بیاورد. پس وقتی این کار انجام نشد راهی برای هدایت نیست، و جز گمراهی آشکار و شقاوت خوار کننده چیزی نخواهد بود.
آیهی ۲۶- ۲۴:
﴿أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجۡهِهِۦ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَقِيلَ لِلظَّٰلِمِينَ ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ٢٤﴾[الزمر: ۲۴]. «پس آیا کسیکه در روز قیامت با چهرهاش سختی عذاب را از خود دور مینماید (همچون کسی است که خویشتن را از آن ایمن میدارد؟!)، و به ستمکاران گفته میشود: بچشید (کیفر) کارهایی را که کردهاید».
﴿كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ٢٥﴾[الزمر: ۲۵]. «آنان (هم) که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) تکذیب کردند در نتیجه عذاب از جاییکه نمیدانستند گریبانگیرشان شد».
﴿فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡيَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ٢٦﴾[الزمر: ۲۶]. «آنگاه خداوند خواری و رسوایی را در زندگانی دنیا به آنان چشاند و قطعاً عذاب آخرت بزرگتر است اگر میدانستند».
آیا کسیکه خداوند او را هدایت کرده و به وی توفیق داده است تا راهی را در پیش بگیرد که او را به سرای بهشت میرساند و کسی که در گمراهی است و بر عناد خود ادامه میدهد تا این که به قیامت آمده و عذاب بزرگ او را فرا گرفته و آنرا با چهره و صورت که شریف ترین عضو است و کوچکترین عذاب در آن اثر میکند از خود دور مینماید چرا که دست و پای او با زنجیر بسته شدهاند؟ برابر هستند؟ ﴿وَقِيلَ لِلظَّٰلِمِينَ﴾و کسانی که با کفر ورزیدن و انجام گناهان بر خود ستم کردهاند مورد سرکوفت و سرزنش قرار گرفته و به آنان گفته میشود: ﴿ذُوقُواْ مَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ﴾بچشید کیفر کارهایی را که کردهاید.
﴿كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾امّتهایی که پیش از ایشان بودند همانند آنها پیامبران را تکذیب کردند، ﴿فَأَتَىٰهُمُ ٱلۡعَذَابُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَشۡعُرُونَ﴾در نتیج عذاب خدا از جاییکه نمیدانستند گریبانگیرشان شد. به هنگامی که در ابتدای روز بودند، یا به هنگام خواب نیمروز عذاب به سراغشان آمد.
﴿فَأَذَاقَهُمُ ٱللَّهُ ٱلۡخِزۡيَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾خداوند به سبب این عذاب خواری و رسوایی را در زندگی دنیا به آنان چشاند پس آنها نزد خدا و نزد خلق خدا رسوا شدند. ﴿وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ﴾و قطعا عذاب آخرت بزرگتر است اگر بدانند. پس اینها باید از تکذیب بپرهیزند، چون اگر ادامه دهند به عذابی گرفتار خواهند شد که تکذیب کنندگان پیشین به آن گرفتار آمدند.
آیهی ۳۱-۲۷:
﴿وَلَقَدۡ ضَرَبۡنَا لِلنَّاسِ فِي هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ مِن كُلِّ مَثَلٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ٢٧﴾[الزمر: ۲۷]. «و به درستیکه در این قرآن برای مردم هر مثلی را زدهایم، باشد که آنان پند پذیرند».
﴿قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ٢٨﴾[الزمر: ۲۸]. «قرآن عربی، بیهیچ کژی، باشد که آنان تقوی خدا را پیشه کنند».
﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَٰكِسُونَ وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٢٩﴾[الزمر: ۲۹]. «خداوند مثالی زده است: مردی را که بردۀ شریکانی است که پیوسته دربارۀ او به مشاجره و منازعه مشغولند و مردی را که تنها برای یک شخص است، آیا این دو برابر و یکسانند؟ ستایش تنها خدا را سزات بلکه بیشتر آنان نمیدانند».
﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ٣٠﴾[الزمر: ۳۰]. «(ای پیامبر) تو میمیری و به یقین آنان نیز خواهند مرد».
﴿ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ٣١﴾[الزمر: ۳۱]. «سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان به نزاع و کشمکش میپردازید».
خداوند متعال خبر میدهد که در این قرآن هر مَثَلی را آورده است، مَثل اهل خیر و اهل شر، مثَل توحید و شرک، و مَثَلهایی که حقایق اشیا را به ذهن آدمی نزدیک میسازند، و حکمت این امر آن است که ﴿لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ﴾باشد مخاطبان قرآن پند پذیرند، و به هنگامیکه حق را برایشان توضیح میدهیم آن را بشناسند و به آن عمل کنند. ﴿قُرۡءَانًا عَرَبِيًّا غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ﴾این قرآن را به زبان عربی نازل کردهایم که دارای الفاظ و واژههایی واضح و روشن و معانیی سهل و میسور است، به ویژه برای عربها. ﴿غَيۡرَ ذِي عِوَجٖ﴾به هیچ وجهی، خلل و کاستی بدون راه ندارد، نه در الفاظش و نه در معانیاش. و این مبین آن است که قرآن در اوج اعتدال و توازن قرار دارد. همچنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡكِتَٰبَ وَلَمۡ يَجۡعَل لَّهُۥ عِوَجَاۜ١ قَيِّمٗا...﴾[الکهف: ۱-۲]. «ستایش خدایی را سزاست که این کتاب را بر بنده خویش نازل کرد و هیچ کژی در آن ننهاد، کتابی راست و درست». ﴿لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ﴾باشد که تقوای خدا را پیشه کنند. چرا که راه تقوای علمی و عملی را به واسطه این قرآن که دارای الفاظ و معانی واضح و آشکاری است و در اوج اعتدال و توازن قرار دارد، برای آنان هموار کردهایم، قرآنی که در آن هر نوع مَثَلی آورده شده است.
سپس مثالی را برای شرک و توحید بیان داشت و فرمود: ﴿ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا رَّجُلٗا فِيهِ شُرَكَآءُ مُتَشَٰكِسُونَ﴾خداوند مثالی زده است: مردی را که برده شریکانی است. افراد زیادی با هم شریک هستند و با هم در یک امر و در یک حالت اتفاق ندارند تا آن برده راحت باشد، بلکه اربابان او به مشاجره و منازعه درباره او مشغولند، هریک خواستهای دارد که میخواهد آن را اجرا کند، و دیگران هم خواستههای دیگری دارند. پس در مورد حالت این مرد با این شریکان که با هم اختلاف دارند چه گمان میبری؟ ﴿وَرَجُلٗا سَلَمٗا لِّرَجُلٍ﴾و مردی که فقط برده یک نفر است و منظور و مراد آقای خود را میداند، و در راحتی کامل به سر میبرد. ﴿هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًا﴾آیا این دو مرد برابر و یکسانند؟ نه، برابر نیستند. همچنین شرک، شریکان زیادی دارد که با هم اتفاق ندارند، گاهی این را به فریاد میخواند، گاهی آنرا. پس او آرامش ندارد و قلبش در هیچجایی اطمینان پیدا نمیکند. اما موحّد و یکتاپرست که طاعت و عبادت خویش را برای پروردگارش خالص نموده است خداوند او را از تشویق خاطر رهایی بخشیده است، و در راحتی و آرامش کامل به سر میبرد. ﴿هَلۡ يَسۡتَوِيَانِ مَثَلًاۚ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ﴾آیا این دو برابر و یکسانند؟ نه، پس ستایش خدا را سزاست که حق را از باطل جدا نموده و جاهلان را راهنمایی کرده است. ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾بلکه بیشتر آنها نمیدانند به سبب شرک ورزی خود به چه عذابی گرفتار میشوند. ﴿إِنَّكَ مَيِّتٞ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ٣٠﴾همه شما حتما میمیرید، ﴿وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَۖ أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ٣٤﴾[الأنبیاء: ۳۴]. «و پیش از تو برای هیچ انسانی زندگی جاودانگی را مقرّر نکردهایم، آیا اگر تو بمیری آنها برای همیشه خواهند ماند».
﴿ثُمَّ إِنَّكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عِندَ رَبِّكُمۡ تَخۡتَصِمُونَ٣١﴾سپس شما روز قیامت در آنچه با هم اختلاف داشتید نزد پروردگارتان به نزاع و کشمکش خواهید پرداخت، و خداوند با حکم دادگرانه خویش میان شما داوری میکند، و به هریک طبق عملش سزا و جزا میدهد. ﴿يَوۡمَ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ جَمِيعٗا فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْۚ أَحۡصَىٰهُ ٱللَّهُ وَنَسُوهُۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ٦﴾[المجادلة: ۶]. «خداوند کارهایی را که کردهاند برشمرده است و آنها آن را فراموش کردهاند».
آیهی ۳۵-۳۲:
﴿فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ وَكَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُۥٓۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡكَٰفِرِينَ٣٢﴾[الزمر: ۳۲]. «پس کیست ستمکارتر از کسیکه بر خدا دروغ بندد و حقیقت را چون به او رسد دروغ انگارد؟ آیا کافران در جهنّم جایگاهی ندارند».
﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ٣٣﴾[الزمر: ۳۳]. «و کسیکه حقیقت و راستی را با خود آورد و آنرا تصدیق کرد، اینانند که پرهیزگارند».
﴿لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡۚ ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٣٤﴾[الزمر: ۳۴]. «آنان هرآنچه را بخواهند نزد پروردگارشان دارند، این پاداش نیکوکاران است».
﴿لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٣٥﴾[الزمر: ۳۵]. «تا خداوند بدترین آنچه را که کردهاند از (کارنامۀ) آنان بزداید و پاداششان را به (پاس) نیکوترین آنچه میکردهاند به آنها بدهد».
خداوند متعال درحالیکه (تکذیب کنندگان را) برحذر میدارد، خبر میدهد و میفرماید: هیچ کس ستمکارتر از کسی نیست که ﴿كَذَبَ عَلَى ٱللَّهِ﴾بر خداوند دروغ ببندد و چیزهایی را به او نسبت دهد که شایسته شکوه او نیست. یا به دروغ ادّعای پیامبری کند، یا به دروغ خبر دهد که خداوند متعال چنین گفته، یا چنان خبر داده یا به فلان چیز حکم کرده است. پس این در این فرموده الهی داخل است که میفرماید: ﴿وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾[البقرة: ۱۶۹]. «و این که از روی نادانی چیزهایی را به خداوند نسبت دهید که نمیدانید». و اگر از روی نادانی نباشد پس آن بسیار زشتتر و قبیحتر است. ﴿وَكَذَّبَ بِٱلصِّدۡقِ إِذۡ جَآءَهُ﴾و هیچکس ستمکارتر از کسی نیست که حقی را دروغ انگارد که با نشانههای فراوان نزد آمده است.پس تکذیب او ستم بزرگی است. چون او با تکذیب خویش حق را پس از آن که برای او روشن شده رد کرده است. پس اگر بر خدا دروغ بندد و حقیقت را هم تکذیب کند این خود، ظلم مضاعف است.
