فصل دوم
۱۲۹۰ - [۳] (حسن)
عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَنَتَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج شَهْرًا مُتَتَابِعًا فِی الظّهْر وَالْعصر وَالْمغْرب وَالْعشَاء وَصَلَاة الصُّبْح إِذا قَالَ: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ» مِنَ الرَّكْعَةِ الْآخِرَة یَدْعُو عَلَى أَحْیَاءٍ مَنْ بَنِی سُلَیْمٍ: عَلَى رِعْلٍ وَذَكْوَانَ وَعُصَیَّةَ وَیُؤَمِّنُ مَنْ خَلْفَهُ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۶۵].
۱۲۹۰- (۳) عبدالله بن عباس س گوید: رسول خدا ج یک ماه پیاپی، پس از نمازهای پنجگانهی ظهر، عصر، مغرب، عشاء و صبح، بعد از گفتن «سمع الله لـمن حمده» در رکعت آخر نماز، قنوت میخواندند؛ اینطور که در آن، بر ضدّ چند قبیله از «بنی سُلَیم» از جمله: «رِعل»، «ذکوان» و «عُصیۀ» دعا میکردند و کسانی که در پشت سر پیامبر ج بودند، آمین میگفتند.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: قنوت در نماز، سه صورت دارد که عبارتند از:
قنوت در نماز وتر.
قنوت در نماز صبح در تمام ایام سال.
قنوت نازله (به هنگام وارد آمدن بلا و مصیبت).
بحث قنوت در نماز وتر، پیشتر گذشت.
«قنوت در نماز صبح»: ائمه و پیشوایان دینی، دربارهی «قنوت صبح»، اختلافنظر دارند؛ امام مالک و امام شافعی بر این باورند که خواندن قنوت در رکعت دوم نماز صبح بعد از رکوع در طول سال مشروع است؛ با این تفاوت که خواندن قنوت در رکعت دوم نماز صبح بعد از رکوع، از دیدگاه امام مالک، مستحب و از نظرگاه امام شافعی، سنّت (مؤکده) میباشد.
امام ابوحنیفه و امام احمد بن حنبل، میگویند: در حالتهای عادی، خواندن قنوت در نماز صبح، سنّت نیست و فقط به هنگام تهاجم به کشوری اسلامی یا به وقت بلا و مصیبت، خواندن «قنوت نازله» در نماز صبح، سنّت میباشد.
شافعیها و دیگران به حدیث براء بن عازب س استناد میکنند که میگوید: «انّ النبیّ ج کان یقنت فی صلاة الصبح والـمغرب» (ترمذی)؛ «پیامبر ج در نمازهای صبح و مغرب قنوت میخواند». گویا ایشان فقط در نمازهای صبح بر این حدیث عمل میکنند و در نماز مغرب، حکم آن را منسوخ میدانند؛ و یا این که حدیث از دیدگاه آنان، همانند نظریهی احناف، دربارهی قنوت نازله میباشد.
و همچنین از حدیث انس بن مالک س استدلال میکنند که گفت: «ما زال رسول الله ج یقنت فی الفجر حتی فارق الدنیا»(سنن دارقطنی)؛ «رسول خدا ج تا زمانی که رحلت فرمودند، در نماز صبح، قنوت میخواندند».
دیگر دلیل شافعیها و مالکیها، حدیث ابوهریره س است که در صحیح بخاری آمده است؛ آنجا که ابوهریره س میگوید: «لَأنا اقربکم صلاة برسول الله ج؛ فکان ابوهریرة یقنت فی الرکعة الاخیرة من صلاة الصبح»(بخاری)؛ «من نزدیکـرین شما از لحاظ شباهت به نماز رسول خدا ج هستم؛ و ابوهریره در رکعت آخر نماز صبح، قنوت میخواند».
و صریحترین حدیثی که شافعیها بدان استدلال میکنند، حدیث ابن ابی فدیک است که از طریق «عبدالله بن سعید مقبری، از پدرش، از ابوهریره س» روایت شده است که گفت: «کان النبیّ ج اذا رفع رأسه من الرکوع من صلاة الصبح فی الرکعة الثانیة، رفع یدیه، فیدعوا بهذا الدعا: اللهم اهدنی فیمن هدیتَ...»؛ «رسول خدا ج هرگاه سر از رکوع رکعت دوم نماز صبح برمیداشتند، دستان خویش را بلند میکردند و این دعا را میخواندند: «اللهم اهدنی فیمن هدیتَ...».
