تفسیر سورهی منافقون
مدنی و ۱۱ آیه است.
آیهی ۶-۱:
﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ١﴾[المنافقون: ۱]. «هنگامیکه منافقان نزد تو میآیند میگویند: گواهی میدهیم که تو پیغمبر خدایی. و خداوند میداند که تو فرستادۀ خدا میباشی، و خداوند گواهی میدهد که منافقان دروغگویند».
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٢﴾[المنافقون: ۲]. «آن سوگندهای خود را سپر قرار دادند، آنگاه از راه خدا بازداشتند، بهراستی بد است آنچه آنان میکنند».
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَفۡقَهُونَ٣﴾[المنافقون: ۳]. «این بدان خاطر است که ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند پس بر دلهایشان مهر نهاده شد و آنان درنمییابند».
﴿وَإِذَا رَأَيۡتَهُمۡ تُعۡجِبُكَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن يَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ كَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞۖ يَحۡسَبُونَ كُلَّ صَيۡحَةٍ عَلَيۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ٤﴾[المنافقون: ۴]. «و هنگامیکه آنانرا میبینی بدنهایشان تو را به شگفتی وامیدارد، و اگر بگویند به گفتۀ آنان گوش فرا میدهی، آنان انگار تختههائی هستند که تکیه داده شده باشند. هر فریادی را بر ضد خود میپندارند، آنان دشمناند. پس از آنان برحذر باش! خدایشان بکشد از (حق) به کجا گردانده میشوند»؟.
﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٥﴾[المنافقون: ۵]. «و چون به آنان گفته شود: بیایید تا پیغمبر خدا برایتان آمرزش بخواهد، سرهایشان را میپیچانند و آنانرا میبینی که مستکبرانه روی میگردانند».
﴿سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ٦﴾[المنافقون: ۶]. «برای آنان یکسان چه برایشان آمرزش بخواهی و چه آمرزش نخواهی، هرگز خدا ایشان را نخواهد بخشید. خداوند قطعاً مردمان فاسق را هدایت نمیدهد».
وقتی پیامبرصبه مدینه آمد و اسلام در آن شهر گسترش یافت و قدرت گرفت افرادی از اهالی مدینه از قبیله اوس و خزرج به ظاهر خود را مومن نشان دادند و در باطن کافر بودند. آنها برای آن که مقام و خون و اموالشان مصون بماند چنین میکردند. پس خداوند صفتهایشان را بیان کرد که با آن صفات شناخته میشوند تا اینگونه بندگان از آنها پرهیز کنند و آنان را بشناسند. پس فرمود: ﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ﴾هنگامیکه منافقان نزد تو آیند به دروغ میگویند: ﴿نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِ﴾ما گواهی میدهیم که تو فرستاده خدا هستی. و این گواهی دادن منافقان به صورت دروغ و نفاق است با این که برای تأیید پیامبر خدا نیازی به گواهی دادن آنها نیست.
﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ﴾و چون خداوند میداند که تو فرستاده خدا میباشی، و خداوند گواهی میدهد که منافقان در گفته و ادعای خود دروغگویند و آنان حقیقتا چنین باوری ندارند.
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ﴾آنان سوگندهای خود را سپری قرار دادهاند که در پشت آن خود را از این که به نفاق متهم شوند محافظت میکنند. ﴿فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾پس خودشان را از راه خدا بازداشته و دیگران را نیز که از حالت آنها خبر ندارند از راه خدا باز میدارند. ﴿إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾به راستی چه بد است آنچه آنان میکنند که به ظاهر خود را مومن نشان میدهند و در درون کافر هستند و به دروغ قسم میخورند.
﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ﴾آنچه نفاق را برای آنها آراسته به این سبب است که آنان بر ایمان پایدار نمیمانند، بلکه ایمان آورده سپس کافر میشوند پس بر دلهایشان مهر نهاده شد بهگونه ای که هرگز خیر وارد دلهایشان نمیگردد. ﴿فَهُمۡ لَا يَفۡقَهُونَ﴾و آنچه را که به آنان سود میرساند درک نمیکنند و آنچه که منافع آنها را تامین میکند نمیشناسند.
