ترجمه و شرح «مشکوة المصابیح»- جلد چهارم

فهرست کتاب

فصل دوم

فصل دوم

۱۳۸۷ - [۷] (صَحِیح)

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ وَأَبِی هُرَیْرَةَ قَالَا: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «من اغْتَسَلَ یَوْمَ الْـجُمُعَةِ وَلَبِسَ مِنْ أَحْسَنِ ثِیَابِهِ وَمَسَّ مِنْ طِیبٍ إِنْ كَانَ عِنْدَهُ ثُمَّ أَتَى الْـجُمُعَةَ فَلَمْ یَتَخَطَّ أَعْنَاقَ النَّاسِ ثُمَّ صَلَّى مَا كَتَبَ اللهُ لَهُ ثُمَّ أَنْصَتَ إِذا خرج إِمَام حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ صَلَاتِهِ كَانَتْ كَفَّارَةً لِمَا بَیْنَهَا وَبَیْنَ جُمُعَتِهِ الَّتِی قَبْلَهَا». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۳۹].

۱۳۸۷- (۷) ابوسعید خدری س و ابوهریره س گویند: رسول خدا ج فرموده‌اند: «هر کس روز جمعه، غسل و بهترین لباس خویش را به تن کند و چنانچه عطر و مواد خوشبویی در اختیار داشت، از آن استفاده کند؛ سپس به سوی نماز جمعه بیرون شود و گردن‌های مردم را لگدمال نکند (از روی شانه‌های آنان عبور نکند)؛ آن‌گاه آنچه خدا برای او مقدّر کرده (از نمازهای نفل و سنّت) بخواند؛ و از هنگامی که امامش (برای ایراد خطبه) بیرون شده تا زمانی که از نمازش فارغ می‌گردد؛ سکوت و خاموشی را اختیار کند، چنین نمازی، کفّاره‌ی گناهان بین این جمعه و جمعه‌ی پیش از آن خواهد بود».

[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].

۱۳۸۸ - [۸] (صَحِیح)

وَعَنْ أَوْسِ بْنِ أَوْسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «مَنْ غَسَّلَ یَوْمَ الْـجُمُعَةِ وَاغْتَسَلَ وَبَكَّرَ وَابْتَكَرَ وَمَشَى وَلَمْ یَرْكَبْ وَدَنَا مِنَ الْإِمَامِ وَاسْتَمَعَ وَلَمْ یَلْغُ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ عَمَلُ سَنَةٍ: أَجْرُ صِیَامِهَا وَقِیَامِهَا». رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَأَبُو دَاوُدَ وَالنَّسَائِیُّ وَابْنُ مَاجَهْ [۲۴۰].

۱۳۸۸- (۸) اوس بن اوس س گوید: رسول خدا ج فرمودند: «هر کس در روز جمعه (همسرش را) غسل دهد و خود نیز غسل کند؛ (یعنی با همسرش جماع و آمیزش کند و بر هر دو، غسل واجب گردد و هردو نیز غسل کنند) و خیلی زود به مسجد برود و با پای پیاده (به سوی مسجد) رهسپار گردد و (بر مرکب) سوار نشود و (به هنگام وارد شدن به مسجد) به امام نزدیک شود و (به خطبه‌ی جمعه) گوش فرا دهد و بیهوده‌گویی و یاوه‌سرایی نکند، در آن صورت در ازای هر گامی که به سوی مسجد برداشته است، پاداش یک سال روزه و شب‌زنده‌داری بدو ارزانی می‌شود».

[این حدیث را ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه روایت کرده‌اند].

شرح: «غسّل و اغتسل»: صاحب‌نظران حدیثی، این بخش از حدیث را تفسیرهای گوناگونی کرده‌اند؛ از جمله:

۱- «من غسّل»: کسی‌که لباس خویش را بشوید؛ و «اغتسل»: غسل کند.