و استدلال حنفیها و حنبلیها، از حدیث عبدالله بن مسعود س است که فرمود: «لم یقنت النبیّ ج الَا شهراً؛ لم یقنت قبله ولا بعده»(شرح معانی الاثار، باب القنوت فی صلاة الفجر و غیرها)؛ «پیامبر ج فقط یک ماه قنوت خواند؛ نه قبل از آن و نه بعد از آن، دیگر قنوت نخواند».
این حدیث، از طریق «حماد، از ابراهیم، از علقمه، از عبدالله بن مسعود س» نیز روایت شده است که سند آن، به طور کامل، صحیح و سالم میباشد. و حدیث عبدالله بن مسعود س به وسیلهی حدیث انس نیز تأیید میشود؛ آنجا که میگوید:
«انّما قنت رسول الله ج فی صلاة الصبح شهراً یدعوا علی رعل وذکوان»(مصنّف ابن ابی شیبه)؛ «جز این نیست که رسول خدا ج یک ماه در نماز صبح قنوت خواند و بر قبیلههای رعل و ذکوان نفرین کرد».
و خطیب این حدیث را از طریق «قیس بن ربیع، از عاصم احول» با این الفاظ روایت کرده است: «قلنا لانس: انّ قوماً یزعمون انّ النبیّ ج لـم یزل یقنت فی الفجر. فقال: کذبوا. انّـمـا قنت شهراً واحداً یدعوا علی حَیّ من أحیاء الـمشرکین» (بخاری و مسلم)؛ «عاصم گوید: «به انس س گفتیم: گروهی از مردم چنین میپندارند که رسول خدا ج پیوسته در نماز صبح قنوت میخواند. انس س گفت: آنها اشتباه کردند؛ جز این نیست که پیامبر ج فقط یک ماه را قنوت خواند و بر قبیلههایی از مشرکان، نفرین نثار کرد».
حدیث دیگری که از انس بن مالک س روایت شده است نیز حدیث عبدالله بن مسعود س را تأیید میکند؛ وی میگوید: «انّ النبیّ ج کان لایقنت الّا اذا دعی لقوم او دعی علی قوم»(سند این حدیث، صحیح است که خطیب آن را در کتاب «القنوت» روایت کرده است). «پیامبر ج قنوت نمیخواند مگر زمانی که به ضرر یا سود گروهی دست به دعا میشدند».
دیگر دلیل احناف، حدیث ابومالک اشجعی س است که امام ترمذی آن را روایت کرده است که گفت: «قلتُ لابی: یا ابت! انك قد صلّیتَ خلف رسول الله ج و ابی بکر وعمر وعثمان وعلی هاهنا بالکوفة، نحواً من خمس سنین. فکانوا یقنتون فی الفجر؟ فقال: ای بُنَیَّ مُحَدث»؛ «به پدرم گفتم: ای پدر! تو پشت سر پیامبر ج، ابوبکر س، عمر س، عثمان س و همچنین پشت سر علی س همین جا در کوفه نزدیک پنج سال نماز خواندی؛ آیا آنان در نماز صبح قنوت میخواندند پدرم جواب داد: ای پسرم! این کار، بدعت است».
از این رو محال است که پیامبر ج عملی را تا پایان عمر مبارکش، هر صبح بعد از رکوع انجام داده باشد و با صدای بلند بگوید: «اللهم اهدنی فیمن هدیتَ...» و همواره اصحابش پشت سر او آمین بگویند، ولی این امر برای امّت معلوم نشود تا جایی که نه تنها اکثر امّتش بلکه جمهور اصحاب و یا تمام آنها، آن را ضایع کرده باشند به طوری که بعضی از آنها بگویند: آن، بدعت است، همانطور که ابومالک اشجعی (سعد بن طارق اشجعی) گفته است.
