فصل سوم
۱۲۹۳ - [۶] (ضَعِیف)
عَن الْـحسن: أَن عمر بن الْـخطاب جَمَعَ النَّاسَ عَلَى أُبَیِّ بْنِ كَعْبٍ فَكَانَ یُصَلِّی بِهِمْ عِشْرِینَ لَیْلَةً وَلَا یَقْنُتُ بِهِمْ إِلَّا فِی النِّصْفِ الْبَاقِی فَإِذَا كَانَتِ الْعَشْرُ الْأَوَاخِرُ تَخَلَّفَ فَصَلَّى فِی بَیْتِهِ فَكَانُوا یَقُولُونَ: أبق أبی. رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۶۸].
۱۲۹۳- (۶) حسن (بصری)/گوید: عمر بن خطاب س مردم را بر امامت ابی بن کعب س گرد آورد؛ او نیز امامت بیست شب (از شبهای رمضان) را برای مردم به عهده گرفت و برای آنها (در نماز وتر) قنوت نمیخواند مگر در نصف آخر رمضان؛ و چون ده شب آخر ماه رمضان فرامیرسید، به مسجد حضور نمییافت و در خانهی خویش نماز میگزارد؛ از این رو، مردم میگفتند: ابی بن کعب س (از ما) فرار کرده است.
[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].
شرح: «جمع الناس»: مراد از «الناس»: رجال (مردان) است؛ زیرا در روایتی دیگر آمده است که عمر بن خطاب س زنان را بر امامت «سلیمان بن ابی حیثمه» س گرد آورد.
«و لا یقنت بهم»: یعنی در نماز وتر، بر کافران و بدخواهان نفرین نمیکرد؛ زیرا با سند صحیح یا حسن ثابت شده است که عمر بن خطاب س گفته است: «انّ السنّة اذا انتصف رمضان ان یلعن الکفرة فی الوتر»؛ «سنّت آن است که هرگاه ماه رمضان نصف شد، کافران در نماز وتر، مورد نفرین قرار بگیرند و بر ضدّ آنان دعا بشود».
«یتخلّف»: از آمدن به مسجد خودداری میورزید؛ در مسجد حضور نمییافت.
«اَبق»: گریخت؛ فرار کرد.
۱۲۹۴ - [۷] (صَحِیح)
وَسُئِلَ أَن بْنُ مَالِكٍ عَنِ الْقُنُوتِ. فَقَالَ: قَنَتَ رَسُولَ الـلّٰهِ ج بَعْدُ الرُّكُوعِ وَفِی رِوَایَةٍ: قَبْلَ الرُّكُوعِ وَبَعْدَهُ. رَوَاهُ ابْنُ مَاجَهْ [۶۹].
۱۲۹۴- (۷) و از انس بن مالک س دربارهی قنوت پرسیده شد (که در کجای نماز خوانده میشود؟) وی در پاسخ گفت: رسول خدا ج پس از رکوع، قنوت خواندهاند.
و در روایتی دیگر، چنین آمده است: پیامبر ج پیش از رکوع و پس از آن، قنوت خواندهاند.
[این حدیث را ابن ماجه روایت کرده است].
شرح: «قنت رسول الله ج بعد الرکوع»: این روایت به گونهی دیگر، چنین آمده است: «عن عاصم قال: سألتُ انساً عن القنوت. قال: قبل الرکوع. فقلت انّ فلاناً یزعم انّک قلتَ بعد الرکوع. فقال: کذب. ثم حدّثنا عن النبیّ ج انّه قنت شهراً بعد الرکوع یدعوا علی اَحیاء من بنی سُلیم. قال: بعث اربعین او سبعین (یشکّ فیه) من القرّاء الی اُناس من المشرکین؛ فعرض لهم هؤلاء فقتلوهم؛ وکان بینهم وبین النبیّ ج عهد؛ فما رأیته وجد علی احد ما وجد علیهم»(بخاری و مسلم).
«عاصم س گوید: از انس بن مالک س دربارهی قنوت پرسیدم (که در کجای نماز خوانده میشود؟) گفت: قبل از رفتن به رکوع خوانده میشود. گفتم: فلان کس میگوید: که شما گفتهاید همیشه بعد از بلند شدن از رکوع خوانده میشود. گفت: فلان کس اشتباه گفته است. آنگاه حدیثی از پیامبر ج روایت کرد که آن حضرت ج (فقط) یک ماه قنوت را بعد از بلند شدن از رکوع (آخر) میخواند و در آن بر ضدّ چند قبیلهای از بنی سلیم دعا میکرد. انس س گفت: پیامبر ج چهل نفر یا هفتاد نفر (در تعداد دقیق شک داشت) از قاریان قرآن را (به منظور دعوت به اسلام) به نزد جماعتی از مشرکان فرستاد، در حالی که بین پیامبر ج و آنان، پیمان صلح امضا شدهای وجود داشت؛ این مشرکان به قاریان قرآن (که هیچ قصد و آمادگی جنگی را نداشتند) حمله کردند و تمام آنان را کشتند. انس س گوید: هیچگاه ندیده بودم که پیامبر ج برای کشته شدن کسی مانند کشته شدن این قاریان ناراحت و غمگین باشد».
خلاصه، معنای حدیث این است که عاصم ج به انس بن مالک س گفت: فلانی گفته است که شما گفتهاید که قنوت، همیشه بعد از بلند شدن از رکوع خوانده میشود. انس س گفت: اشتباه کرده است؛ من نگفتهام همیشه؛ بلکه گفتهام: پیامبر ج فقط برای مدّت یک ماه بعد از رکوع قنوت میخواند.
«قبل الرکوع و بعده»: به خاطر جمع بین تمام روایات، عبارت «قبل الرکوع» به «قبل از رکوع در نماز وتر» و عبارت «بعد الرکوع»، به «پس از رکوع در نماز صبح» یا «پس از رکوع در قنوت نازله» ترجمه میگردد.
یعنی پیامبر ج در نماز وتر، قنوت را پیش از رکوع و در نماز صبح و به هنگام وارد آمدن بلا و مصیبت، قنوت را پس از رکوع میخواندند.
[۶۸]- ابوداود ۲/۱۳۶ ح ۱۴۲۹. [۶۹]- ابن ماجه ۱/۳۷۴ ح ۱۱۸۳.