﴿وَإِذَا رَأَيۡتَهُمۡ تُعۡجِبُكَ أَجۡسَامُهُمۡ﴾و هنگامی که آنان را میبینی و خوش تیپی پیکر و بدنشان تو را به شگفتی وامی دارد. ﴿وَإِن يَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡ﴾و اگر سخن بگویند به سخنان آنان گوش فرا میدهی، یعنی از بس که خوب حرف میزنند از گوش دادن به سخنانشان لّذت میبری.
پس بدن و گفتههایشان زیباست و انسان را شگفت زده میکند، امّا آن سوی این حرفها را از اخلاق درست و رهنمود شایسته خبری نیست. بنابراین فرمود: ﴿كَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞ﴾گویی آنها تختههایی هستند که به دیوار تکیه داده شدهاند، فایدهای ندارند و جز زیان چیزی از آنان عاید آدمی نمیشود.
﴿يَحۡسَبُونَ كُلَّ صَيۡحَةٍ عَلَيۡهِمۡ﴾از آنجا که خیلی بزدل و ترسو هستند و دلهایشان ضعیف است و تردید در دلهایشان است و میترسند که کسی از تردید آنها آگاه شود، هر فریادی را بر ضد خود میپندارند. پس ایشان ﴿هُمُ ٱلۡعَدُوُّ﴾دشمن حقیقیاند چون دشمن آشکار و مشخّص بهتر و خطرش کمتر از دشمنی است که انسان متوجه آن نمیشود و با مکر و فریب، خود را دوست نشان میدهد درحالیکه دشمن آشکار است.
﴿فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ﴾پس، از اینان برحذر باش، خداوند ایشان را بکشد، چگونه از دین اسلام بعد از آن که دلایل آن روشن گردیده است بهسوی کفری که جز زیان و بدبختی سودی به آنها نمیرساند منحرف میشوند. ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ﴾و چون به این منافقان گفته شود: ﴿تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ﴾بیایید تا پیغمبر خدا برای آنچه از شما سر زده است برایتان آمرزش بخواهد و احوال شما سامان یابد و اعمالتان پذیرفته شود آنها به شدت امتناع میورزند، ﴿لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ﴾و به نشانهی امتناع از طلب دعا از پیامبر سرهایشان را پیچ میدهند.
﴿وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ﴾و آنها را میبینی به خاطر نفرتی که از حقّ دارند از آن روی میگردانند و آنها با خود بزرگ بینی و با عناد و سرکشی، از پذیرفت حق، امتناع میورزند.
پس حالت آنها به هنگامیکه فراخوانده میشوند تا پیامبر برای آنها دعا کند چنین است و این از لطف خداوند نسبت به پیامبر است که آنها نزد پیامبر نیامدند تا برایشان طلب آمرزش نماید.
﴿سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ﴾چون در حقّ آنان یکسان است که برایشان آمرزش بخواهی یا نخواهی، زیرا خداوند آنان را نخواهد بخشید چون آنان قومی فاسق و منحرفند و از اطاعت خدا بیرون هستند و کفر را برایمان ترجیح میدهند. بنابراین اگر پیامبر برای آنها طلب امرزش نماید فایدهای نخواهد داشت. همانطور که خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِينَ مَرَّةٗ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡ﴾[التوبة: ۸۰]. «برایشان آمرزش بخواه یا آمرزش مخواه، اگر هفتاد بار برای آنان طلب آمرزش کنی هرگز خداوند آنها را نخواهد بخشید».
﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ﴾بیگمان خداوند گروه فاسقان را هدایت نخواهد کرد.
آیهی ۸-۷:
﴿هُمُ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّواْۗ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَفۡقَهُونَ٧﴾[المنافقون: ۷]. «آنان کسانیند که میگویند: بر آنان که نزد پیغمبر خدا هستند انفاق مکنید تا پخش و پراکنده شوند. گنجینههای آسمان و زمین از آن خدا است ولی منافقان نمیفهمند».