﴿أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡكَٰفِرِينَ﴾آیا در جهنمّ جایگاهی برای کافران وجود ندارد که از آنها انتقام گرفته شود، و حق خدا از هر ستمگر و کافری گرفته شوند؟! ﴿إِنَّ ٱلشِّرۡكَ لَظُلۡمٌ عَظِيمٞ﴾[لقمان: ۱۳]. «بیگمان شرک ستم بزرگی است». وقتیکه به دروغگوی تکذیب کننده، و جنایت و کیفرش پرداخت، از راستگوی تصدیق کننده و پاداشش ذکر به میان آورد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِي جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ﴾و کسی که حقیقت و راستی را در سخن و کردارش با خود آورد. پیامبران و جانشینانشان در این داخل هستند، کسانی که در سخنشان در رابطه با اخبار و احکام خدا راست گفتهاند، و نیز در خصلتهای صدقی که داشتند راست گفتهاند. ﴿وَصَدَّقَ بِهِ﴾و حقیقت و راستی را باور داشته و تصدیق کرده است. چون گاهی انسان راستی و حقیقت را میگوید و آن را آورده است، آن را تصدیق نمیکند، بنابراین، کسی مورد ستایش قرار میگیرد که حتما دارای صفت «صدق» و «تصدیق» باشد. پس راستگویی آن فرد نشانگر دانش و عدالت اوست و تصدیقش نشانه فروتنی میباشد. ﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ﴾کسانی که توفیق یافتهاند تا هر دو چیز را داشته باشند اینان پرهیزگاران واقعیاند، چون همه خصلتهای پرهیزگاری به صداقت و راستی و تصدیق آن بر میگردد.
﴿لَهُم مَّا يَشَآءُونَ عِندَ رَبِّهِمۡ﴾آنان هر آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان دارند، پاداشی که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است. پس همه آنچه که اراده و خواست آنها باشد از انواع لذّتها برایشان فراهم و آماده خواهد بود. ﴿ذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾این است پاداش نیکوکاران، کسانی که خدا را چنان عبادت میکنند که انگار او را میبینند، و اگر او را نمیبینند او آنها را میبیند، و کسانی که با بندگان خدا به نیکویی رفتار مینمایند.
﴿لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٣٥﴾عمل انسان سه حالت دارد، یا بدتر است یا بهتر است و یا نه بدتر و نه بهتر. نوع سوّم نوع مباح است که پاداش و کیفری به آن تعلّق نمیگیرد. و بدتر همه گناهان هستند، و بهتر همه طاعت و عبادتها میباشند. پس با این توضیح معنی آیه روشن میشود. و این که خداوند میفرماید: ﴿لِيُكَفِّرَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ أَسۡوَأَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ﴾تا خداوند بدترینِ آنچه را که کردهاند یعنی گناهان صغیره آنها را به سبب نیکوکاری و پرهیزگاریشان ببخشاید. ﴿وَيَجۡزِيَهُمۡ أَجۡرَهُم بِأَحۡسَنِ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾و پاداششان را به پای نیکوترین ِ آنچه که میکردهاند یعنی به پاس همه نیکیهایشان به آنها بدهد، ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖۖ وَإِن تَكُ حَسَنَةٗ يُضَٰعِفۡهَا وَيُؤۡتِ مِن لَّدُنۡهُ أَجۡرًا عَظِيمٗا٤٠﴾[النساء: ۴۰]. «بیگمان خداوند به اندازه ذرّهای ستم نمیکند، و اگر نیکی باشد آن را چند برابر مینماید، و از جانب خویش پاداش بزرگی میدهد».
آیهی ۳۷-۳۶:
﴿أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِكَافٍ عَبۡدَهُۥۖ وَيُخَوِّفُونَكَ بِٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦۚ وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ٣٦﴾[الزمر: ۳۶]. «آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟ آنان تو را از کسانی جز خدا میترساند، و هرکس را که خدا گمراه سازد او هدایتگری ندارد».
﴿وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّۗ أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِيزٖ ذِي ٱنتِقَامٖ٣٧﴾[الزمر: ۳۷]. «و هرکس را خدا رهنمود کند او گمراه کنندهای ندارد، آیا خداوند چیرۀ انتقام گیرنده نیست».
﴿أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِكَافٍ عَبۡدَهُ﴾آیا یکی از مصادیق کرم و لطف و عنایت خداوند به بنده اش، بندهای که او را بندگی نموده و از دستورش اطاعت نموده و از نواهیاش پرهیز کرده است، این نیست که خداوند او را کافی باشد؟! به ویژه کاملترین بنده خدا محمّدصکه خداوند او را در امر دین و دنیا کفایت خواهد کرد، و هرکس را که به او سوء قصد نماید از او دور میسازد. ﴿وَيُخَوِّفُونَكَ بِٱلَّذِينَ مِن دُونِهِ﴾آنان تو را از کسانی جز خدا میترسانند. تو را از بتها و انبازان میترسانند که اینها به تو زیانی خواهند رساند، این طرز فکر از گمراهی و سرکشی آنها سرچشمه میگیرد. ﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِنۡ هَادٖ٣٦ وَمَن يَهۡدِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّضِلٍّ﴾و هرکس را که خدا گمراه سازد هیچ هدایتگری ندارد، و هرکس را که خدا هدایت کند هیچ گمراه کنندهای ندارد. چون هدایت و گمراه ساختن به دست خداوند متعال است. و او خدایی است که هرچه بخواهد میشود و هر آنچه نخواهد نمیشود. ﴿أَلَيۡسَ ٱللَّهُ بِعَزِيزٖ﴾آیا خدا چیره نیست؟! آری! او دارای عزّت و چیرگی کامل است و بر هر چیزی غالب است و با قدرت و توانمندیاش بندهاش را کفایت میکند و مکر و توطئه آنها را از او دور مینماید. ﴿ذِي ٱنتِقَامٖ﴾و از کسی که از فرمان او سرپیچی کند، انتقام میگیرد. پس، از آنچه که باعث کیفر و عذاب خدا میشود بپرهیزید.
آیهی ۳۸:
﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُۚ قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِۦٓ أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِۦۚ قُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ٣٨﴾[الزمر: ۳۸]. «و اگر از آنان بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ خواهند گفت: خدا. بگو: آیا معتقدید چیزهایی که به جز خدا به فریاد میخوانید اگر خدا بخواهد زیان و گزندی به من برساند آنها میتوانند آن زیان وگزند خداوندی را برطرف سازند؟ و یا اگر خدا بخواهد لطف و مرحمتی در حق من روا دارد آنها میتوانند لطف و مرحمتش را مانع شوند؟! بگو: خدا مرا بس است، توکّل کنندگان تنها بر او توکّل مینمایند».
اگر از این گمراهانی که تو را از چیزهای به جز خداوند میترسانند، بپرسی و دلیل علیه آنان اقامه نمایی و بگویی: ﴿مَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ به هیچ شیوهای آفرینش آسمانها و زمین را به معبودهای خود نسبت ندادند. ﴿لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ﴾خواهند گفت: خداوند به تنهایی آنها را آفریده است. ﴿قُلۡ أَفَرَءَيۡتُم مَّا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنۡ أَرَادَنِيَ ٱللَّهُ بِضُرٍّ هَلۡ هُنَّ كَٰشِفَٰتُ ضُرِّهِ﴾پس، بعد از آنکه قدرت خداوند روشن شد با تاکید بر ناتوانی معبودهایشان به آنها بگو: مرا خبر دهید که اگر خدا بخواهد زیان و گزندی به من برساند هر زیانی که باشد آیا مبعودهای شما میتوانند، آن زیان را کاملا از من دور سازند و یا آن را تقلیل دهند؟ ﴿أَوۡ أَرَادَنِي بِرَحۡمَةٍ هَلۡ هُنَّ مُمۡسِكَٰتُ رَحۡمَتِهِ﴾و اگر خدا بخواهد در حق من لطف و مرحمتی را روا بدارد و سودی در دین یا دنیا عاید من شود آیا آنها میتوانند مانع رحمت خدا شوند و از رسیدن آن به من جلوگیری نمایند؟! خواهند گفت: نه، آنها زیان را دور نخواهند کرد و نمیتوانند رحمت را باز دارند. و بعد از آن که دلیل قاطع روشن شد که تنها خداوند معبود است و او مخلوقات را آفریده و تنها او سود و زیان میدهد و غیر او از هر جهت، از آفریدن و زیان رساندن و نفع رساندن عاجز هستند، با طلب نمودن یاری و کفایت خدا و طلبِ دفع مکر و توطئههای آنان بگو: ﴿حَسۡبِيَ ٱللَّهُۖ عَلَيۡهِ يَتَوَكَّلُ ٱلۡمُتَوَكِّلُونَ﴾خدا مرا کافی است، و توکّل کنندگان فقط بر او توکّل مینمایند. یعنی تکیه کنندگان در به دست آوردن منافع خود و دور شدن زیانها از خود بر او تکیه مینمایند پس کسی که «کافی بودن» برای اوست، او مرا کافی است، مرا در برابر همه آنچه که برایم مهّم است، و یا برایم مهم نمیباشد، کافی است.
آیهی ۴۰-۳۹:
﴿قُلۡ يَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ إِنِّي عَٰمِلٞۖ فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٣٩﴾[الزمر: ۳۹]. «بگو: ای قوم من! به شیوۀ خود عمل کنید من (نیز به شیوۀ خود) عمل خواهم کرد، پس خواهید دانست».
﴿مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيۡهِ عَذَابٞ مُّقِيمٌ٤٠﴾[الزمر: ۴۰]. «(خواهید دانست که) چه کسی عذاب خوارکننده به سراغش خواهد آمد و خوار و رسوایش خواهد کرد و عذابی پاینده بر او فرود میآید».
