جنگ در اکوره
ایشان از نوشهره برای حکام لاهور نامه فرستادند که در آن مطابق سنت قبل از هرچیز دعوت به اسلام مطرح بود. در مرحلهی دوم پرداخت جزیه و اطاعت از دولت اسلامی و با رد این دو پیشنهاد، اعلام جنگ مطرح بود و در پایان اظهار فرموده بودند، همانطور که شما دلباختهی شراب هستید ما بیشتر از آن دلباختهی شهادت هستیم. در پاسخ این نامه، دولت لاهور لشکر عظیمی از سیکها را در مقابل ایشان، اعزام کرد. با پخش این خبر، حضرت سید آقا فوری به آمادگی جنگ پرداختند. در این لحظات، مغز مجاهدان، سرشار از عشق و علاقه به شهادت بود. همراهان حضرت سید آقا هفتصد نفر، لشکر رقیب مقابل هفت هزار نفر تا دندان مسلح بودند. در نیمه شب چهارشنبه بیستم جمادی الاولی هزار و دویست و چهل دو (۱۲۴۲) هـ.ق مطابق با بیستم دسامبر ۱۸۲۶م این دستهی کوچک، در مقابل حریف ده برابر با شجاعت کامل جنگید و دشمن در حال عقبنشینی بود که تا پایان شب به طور کلی از معرکه بدر رفت. با این درگیری جرأت مسلمانان، بیشتر شد و بسیاری از سران قبایل علما و ریش سفیدان محل، به حضور رسیدند و بیعت کردند و برایشان اعتماد بیشتر پیدا کردند. ایشان نیز اختلافات سرداران را رفع و آنها را آشتی دادند، سردار قرئم هند آقای خاوی خان مرید شد و با درخواست او، حضرت سید آقا همراه با قافله به مدت سه ماه در قلعه هند اقامت گزیدند.