﴿يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ٨﴾[المنافقون: ۸]. «میگویند: اگر به مدینه بازگردیم به یقین افراد گرامیتر اشخاص خوار و ناتوان را از آنجا بیرون میکنند حال آنکه عزت از آن خدا و رسول و مؤمنان است ولی منافقان نمیدانند».
آنها از شدّت دشمنی که با پیامبرصو مسلمانها داشتند وقتی که اجتماع یاران پیامبر واتحاد آنها را میدیدند و شتاب آنها را در راه رضامندی پیامبر مشاهده میکردند به گمان فاسد خود میگفتند: ﴿ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّواْ﴾به آنانیکه نزد پیغمبر خدا هستند بذل و بخشش نکنید و چیزی ندهید تا پراکنده شوند.
آنها گمان میبردند اگر اموال و بخششهای منافقان نبود مسلمانها برای یاری کردن دین خدا متحد نمیشدند. و این از شگفتترین چیزهاست، زیرا منافقانی که از همه مردم برای خواری نمودن دین و آزار رساندن به مسلمانها میکوشند چنین ادعایی میکنند، و فقط کسانی گول آن را میخورند که حقائق را نمیشناسند. بنابراین خداوند متعال در پاسخ گفتهشان فرمود: ﴿وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾و گنجینههای آسمانها و زمین از آن خداست پس او روزی را به هرکس که بخواهد میدهد و به هرکس که بخواهد نمیدهد، و اسباب روزی را برای هرکس که بخواهد آسان و فراهم مینماید و برای هرکس که بخواهد اسباب آن را دشوار میکند.
﴿وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَفۡقَهُونَ﴾ولی منافقان نمیفهمند و در نمییابند، بنابراین، چنین سخنی را بر زبان میآورند، سخنی که مفهوم آن این است که گنجینههای روزی در دست آنها و زیر نظر و خواست آنها میباشد.
﴿يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّ﴾منافقان میگویند: اگر به مدینه برگردیم به یقین افراد گرامیتر اشخاص خوار و ناتوان را بیرون خواهند کرد. این در غزوهی مریسیع بود، وقتی که بین مهاجرین و انصار سخنانی در گرفت که باعث کدورت خاطرشان گردید. در این هنگام نفاق منافقان پدیدار شد و آنچه در دلهایشان بود آشکار گردید و بزرگشان عبدالله بن ابّی ابن سلول گفت: مثال ما و اینها یعنی مهاجرین همانند ضرب المثلی است که گفتهاند: سگ خود را فربه کن تا تو را پاره کن. و عبدالله گفت: اگر به مدینه بر میگردیم، ﴿لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّ﴾افراد گرامیتر اشخاص خوار و ناتوان را بیرون خواهند کرد.
او خود و برادران منافق خود را افراد با قدرت و گرامی میپنداشت و پیامبر و پیروانش را خوار و ناتوان میشمرد درحالیکه قضیه برعکس بود. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾و عزت از آن خدا و رسول او و مومنان است پس اینها گرامی و با عزت هستند و منافقان و برادران کافرشان خوار و ذلیل میباشند. ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ﴾ولی منافقان این را نمیدانند، بنابراین ادعا نمودهاند که آنها افراد توانمند و با عزت هستند، آنها فریب عقیده باطلی را خوردهاند که بر آن هستند و از روی سرکشی چنین سخنی میگویند. سپس خداوند متعال میفرماید:
آیهی ۱۱-۹:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩﴾[المنافقون: ۹]. «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! اموال و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند و هرکس که چنین کند آنانند که زیانکارند».
﴿وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٠﴾[المنافقون: ۱۰]. «و از چیزهایی که به شما دادهایم انفاق کیند پیش از آنکه مرگ یکی از شما دررسد و بگوید: پروردگارا! ای کاش مرا تا مدّتی اندک به تأخیر میاندختی تا صدقه میدادم و از رستگاران میشدم».
