جنگ مایار
سلطان محمد خان تصمیم گرفت که با مجاهدان جنگ سرنوشتسازی انجام دهد، لشکر بزرگی از درانیها را به همراه برداشت. از راه «چمکنی» به «چارسده» رسید. سید آقا هم همراه با یاران در محل «تورو» چادر زد.
تلاش کرد تا سران پیشاور را از برادر کشی و جنگ باز دارد، اما متاسفانه سرداران پیشاور قدر این صلح و دوستی را نشناختند. سلطان محمد خان، برادران و برادرزادگانش با در دست گرفتن قرآن مجید سوگند یاد کردند، کل ارتش از زیر دروازههای که قرآن روی آن بود رد شد. بین تورو و هوتی در جبههی مایار جنگ خونینی برپا شد. مولانا محمد اسماعیل و شیخ ولی محمد توپخانهها را تصرف کردند. درانیها وحشت زده شدند، متفرق و ریشهکن شدند. و مجاهدان به پیروزی آشکاری رسیدند. در این جنگ صحنههایی از شجاعت، جان نثاری، نیروی ایمان، تسلیم و رضا در مقابل قضا و قدر، و عشق به آخرت (ولقاءالله) به منصهی ظهور رسید که یاد قرون اولیه و صدر اسلام را زنده و تازه گرداند.