ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد چهارم

فهرست کتاب

فصل اول

فصل اول

۱۴۷۷ - [۱] (مُتَّفق عَلَیهِ)

عَنْ أَبِی هُرَیْرَةَ عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَا فَرَعَ وَلَا عَتِیرَةَ». قَالَ: وَالْفرع: أول نتاج كَانَ ینْتج لَهُمْ كَانُوا یَذْبَحُونَهُ لِطَوَاغِیتِهِمْ. وَالْعَتِیرَةُ: فِی رَجَبٍ [۳۶۰].

۱۴۷۷- (۱) ابو هریره س گوید: پیامبر خدا ج فرمودند: «در اسلام، چیزی با نام «فَرَع» و «عتیرة») وجود ندارد».

ابو هریره س (در توضیح و تبیین معنا و مفهوم «فرع» و «عتیرة» گوید:

«فرع»: عبارت از نخستین زاییده‌ی حیوان بود که (مشرکان و چندگانه پرستان،) آن را برای بت‌های خویش ذبح می‌کردند؛ و «عتیرة» نیز حیوانی بود که آن را در ماه رجب ذبح می‌نمودند.

[این حدیث را نجاری و مسلم روایت کرده‌اند]

شرح: «فرع»: عبارت از اوّلین زاییده‌ی شتر بود که مشرکان و چندگانه پرستان، آن را برای بت‌های خویش سر می‌بریدند تا برکت و فزونی در نسل شتر ماده بیافتد.

به تعبیری دیگر، در دوران تاریک جاهلیت، اوّلین بچه‌ی شتر را برای بت‌ها، قربانی می‌کردند و آن را «فَرع» می‌نامیدند.

«عتیرة»: حیوانی بود که در روزگار جاهلیت، برای خدایان خود در ماه رجب قربانی می‌کردند و آن را «رجبیة» نیز می‌گفتند.

به دیگر سخن؛ «عتیرة»: حیوانی است که در دوران جاهلیت برای بت‌ها قربانی می‌کردند و خون آن را بر سر بت‌ها می‌ریختند و اسلام نیز بر تمامی آن‌ها، خط بطلان کشید و همه را مردود اعلام کرد.

«طواغیتهم»: طواغیت، جمع «طاغوت» است؛ «طاغوت»: سرکش؛ خدایان دروغین و مردمان متجاوز. (در اصل «طَغَیوت» بوده است مثل «رَغبوت» و سپس «یاء» به جای «غین» ذکر شده و بعد به الف تبدیل شده است. طاغوت مصدری است که به جای «طاغی» که اسم فاعل است به کار می‌رود).

واژه‌ی «طاغوت» از «طغیان» گرفته شده و به معنای «تعدّی و تجاوز از حدّ یا سرکشی و شکستن حدود و قیود» ذکر شده است و به طور کلّی به هر چیزی که وسیله‌ی تجاوز و طغیانگری باشد، اطلاق شده است. از این رو، به شیطان، بت، تجاوزگر، حاکم ظالم و دیکتاتور و هر مسیری که به غیر حقّ منتهی شود، «طاغوت» گفته می‌شود؛ بنابراین، آن‌ها که به باطل داوری می‌کنند، «طاغوت» هستند؛ زیرا حدود و مرزهای الهی و حق و عدالت را شکسته‌اند.

به هر حال، «طاغوت» به این معانی، به کار رفته است: هر معبودی جز خدا؛ شیطان؛ هرکس و هر چیزی که اطاعت از آن، مایه‌ی طغیان و دوری از راه حق شود؛ چه آفریده‌ای که پرستیده شود و چه فرماندهی که در شرّ و بدی از او فرمانبرداری گردد؛ و چه اهریمنی باشد که انسان را از راه بدر برد. مفرد و مذکر و مؤنث در آن، یکسان است.

«لا فرع و لا عتیرة»: پیام این حدیث:

در این حدیث، به این موضوع اشاره رفته است که این امّت (امّت محمدی و ملّت قرآنی) از بقیه‌ی امت‌ها و ملت‌ها جدا است، چراکه افراد این امت از راه راست و درست برخوردارند و یهودیان و مسیحیان و دیگر ادیان و ملل، راه‌های دیگری دارند.

در قرآن و در مجموعه‌ی احادیث نبوی، آیات و روایات زیادی در این زمینه آمده است که مجموعاً این را می‌رساند که این امت از بقیه امت‌ها جدا است. شخصیت منحصر به فردی دارد و نباید دنباله‌رو(ی) یهودیان و مسیحیان و امت‌های دیگر باشد.