﴿قُلۡ يَٰقَوۡمِ ٱعۡمَلُواْ عَلَىٰ مَكَانَتِكُمۡ﴾ای پیامبر! به آنها بگو: ای قوم من! به همان شیوه و حالتی که برای خود پسندیدهاید و آن عبارت از پرستش کسی است که سزاوار پرستش نیست و اختیاری ندارد، عمل کنید. ﴿إِنِّي عَٰمِلٞ﴾من هم به چیزی عمل میکنم که شما را به سوی آن دعوت کردهام، و آن عبارت است از اخلاص واطاعت و عبادت فقط برای خدا. ﴿فَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ٣٩ مَن يَأۡتِيهِ عَذَابٞ يُخۡزِيهِ﴾پس خواهید دانست که سرانجام و عاقبت به سود چه کسی خواهد بود،و چه کسی عذاب خوارکننده در دنیا به سراغش خواهد آمد. ﴿وَيَحِلُّ عَلَيۡهِ عَذَابٞ مُّقِيمٌ﴾و در آخرت عذاب جاویدان و همیشگی که از او برطرف نمیشود گریبانگیرش میگردد. این تهدید بزرگی است برای آنها و خود میمانند که مستحق عذاب جاویدان هستند، امّا ظلم و عناد مانع از ایمان آوردنشان شده بود.
آیهی ۴۱:
﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ لِلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَاۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٍ٤١﴾[الزمر: ۴۱]. «بیگمان ما این کتاب را برای (هدایت) مردم به حق بر تو فرو فرستادیم. پس هرکس که هدایت یابد به نفع خود اوست و هرکس که گمراه گردد تنها به زیان خود گمراه میشود. و تو بر آنان نگهبان نیستی».
خداوند متعال خبر میدهد که او قرآن را که در اخبار و اوامر و نواهیاش مشتمل بر حق و حقیقت است و برای کسی که بخواهد (به خدا) و سرای کرامت برسد اساس هدایت و وسیلهی رسیدن به خدا میباشد، بر پیامبرش نازل کرده است. نیز خداوند متعال خبر میدهد که به وسیله نزول قرآن حجّت بر همهی جهانیان اقامه شده است. ﴿فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا﴾و هرکس در پرتو نور قرآن راهیاب شود و از اوامر آن پیروی نماید، فایده هدایت شدن و پیروی نمودن به خود او بر میگردد، و هرکس بعد از آن که راه راست برای او روشن گردید گمراه گردد زیان گمراهیاش به خودش بر میگردد، و به خدا زیانی نمیرساند. ﴿وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِوَكِيلٍ﴾و تو بر آنان نگهبان نیستی که اعمالشان را ثبت و ضبط نمایی، و آنها را بر آن محاسبه کنی، و بر آنچه میخواهی مجبورشان سازی. بلکه تو فقط رسانندهای. هستی که آنچه را به آن فرمان یافتهای به آنا میرسانی، و وظیفه ات را انجام میدهی.
آیهی ۴۲:
﴿ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِينَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِي لَمۡ تَمُتۡ فِي مَنَامِهَاۖ فَيُمۡسِكُ ٱلَّتِي قَضَىٰ عَلَيۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَيُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٤٢﴾[الزمر: ۴۲]. «خداوند جانها را به هنگام مرگشان برمیگیرد، و نیز آن (جانی) که نمرده است (آنرا) هنگام خوابش (میگیرد)، و (جانی را) که به مرگ آن حکم کرده است نگاه میدارد، و آن دیگر را تا زمان معیّنی باقی میگذارد، بیگمان در این امر نشانههای روشنی برای اندیشمندان است».
خداوند متعال خبر میدهد که او به تنهایی در حالت بیداری و خواب بندگانش و در حالت مرگ و زنده بودنشان تصّرف مینماید: ﴿ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ﴾خداوند روحها را قبض مینماید. قبض روح دو نوع است: قبض بزرگ و قبض کوچک. در اینجا منظور قبض بزرگ است، و آن مرگ میباشد. این که خداوند خبر دادهاست که او خودش ارواح را قبض میکند با این منافاتی ندارد که او فرشته مرگ و همکارانش را گماشته تا ارواح را قبض نمایند، همانطور که فرموده است: ﴿قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ﴾[السجدة: ۱۱]. «بگو: آن فرشته مرگ که بر شما گماشته شده جانهایتان را میستاند». ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا يُفَرِّطُونَ﴾[الأنعام: ۶۱]. «تا اینکه مرگ به سراغ یکی از شما بیاید، فرستادگان ما روح او را قبض میکنند و آنها کاستی نمیورزند». چون خداوند متعال از این نظر کارها را به خود نسبت میدهد که او آفریننده مدبر است. و از این نظر امور را به اسباب آن نسبت میدهد که از سنتّهای الهی و حکمت او این است برای هر امری سببی را قرار دادهاست. و این که میفرماید: ﴿وَٱلَّتِي لَمۡ تَمُتۡ فِي مَنَامِهَاۖ﴾نیز ـ به هنگام خواب ـ آن دسته از ارواح را که نمودهاند،قبض مینماید. این قبض، قبض کوچک است، به عبارتی دیگر مرگ کوچک است. ﴿فَيُمۡسِكُ ٱلَّتِي قَضَىٰ عَلَيۡهَا ٱلۡمَوۡتَ﴾و آنگاه از میان آن دو دسته از ارواح، دستهی اول را که فرمان مرگشان را صادر کرده است نگاه میدارد، و این ارواح کسانی است که مردهاند یا خداوند فرمان مرگشان را درحالیکه خواب هستند صادر کرده است. ﴿ٱلۡمَوۡتَ وَيُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّى﴾و گروه دوم ارواح که هنوز فرمان مرگشان صادر نشده است به تن باز میگرداند تا زمانی که روزی خود را کامل گردانند و اجلشان فرا برسد. ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ﴾بیگمان در این امر برای اندیشمندان نشانههای روشنی است که بر کمال توانمندی خداوند و این که مردگان را پس از مرگشان زنده خواهد کرد دلالت میکند. این آیه دلیلی است بر این که روح و نفس جسمی است که قائم به ذات خود میباشد و جوهر آن با جوهر بدن فرق میکند و دلیلی است بر این که روح، آفریده شده و تحت تدبیر پروردگار است و خداوند آن را میستاند و نگاه میدارد، و باز به تن بر میگرداند. و ارواح زندگان در برزخ همدیگر را ملاقات میکنند و گردهم آمده و با یکدیگر گفتگو مینمایند. پس آنگاه که خداوند ارواح زندگان را بر میگرداند و ارواح مردگان را نگاه میدارد.
آیهی ۴۴-۴۳:
﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُفَعَآءَۚ قُلۡ أَوَلَوۡ كَانُواْ لَا يَمۡلِكُونَ شَيۡٔٗا وَلَا يَعۡقِلُونَ٤٣﴾[الزمر: ۴۳]. «آیا بهجای خداوند شفیعانی گرفتهاند؟ بگو: گرچه هیچ کاری نتوانند انجام دهند و خرد نورزند (باز آنانرا شفیعان خود میگیرید)»؟!
﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗاۖ لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٤٤﴾[الزمر: ۴۴]. «بگو: شفاعت، سراسر از آن خداست، فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست، سپس بهسوی خدا برگردانده میشوید».
خداوند متعال کار کسانی را که بهجای او میانجیهایی را برگزیدهاند و دست به دامان آنها میشوند و از آنها میخواهند و آنها را پرستش میکنند تقبیح نموده و میفرماید: ﴿قُلۡ﴾(ای پیامبر!) با بیان جهالت آنها و این که شفیعانی را برگزیدهاند که سزاوار هیچ عبادتی نیستند به آنان بگو: ﴿أَوَلَوۡ كَانُواْ لَا يَمۡلِكُونَ شَيۡٔٗا وَلَا يَعۡقِلُونَ﴾آیا اگر چیزهایی را که میانجی و متصرف در امور میدانید به اندازه ذرّهای و نه کمتر از آن نه در آسمانها و نه در زمین ندارند، بلکه فهم و شعوری ندارند که به سبب آن سزاوار ستایش شوند، چون آنها جماداتی از سنگ و درخت و تمثالها بوده، و مردگانی بیش نیستند. پس آیا کسی که چنین چیزهایی را پرستش کند عقل دارد؟! یا از گمراهترین و نادان ترین مردم میباشد و ستم او از ستم همه بزرگتر است؟
﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَةُ جَمِيعٗا﴾به آنان بگو: شفاعت، سراسر از آن خداست، چون اختیار همه در دست اوست. و هر شفاعت کنندهای که باشد از خدا میترسد، و هیچکس جز با اجازه او نمیتواند سفارش و میانجیگری کند. پس هرگاه بخواهد بر بندهاش رحم نماید به شفاعت کننده بزرگوار اجازه میدهد تا نزد او شفاعت کند، و این رحمتی است که خداوند در حق شفاعت کننده و کسی که برای او شفاعت میشود روا میدارد. پس تاکید کرد که شفاعت، همگی برای خداست، ﴿لَّهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾همه آنچه از ذات و کار و صفت که در آسمانها و زمین است، از آن او میباشد. پس باید شفاعت را از کسی خواست که اختیار آن را دارد. و عبادت فقط برای او انجام میشود. ﴿ثُمَّ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾سپس به سوی او برگردانده میشوید، پس آن کس را که عبادت و طاعت او را خالص کرده باشد پاداش فراوان میدهد، و هرکس را که برای او شریک قرار داده باشد عذاب هولناک میدهد.
آیهی ۴۶-۴۵:
﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ٤٥﴾[الزمر: ۴۵]. «و هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود کسانیکه به آخرت نمیآورند متنفرّ میشوند، و چون کسانی جز او یاد شوند بناگاه شاد و خوشحال میگردند».
﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ عَٰلِمَ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ أَنتَ تَحۡكُمُ بَيۡنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ٤٦﴾[الزمر: ۴۶]. «بگو: خداوندا! ای پدید آورندۀ آسمانها و زمین! ای آگاه از نهان و آشکار! تو میان بندگانت در آنچه در آن اختلاف میکردند داوری میکنی».
