ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد چهارم

فهرست کتاب

فصل اول

فصل اول

«ضُحی»: چاشتگاه؛ هنگام برآمدن آفتاب؛ بلند و دراز شدن روز؛ پیش از ظهر.

و مراد از «نماز ضُحی»: نمازهایی است که در فاصله‌ی یک چهارم از روز گذشته تا نیمروز گزارده می‌شود.

نمازهایی که در آغاز روز پس از برآمدن آفتاب خوانده می‌شوند، به نماز «اشراق» موسوم است؛ و نمازهایی که در پایان وقت، پیش از ظهر انجام می‌شوند، به نماز نیمروز موسوم است؛ و آنچه میان آن دو انجام پذیرد، به نماز «ضُحی» موسوم است.

و درباره‌ی ماهیت شرعی نماز چاشت، در میان صاحب نظران فقهی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را بدعت گفته‌اند و برخی سنّت و برخی نیز آن را مستحب می‌دانند.

طبق قول مُفتی به احناف، نماز چاشت، مستحب یا سنّت غیر مؤکّده می‌باشد؛ زیرا نماز چاشت عادت همیشگی پیامبر خدا ج نبوده است.

در همین باب از ابوسعید خدری س روایت است که گفت: «کان رسول الله ج یُصلّی الضّحی حتّی نقول: لایدعها ویدعها حتّی نقول: لایصلّیها»(ترمذی)؛ «گاهی اتفاق می‌افتاد که آن حضرت ج چنان پای‌بند خواندن نماز ضحی می‌شدند که با خود می‌گفتیم: پیامبر ج آن را هرگز ترک نمی‌کنند؛ و گاهی نیز اتفاق می‌افتاد که آن حضرت ج چنان پیوسته نماز ضحی را نمی‌خواندند که با خود می‌گفتیم: پیامبر ج هرگز آن را نخواهد گزارد».

از عایشه ل درباره‌ی نماز چاشت، دو نوع روایت وجود دارد:

نوع اول: درباره‌ی اثبات نماز چاشت برای پیامبر ج. معاذه (دختر عبدالله عدویه) ل گوید: از عایشه ل پرسیدم: «کم کان رسول الله ج یصلّی صلاة الضحی؟»؛ «رسول خدا ج چند رکعت نماز چاشت می‌گزاردند»؟ عایشه ل در پاسخ گفت: «اربع رکعات ویزید ماشاء الله» (حدیث شماره ۱۳۱۰)؛ «پیامبر ج چهار رکعت نماز چاشت می‌گزاردند و (گاه) هر چند رکعت که خداوند می‌خواست، بر آن‌ها می‌افزود».

نوع دوم: روایاتی درباره‌ی نفی نماز چاشت می‌باشد. عایشه ل گوید: «کان رسول الله ج لایصلّی سبحة الضحی وانی لاسبّحها»(مصنّف ابن ابی شیبه)؛ «رسول خدا ج نماز چاشت را نمی‌خواندند، ولی من آن را می‌گزارم».

و هم‌چنین در صحیح مسلم، عایشه ل می‌گوید: «ما رأیت رسول الله ج یصلّی سبحة الضحی قط»: «ندیدم که رسول خدا ج نماز چاشت را هرگز بخوانند».

امّا تطبیق میان این روایات، ممکن است؛ و آن، این که پیامبر ج در حضور عایشه، نماز چاشت نخوانده‌اند؛ به دلیل این که عبدالرحمن بن ابی لیلی س گوید: «مَا أَخْبَرَنِی أَحَدٌ أَنَّهُ رَأَى النَّبِیَّ ج یُصَلِّی الضُّحَى إِلَّا أُمُّ هَانِئٍ رَضِی الله تعالی عنها، فَإِنَّهَا حَدَّثَتْ أَنَّ رَسُولَ الـلّٰهِ ج دَخَلَ بَیْتَهَا یَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ، فَاغْتَسَلَ فَسَبَّحَ ثَمَانِیَ رَكَعَاتٍ، مَا رَأَیْتُهُ ج صَلَّى صَلاَةً قَطُّ أَخَفَّ مِنْهَا، غَیْرَ أَنَّهُ كَانَ یُتِمُّ الرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ».