به این خاطر واژه‌ی «خالفوهم» (با آنها مخالفت کنید) در بسیاری از احادیث تکرار شده است، پس برای امت محمدی، شایسته است که استقلال و هویت خویش را حفظ کنند و به جهان و جهانیان خط و مشی دهند و از عادات و سخنان یهودیان و مسیحیان متأثر نشوند و از رسوم و تقالید آنها پیروی نکنند و اخلاق و رفتار آنها را انتخاب ننمایند و درهر حال هویت و شخصیت اسلامی خود را حفظ کنند.

دکتر یوسف قرضاوی در این زمینه می‌گوید:

«باید ما مسلمانان، شخصیت منحصر به فرد خودمان را دارا باشیم، چون امت اسلامی، امّت وسط است که برای انسان‌ها نمونه است. ما رتبه‌ی استادی امت‌ها را داریم، ما بهترین امت هستیم که برای هدایت انسان‌ها برانگیخته شدیم، پس چرا از دیگران پیروی کنیم؟ پیامبر اکرم ج می‌خواهد این مفاهیم را در وجود ما بکارد تا به شخصیت و استقلال خود افتخارکنیم. پیامبر ج نمی‌خواهد که ما پیرو و دنباله‌رو و پیرو دیگران باشیم. به هشدار این حدیث که به صورت خبرآمده است توجه کنید:

«لتتبعنّ سنن من قبلکم، شبراً بشبر وذراعاً بذراع، حتّی لو دخلوا جُحر ضبّ لَدخلتموه»

«وجب به وجب و ذرع به ذرع از روش‌های پیشینیان پیروی خواهید کرد، به نحوی که اگر داخل سوراخ سوسماری هم شوند، شما هم داخل آن خواهید شد».

یعنی اگر داخل سوراخ سوسمار شوند، سوراخ سوسمار یک مُد می‌شود به نام «مد سوراخ سوسمار» وقتی که موهای پشت سرشان بلند کنند، جوانان ما هم همین کار را می‌کنند حتی خود را مثل سوسک، سیاه می‌کنند، جوانان ما هم به شکل سوسک سیاه در می‌آیند.

کجاست شخصیت منحصر به فرد ما در برابر این تقلید کورکورانه؟ آیا انسان از دین و شخصیت اسلامی خود خارج شود تا از گمراهی دیگران پیروی کند؟

وقتی که از پیامبر اکرم ج پرسیدند که: از روش‌های کدام پیشینیان پیروی خواهیم کرد؟

آیا از یهود و نصاری تقلید خواهیم کرد؟ پیامبر ج فرمود: پس از چه کسی؟

آیا جای تأسف نیست که اساتید ما یهود و نصاری شوند؟ ما دستوراتی که در «پروتوکلات حکمای صیهون» آمده است، اجرا می‌کنیم، کاری نداریم که نسبت این «پرتوکلات» به حکمای صیهون درست است یا نه، ما دانسته یا نه دانسته، خواسته‌های آنان را اجرا می‌کنیم و مطیع فرمان آنانیم [۳۶۱].

پس مسلمانان باید هوشیار و بیدار باشند و شخصیت منحصر به فرد و مستقل خود را حفظ و حراست کنند و به آئین خویش بنازند و در راستای اجرای اوامر و فرامین مکتب خویش و نشر و پخش آن، از همه چیز بگذرند و به سنّت پیامبرشان و به شخصیت و استقلال خود، افتخار کنند و دنباله‌رو و پیرو دیگران و یهودیان و ترسایان نباشند. [۳۶۰]- بخاری ۹/۵۹۶ ح ۵۴۷۴؛ مسلم ۳/۱۵۶۴ ح (۳۸-۱۹۷۶)؛ ابوداود ۳/۲۵۶ ح ۲۸۳۱؛ ترمذی ۴/۸۱ ح ۱۵۱۲؛ نسایی ۷/۱۶۷ ح ۴۲۲۲؛ ابن ماجه ۲/۱۰۵۸ ح ۳۱۶۸؛ دارمی ۳/۱۱۰ ح ۱۹۶۴؛ و مسند احمد ۲/۲۳۹. [۳۶۱]- سنت و بدعت، ترجمه: ابراهیم ساعدی ص ۶۰ – ۶۱.