۲- «من غسّل»: کسی‌که سر خویش را با خطمی بشوید؛ و «اغتسل»: سایر بدنش را نیز تمیز و پاکیزه گرداند. این قول از مکحول و دیگر علماء نقل شده است؛ زیرا در روایت ابوداود چنین آمده است: «و من غسل رأسه یوم الجمعة واغتسل»؛ «کسی که سرش را در روز جمعه بشوید و هم‌چنین سایر بدنش را نیز تمیز و پاکیزه گرداند».

۳- «من غسّل»: کسی‌که در روز جمعه، همسرش را غسل دهد؛ یعنی با او جماع کند و آمیزش جنسی کند و بر او غسل را واجب گرداند؛ و «اغتسل»: و خود نیز غسل کند.

«بکّر و ابتکر»: خیلی زود به مسجد برود. برخی از علماء و صاحب‌نظران اسلامی، عبارت «بکّر» را به دادن صدقه تفسیر کرده‌اند؛ یعنی پیش از رفتن به مسجد، صدقه بدهد؛ زیرا در حدیث صحیح وارد شده است که: «باکروا بالصدقة فانّ البلاء لایتخطّاها»؛ «در دهش کردن، شتاب ورزید؛ زیرا بلا و مصیبت از آن، تجاوز نخواهد کرد».

به هر حال، احادیث و روایات بالا، به برخی از آداب روز جمعه اشاره دارند که می‌توان دورنمای کلّی آن‌ها را چنین ترسیم نمود:

۱- برای تمامی کسانی که در نماز جمعه حضور می‌یابند؛ مستحب است که غسل کنند. رسول خدا ج فرمودند: «لایغتسل رجلٌ یوم الجمعة ویتطهر ما استطاع من الطهر ویدّهن من دهنه او یمسّ من طیب بیته؛ ثمّ یخرج فلایفرّق بین اثنین ثم یصلّی ما کتب له؛ ثمّ یُنصت اذا تکلّم الامام الّا غفر له ما بینه وبین الجمعة الاخری» (بخاری).

«هرکس در روز جمعه غسل و در حدّ توان نظافت و از روغن و بوی خوش خانه‌اش استفاده کند؛ سپس به مسجد برود و بین هیچ دو نفری فاصله نیاندازد و آنچه برای او مقدّر شده نماز بخواند؛ سپس وقتی امام شروع به خطبه کرد، ساکت شود، گناهان (صغیره‌ی) او از این جمعه تا جمعه‌ی بعدی بخشوده می‌شود».

۲- پوشیدن لباس پاکیزه و استعمال عطر و بوی خوش مستحب است؛ زیرا پیامبر گرامی اسلامی ج فرمودند: «لازم است هر مسلمانی روز جمعه غسل کند و بهترین لباس خویش را بپوشد و بوی خوش استعمال نماید».

۳- مستحب است پیش از فرارسیدن وقت نماز، به طرف محل نماز جمعه راه بیفتد.

۴- خواندن نماز مستحب، حداقل چهار رکعت یا بیشتر پس از وارد شدن به محل نماز جمعه.

۵- صلوات و سلام بسیار بر پیامبر ج فرستادن. اوس بن اوس س گوید: پیامبر ج فرمودند: «انّ من افضل ایامکم یوم الجمعة؛ فیه خُلق آدم وفیه قُبض وفیه النفخة وفیه الصعقة فاکثروا علیّ من الصلاة فیه؛ فانّ صلاتکم معروضة علیّ؛ قالوا: یا رسول الله! وکیف تُعرض علیک صلاتنا وقد أرمتَ؟ فقال: ان الله عزوجل حرّم علی الارض ان تأکل اجساد الانبیاء» (ابوداود، ابن ماجه و نسایی)؛ «به راستی از بهترین روزهای شما، روز جمعه است که در آن آدم÷خلق شده و در آن فوت کرده و دو صور (که با یکی می‌میرند و دیگری زنده می‌شوند) در آن دمیده می‌شود؛ پس در روز جمعه، بسیار صلوات بر من بفرستید که صلوات شما بر من عرضه می‌شود. گفتند: ای رسول خدا! چگونه صلوات ما بر تو عرضه می‌شود در حالی که جسد تو پوسیده است؟ فرمود: خداوند بر زمین حرام کرده که اجساد پیامبران را بخورد (از بین ببرد)».

