عصمت
احمد: همیشه از اینکه کسانی آیات را بر خلاف معانی حقیقی آن تفسیر میکنند و از روایات ضعیف برای اثبات چیزی که در کتاب خدا نیست استدلال مینمایند در حیرتم و تعجب میکنم.
محمد: ممکن است در مورد آنچه میگویی مثالی بزنی؟
احمد: خداوند متعال میفرماید:
﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣﴾[الأحزاب:۳۳].
«خداوند قطعاً میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد».
چه دلیلی در این آیه برای اثبات عصمت ائمه هست؟
محمد: اینجا از مفهوم آیه استدلال میشود، کسی که سخنان پیامبر را به دیگران میرساند باید از همه آنچه که میتواند عیبی در تبلیغ رسالت باشد مصون و محفوظ باشد، پس همان طور که پیامبر در رساندن پیام الهی معصوم است، همین طور ائمه که جانشین پیامبر هستند معصوم میباشند.
احمد: عصمت پیامبر به خاطر محفوظ ماندن رسالت لازم است، به دلیل اینکه خداوند میفرماید:
﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤﴾[النجم: ۳ - ۴].
«و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگوید. آنچه آورده چیزى جز وحى نیست که بر او نازل شده است».
پس چه کسی عصمت را بعد از پیامبر جبرای گروه مشخصی واجب گردانده است؟ و اگر در این مورد حدیثی باشد باید متواتر و برای همه مردم معلوم باشد، پس دلیلی برای عصمت وجود ندارد.
محمد: ولی آیه به خصوص در مورد خاندان علی÷که بعد از پیامبر ججانشینان او هستند نازل شده است.
احمد: اول باید بدانیم که این آیات در مورد آل علی نازل نشده است، و دلیلش این است که وقتی خداوند این آیه را در ضمن آیاتی دیگر که مجموع آن زنان پیامبر جرا میستایند.
نازل کرد، پیامبر جفاطمه و علی و حسن و حسینشرا خواست و آنان را زیر ردا و چادر خود قرار داد و سپس این آیه را خواند تا در کنار همسران پیامبر برکت این آیه شامل آن هم بشود، و اگر طبق آیه آنها از گناهان پاک شده بودند چرا پیامبر دوباره تکرار کرد و برای چیزی دعا کرد که به فرمان خدا تحقق یافته بود؟
محمد: ولی دو چیز در آیه دلالت بر عصمت میکند اول: استعمال ضمیر مذکور در «یطهرکم» به جای ضمیر مونث، و دوم معنی کلمه الرجس، یعنی خداوند شما را از زشتیها و گناهان پاک و مصون میدارد، پس مشخص میشود که آیه فقط مربوط به اهل بیت است.
احمد: استفاده از ضمیر مذکر به جای ضمیر مونث در «یطهرکم» به خاطر آن است که پیامبر در آیات جزو پاک شدگان بود چون سر پرست خانواده بود، و هر گاه زنان و مردان مورد خطاب قرار بگیرند از صیغه مذکر استفاده میشود و شامل همه میگردد. و همچنین چه کسی گفته که معنی پاک کردن از پلیدی به معنی معصوم بودن است؟ چون الرجس گاهی به معنی عذاب است چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿كَذَٰلِكَ يَجۡعَلُ ٱللَّهُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٢٥﴾[الأنعام: ۱۲۵].
«و اینگونه خداوند عذاب را برای کسانی میآورند که ایمان نمیآورند».
و گاهی به معنی گمراهی و ناخوشنودی و به معنی بتها میآید و با توجه به قرینهها و دلالتها معنی آن معلوم میشود.
و آیه کریمه و دعای پیامبر جبر این دلالت مینماید که خداوند اهل بیت پیامبر جرا مورد تکریم قرار داده و گناهانشان را بخشیده و آنان را از عذاب آخرت نجات داده است.
محمد: خداوند متعال میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلۡأَمۡرِ مِنكُمۡۖ﴾[النساء: ۵۹].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا و از پیغمبر اطاعت کنید و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید».
و از آن جا که مشخص است که امامت و رهبری بعد از پیامبر جاز آن امیر المؤمنین علیسبوده است، پس آیه به اطاعت از علی فرمان میدهد و چون او از لغزشها معصوم است اطاعت از او واجب است.
احمد: مسلمان قرآن را طبق میل خودش تفسیر نمیکند، بلکه نگاه میکند که علما آن را چگونه تفسیر کردهاند، معنی آیه واضح است و آن اینکه اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبر جامری جداگانه است، اما اطاعت از امرا یعنی وقتی آنها به اطاعت از خدا و پیامبرش فرمان میدهند، باید از آنها اطاعت شود و اطاعت جداگانه ویژهای از آنها نمیشود مگر در کارهای درست دنیوی.
اما اینکه بعد از پیامبر علیسامیر است این بحثی جداگانه است که بعداً به آن خواهیم پرداخت. و پیامبر جدر مورد اهل بیت خود سفارش نموده و فرمودند: «خدا را در رفتار با اهل بیت من به یاد داشته باشید» یعنی حق آنها را بدانید و آنها را در جایی که شایسته آنان است قرار دهید و چنانکه شایسته آنان است آنان را دوست بدارید.
محمد: اما چرا شما در مورد قضیهای که مکملّ شخصیت پیامبر به عنوان مبلغ به شمار میآید که همان وصی است این همه حدّت و شدّت را نشان میدهید؟
احمد: اگر در گفتگوی خودم درشت خویی یا تندی نمودهام معذرت میخواهم، ما به امید خدا به دنبال حق و راه درست هستیم، و برادرم محمد باید بدانی که ای کاش قضیه فقط در حد تکمیل تبلیغ میبود، که چنین نیست بلکه علی را از این فراتر قرار دادهاند و او را اگر نگویم برتر از پیامبران در حد پیامبران قرار دادهاند.
محمد: هرگز یک مسلمان عاقل چنین چیزی نمیگوید!
احمد: در [بحار الأنوار ۲۵/۳۵۰] آمده است: «همه امامیه بر معصوم بودن ائمه، از گناهان صغیره و کبیره و بر اینکه آنها از اینکه عمداً بر اساس خطا و فراموشی مرتکب گناهی شوند از تولد تا وفات معصوم هستند، اتفاق و اجماع دارند».
محمد: باید تحقیق کنیم و مطئمن شویم که این روایت صیح است یا نه.
احمد: هیچ عالمی در مورد این روایت چیزی نگفته است و آن را رد نکرده است، و رد نکردن آن دلیلی است بر اینکه مورد قبول است و عدم مخالفت علماء اساس مهمی در عقیده میباشد، و ما میدانیم که پیامبران گاهی فراموش میکنند چون انسان هستند، و این عیبی در رسالت به شمار نمیآید.
محمد: آیا برای آنچه میگویی دلیلی داری؟
احمد: خداوند متعال با سرزنش پیامبر جمیفرماید:
﴿عَفَا ٱللَّهُ عَنكَ لِمَ أَذِنتَ لَهُمۡ﴾[التوبة: ۴۳].
«خداوند تو را بخشیده است چرا به آنها اجازه دادی».
و میفرماید:
﴿عَبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ أَن جَآءَهُ ٱلