سفر به لکهنو جهت تامین معاش
در سن ۱۲ سالگی ایشان، پدر بزرگوارشان مولانا سید محمد عرفان وفات یافتند. اوضاع زندگی ایشان را وادار کرد که مسئولیت خانواده بذمهی ایشان بیفتد، و به فکر تأمین معاش باشند، حدوداً در سنین شانزده یا هفده سالگی همراه با هفت نفر از بستگان عزیزشان جهت تامین معاش به لکهنو سفر کردند. لکهنو از رای بریلی به مسافت ۴۹ مایلی قرار دارد. و وسیلهی سواری فقط یک راس بود که برای همه نوبت سوار شدن تعیین کرده بودند اما در نوبت خودشان با اصرار دیگر بستگانشان را سوار میکردند. به این صورت در کل راه در خدمت بستگان همراه بودند و با اصرار وسایلشان را کول میکردند. با همین خدمات و تلاش به لکهنو رسیدند. این زمان دوران حکومت نواب سعادت علی خان خلف نواب شجاع الدوله بود. آقای نواب فردی بلند همت با نظری عالی و فرمانروایی با نظم بودند. در عین حال بجز از سرمایهداران، زمینداران و تجار انگشت شماری عموم مردم در بیکاری و تنگدستی مبتلا بودند، پس از ورود به لکهنو همهی عزیزان به تلاش جهت تأمین معاش مشغول شدند.
اما کار و شغل نایاب بود، با هزاران سعی و تلاش پیدا کردن بخور نمیری مشکل بود، حضرت سید آقا را یکی از امراء محل که به خانوادهی ایشان ارادت و علاقهی خاصی داشتند پیش خود برده بود و مهمان نگهداشتند اما غذای امیرانهای که از خانهی ایشان میآمد آن را به دیگر بستگان میدادند و خودشان با عدسی چیزی گذران میکردند.