۶- خواندن سوره‌ی کهف در شب یا روز جمعه؛ ابوسعید خدری س گوید: پیامبر ج فرمودند: «من قرأ سورة الکهف فی یوم الجمعة أضاء له من النور ما بین الجمعتین» (ابن ماجه، مستدرک حاکم و بیهقی)؛ «کسی که در روز جمعه سوره‌ی کهف را بخواند، در فاصله‌ی بین دو جمعه نوری برایش روشن می‌شود».

۷- پرهیز از کلام و گفتگو و کارهایی که باعث دلمشغولی می‌شوند؛ به ویژه هنگامی که خطابه‌ی نماز جمعه آغاز شود.

۸- ایجاد مزاحمت و رد شدن از میان صف نمازگزاران کراهت دارد.

۹- پس از اذان نماز جمعه، معامله و خرید و فروش تا پایان آن ناروا و ناجایز می‌باشد؛ زیرا خداوند بلند مرتبه می‌فرماید: ﴿ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَوٰةِ مِن يَوۡمِ ٱلۡجُمُعَةِ فَٱسۡعَوۡاْ إِلَىٰ ذِكۡرِ ٱللَّهِ وَذَرُواْ ٱلۡبَيۡعَ [الجمعة: ۹].

۱۰- «هرگاه بانگ نماز روز جمعه سر داده شد، به سوی ذکر خدا بشتابید و داد و ستد را رها نمایید».

۱۱- ذکر و دعای فراوان در روز جمعه انجام گیرد؛ زیرا در آن روز ساعاتی وجود دارد که خداوند دعای دعا کننده را پاسخ می‌دهد.

۱۳۸۹ - [۹] (صَحِیح)

وَعَنْ عَبْدِ الـلّٰهِ بْنِ سَلَامٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «مَا عَلَى أَحَدِكُمْ إِنْ وَجَدَ أَنْ یَتَّخِذَ ثَوْبَیْنِ لِیَوْمِ الْـجُمُعَةِ سِوَى ثَوْبَیْ مَهْنَتِهِ». رَوَاهُ ابْنُ مَاجَه [۲۴۱].

۱۳۸۹- (۹) عبدالله بن سلام س گوید: رسول خدا ج فرمودند: «بر هیچ یک از شما، حَرَج و گناهی نیست که اگر چنانچه توانایی این را داشته باشد که علاوه از دو جامه‌ای که در آن کار می‌کند، دو جامه‌ی مخصوص برای روز جمعه تهیه نماید (و در روز جمعه، علاوه بر لباس‌های کار روزانه، از آن دو جامه‌ی ویژه استفاده کند)».

[این حدیث را ابن ماجه روایت کرده است].

۱۳۹۰ - [۱۰] (ضَعِیف)

وَرَوَاهُ مَالك عَن یحیى بن سعید [۲۴۲].

۱۳۹۰- (۱۰) و مالک نیز این حدیث را از یحیی بن سعید س روایت نموده است.

شرح: دو حدیث بالا، اندرزی است به آن‌ها که به هنگام نماز و یا رفتن به مساجد، لباس‌های کثیف و مندرس و یا لباس‌‌های مخصوص منزل را در تن می‌کنند و در مراسم عبادت خدا، به همان هیئت، شرکت می‌نمایند؛ که متأسفانه هم اکنون نیز در میان جمعی از بی‌خبران مسلمان، معمول و متداول است؛ در حالی که طبق احادیث بالا و دیگر روایاتی که در این زمینه وارد شده است، دستور داریم بهترین لباس‌های خود را به هنگام شرکت در مساجد و نماز جمعه و جماعات بپوشیم. از این رو، در اسلام، استفاده کردن از زیبایی‌های طبیعت، لباس‌های زیبا و متناسب، به کار بردن انواع عطرها و امثال آن، نه تنها مجاز شمرده شده است بلکه به آن، توصیه و سفارش نیز شده است. و این تعبیر که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و یا تعبیر به این که خداوند، زیبایی‌ها را آفریده است، همگی اشاره به این حقیقت دارند که اگر استفاده از هرگونه زیبایی، ممنوع بود، خداوند هرگز این‌ها را نمی‌آفرید؛ و آفرینش زیبایی‌ها در جهان هستی، خود دلیل بر این است که خالق زیبایی‌ها آن را دوست دارد.