هیچ یک از یاران رسول خدا ج به من خبر نداده که دیده باشد آن حضرت ج نماز پیش از ظهر (ضُحی) خوانده باشند، مگر اُم هانی؛ امّا اُمّ هانی ل گفت: رسول خدا ج در روز فتح مکه به خانه‌ی او وارد شدند و در منزلش غسل کردند و هشت رکعت نماز مستحبّی خوانده‌اند.

و ام هانی ل در ادامه‌ی سخنانش می‌گفت: هرگز ندیده بودم پیامبر ج تا این اندازه نماز را کوتاه بخوانند و نمازی سبک‌تر و کوتاه‌تر از آن هشت رکعت، گزارده باشند؛ ولی با این تفاوت که رسول خدا ج رکوع و سجود آن هشت رکعت را به تمام و کمال انجام می‌دادند.

از این رو، معلوم می‌شود که پیامبر ج در حضور عایشه ل نماز چاشت نخوانده‌اند؛ بلکه عایشه ل از دیگر صحابه، متوجه نماز خواندن پیامبر ج به وقت چاشت شده‌اند.

بنابراین، عایشه ل به خاطر عدم مشاهده‌ی پیامبر ج در حال نماز چاشت، نفی نماز چاشت را اظهار داشته و به خاطر وجود نماز در حقیقت و اطلاع از طریق دیگران، اثبات آن را بیان داشته است.

و برخی از علماء و صاحب‌نظران اسلامی، برای مشروعیت «نماز چاشت» از آیه‌ی ﴿ إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِشۡرَاقِ١٨ [ص: ۱۸]. استدلال کرده‌اند؛ و به نماز چاشت؛ «نماز اوابین» نیز گفته شده است که شاید از آیه‌ی ﴿ وَٱلطَّيۡرَ مَحۡشُورَةٗۖ كُلّٞ لَّهُۥٓ أَوَّابٞ١٩ [ص: ۱۹] گرفته شده باشد.

۱۳۰۹ - [۱] (مُتَّفق عَلَیهِ)

عَن أم هَانِئ قَالَتْ: إِنَّ النَّبِیَّ ج دَخَلَ بَیْتَهَا یَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ فَاغْتَسَلَ وَصَلَّى ثَمَانِیَ رَكَعَاتٍ فَلَمْ أَرَ صَلَاةً قَطُّ أَخَفَّ مِنْهَا غَیْرَ أَنَّهُ یُتِمُّ الرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ. وَقَالَتْ فِی رِوَایَة أُخْرَى: وَذَلِكَ ضحى [۱۰۵].

۱۳۰۹-(۱) اُمّ هانی ل (فاخته دختر ابوطالب) گوید: رسول خدا ج در روز فتح مکه به خانه‌ی او وارد شدند و در منزلش غسل کردند و هشت رکعت نماز مستحبّی گزاردند.

و اُمّ هانی ل در ادامه‌ی سخنانش گوید: هرگز ندیده بودم که پیامبر ج تا این اندازه نماز را کوتاه بخوانند و نمازی سبکتر و کوتاهتر از آن هشت رکعت، گزارده باشند؛ ولی با این تفاوت که رسول خدا ج، رکوع و سجده‌ی آن هشت رکعت را به تمام و کمال انجام می‌دادند.

و در روایتی دیگر چنین آمده است: «و آن، هنگام چاشت بود».

[این حدیث را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند].

شرح: «امّ هانی»:

«اُم هانی»، دختر ابوطالب، و خواهر علی بن ابی طالب س، و دختر عموی آن حضرت ج بود که در روز فتح مکه، رسول خدا ج به خانه‌ی وی رفتند، و هشت رکعت نماز در خانه‌ی او گزاردند. و آن وقت، وقت چاشت و نزدیک ظهر بود؛ از این رو برخی پنداشتند که آن حضرت ج نماز ظهر را به جای آورده‌اند؛ اما این نماز ضُحی برای فتح مکه بود.