﴿وَلَن يُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ١١﴾[المنافقون: ۱۱]. «و خداوند هرگز (مرگ) کسی را چون اجلش فرا رسد به تأخیر نمیاندازد و خداوند به آنچه میکنید آگاه است».
خداوند متعال به بندگان مؤمن خود فرمان میدهد تا او را به کثرت یاد کنند چون کثرت یاد خدا مایه فراهم شدن سود و رستگاری و خوبیهای فراوان است و خداوند آنها را از این که فرزندان و اموالشان آنان را از یاد خدا غافل نماید و به خود مشغول کند باز میدارد، چون بیشتر انسانها به مال و اولاد خو گرفتهاند پس اگر این محبّت بر محبّت خداوند مقدم باشد باعث زیانمندی فراوان میگردد. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ﴾وهرکس که مال و فرزندش او را از ذکر خدا غافل کند، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ﴾چنین کسانی سعادت همیشگی و نعمت پایدار را از دست داده و زیانمند شدهاند، چون آنچه را که از بین میرود بر آنچه که باقی میماند ترجیح دادهاند. خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَآ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَأَوۡلَٰدُكُمۡ فِتۡنَةٞۚ وَٱللَّهُ عِندَهُۥٓ أَجۡرٌ عَظِيمٞ١٥﴾[التغابن: ۱۵]. «بیگمان اموال و فرزندانتان مایه آزمایش و فتنه هستند، و نزد خداوند پاداشی بزرگ است».
﴿وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم﴾و از آنچه به شما روزی دادهایم بذل و بخشش کنید. نفقات واجب از قبیل زکات و کفّارهها و نفقههای همسران و بردگان و امثال آن در این داخل است. نیز شامل نفقات مستحب مانند خرج کردن مال و دارایی در راه کارهای خوب میباشد.
و فرمود: ﴿مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم﴾از آنچه که به شما روزی دادهایم. تا براین دلالت نماید که خداوند بندگان را به انفاقی امر ننموده است که در توانشان نیست و بر آنها دشوار و گران میآید بلکه به آنها فرمان داده تا بخشی از آنچه خداوند برایشان روزی داده و اسبابش را برایشان فراهم کرده است انفاق کنند.
پس بندگان باید با همکاری و همدردی با نیازمندان شکر خداوندی را به جای بیاورند که این نعمتها را به آنان داده است و این کار را پیش از مرگ خود انجام دهند که هرگاه مرگ به سراغ انسان بیاید دیگر به او اجازه انجام دادن ذرهای کار نیک نمیدهد. بنابراین فرمود: ﴿مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَيَقُولَ﴾پیش از آنکه مرگ یکی از شما در رسد و با حسرت خوردن به خاطر کوتاهیهایی که در حالت توان از او سر زده است از خداوند بخواهد او را به دنیا برگرداند، حال آن که این محال است، و بگوید: ﴿رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ﴾پروردگارا! کاش مرا تا مدّتی اندک به تأخیر میانداختی تا صدقه دهم و کوتاهیهایی را که کرده ام جبران نمایم و از مال و دارایی ام صدقه دهم تا این کار باعث نجاتم شود و به پاداش فراوان دست یابم و با انجام همه آنچه که بدان امر نمودهای و پرهیز از همه آنچه که نهی کردهای از درستکاران شوم. و حج و غیره در این داخل است.
و این خواسته و آرزو زمانش گذشته است و دریافتن آن ممکن نیست. بنابراین فرمود: ﴿وَلَن يُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَا﴾و هرگز خداوند مرگ کسی را که اجل قطعیاش فرا رسیده باشد به تأخیر نمیاندازد. ﴿وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ﴾و خداوند به کار بد و نیکی که انجام میدهید آگاه است و شما را طبق شناختی که از نیت و کارهایتان دارد مجازات خواهد کرد.
پایان تفسیر سورهی منافقون