۱۳۹۱ - [۱۱] (صَحِیح)

وَعَن سَمُرَةَ بْنِ جُنْدُبٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «احْضُرُوا الذِّكْرَ وَادْنُوا مِنَ الْإِمَامِ فَإِنَّ الرَّجُلَ لَا یَزَالُ یَتَبَاعَدُ حَتَّى یُؤَخَّرَ فِی الْـجنَّة وَإِن دَخلهَا». رَوَاهُ أَبُو دَاوُد [۲۴۳].

۱۳۹۱- (۱۱) سمرة بن جندب س گوید: رسول خدا ج فرمودند: «برای (شنیدن) خطبه‌ی جمعه، حاضر شوید و به امام نزدیک شوید؛ (یعنی زود به مسجد بروید و در صف‌های اول و نزدیک به امام قرار بگیرید؛) زیرا فرد (مسلمان) پیوسته (بدون عذر از فضایل و موارد خیر و نیکی) فاصله می‌گیرد تا آن که در (ورود به) بهشت (یا در به دست آوردن درجات آن،) به عقب انداخته می‌شود؛ اگر چه وارد بهشت نیز بشود».

[این حدیث را ابوداود روایت کرده است].

«لایزال یتباعد حتّی یؤخّر فی الجنّة»: این بخش از حدیث، بیانگر افرادی است که از استماع خطبه و زود آمدن به مسجد و نشستن در صفوف اول نماز، خود را به عقب می‌اندازند و بدان توجه و اهمیتی نمی‌ورزند.

۱۳۹۲ - [۱۲] (ضَعِیف)

وَعَنْ سَهْلِ بْنِ مُعَاذِ بْنِ أَنَسٍ الْـجُهَنِیِّ عَنْ أَبِیهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «مَنْ تَخَطَّى رِقَابَ النَّاسِ یَوْمَ الْـجُمُعَةِ اتَّخَذَ جِسْرًا إِلَى جَهَنَّمَ». رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَقَالَ: هَذَا حَدِیثٌ غَرِیبٌ [۲۴۴].

۱۳۹۲- (۱۲) سهل بن مُعاذ بن انس جُهنی س از پدرش روایت می‌کند که گفت: رسول خدا ج فرمودند: «هر کس در روز جمعه، گردن‌های مردم را لگدمال کند (و از روی شانه‌های آنان، عبور کند؛ در روز رستاخیز) به دوزخ خواهد رسید و در آن افکنده می‌شود».

[این حدیث را ترمذی روایت کرده و گفته است: این، حدیثی غریب است].

شرح: «اتّخذ جسراً»: واژه‌ی «اتّخذ» به دو گونه روایت شده است:

۱- به صورت معلوم فعل ماضی؛ و همین روایت، قویتر نیز است؛ یعنی با این کارش، خود را به جهنّم خواهد رساند و خود را در آن، خواهد افکند.

۲- به صورت مجهول فعل ماضی؛ و همین روایت، ظاهرتر نیز است؛ یعنی آن فرد به سوی دوزخ، پل قرار داده می‌شود؛ یعنی همچنان که او در دنیا، مردم را گذرگاه خویش گرفته و از روی شانه‌های آنان عبور کرده بود، در روز رستاخیز نیز گذرگاه مردم به سوی دوزخ قرار خواهد گرفت.

به هر حال، جمهور ائمه و پیشوایان دینی، بر مکروه بودن «لگدمال کردن گردن مردم» (بالا رفتن از دوش مردم، جهت رسیدن به قسمت جلو مسجد) اتفاق‌نظر دارند. برخی آن را مکروه تحریمی و برخی دیگر، مکروه تنزیهی گفته‌اند که قول اوّل، ترجیح دارد. البته امام و پیشنماز، در صورت ضرورت، می‌تواند جهت رسیدن به قسمت جلو مسجد و محراب، از روی شانه‌های مردم عبور کند.