و دلیل شافعیها - که اولین آنها، حدیث انس بن مالک س (انّ النبیّ ج کان یقنت فی صلاة الصبح والـمغرببود - بدینسان توجیه میشود که این حدیث بر قنوت نازله حمل میشود؛ و لفظ «کان» نیز بر استمرار دلالت نمیکند. و خود علامه نووی در «شرح مسلم» در جاهای مختلفی این امر را اظهار داشتهاند.
و حدیث انس بن مالک س که فرمود: «ما زال رسول الله ج یقنت فی الفجر حتی فارق الدنیا»و دیگر احادیثی که در آنها قنوت فجر به پیامبر ج نسبت داده شده است، منظور از «قنوت» طولانی بودن قیام میباشد. چون جابر س میگوید: «قیل للنبیّ ج: ای الصلاة افضل؟ قال: طول القنوت» (ترمذی)؛ در این حدیث به اتفاق جمهور محدثان، منظور از طول قنوت، طول قیام است. بنابراین، مطلب حدیث انس بن مالک س چنین میشود: «ما زال رسول الله ج یطول القیام فی الفجر حتّی فارق الدنیا».
از این رو، منظور از قنوت، طول قیام است نه قنوت معروف نماز صبح.
و حدیث ابوهریره س که صحیح بخاری آن را چنین روایت کرده است: «لَأنا اقربکم صلاة برسول الله ج؛ فکان ابوهریرة یقنت فی الرکعة الاخیرة من صلاة الصبح»؛ این حدیث، موقوف بر ابوهریره س است و مرفوع نیست؛ از این رو، نمیتوان بدان استناد جست.
و حدیث ابن ابی فدیک نیز ضعیف است؛ زیرا عبدالله مقبری در سند آن وجود دارد.
کوتاه سخن این که: دلایل مطرح شدهی شافعیها، یا از نظر سند صحیح نیستند، و یا این که دربارهی قنوت نازله آمدهاند؛ و در برخی از روایات نیز منظور از قنوت، خواندن دعای قنوت نیست، بلکه طول قیام مراد است.
«قنوت نازله»:
از دیدگاه احناف، قنوت نازله فقط در نماز صبح، سنّت است؛ اما شافعیها بر این باورند که در هر پنج نماز فرض، قنوت نازله، سنّت میباشد. دلیل شافعیها، حدیث براء بن عازب س است که گفت: «انّ النبیّ ج کان یقنت فی صلاة الصبح والـمغرب»(ترمذی)؛ «پیامبر ج در نمازهای صبح و مغرب، قنوت میخواند».
دیگر دلیل شافعیها، حدیث ابوهریره س است که در آن ذکری از قنوت در نمازهای ظهر و عشاء و صبح آمده است؛ و این حدیث چنین است: ابوهریره س گوید: «والله لاقربنّ بکم صلاة رسول الله ج. قال: فکان ابوهریره یقنت فی الرکعة الاخرة من صلاة الظهر وصلاة العشاء الاخرة وصلاة الصبح، فیدعوا للمؤمنین ویلعن الکافرین»(ابوداود، باب القنوت فی الصلوات)؛ «به خدا سوگند! من نزدیکترین شما به نماز رسول خدا ج هستم. راوی گوید: ابوهریره در رکعت آخر نمازهای ظهر، عشاء و صبح قنوت خواند و برای مؤمنان دعا کرد و کافران را نفرین نمود». و از آن جایی که در روایت براء بن عازب س قنوت در نماز مغرب ذکر شد، بنابراین، در مجموع این دو روایت، قنوت نازله در همهی نمازها ذکر گردید.
و حدیث عبدالله بن عباس س نیز دلیلی برای امام شافعی است؛ آنجا که میگوید: «قنت رسول الله ج شهراً متتابعاً فی الظهر والعصر والـمغرب والعشاء وصلاة الصبح دبر کلّ صلاة، اذا قال: سمع الله لـمن حمده من الرکعة الاخرة یدعوا علی اَحیاء من بنی سلیم علی رعل وذکوان وعُصیّة ویؤمّن من خلفه»(ابوداود)؛ «رسول خدا ج یك ماه پیاپی در نمازهای ظهر، عصر، مغرب، عشاء وصبح، قنوت خواند؛ این طور که هرگاه «سمع الله لـمن حمده» را میگفت، در رکعت آخر، بر قبائلی از بنی سلیم از جمله قبیلههای رعل، ذکوان وعُصیّه دعای بد میکرد وکسانی که در پشت سر ایشان بودند، بر دعای آن حضرت ج آمین میگفتند».