خداوند حالت مشرکین و آنچه را که شرکشان اقتضاء مینماید چنین میدارد و میفرماید: ﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ﴾هرگاه خداوند به تنهایی یاد شود و یگانگی او بیان گردد و اینکه باید عبادت و طاعت فقط برای او انجام پذیرد و معبودهایی که بجز خدا پرستش میگردند، رها شوند، مشرکین دلگیر و متنفّر گشته و این را به شدّت ناپسند میدانند. ﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِ﴾و هرگاه بتها و انبازها یاد شوند و مردمان به پرستش و ستایش آنها فرا خوانده شوند، ﴿إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ﴾بناگاه مشرکان از این که معبودهایشان یاد شدهاند و به دلیل این که شرک با امیال و خواستههایشان موافق است شاد و خوشحال میگردند، و این بدترین و زشتترین حالت است، اما وعده آنها روز قیامت است. در آنروز، حساب پس خواهند داد و مشاهده خواهند کرد که آیا معبودهایشان که آنانرا به جای خدا، به فریاد میخواندند، به آنها سودی میرسانند یا نه؟
بنابراین فرمود: ﴿قُلِ ٱللَّهُمَّ فَاطِرَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾بگو: خداوندا! ای پدید آورنده و مدّبر آسمانها و زمین! ﴿عَٰلِمَ ٱلۡغَيۡبِ﴾ای آن که از عالم غیب و آنچه که از چشم و دانش ما پنهان است آگاهی! ﴿وَٱلشَّهَٰدَةِ﴾و ای کسی که به آنچه آشکار است و ما مشاهدهاش میکنیم، به آن نیز آگاهی! ﴿أَنتَ تَحۡكُمُ بَيۡنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ﴾تو میان بندگانت در آنچه در آن اختلاف میکردند، داوری میکنی. و یکی از بزرگترین اختلافها اختلاف موحّدان مخلص است، کسانیکه میگویند:آنچه بر آن هستند حق است و در آخرت پاداش نیک دارند و برای دیگران چنین پاداشی وجود ندارد. مشرکین به شدّت اختلاف دارند که بهجای تو همتایانی و بتهایی را به خدایی گرفتهاند، و چیزهایی را با تو برابر قرار دادهاند که هیچ ارزشی ندارند، و بینهایت از تو عیبجویی میکنند و به هنگام ذکر معبودهایشان شاد شده و به هنگام یاد و ذکر تو متنفّر و دلگیر میگردند با وجود این ادعا میکنند که آنها برحق هستند و دیگران بر باطل، و اینها پاداش نیک دارند. خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱلَّذِينَ هَادُواْ وَٱلصَّٰبِِٔينَ وَٱلنَّصَٰرَىٰ وَٱلۡمَجُوسَ وَٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ١٧﴾[الحج: ۱۷]. «بیگمان خداوند میان مومنان و یهودیان و صائبان و نصاری و مجوس و مشرکان در روز قیامت داوری میکند، بیگمان خداوند بر هرچیزی حاضر و گواه است». سپس از داوری میان آنها نیز خبر داده و فرموده است: ﴿هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡۖ فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ١٩ يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَٱلۡجُلُودُ٢٠ وَلَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ٢١﴾[الحج: ۱۹-۲۱]. «این دو طرف درباره پروردگارشان به منازعه پرداختهاند، پس کسانی که کفر ورزیدهاند لباسهایی از آتش دارند و آب داغ از بالای سرهایشان بر آنان ریخته میشود که رودهها و آنچه در شکمشان است و پوستهایشان را ذوب میکند، و آنان گرزهایی آهنین دارند». تا اینکه میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَلُؤۡلُؤٗاۖ وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ٢٣﴾[الحج: ۲۳]. «بیگمان خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند وارد باغهایی از بهشت مینماید که از زیر کاخهای آن رودها روان است. و آنها در آنجا با دستبندهایی از طلا و آراسته میشوند و لباسهایشان در آنجا ابریشم است». و میفرماید: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَلَمۡ يَلۡبِسُوٓاْ إِيمَٰنَهُم بِظُلۡمٍ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلۡأَمۡنُ وَهُم مُّهۡتَدُونَ٨٢﴾[الأنعام: ۸۲].«کسانیکه ایمان آورده وایمانشان را با هیچ ستمی (شرکی) نیالودهاند ایشان در امنیت و آسایش خواهند بود و اینانند راهیافتگان». ﴿إِنَّهُۥ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ ٱلۡجَنَّةَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُ﴾[المائدة: ۷۲]. «بیگمان هرکس برای خدا شریک قایل شود خداوند بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش آتش جهّنم است».
پس در این آیه عموم آفرینش خدا ودانش و حکم و داوری کلّی و فراگیرش درمیان بندگانش بیان شده است. پس قدرت او که همه مخلوقات از آن پدید آمده است و علم فراگیرش که همه چیز را در احاطه دارد بر این دلالت مینماید که او میان بندگانش داوری خواهد کرد و آنان را پس از مرگشان زنده میکند و از اعمال نیک و بد و مقدار کیفر و پاداش آن آگاهی دارد. وآفرینش او نشانگر علم و آگاهیاش میباشد. ﴿﴾﴿أَلَا يَعۡلَمُ مَنۡ خَلَقَ﴾[الملک: ۱۴]. «آیا خدای آفریننده اوضاع و احوال بندگانش را نمیداند».
آیهی ۴۸-۴۷:
﴿وَلَوۡ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ جَمِيعٗا وَمِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦ مِن سُوٓءِ ٱلۡعَذَابِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۚ وَبَدَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يَكُونُواْ يَحۡتَسِبُونَ٤٧﴾[الزمر: ۴۷]. «و اگر هر آنچه در زمین است از آنِ ستمکاران باشد و مانند آن (نیز) همراهش باشد به یقین به خاطر سختی عذاب روز قیامت آنرا بلا گردان خود سازند. و از جانب خدا چیزی برایشان آشکار شود که گمانش را نمیبردند».
﴿وَبَدَا لَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ٤٨﴾[الزمر: ۴۸]. «و (کیفر) بدآنچه کرده بودند برایشان آشکار میشود و آنچه را که به یاد تمسخر میگرفتند آنانرا دربر میگیرد».
وقتی خداوند بیان کرد که او میان بندگانش داوری میکند و نیز سخن مشرکین و زشتی آن را بیان داشت انگار مردم علاقمند شدند که بدانند خداوند در روز قیامت با مشرکان چه کار خواهد کرد؟ پس خبر داد که آنان ﴿سُوٓءِ ٱلۡعَذَابِ﴾سختترین و فجیع ترین عذاب را خواهند داشت، همان طور که در دنیا سختترین و زشتترین سخنان کفر آمیز را بر زبان آوردند. و اگر همه آنچه از طلا و نقره و مروارید و حیوانات و درختان و کشتزارهایی که در زمین است و همه ظروف آن و مانند آن را در اختیار داشته باشند، سپس در روز قیامت آنرا بدهند تا از عذاب خدا رهایی یابند از آنها پذیرفته نمیشود، و هیچ چیزی عذاب خدا را از آنها دور نمیسازد. ﴿يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ٨٩﴾[الشعراء: ۸۸-۸۹]. «روزیکه هیچ مال و فرزندی فایده نمیدهد، مگر کسی که با دلی سالم به نزد خدا بیاید». ﴿وَبَدَا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يَكُونُواْ يَحۡتَسِبُونَ﴾و از جانب خدا پنهان و خشم و عذاب بزرگی برای آنها آشکار میشود که گمانش را نمیبردند، زیرا آنها در مورد خود قضاوت دیگری میکردند.
﴿وَبَدَا لَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ﴾و چیزهایی برایشان آشکار میشود که آنها را ناراحت میکند، و این بهخاطر کارهای بدشان است که انجام دادهاند. ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾و وعید و عذابی که آنرا به مسخره میگرفتند آنها را فرا میگیرد.
آیهی ۵۲-۴۹:
﴿فَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢۚ بَلۡ هِيَ فِتۡنَةٞ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ٤٩﴾[الزمر: ۴۹]. «هنگامیکه به انسان گزندی برسد ما را به فریاد میخواند و هنگامیکه از سوی خود به او نعمتی عطا کنیم خواهد گفت: جز این نیست که آنرا بنابر دانشی که دارم به من دادهاند، چنین نیست بلکه این نعمت وسیلۀ آزمایش است ولی بیشتر مردم نمیدانند».
﴿قَدۡ قَالَهَا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٥٠﴾[الزمر: ۵۰]. «همانا این سخن را کسانی هم گفتهاند که پیش از ایشان بودند امّا آنچه به دست آوردند بدیشان سودی نبخشید».
﴿فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْۚ وَٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ سَيُصِيبُهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ وَمَا هُم بِمُعۡجِزِينَ٥١﴾[الزمر: ۵۱]. «پس (کیفر) بدیهایی که کرده بودند به آنان رسید، و کسانی از اینان هم که ستم کردهاند (کیفر) بدیهایی که میکردند به آنان خواهد رسید، و هرگز نمیتوانند (از عذاب الهی بگریزند و خدای را) ناتوان کنند».
﴿أَوَ لَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ٥٢﴾[الزمر: ۵۲]. «آیا ندانستهاند که خداوند رزق و روزی را برای هرکس که بخواهد گسترده و فراخ یا تنگ و کم میگرداند؟ بیگمان در این نشانههایی است برای کسانیکه ایمان میآورند».
خداوند متعال از حالت انسان و طبیعت او خبر میدهد که هرگاه گزندی از قبیل بیماری یا سختی و یا اندوه به وی برسد، ﴿دَعَانَا﴾با اصرار ما را به فریاد میخواند تا آنچه را که به او رسیده است دور سازیم، ﴿ثُمَّ إِذَا خَوَّلۡنَٰهُ نِعۡمَةٗ مِّنَّا﴾سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او عطا کنیم و زیان را از وی دور سازیم و سختیاش را برطرف نماییم آن گاه به پروردگارش کفر میورزد و ناسپاسی میکند. ﴿قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢ﴾میگوید: خداوند این نعمت را بر این اساس که شایسته و سزاوار آن هستم به من دادهاست، چون من پیش خدا ارزشمندم. یا اینکه میگوید: این نعمت را بنابر دانشی که خودم داشتهام و راههای به دست آوردن آن را میدانستهام به دست آوردهام. خداوند متعال میفرماید: ﴿بَلۡ هِيَ فِتۡنَةٞ﴾بلکه این نعمت، آزمایشی است که خداوند به وسیله آن بندگانش را میآزماید تا بنگرد که چه کسی سپاس او را میگذارد و چه کسی ناسپاسیاش میکند؟! ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ولی بیشتر مردم نمیدانند، بنابراین، آزمایش را هدیه و بخششی میشمارند، و خیر محض را با آنچه که ممکن است سبب خیر یا شر شود اشتباه میگیرند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿قَدۡ قَالَهَا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَمَآ﴾قطعا کسانیکه پیش از ایشان بودند سخن ایشان را بر زبان آوردهاند، ﴿إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمِۢ﴾و گفتهاند که این نعمت از روی دانشی که داشتهایم به ما عطا شده است. پس همواره تکذیب کنندگان اعتراف نکردن به نعمت پروردگارشان را از یکدیگر به ارث میبرند و گمان میبرند که خداوند حقّی بر آنها ندارد. و این کار همواره شیوه آنها بوده تا این که هلاک میشوند. ﴿فَمَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾امّا وقتی عذاب به سراغ آنها آمد آنچه به دست آورده بودند عذاب را از آنها دفع نکرد و به آنها سودی نبخشید.