ام هانی ل دو تن از خویشاوندان سببی‌اش را امان داد؛ رسول خدا ج نیز فرمودند: «قد اجرنا من اجرتِ یا ام هانی»؛ «به کسانی که تو‌ای امّ هانی، امان داده‌ای، ما نیز امان داده‌ایم».

برادرش علی بن ابی طالب س قصد داشت آن دو را به قتل برساند؛ ام هانی ل درِ خانه‌اش را به روی آن دو بست. و از حضرت رسول اکرم ج درباره‌ی آن دو کسب تکلیف کرد؛ و آن حضرت ج نیز فرمودند: به کسانی که اُمّ هانی امان داده، ما نیز امان داده‌ایم!.

«فسبّح»: این واژه به معنای «صلّی» است؛ یعنی نمازگزارد.

«اخفّ منها»: سبک‌تر و کوتاه‌تر از آن.

«یتمّ الرکوع والسجود»: رکوع و سجود نماز را به تمام و کمال انجام می‌داد. یعنی پیامبر ج سائر ارکان نماز را به کوتاهی و اختصار خواندند، ولی رکوع و سجود نماز را به تمام و کمال انجام دادند.

«فتح مکه»: در سال ششم هجری، پیامبر اکرم ج در خواب دیدند که مسلمانان، آسوده خاطر وارد مسجد الحرام شده در حالی که سرهای خود را تراشیده و کوتاه کرده‌اند، مراسم عمره انجام داده‌اند. بعد از این خواب بود که پیامبر ج همراه مسلمانان به قصد انجام مراسم حرکت کرده و تا پشت دروازه‌های مکه در حدیبیه رفتند. کفار از ماجرا آگاه شدند و راه را بر آنان بستند و تصمیم بر کشتار مسلمانان گرفتند. پیامبر ج نیز از مسلمانان پیمان وفاداری گرفت. خداوند برای مسلمانان، صلح پیش آورد، و هردو گروه با همدیگر صلح‌نامه‌ای را امضاء کردند.

برخی از مسلمانان نگران بودند که چرا خواب پیامبر اکرم ج متحقق نشد؟ پیامبر ج فرمودند: «لازم نیست این خواب در این سال، تعبیر و متحقق شود».

به هر حال مسلمانان به مدینه بازگشتند و طبق قرارداد صلحنامه، در سال بعد، سه روز مکه را خالی کردند و مسلمانان با آسودگی خاطر، اعمال عمره را باشکوه فراوان انجام دادند. البته کفار نقض پیمان کردند و مفاد صلحنامه را مراعات نکردند، از این رو مسلمانان در سال هشتم هجری، مکه را بدون خون‌ریزی فتح کردند.

شریعت مقدّس اسلام، مسلمانان را در فاصله‌ی بین نماز عشاء تا نماز بامداد، به گزاردن نماز تهجّد، تشویق و ترغیب کرده است؛ و هم‌چنین آنان را در فاصله‌ی بین نماز صبح تا ظهر، به خواندن «نماز ضُحی» ترغیب نموده است؛ از این رو، اگر این نماز، لحظاتی پس از طلوع آفتاب گزارده شود، آن را «اشراق» می‌گویند و اگر پس از بالا آمدن آفتاب به طور کامل، خوانده شود، آن را «ضُحی» یا «چاشت» گویند.

