در وطن
پس از این دید و بازدید و سفر، ایشان به وطن خویش، رای بریلی برگشتند و این دوران زمان قحطی، خشکسالی، گرسنگی، اضطراب، فقر و فاقه (نیازمندی) و افلاس(نداری و مفلس بودن) بود. اما در عین حال مسؤلیت و کفالت تغذیهی صد نفر به عهدهی ایشان بود. به در و دیوار محل سکینت الهی و توکل علی الله کاملاً نمایان بود. در صحبت ایشان بزرگترین علماء، عارفان، و اهل سجادهی معاصر هند، حضور داشتند. هریک از آنها با وجود داشتن علم و عرفان، فضل و کمالات، جهت استفاده از ایشان زانو میزدند و به اینصورت ایشان همیشه علاوه بر خدمت دوستان و ارادتمندان به خدمت خلایق مشغول بودند. این آبادی کوچک زمان خانقاهی آباد و فعال، حوزهای برای تحصیل علوم دینی و مرکزی برای آموزش و اجرای جهاد بود، این دوران دارای ذوق و شوق، لذت و شیرینی، کیف و سرور و تحمل مشقتها بود. در همین دوران اقامت در وطن ایشان به شهرهای، الله آباد، بنارس، کانپور، و سلطان پور نیز سفر کردند. در فاصلهی کوتاهی مردم به ایشان وصل میشدند و بیعت میکردند.