﴿فَأَصَابَهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ﴾پس آنان کیفر کارهایی را که کرده بودند، دیدند. ﴿وَٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡ هَٰٓؤُلَآءِ سَيُصِيبُهُمۡ سَئَِّاتُ مَا كَسَبُواْ﴾و کسانی از اینان هم که ستم کردهاند کیفر کردار ناپاکشان گریبانگیرشان خواهد گردید. پس آنها از اینان بهتر نیستند و برائت آنان در هیچ کتابی آسمانی ثبت و ضبط نشده است.
وقتی بیان داشت که آنها فریب مال و دارایی را خوردهاند و به سبب جهالت خود گمان بردهاند که داشتن مال نشانه خوب بودن حالت صاحب دارایی ومال است، به آنها خبر داد که برخورداری از رزق و روزی خداوند بر این چیز دلالت نمیکند و ﴿أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُ﴾خداوند روزی را برای هرکس از بندگانش چه صالح باشد چه ناصالح گسترده و فراوان مینماید، و برای هرکس از بندگانش خواه صالح باشد خواه ناصالح روزی را کم میگرداند. پس روزی خداوند میان همه مخلوقات مشترک است. ولی ایما و عمل صالح فقط مخصوص بهترین مردمان میباشد. ﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ﴾بیگمان در فراوان نمودن روزی و کم کردن آن برای گروهی که ایما میآورند نشانهای مهّمی است، چون آنها میدانند که این امر به حکمت و رحمت خدا بر میگردد و او حالت بندگانش را بهتر میداند، پس گاهی روزی آنان را کم مینماید و اینکار را از روی لطف و رحمتی که نسبت به آنها دارد انجام میدهد، چون اگر روزی آنان را گسترده و فراوان کند در زمین فساد و تباهی میورزند پس خداوند در این امر صلاح دینی بندگان را که اساس سعادت ورستگاریشان است رعایت میکند.
آیهی ۵۹-۵۳:
﴿قُلۡ يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ٥٣﴾[الزمر: ۵۳]. «بگو: ای بندگانم که بر خود اسراف کردهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید، به راستی که خداوند همۀ گناهان را میآمرزد، چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است».
﴿وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُۥ مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ٥٤﴾[الزمر: ۵۴]. «و بهسوی پروردگار خود برگردید و تسلیم او شوید پیش از آنکه عذاب به شما برسد آنگاه یاری نمیشوید».
﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ٥٥﴾[الزمر: ۵۵]. «و پیش از آنکه ناگهان و درحالیکه حدس نمیزنید عذاب به شما برسد از بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید».
﴿أَن تَقُولَ نَفۡسٞ يَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ٥٦﴾[الزمر: ۵۶]. «که (مبادا) کسی بگوید: وای بر من به خاطر کوتاهیای که در حق خدا کردیم و بیگمان از مسخرهکنندگان بودم».
﴿أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ٥٧﴾[الزمر: ۵۷]. «یا اینکه بگوید: ای کاش خداوندراهنماییام میکرد و از پرهیزگاران میبودم».
﴿أَوۡ تَقُولَ حِينَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِي كَرَّةٗ فَأَكُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٥٨﴾[الزمر: ۵۸]. «یا چون عذاب را ببیند بگوید: کاش بازگشتی داشتم تا از نیکوکاران شوم».
﴿بَلَىٰ قَدۡ جَآءَتۡكَ ءَايَٰتِي فَكَذَّبۡتَ بِهَا وَٱسۡتَكۡبَرۡتَ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٥٩﴾[الزمر: ۵۹]. «آری! بیگمان آیات من به تو رسید ولی آنها را تکذیب کردی و تکبّر ورزیدی و از زمرۀ کافران گشتی».
خداوند به آن دسته از بندگانش که گناهان زیادی را مرتکب شدهاند خبر میدهد که فضل و بخشش او گسترده است، و آنها را تشویق میکند تا به سوی او بازگردند قبل از آن که این کار را نتوانند انجام بدهند. پس فرمود: ﴿قُلۡ﴾ای پیامبر! و ای کسی که به جای پیامبر به دین خدا دعوت میکنی! از جانب پروردگار به بندگان خبر بده و بگو: ﴿يَٰعِبَادِيَ ٱلَّذِينَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ﴾ای بندگان من که با ارتکاب گناهان و تلاش و حرکت در مسیر ناخشنودی خداوند بر خود اسراف کردهاید! ﴿لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِ﴾از رحمت خداوند ناامید نشوید و با ناامیدی، خود را به هلاکت اندازید و نگویید که گناهان ما زیاد گشته و عیبهای ما روی هم انباشته شده است و راهی برای نجات ما وجود ندارد، و گناهان ما زدوده نخواهند شد، و به سبب این فکر همچنان بر گناهان اصرار ورزید، و توشهای از آنچه پروردگار مهربان را خشمگین مینماید جمع آوری نکنید. بلکه پروردگار خود را با نامهایی که با کرم و لطف و بخشش او دلالت مینماید بشناسید. و بدانید که ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِيعًا﴾خداوند همه گناهان از قبیل شرک و قتل و زناو ربا و ظلم و دیگر گناهان کبیره و صغیره را میآمرزد. ﴿إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ﴾بیگمان او بسیار آمرزگار و بس مهربان است. یعنی آمرزش و رحمت صفت او است، دو صفتی که لازم او هستند و از ذات او جدا نمیشوند و همواره آثار این دو صفت در فرایند هستی جریان دارد و هر موجودی را فرا میگیرد.
در همه اوقات خیرات را سرازیر مینماید و نعمتها و بخششها را پی در در پی در پنهان و آشکار بر بندگان سرازیر میدارد، و بخشیدن را از ندادن بیشتر دوست دارد و رحمت او بر خشم وی پیشی گرفته است. اما رحمت و مغفرت او اسبابی دارند که با آنها به دست میآیند، و اگر بنده این اسباب را فراهم نکند دروازه رحمت و آمرزش را به روی خود بسته است. و بزرگترین سبب به دست آوردن رحمت و آمرزش بلکه تنها سببی که موجب این دو چیز است بازگشت بهسوی خدا به وسیله توبه واقعی و با دعا و زاری و عبادت و بندگی میباشد. پس بشتابید به سوی این سبب بزرگ و راه نجات! بنابراین، خداوند متعال به بازگشت و شتافتن به سوی خود دستور داد و فرمود: ﴿وَأَنِيبُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُ﴾و با دلهایتان به سوی پروردگار خود باز گردید، و با اعضا و جوارح خود تسلیم او شوید. هرگاه انابت به تنهایی ذکر شود اعمال جوارح هم در آن داخل است و هرگاه انابت و تسلیم با هم بیان شوند معنی همین گونه است که بیان کردیم. ﴿إِلَىٰ رَبِّكُمۡ وَأَسۡلِمُواْ لَهُ﴾این بیانگر اهمیت اخلاص است و این که اعمال ظاهری و باطنی بدون اخلاص سودمند نیستند. ﴿مِن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ﴾پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید و نتوان آن را دفع کرد. ﴿ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴾و دیگر کمک و یاری نشوید. انگار در اینجا این سوال مطرح میشود که انابت و تسلیم شدن چیست؟ و جزئیات و کارهای آنان چه میباشد؟
پس خداوند متعال پاسخ داد و فرمود: ﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُم﴾از بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید از قبیل اعمال باطنی که شما را به آن امر نموده است مانند محبّت خدا وترس از خدا وامیدوار بودن به او و خیرخواهی برای بندگان و ترک نمودن آنچه با این موارد مخالف است. و اعمال ظاهری مانند نماز و زکات و حج و صدقه وانواع نیکوکاریها وامثال آن چیزی است که خداوند به آن فرمان داده، و آن بهترین چیزی است که از سوی کسیکه در این کارها از دستورات پروردگارش اطاعت میکند بهسوی او بازگشته و تسلیم شده است. ﴿مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَةٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ﴾پیش از آن که ناگهان عذاب به سراغ شما بیاید و شما ناآگاه باشید. و همه اینها تشویق به شتاب ورزیدن در انجام امور خیر و غنیمت شمردم فرصت است.
سپس خداوند بندگان را برحذر داشت و آنها را اندرز گفت و فرمود: ﴿أَن تَقُولَ نَفۡسٞ يَٰحَسۡرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنۢبِ ٱللَّهِ﴾به غفلت خود ادامه ندهند مبادا روزی برسد که در آن روز پشیمان شوند و پشیمانی دیگر سودی ندارد. و تا این که کسی نگوید وای بر من به خاطر کوتاهیای که در حق خدا کردم، ﴿وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ﴾و افسوس که در دنیا قیامت را به مسخره میگرفتم تا اینکه آن را به صورت آشکار مشاهده کردم.
﴿أَوۡ تَقُولَ لَوۡ أَنَّ ٱللَّهَ هَدَىٰنِي لَكُنتُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِينَ٥٧﴾«لو» در اینجا به معنی آرزو کردن است یعنی کاش خداوند مرا هدایت میکرد و از پرهیزگاران میشدم، و از عقاب در امان میماندم و سزاوار پاداش میگشتم. و به معنی شرط نیست چون اگر شرطیه باشد به معنی این است آنها با قضا و قدر بر گمراهی خود احتجاج میکردند. و این دلیل باطلی است و در روز قیامت هر دلیل باطلی پوچ و نابود میگردد.
﴿أَوۡ تَقُولَ حِينَ تَرَى ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّ لِي كَرَّةٗ فَأَكُونَ مِنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ٥٨﴾یا وقتی عذاب را ببیند و به وارد شدن آن یقین نماید، بگوید: «ای کاش بازگشتی به دنیا برایم میسر بود تا از نیکوکاران باشم».
خداوند متعال میفرماید این چیز ممکن و سودمند نیست، بلکه اینها آرزوهای باطلی است که حقیقت ندارد. چون اگر بنده به دنیا بازگردانده شود برای او روشنگری فراتر از روشنگر اول وجود نخواهد داشت.