شاه ولی الله دهلوی/، حکمت و فلسفه‌ی این نماز را چنین بیان داشته و نوشته است: در روز - که از دیدگاه اعراب، از فجر شروع می‌شود و بر چهار قسمت تقسیم می‌گردد - حکمت الهی، این را اقتضا می‌کند که از آن چهار قسمت روز، هیچ قسمتی، از نماز و عبادت و راز و نیاز با خدا، خالی نباشد؛ از این رو، در قسمت اول، نماز صبح فرض شد و در قسمت سوم و چهارم، ظهر و عصر فرض شدند؛ و قسمت دوم - چون که زمان مشغولیت مردم به امور زندگی و امرار معاش است - نمازی در آن فرض نکرد و آن را خالی گذاشت و به طور نافله و مستحب، «نماز ضحی» (نماز چاشت) مقرّر گردید و برای آن، فضایل و برکات و ترغیب و تشویق و نوید و مژده‌هایی بیان شد تا کسانی که با توجه به مشغولیت‌های خود، در این وقت، دو رکعت نماز بخوانند، این سعادت و پاداش و فضیلت و برکت را حاصل کنند و فراچنگ آورند.

۱۳۱۰ - [۲] (صَحِیح)

وَعَن معَاذَة قَالَتْ: سَأَلْتُ عَائِشَةَ: كَمْ كَانَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج یُصَلِّی صَلَاةَ الضُّحَى؟ قَالَتْ: أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ وَیَزِیدُ مَا شَاءَ اللهُ. رَوَاهُ مُسلم [۱۰۶].

۱۳۱۰- (۲) معاذه (دختر عبدالله عدویه) ل گوید: از عایشه ل پرسیدم: رسول خدا ج چند رکعت نماز چاشت می‌گزاردند؟ عایشه ل در پاسخ گفت: پیامبر ج چهار رکعت نماز چاشت می‌گزاردند و (گاه) هر چند رکعت که خداوند می‌خواست، بر آن می‌افزودند.

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: از این روایت معلوم می‌گردد که آن حضرت ج در بیشتر اوقات، چهار رکعت نماز چاشت می‌گزاردند و گاهی اتفاق می‌افتاد که بیشتر از آن نیز می‌خواندند؛ و خود عایشه ل نیز معمولاً هشت رکعت می‌گزارد و این نماز را به اندازه‌ای دوست می‌داشت که می‌گفت: «لو نشر لی ابوای ما ترکتهما»؛ «اگر پدر و مادرم، دوباره زنده شوند و به دنیا بازگردند، باز هم برای دیدار و ملاقات آن‌ها، این چند رکعت را رها نخواهم کرد».

به هر حال، همچنان که در تعداد رکعت‌های نماز تهجّد، عدد خاصّی تعیین نشده است، در نماز چاشت نیز عددی، معین نشده است و شخص مسلمان می‌تواند از دو تا دوازده رکعت نماز بخواند.

۱۳۱۱ - [۳] (صَحِیحٌ)

وَعَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «یُصْبِحُ عَلَى كُلِّ سُلَامَى مِنْ أَحَدِكُمْ صَدَقَةٌ فَكُلُّ تَسْبِیحَةٍ صَدَقَةٌ وَكُلُّ تَحْمِیدَةٍ صَدَقَةٌ وَكُلُّ تَهْلِیلَةٍ صَدَقَةٌ وَكُلُّ تَكْبِیرَةٍ صَدَقَةٌ وَأَمْرٌ بِالْـمَعْرُوفِ صَدَقَةٌ وَنَهْیٌ عَنِ الْـمُنْكَرِ صَدَقَةٌ وَیُجْزِئُ مِنْ ذَلِكَ رَكْعَتَانِ یَرْكَعُهُمَا من الضُّحَى». رَوَاهُ مُسلم [۱۰۷].

۱۳۱۱- (۳) ابوذر س گوید: رسول خدا ج فرمودند: «بر هر بند از بندهای بدن هریک از شما، صدقه‌ای لازم است؛ پس هر تسبیحی [خداوند را حمد و سپاس گزاردن] صدقه است؛ هر تهلیلی [به یگانگی خداوند گواهی دادن] صدقه است؛ هر تکبیری [خداوند را به بزرگی یاد کردن] صدقه است؛ امر به نیکی و معروف، صدقه است؛ نهی از منکر و امور ناشایست، صدقه است و برای همه‌ی این‌ها، دو رکعت نماز که شخص به هنگام چاشت می‌گزارد، کفایت می‌کند».