و حنفیها، میگویند: بیشتر احادیث این موضوع، بر خواندن قنوت نازله فقط در نماز صبح دلالت میکنند؛ از این رو، سنّت بودن آن ثابت است؛ و احادیث و روایاتی که به این معنا آمدهاند، تمامی آنها برای ثبوت جواز هستند که احناف نیز منکر آن نیستند.
۱۲۹۱ - [۴] (صَحِیح)
وَعَنْ أَنَسٍ: أَنَّ النَّبِیَّ ج قَنَتَ شَهْرًا ثُمَّ تَرَكَهُ. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد وَالنَّسَائِیّ [۶۶].
۱۲۹۱- (۴) انس بن مالک س گوید: رسول خدا ج مدّت یک ماه قنوت خواندند (و بر ضدّ دو قبیلهی «رِعل» و «ذکوان» دعا کردند؛ چون این دو طایفه، چند نفر از قاریان را که پیامبر ج برای تعلیم آنان فرستاده بودند، ناجوانمردانه به قتل رسانیدند؛) و آنگاه (پس از نزول آیهی «لیس لك من الامر شیء...»آن را ترک نمودند.
[این حدیث را ابوداود و نسایی روایت کردهاند].
۱۲۹۲ - [۵] (صَحِیح)
وَعَن أبی مَالك الْأَشْجَعِیّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی: یَا أَبَتِ إِنَّكَ قَدْ صلیت خَلْفَ رَسُولِ الـلّٰهِ ج وَأَبِی بكر وَعمر وَعُثْمَان وَعلی هَهُنَا بِالْكُوفَةِ نَحْوًا مِنْ خَمْسِ سِنِینَ أَكَانُوا یَقْنُتُونَ؟ قَالَ: «أَیْ بُنَیَّ مُحْدَثٌ». رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَالنَّسَائِیُّ وَابْن مَاجَه [۶۷].
۱۲۹۲- (۵) ابومالک اشجعی (سعد بن طارق بن اشیم) س گوید: به پدرم گفتم: ای پدر! تو پشت سر پیامبر ج، ابوبکر س، عمر س، عثمان س و همچنین پشت سر علی بن ابی طالب س همین جا در کوفه، نزدیک پنج سال نماز خواندی؛ آیا آنان (در نماز صبح) قنوت میخواندند؟ (پدرم) در پاسخ گفت: پسرم! (خواندن همیشگی قنوت در نماز صبح،) بدعت است.
[این حدیث را ترمذی، نسایی و ابن ماجه روایت کردهاند].
شرح: از این حدیث معلوم میشود که محال است پیامبر ج عملی را تا پایان عمر مبارک خویش، هر صبح بعد از رکوع انجام داده باشند و با صدای بلند بگویند: «اللهم اهدنی فیمن هدیتَ...» و همواره اصحابش پشت سر او آمین بگویند، ولی این امر برای امّت معلوم نشود تا جایی که نه تنها اکثر امّتش، بلکه جمهور اصحاب و یا تمام آنها، آن را ضایع کرده باشند؛ به طوری که بعضی از آنها بگویند: آن، بدعت است؛ همانطور که سعد بن طارق اشجعی گفته است.
[۶۵]- بخاری ۲/۴۹۰ ح ۱۰۰۳؛ مسلم ۱/۴۶۸ ح (۲۹۹-۶۷۷)؛ و نسایی ۲/۲۰۰ ح ۱۰۷۰. [۶۶]- مسلم ۱/۴۶۹ ح (۳۰۴-۶۷۷)؛ ابوداود ۲/۱۴۳ ح ۱۴۴۵؛ و نسایی ۲/۲۰۳ ح ۱۰۷۹. [۶۷]- ترمذی ۲/۲۵۲ ح ۴۰۲؛ نسایی ۲/۲۰۴ ح ۱۰۸۰؛ و ابن ماجه ۱/۳۹۳ ح ۱۲۴۱.