﴿بَلَىٰ قَدۡ جَآءَتۡكَ ءَايَٰتِي فَكَذَّبۡتَ بِهَا وَٱسۡتَكۡبَرۡتَ وَكُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٥٩﴾آری! نشانهها و آیات من که بر حق دلالت میکنند و در آن تردیدی نیست نزد تو آمدند، ولی آنها را دروغ انگاشتی و از پیروی کردن از آن متکّبرانه سرباز زدی و از کافران گشتی، پس طلب بازگشت به دنیا بیهوده است ﴿وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾[الأنعام: ۲۸]. «و چنانچه آنها به دنیا بازگردانده شوند باز به چیزهایی میروند که از آن نهی شدهاند،و ایشان دروغگویانند».
آیهی ۶۱-۶۰:
﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ تَرَى ٱلَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى ٱللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسۡوَدَّةٌۚ أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ٦٠﴾[الزمر: ۶۰]. «و ورز قیامت آنانرا که بر خداوند دروغ بستهاند خواهی دید که چهرههایشان سیاه شده است. آیا برای متکبران جایگاهی در دوزخ نیست».
﴿وَيُنَجِّي ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ لَا يَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦١﴾[الزمر: ۶۱]. «و خداوند پرهیزگاران را به (پاس) رستگاریشان نجات میدهد و عذاب به ایشان نمیرسد و اندوهگین نمیگردند».
خداوند از رسوایی و خواری کسانی خبر میدهد که بر او دروغ بستهاند و میفرماید: چهرههایشان در روز قیامت سیاه میشود، انگار شبهای تاریکاند، و حاضرین در محشر آنها را از روی چهرهاش سیاهشان میشناسند. پس حق روشن و درخشان میباشد، انگار صبح است. و همانطور که آنها چهره حق را با دروغ سیاه کردند، خداوند نیز چهرههایشان را سیاه مینماید و کیفر از نوع عملشان میباشد. پس آنان چهرههایشان سیاه است و در جهنّم عذاب سختی دارند. بنابراین، فرمود: ﴿أَلَيۡسَ فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾آیا برای آنان که از پذیرفتن حق متکبرانه سرباز زده و از روی خود بزرگ بینی از عبادت پروردگار روی برتافته و بر خدا دروغ بستهاند در جهنّم جایگاهی نیست؟ آری ! هست، سوگند به خدا در جهّنم کیفر و رسوایی و عذابی هست که سراپای متکبّران را فرا میگیرد و حق از آنها ستانده میشود. دروغ گفتن بر خداوند شامل دروغ بستن بر او در شریک قرار دادن برای اوست، و فرزند و همسر قایل شدن برای او، و خبر دادن از او به آنچه که شایستهاش نیست، میشود. و نیز ادّعای دروغین نبوت و گفتن سخنی دروغین در شریعت خدا و ادّعا کردن که، این سخن را پیامبر خدا گفته است، را شامل میگردد.
وقتی حالت متکبّران را بیان کرد حالت پرهیزگاران را نیز ذکر نمود و فرمود: ﴿وَيُنَجِّي ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ﴾و خداوند پرهیزگاران را به سبب نجاتشان رهایی میبخشد، چون آنها وسیله نجات را که تقوای الهی است به همراه دارند. تقوا وسیله رهایی از سختیها و مشکلات است. ﴿لَا يَمَسُّهُمُ ٱلسُّوٓءُ﴾عذابی به آنها نمیرسد که رنجورشان سازد، ﴿وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ﴾و غمگین و اندوهگین نمیگردند. پس دچار شدن به عذاب و ترس و هراس آن را از آنها نفی کرد و این بیانگر آن است که آنها در امنیت کامل به سر میبرند. و این امنیت ادامه خواهد یافت تا این که آنانرا به سرای ایمن بهشت میرساند و در آن جا از هر رنج و امر ناپسندی ایمن خواهند بود و از نعمتهای تر و تازه برخوردار خواهند شد و میگویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ﴾[فاطر: ۳۴]. «ستایش خداوندی را سزاست که اندوه را از ما دور کرد، بیگمان پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزاراست».
آیهی ۶۳-۶۲:
﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٞ٦٢﴾[الزمر: ۶۲]. «خداوند آفرینندۀ همه چیز است و او بر همه چیز نگهبان است».
﴿لَّهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٦٣﴾[الزمر: ۶۳]. «کلیدهای آسمان و زمین از آن اوست و کسانیکه به آیات خدا کفر ورزیدهاند ایشان زیانکارند».
خداوند از عظمت و کمال خود خبر میدهد که موجب ضرر و خسارت کسی میشود که به او کفر ورزیده است. پس میفرماید: ﴿ٱللَّهُ خَٰلِقُ كُلِّ شَيۡءٖ﴾خداوند آفریننده همه چیز است. این عبارت و امثال آن که در قرآن بسیار آمده است بر این دلالت مینماید که هرچیزی ـ به جز ذات خداوند و نامها و صفاتش ـ مخلوق هستند. پس در این آیه سخن کسانی که میگویند: «بعضی از مخلوقات قدیم هیستند» رد شده است. فلاسفه میگویند: زمین و آسمانها قدیماند. کسان دیگری هم یافت میشوند که میگویند: «ارواح قدیم هستند». و امثال این گفتههای باطل که متضمن بیاثر نمودن صفتِ آفرینندگی خداوند در آفریدههایش است. و کلام خدا مخلوق نیست، چون کلام صفت متکلم است و خداوند با نامها و صفاتش اول و ازلی است و قبل از او چیزی نبوده است. استدلال معتزله به این آیه و امثال آن مبنی بر این که کلام خدا مخلوق است از بزرگترین جهالتهاست. چون خداوند همیشه و همواره با نامها و صفاتش بوده است و هیچ صفتی از صفاتش حادث نیست که بعدا پدید آمده باشد و هیچ گاه صفت او تعطیل نمیشود.
به دلیل این که خداوند از ذات بزرگوارش خبر داده که او همه جهان بالا و پایین را آفریده و بر هر چیزی نگهبان است و این مستلزم آن است که خداوند باید کاملا مراقب و آگاه باشد و بر آنچه که مراقب آن است قدرت کامل داشته باشد تا بتواند در آن تصرّف نماید و آن را حفظ کند. نیز باید حکمت و شناخت داشته باشد و انواع تصرّفات را بداند تا در آن تصرّف و تدبیر نماید و همان کاری را در آن انجام دهد که شایستهتر است. پس نگهبان بودن و مراقبت جز با داشتن این اوصاف کامل نمیگردد و اگر در یکی از این موارد نقصی مشاهده شود نقص در نگهبانی به حساب میآید. و معلوم است که خداوند بر همه چیز نگهبان است و این بیانگر آن است که علم و آگاهی او همه چیز را احاطه نموده است و از قدرت و تدبیر و فرزانگی کامل و غیر قابل تصورّی برخوردار است و هرچیزی را در جای مناسب آن قرار میدهد.
﴿لَّهُۥ مَقَالِيدُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾کلیدهای علم و آگاهی و تدبیر آسمانها و زمین از آن اوست. پس ﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ٢﴾[فاطر: ۲]. «هر رحمتی که خداوند برای مردم بگشاید هیچ بازدارندهای ندارد و هر آنچه که نگاه دارد هیچ فرستندهای برای آن نیست و او توانای با حکمت است». وقتی عظمت خود را بیان کرد که اقتضا مینماید دلها از توقیر او لبریز گردند، نیز حالت کسی را بیان کرد که قضیه را برعکس نموده و قدر خداوند را نمیشناسد، پس فرمود : ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ﴾و کسانیکه آیات و نشانههای خدا را که بر حق و یقین و صراط مستقیم دلالت مینمایند، باور نداشته و به آن کفر ورزیدهاند، ﴿أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ﴾ایشان زیانکارانند، زیرا بندگی و عبودیت و اخلاص و ذکر و طاعت خدا را که موجب اصلاح دل و زبان و سایر اعضای آدمی است، از دست دادهاند و در عوض اینها هر آن چیزی را که دلها و جسمها را فاسد میکند بهمیان آورده و باغهای بهشت را از دست داده و در عوض آن عذاب دردناک را به دست آوردهاند.
آیهی ۶۶- ۶۴:
﴿قُلۡ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّيٓ أَعۡبُدُ أَيُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ٦٤﴾[الزمر: ۶۴]. «بگو: ای نادانان! آیا به من دستور میدهید که غیر از خدا را بندگی کنم».
﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٦٥﴾[الزمر: ۶۵]. «و بهراستی که به تو و به کسانیکه پیش از تو بودند وحی شد که اگر شرکورزی کردارت نابود میشود و از زیانکاران خواهی بود».
﴿بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ٦٦﴾[الزمر: ۶۶]. «بلکه تنها خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش».
﴿قُلۡ أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ تَأۡمُرُوٓنِّيٓ أَعۡبُدُ أَيُّهَا ٱلۡجَٰهِلُونَ٦٤﴾ای پیامبر! به این جاهلانی که تو را بهسوی عبادت غیر خداوند فرا میخوانند بگو: ای نادانان! آیا به من دستور میدهید که غیر از خدا را بندگی کنم؟! یعنی این فرمان از جهالت و نادانیتان سرچشمه گرفته است و اگر شما علم و دانش داشتید و میدانستید که خداوند از همه جهات کامل است و همه نعمتها را به شما بخشیده و او سزاوار عبادت است نه کسی که از هر جهت ناقص میباشد و سود و زیانی نمیرساند، مرا به این فرمان نمیدادید. چون شرک ورزیدن به خدا همه اعمال را نابود وحالات را فاسد میکند. از این رو فرمود: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡكَ وَإِلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكَ﴾و همانا به تو و به همه پیامبران پیش از تو وحی شده است. ﴿لَئِنۡ أَشۡرَكۡتَ لَيَحۡبَطَنَّ عَمَلُكَ﴾که اگر شرکورزی کردارت نابود میشود. ﴿عَمَلُكَ﴾مفرد و مضاف است و هر عملی را شامل میشود، پس در رسالت همه پیامبران آمده است که شرک ورزیدن همه اعمال را نابود میکند. همانطور که در سوره انعام وقتی که بسیاری از پیامبران را برشمرده در مورد آنها فرموده است: ﴿ذَٰلِكَ هُدَى ٱللَّهِ يَهۡدِي بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَلَوۡ أَشۡرَكُواْ لَحَبِطَ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٨٨﴾[الأنعام: ۸۸]. «این رهنمود خداست، خداوند هرکس را از بندگانش که بخواهد به وسیله آن هدایت میکند واگر شرک ورزند آنچه کردهاند نابود میشود».