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: «سلامی»: جمع «السلامیة»: همه‌ی استخوان‌های کف دست؛ انگشتان و پاها؛ و در اینجا، مراد همه‌ی استخوان‌های بدن و مفاصل و بندهای آن است.

و چون نماز، عبادتی است که در آن، تمام اعضا و مفاصل انسان شرکت دارند، از این رو، اگر انسان به شکرانه‌ی سلامت هر مفصل خود، در هر روز، دو رکعت نماز «ضحی» بگزارد، این دو رکعت، همه‌ی آن مفاصل را کفایت خواهد کرد.

سعدی - علیه الرحمة - گوید: منّت خدای را عزّ و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزیت نعمت؛ هر نفسی که فرو رود، مُمدّ حیاتست و چون برآید، مُفرّح ذات؛ پس در هر نَفَسی، دو نعمت موجود و در هر نعمتی، شکری واجب.

از دست و زبان که برآید
کز عهده‌ی شکرش به درآید
بنده همان بِه که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدا آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جا آورد

۱۳۱۲ - [۴] (صَحِیح)

وَعَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ أَنَّهُ رَأَى قَوْمًا یُصَلُّونَ مِنَ الضُّحَى فَقَالَ: لَقَدْ عَلِمُوا أَنَّ الصَّلَاةَ فِی غَیْرِ هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلُ إِنَّ رَسُولَ الـلّٰهِ ج قَالَ: «صَلَاةُ الْأَوَّابِینَ حِینَ تَرْمَضُ الْفِصَالُ». رَوَاهُ مُسْلِمٌ [۱۰۸].

۱۳۱۲- (۴) از زید بن ارقم س روایت شده است که وی گروهی را دید که نماز چاشت می‌گزاردند. گفت: هان! قطعاً می‌دانند که گزاردن نماز در غیر این زمان، بهتر است. به راستی رسول خدا ج فرمودند: «نماز اوّابین [رجوع کنندگان از غفلت و توبه‌کنندگان از گناه]، هنگامی است که بچه شترِ از شیر گرفته شده، گرما زده می‌شود [و از بس که کف پاهایش از گرمای زمین می‌سوزد، می‌گریزد و دنبال سایه می‌گردد]».

[این حدیث را مسلم روایت کرده است].

شرح: «رمض»: شدّت گرما.

«فصال»: جمع «فصیل»: شتر کوچک؛ بچه شتر.

امام نووی/می‌گوید: «رمض یرمض» مانند «علم یعلم» است. و «الرمضاء»، به معنای شنی است که بر اثر تابش آفتاب، داغ شده است؛ یعنی نماز ضُحی، وقتی است که سُم بچه شترها از شدّت گرمای شن می‌سوزد. و «الفصال» جمع «فصیل» و به معنای بچه شتر است. و «الاوّاب» به معنای «مطیع» است؛ و برخی هم گفته‌اند: به معنای کسی است که به طاعت خدا برمی‌گردد. (صحیح مسلم با شرح نووی ۳۰/۶).[۱۰۵]- بخاری۱/۴۸۴ ح ۳۵۷؛ مسلم ۱/۴۹۸ ح (۸۲-۳۳۶)؛ ابوداود ۲/۶۴ ح ۱۲۹۱؛ ترمذی ۲/۳۳۸ ح ۴۷۴؛ نسایی ۱/۲۰۲ ح ۴۱۵؛ دارمی ۱/۴۰۲ ح ۱۲۹۱؛ موطأ مالک ۱/۱۵۲ ح ۲۸، «کتاب قصر الصلاة»؛ و مسند احمد ۶/۴۲۳. [۱۰۶]- مسلم ۱/۴۹۷ ح (۷۹-۷۱۹)؛ و مسند احمد ۶/۱۴۵. [۱۰۷]- مسلم ۱/۴۹۸ ح (۸۴-۷۲۰)؛ و مسند احمد ۵/۱۷۸. [۱۰۸]- مسلم ۱/۵۱۵ ح (۱۴۳-۷۴۸).