حدیث بالا - اگر چه ضعیف می‌باشد - امّا از آنجایی که در احادیث و روایات، برای «لگدمال کردن گردن مردم» (بالا رفتن از دوش مردم، جهت رسیدن به قسمت جلو مسجد) هشدار و برای پرهیز و اجتناب از آن، ترغیب ذکر شده است، این حدیث تا حدودی قوّت می‌گیرد.

۱۳۹۳ - [۱۳] (حسن)

وَعَنْ مُعَاذِ بْنِ أَنَسٍ: أَنَّ النَّبِیَّ ج نَهَى عَنِ الْـحُبْوَةِ یَوْمَ الْـجُمُعَةِ وَالْإِمَامُ یَخْطُبُ. رَوَاهُ التِّرْمِذِیُّ وَأَبُو دَاوُدَ [۲۴۵].

۱۳۹۳- (۱۳) معاذ بن انس س گوید: رسول خدا ج نهی کردند که کسی در روز جمعه و در حالی که امام خطبه ایراد می‌کند، به صورت «اِحتباء» بنشیند.

[این حدیث را ترمذی و ابوداود روایت کرده‌اند].

شرح: «الحبوة»: نشستن بر سرین و هردو ساق خود را با دست به سینه چسبانیدن؛ یا با دستار به پشت بستن.

«اِحتباء» در حالت‌های عمومی غیر از خطبه، به اتفاق صاحب‌نظران فقهی، جایز می‌باشد؛ البته مشروط بر آن که احتمال ظاهر شدن عورت نباشد و علاوه از آن، تکبّر و خودبزرگ بینی نیز در کار نباشد.

از حدیث بالا، معلوم می‌گردد که اختیار نمودن این وضع نشستن به هنگام خطبه، کراهت دارد.

ولی در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که از احادیث و روایات صحیح ابوداود و دیگران ثابت شده است که تعداد زیادی از صحابه (مانند عبدالله بن عمر س، انس بن مالک س و...) و تعداد بی‌شماری از تابعان (مانند: سعید بن مسیب، ابراهیم نخعی، مکحول، اسماعیل بن محمد، نعیم بن سلامة، شریح، صعصعة بن صاحان و...) «اِحتباء» را در حین خطبه مکروه نمی‌دانستند؛ و این سخن که شاید صحابه و تابعان از وجود چنین حدیثی آگاهی نداشتند، دور از واقعیت به نظر می‌رسد.

به همین خاطر، برخی از علماء و صاحب‌نظران اسلامی، بر این باورند که علّت نهی از «اِحتباء»، کراهت تنزیهی می‌باشد؛ و برخی گفته‌اند: علّت کراهت آن، احتمال خواب رفتن و خطر باطل شدن وضو می‌باشد و هرگاه احتمال خواب رفتگی، وجود نداشته باشد، در آن صورت، «اِحتباء» جایز است.

علامه طحاوی به روشی دیگر میان حدیث و عملکرد صحابه تطبیق داده است؛ وی گفته است: نهی از «اِحتباء» در صورتی است که انسان، بعد از شروع خطبه، به صورت «اِحتباء» بنشیند؛ و اگر شخصی قبل از شروع خطبه، «اِحتباء» کرده بود، نهی شامل حال او نمی‌شود.

آن دسته از صحابه که عمل «اِحتباء» در روز جمعه از آنان مشاهده شده است، کسانی بوده‌اند که قبل از شروع خطبه، «اِحتباء» کرده بودند که نهی شامل حال آنان نمی‌شده است.

۱۳۹۴ - [۱۴] (صَحِیح)

وَعَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ الـلّٰهِ ج: «إِذَا نَعَسَ أَحَدُكُمْ یَوْمَ الْـجُمُعَةِ فَلْیَتَحَوَّلْ مِنْ مَجْلِسِهِ ذَلِكَ». رَوَاهُ التِّرْمِذِیّ [۲۴۶].

۱۳۹۴- (۱۴) عبدالله بن عمر س گوید: رسول خدا ج فرمودند: «هرگاه یکی از شما در روز جمعه، خواب‌آلود و چُرتی شد، باید جای نشستن خویش را تغییر دهد».