﴿وَلَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ﴾و دین و آخرت خود را از دست خواهی داد و در هردو سرا زیانمند خواهی شد. پس با شرک ورزیدن اعمال نابود میشوند و آدمی سزاوار کیفر و عذاب میگردد. وقتی خبر داد که جاهلان او را فرمان میدهند تا شرک ورزد و از زشتِی سخن آنها خبر داد، پیامبر را به اخلاص امر نمود و فرمود: ﴿بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَكُن مِّنَ ٱلشَّٰكِرِينَ﴾بلکه فقط خدا را بپرست و از سپاسگزاران باش، همانها که خدا را به خاطر توفیقی که به آنها عطا کرده است سپاس میگزارند. پس همان طور که به خاطر نعمتهای دنیوی از قبیل تندرستی و سلامتی جسم و فراهم شدن روزی و غیر از آن، شکر خداوند به جای آورده میشود، نیز به خاطر نعمتهای دینی مانند توفیق یافتن و اخلاص و پرهیزگاری باید شکر و ثنای خداوند را به جای آورد، بلکه نعمتهای خداوند را به جای آورد، بلکه نعمتهای حقیقی همان نعمتهای دینی هستند. و اگر انسان بیندیشد که این نعمتها از جانب خدا داده شدهاند و شکر آن را بهجای آورد، از آفت خودپسندی سالم خواهد ماند، آفتی که بسیاری از عاملان و عبادت گزاران، به علّت جهالت خود به آن گرفتار میشوند. و اگر بنده حقیقت حال را بداند، از این که خداوند نعمتی را روزی وی کرده است نه تنها دچار غرور و خودپسندی نمیشود بلکه بیشتر سپاس خدا را به جای میآورد.
آیهی ۶۷:
﴿وَمَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦ وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦۚ سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ٦٧﴾[الزمر: ۶۷]. «و خداوند را چنانکه سزاوار بزرگی اوست ارج ننهادند و ورز قیامت، سراسر زمین یکباره در مشت او قرار دارد و آسمانها با دست راست او درهم پیچیده میشود. او پاک و منزّه است و از آنچه شریک (وی) میگردانند برتر است».
خداوند متعال میفرماید: مشرکان، خداوند را به گونه شایسته ارج ننهادند و او را آنگونه که باید تعظیم کنند، تعظیم ننمودند. بلکه چیزهایی را که در صفات و کارهایش ناقص هستند شریک او قرار دادند. پس صفات و کارشان از هر جهت ناقص است و هیچ سود و زیان و دادن و ندادنی در دست آنها نیست و هیچ اختیاری ندارند. و مشرکان این مخلوقات ناقص را با آفریننده و پروردگار بزرگ برابر قرار دادند، خداوندی که از عظمت آشکار و قدرت چیره او این است که همه زمین در روز قیامت در مشت او است و آسمانها با وجود گستردگی و بزرگیشان با دست راست او در هم پیچیده میشوند. پس هرکس چیزی را با خداوند برابر قرار داده باشد خداوند را آنگونه که شایسته است تعظیم نکرده است و مسلّما کسیکه چنین کند از همه ستمکارتر است. ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ﴾خداوند پاک و منزّه است از آنچه که برای او شریک قرار میدهند و بسی برتر است.
آیهی ۷۰-۶۸:
﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ٦٨﴾[الزمر: ۶۸]. «و در صور دمیده خواهد شد پس کسانیکه در آسمانها و زمین هستند میمیرند مگر کسیکه خدا بخواهد. سپس دوباره در آن دمیده میشود پس بناگاه همگی بهپا میخیزند و مینگرند».
﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ٦٩﴾[الزمر: ۶۹]. «و زمین به نور پروردگارش روشن میگردد و کتاب گذاشته میشود و پیامبران و گواهان آودره میشوند و به حق بین آنان داوری میشود و به ایشان ستم نمیشو».
﴿وَوُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا يَفۡعَلُونَ٧٠﴾[الزمر: ۷۰]. «و به هرکسی سزا و جزای آنچه کرده است به تمام و کمال داده میشود و او (خدا) به آنچه میکنند داناتر است».
وقتی خداوند آنها را از عظمت خویش ترساند آنان را هم از حالات روز قیامت برحذر داشت و تشویق نمود. و فرمود: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ﴾و در صور دمیده میشود، و آن شاخ بزرگی است که جز خدا کسی اندازه بزرگی آن را نمیداند، امّا کسی که خداوند او را آگاه نموده است کم و کیف آن را میداند. پس اسرافیل÷که از فرشتگان مقرّب الهی و یکی از حاملان عرش است در آن میدهد. ﴿فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾و همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند بیهوش میشوند یا میمیرند. یعنی همه وقتی دمیدن صور را میشنوند از شدّت و عظمت آن، نیز از آنجا که میدانند اینکار مقدمه قیامت است پریشان میگردند. ﴿إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُ﴾مگر کسیکه خدا بخواهد، از آنان که خداوند آنها را به هنگام دمیدن صور ثابت قدم میگرداند، پس آنها بیهوش نمیشوند مانند شهیدان یا برخی از آنها و دیگر کسانی که خدا بخواهد. و این نفخهی اول، نفخهی «صَعق» یا نفخهی « فَزَع» نامیده میشود. ﴿ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ﴾سپس بار دیگر در آن دمیده میشود و این دمیدن برای رستاخیز است. ﴿فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ﴾پس بناگاه همگی از قبرهایشان به پا میخیزند تا زنده شوند و مورد محاسبه قرار گیرند، آفرینش جسم و ارواح آنها کامل میگردد و چشمهایشان خیره میشود، ﴿يَنظُرُونَ﴾نگاه میکنند که خداوند با آنان چه میکند؟
﴿وَأَشۡرَقَتِ ٱلۡأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا﴾و زمین به نور پروردگارش روشن میشود. از این معلوم میگردد که انوار و روشنایی دنیا در روز قیامت همه از بین میروند و نابود میشوند، چون خداوند خبر داده که خورشید بینور میگردد و ماه از بین میرود وستارگان پراکنده میشوند و مردم در تاریکی قرار میگیرند، پس در این هنگام زمین به نور پروردگارش روشن میشود، هنگامی که خداوند تجلی میکند و برای داوری کردن میان انسانها پایین میآید.
در این روز خداوند به خلق نیرو میدهد و آنها را چنان پدید میآورد که قوی میشوند و نور الهی آنها را نمیسوزاند و میتوانند او را ببینند، وگرنه، نور خداوند بزرگ است و اگر آنرا آشکار کند عظمت او و نور چهرهاش همه مخلوقات را میسوزاند. ﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ﴾و کتاب اعمال و دیوان آن نهاده میشود تا نیکیها و بدیهایی که در آن است بازبینی شود. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَوُضِعَ ٱلۡكِتَٰبُ فَتَرَى ٱلۡمُجۡرِمِينَ مُشۡفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَٰوَيۡلَتَنَا مَالِ هَٰذَا ٱلۡكِتَٰبِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةٗ وَلَا كَبِيرَةً إِلَّآ أَحۡصَىٰهَاۚ وَوَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرٗاۗ وَلَا يَظۡلِمُ رَبُّكَ أَحَدٗا٤٩﴾[الکهف: ۴۹]. «و کتاب اعمال نهاده میشود پس گناهکاران را میبینی که از آنچه در آن است ناراحتاند و میگویند:ای وای بر ما! چه شده این کتاب را که هیچ گناه کوچک و بزرگی را نگذاشته مگر این که آن را برشمرده است؟.، و آنچه را که کردهاند حاضر میبینند و پروردگارت برهیچ کس ستم روا نمیدارد». و از روی کمال عدالت و دادگری به عملکننده گفته میشود: ﴿ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا١٤﴾[الإسراء: ۱۴]. «کتاب اعمال خودت را بخوان، امروزه خودت برای اینکه حسابرس خود باشی کافی است». ﴿وَجِاْيٓءَ بِٱلنَّبِيِّۧنَ﴾و پیامبران آورده میشوند تا در خصوص رساندن پیام الهی به امّتهایشان پرسیده شوند، و علیه آنها گواهی بدهند. ﴿وَٱلشُّهَدَآءِ﴾و گواهان اعم از فرشتگان و اعضای انسان و زمین آورده میشوند. ﴿وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ﴾و به عدالت کامل و انصاف بزرگ میان آنها داوری میشود، چون این حسابی است که از جانب خدا صادر شده و او همه چیز را احاطه کرده است. و کتاب او که لوح محفوظ است همه کارهایی را که انسانها کردهاند دربردارد. و فرشتگان، کسانی که از فرمان پروردگارشان سرپیچی نمیکنند کارهایی را که انسانها کردهاند ثبت نمودهاند. و عادل ترین گواهان براین حکم شهادت دادهاند. پس کسی حکم و داوری مینماید که اندازه اعمال و اندازه پاداش و کیفر آنها را میداند. آن گاه حکمی صادر میکند که خلق به آن گردن مینهند و به ستایش و دادگری خداوند اعتراف میکنند و به عظمت و علم و حکمت و رحمت او پی میبرند و به چیزهایی از آن آگاه میشوند که به دلهایشان خطور نکرده است و زبانهایشان توان بیان آن را ندارد. بنابراین فرمود: ﴿وَوُفِّيَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِمَا يَفۡعَلُونَ٧٠﴾و به هرکسی جزای آنچه کرده است به تمام و کمال داده میشود، و خدا به آنچه میکنند داناتر است.
آیهی ۷۵-۷۱:
﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ يَتۡلُونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ رَبِّكُمۡ وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَاۚ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ٧١﴾[الزمر: ۷۱]. «و کافران بهسوی دوزخ گروه گروه رانده میشوند و هنگامیکه به آنجا رسند درهایش گشوده میشود و نگهبانانش به آنان میگویند: آیا پیامبرانی از خودتان به نزدتان نیامدند تا آیههای پروردگارتان را برای شما بخوانند و شما را از رویاروئی چنین روزی بترسانند؟ میگویند: آری! ولی فرمان عذاب بر کافران ثابت و قطعی گردید».
﴿قِيلَ ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ خَٰلِدِينَ فِيهَاۖ فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ٧٢﴾[الزمر: ۷۲]. «به ایشان گفته میشود: از درهای دوزخ داخل شوید درحالیکه که در آن جاودانه خواهید بود. پس چه بد است جایگاه متکبران»!.
﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ٧٣﴾[الزمر: ۷۳]. «و کسانیکه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه بهسوی بهشت سوق داده میشوند و هنگامیکه به آنجا رسند (مسرور میشوند) و درهایش گشوده میشود و نگهبانانش به آنان میگویند: درودتان باد! خوب بودهاید و به نیکی زیستهاید. پس خوش باشید و جاودانه به آن درآیید».
﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ٧٤﴾[الزمر: ۷۴]. «و (اهل بهشت) میگویند: سپاس خداوندی راست که وعدهاش را در حق ما محقّق ساخت و سرزمین (بهشت) را به ما داد، از بهشت هرجا که بخواهیم مأوی میگیریم، پس چه نیک است پاداش نیکوکاران»!.
﴿وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ حَآفِّينَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡۚ وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّۚ وَقِيلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٧٥﴾[الزمر: ۷۵]. «و فرشتگان را میبینی که پیرامون عرش حلقه زدهاند و به سپاس و ستایش پروردگار خود مشغولند و درمیان آنان به حق داوری شده و گفته میشود: ستایش خداوند جهانیان را سزاست».
بعد از آنکه خداوند متعال بیان نمود که میان بندگانش حکم و داوری مینماید ـ بندگانی که آنها را آفریده و به همه روزی داده و به تدبیرشان پرداخته و آنها را در دنیا و قیامت گرد هم آورده ـ (و تصریح نموده که) آنانرا به هنگام پاداش و جزا دادن از یکدیگر جدا مینماید، همانطور که در دنیا در ایمان و کفر و در تقوا و معصیت با همدیگر فرق داشتند. پس فرمود: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ﴾و کافران با خشونت به سوی جهنم برده میشوند. با شلاّقهای دردآور زده میشوند و نگهبانان تندخو و سرسخت جهنم آنها را میزنند و به سوی بدترین زندان و بدترین جایگاه میبرند و آن جهنّمی است که همه انواع عذاب را در خود دارد و تمام انواع بدبختیها در آن وجود دارد و هیچ نوع شادی در آن نیست. همانطور که میفرماید: ﴿يَوۡمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا١٣﴾[الطور: ۱۳]. «روزیکه بهسوی آتش جهنم رانده میشوند چون از وارد شدن به آن امتناع میورزند». ﴿زُمَرًا﴾یعنی به صورت گروههای متفرّق، هرگروه که کارهایشان همگون است به سوی جهنّم رانده میشوند و یک دیگر را نفرین میکنند و از یک دیگر بیزاری میجویند.
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا فُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾تا اینکه به نزدیک جهنّم و کنار آن میرسند، آنگاه درهای جهنّم و کنار آن میرسند، آنگاه درهای جهنّم بهروی آنان گشوده میشود تا در آنجا از آنان پذیرایی شود. ﴿وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَآ﴾و نگهبانان جنهنّم درحالیکه آنها را به شقاوت، جاودانی و عذاب همیشگی مژده میدهند، و به خاطر اعمالشان آنها را سرزنش میکنند، اعمالی که آنها را به این جایگاه زشت و هولناک رسانده است، میگویند: ﴿أَلَمۡ يَأۡتِكُمۡ رُسُلٞ مِّنكُمۡ﴾آیا پیامبرانی از نوع خودتان که شما آنها را میشناختید و راستگویی آنان را میدانستید و میتوانستید از آنها فرا بگیرید و بیاموزید به نزد شما نیامدند؟ ﴿يَتۡلُونَ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِ رَبِّكُمۡ﴾آیههای پروردگارتان را که پیامبران را با آن فرستاده با روشنترین دلیلها بر حق و یقین دلالت میکردند بر شما بخوانند؟! ﴿وَيُنذِرُونَكُمۡ لِقَآءَ يَوۡمِكُمۡ هَٰذَا﴾و شما را از رویاروئی چنین روزی بترسانند؟ یعنی این ایجاب میکرد که شما از آنها پیروی کنید و با پیشه کردن پرهیزگاری، خود را از عذاب این روز برحذر دارید، اما حالت شما به خلاق این بود.
﴿قَالُواْ بَلَىٰ﴾آنها با اعتراف به گناهانشان و این که حجّت خدا بر آنها اقامه شده است میگویند: آری! پیامبران پروردگار ما با آیات و حجتهای الهی نزد ما آمدند و نهایت روشنگری را برای ما کردند و ما را از این برحذر داشتند، ﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾ولی فرمان عذاب بر کافران قطعی و ثابت است. یعنی به سبب کفر ورزیدنشان به آیات خدا فرمان عذاب بر آنها قطعی است، و این عذاب قطعی برای هرکسی است که به آیات خدا کفر ورزد و آنچه را که پیامبران آوردهاند انکار نماید. پس آنها به گناهان خود و به این که حجت بر آنها اقامه شده اعتراف کردند.
به حالت توهین به آنها گفته میشود: ﴿ٱدۡخُلُوٓاْ أَبۡوَٰبَ جَهَنَّمَ﴾به درهای دوزخ وارد شوید، پس هر گروه از دری که مناسب آنان است و مطابق با عملشان میباشد وارد میگردند. ﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا﴾برای همیشه در آن هستند و از آن بیرون نمیگردد. و به آنان مهلت داده نمیشود. ﴿فَبِئۡسَ مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾پس چه بد است جایگاه متکبران، آتش جایگاه آنهاست، چون آنها با خود بزرگ بینی حق را نپذیرفتند پس خداوند به آنها سزایی از نوع عملشان داد و آنها را خوار و ذلیل و رسوا گرداند.
سپس از اهل بهشت سخن به میان آورد و فرمود: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ﴾و کسانیکه به یگانهپرستی و عمل به طاعت خدا پرهیزگاری را پیشه کردهاند با اکرام و بزرگداشت، ﴿إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًا﴾گروه گروه و درحالیکه شاد هستند و هر گروهی با دستههای دیگری است که عملش با آن مناسب میباشد به سوی بهشت بر مرکبهای برگزیده سوق داده میشوند.
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا﴾تا این که به آستانه بهشت و منازل زیبا میرسند و نسیم آن بر آنها میوزد و زمانِ همیشه ماندن و بهرهمند شدن از نعمتهای آن فرا میرسد، ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾و درهای بهشت برای بزرگداشت آنان به رویشان گشوده میشود، ﴿وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ﴾و نگهبانانش با تبریک و خوش آمد گفتن به آنها میگویند: «سلام بر شما». یعنی از هر آفت و بدی سالم و به دور هستید و دلهایتان با شناخت و محبّت خدا و ترس از او پاک گردیده و زبانهایتان با ذکر او و اعضا و جوارحتان با اطاعت او پاک شده است. ﴿فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ﴾پس به سبب پاکیتان وارد آن شوید در حالی که در آنجا جاودانه خواهید بود، چون بهشت سرای پاکیزگی و پاکی است و جز پاکان کسی وارد آن نمیشود. در مورد جهّنم فرمود: ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾و در مورد بهشت فرمود: ﴿وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا﴾و «واو» را اضافه کرد که اشاره به این مطلب است که اهل جهنّم به محض این که به جهنّم میرسند بدون این که مهلتی داده شوند درهای آن به رویشان گشوده میگردد، و باید به روی آنها گشوده شود و به محض رسیدن آنها باز گردد، تا گرما و شدّت عذاب آن را بیشتر احساس کنند. اما بهشت سرای گرانقدری است که جز کسی که مقدمات آنرا فراهم آورده است به آن وارد نمیشود با وجود این آنها برای وارد شدن به آن به شفاعت بزرگواترین شفاعت کنندگان نیاز دارند. و به محض رسیدنشان درهای آن گشوده نمیشود. بلکه از خداوند میخواهند تا محمدصبرای آنها نزد او شفاعت کند، و پیامبرصشفاعت میکند. و این آیات دلیلی بر این است که بهشت و جهنّم درهایی دارند که گشوده و بسته میشوند و هریک نگهبانانی دارند. و آن دو سرایی هستند که فقط کسی وارد آن میشود که سزاوار آن باشد، به خلاف سایر سراها.
﴿وَقَالُواْ﴾آنها به هنگام وارد شدن به بهشت و قرار گرفتن در آن، ستایش پروردگارشان را به سبب آنچه به آنها بخشیده و آنها را هدایت نموده است بهجای میآورند و میگویند: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ﴾ستایش خداوندی راست که وعدهاش را در حق ما محقّق ساخت. یعنی بر زبان پیامبرانش به ما وعده داد که اگر ایمان آوریم و صالح شویم ما را وارد بهشت خواهد کرد. پس وعدهای که به ما داده بود به طور کامل به آن وفا کرد، ﴿وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُ﴾و سرزمین بهشت را به ما داد به گونهای که هرجا بخواهیم در آن جای میگیریم و هر نعمتی از آن بخواهیم بر میداریم و هیچ چیزی برای ما ممنوع نیست. ﴿فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ﴾پس چه نیک است پاداش نیکوکاران، کسانی که با طاعت از پروردگارشان در زمان کوتاه و از میان رفتنی دنیا تلاش کردند و در مقابل آن به چنین خیر بزرگ و پایداری دست یازیدند.
و این سرای بهشت است که در حقیقت سزاوار ستایش است که خداوند در آن بندگان برگزیدهاش را مورد اکرام قرار میدهد و خداوند بخشنده و بزرگوار آنرا به عنوان جایگاه مهمانی آنها پسندیده است و به بالاترین و بهترین صورت آنرا ساخته و با دست خود نهال آن را کاشته و از رحمت و کرامت خویش آن را سرشار نموده است که با بهرهمندی از آن، هر اندوهگینی شاد میگردد، و ناراحتیاش از میان میرود و صفا و سرورش کامل میگردد.
﴿وَتَرَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ﴾و در آن روز بزرگ فرشتگان را خواهی دید، ﴿حَآفِّينَ مِنۡ حَوۡلِ ٱلۡعَرۡشِ﴾که گرداگرد عرش حلقه زدهاند. یعنی در خدمت پروردگارشان ایستادهاند و گرد عرش او جمع شدهاند و در برابر شکوه او فروتن و به کمال او اعتراف دارند و در جمال و زیبایی او غرق گشتهاند. ﴿يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ﴾خداوند را از هر آنچه که شایسته شکوه او نیست و از آنچه که مشرکان به او نسبت دادهاند و آنچه که مشرکان نسبت ندادهاند منّزه و پاک میدانند. ﴿وَقُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡحَقِّ﴾و میان پیشینیان و پسینیان به حق و حقیقت که هیچ اشتباهی در آن نیست و کسیکه علیه او حکم میشود آن را انکار نمیکند، داوری میشود. ﴿وَقِيلَ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾و گفته میشود: ستایش خداوند جهانیان را سزاست. بیان نکرد که گوینده چه کسی است، تا بر ایندلالت نماید که همه خلایق ستایش پروردگارشان را به زبان میآورند و او را به خاطر آنچه که برای اهل بهشت و اهل جهنّم قضاوت نموده است، نیز به خاطر فضل و احسان و عدل و حکمتش ستایش میکنند.
پایان تفسیر سورهی زمر