[این حدیث را ترمذی روایت کرده است].

شرح: «نعس»: خواب‌آلود شد؛ چرتی شد؛ سنگین شد؛ خواب بر وی غلبه کرد.

«فلیتحول من مجلسه ذلک»: پیشتر بیان شد که پیامبر اکرم ج دستور داده‌اند تا کسانی که خواب بر آنان غلبه کرده است و خواب آلود و چرتی شده‌اند و از فهم قرآن و ذکر خدا عاجز مانده‌اند، بخوابند و استراحت کنند و یا خود را به تحرّک و فعالیتی نشاط‌آور، مشغول کنند تا بعداً با نشاط و سرحالی، مشغول عبادت و ذکر خدا شوند. انس بن مالک س گوید:

«دخل النبی ج فاذا حبلٌ ممدود بین الساریتین؛ فقال: «ما هذا الحبل»؟ قالوا: هذا حبل لزینب، فاذا فترتْ تعلّقتْ. فقال النبیّ ج: «لاحُلُّوه، لیُصلّ احدکم نشاطه، فاذا فتر فلیقعد» (بخاری و مسلم)

«پیامبر ج داخل مسجد شد، دید که طنابی به دو ستون (به نام ساریتین) بسته شده است؛ پرسید: این ریسمان چیست؟ اصحابی که در آنجا بودند جواب دادند که این مربوط به زینب بنت جحش (همسر پیامبر جاست؛ وقتی که خسته و کسل می‌شود به آن تکیه می‌کند (تا نیفتد). پیامبر گرامی اسلام ج فرمود: این کار را نکنید و طناب را باز کنید؛ هریک از شما باید وقتی که با نشاط و سرحال است، نماز بخواند و اگر خسته گردید، باید بنشیند و استراحت کند تا کسالت و خستگی‌اش از بین برود».

و عایشه ل می‌گوید: رسول خدا ج فرمودند:

«اذا نعس احدکم وهو یصلّی فلیرقد حتّی یذهب عنه النوم؛ فانّ احدکم اذا صلّی وهو ناعسٌ لایدری لعلّه یستغفر فیسبّ نفسه» (بخاری و مسلم).

«هر وقت یکی از شما به‌هنگام خواندن نماز، خسته شد و خواب بر او غلبه کرد، باید بعد از خواندن نماز بخوابد، تا حالت خواب و کسالتش از بین برود؛ چون اگر شما در حالت چرت زدن و بی‌خوابی نماز بخوانید، متوجه نیستید که چه می‌گویید؛ شاید به‌جای طلب مغفرت، خودتان را نفرین کنید».

[۲۳۹]- ابوداود ۱/۲۴۴ ح ۳۴۳؛ و مسند احمد ۳/۸۱. [۲۴۰]- ابوداود ۱/۲۴۶ ح ۳۴۵؛ ترمذی ۲/۳۶۷ ح ۴۹۶؛ نسایی ۳/۹۷ ح ۱۳۸۴؛ ابن ماجه ۱/۳۴۶ ح ۱۰۸۷؛ و مسند احمد ۴/۱۰۴. [۲۴۱]- ابوداود ۱/۶۵۰ ح ۱۰۷۸؛ و ابن ماجه ۱/۳۴۸ ح ۱۰۹۵. [۲۴۲]- موطأ مالک ۱/۱۱۰ ح ۱۷، «کتاب الجمعة». [۲۴۳]- ابوداود ۱/۶۶۳ ح ۱۱۰۸. [۲۴۴]- ترمذی ۲/۳۸۸ ح ۵۱۳؛ و مسند احمد ۳/۴۳۷. [۲۴۵]- ابوداود ۱/۶۶۴ ح ۱۱۱۰؛ ترمذی ۲/۳۹۰ ح ۵۱۸؛ و مسند احمد ۳/۴۳۹. [۲۴۶]- ابوداود ۱/۶۶۸ ح ۱۱۱۹؛ ترمذی ۲/۴۰۴ ح ۵۲۶؛ و مسند احمد ۲/۳۲.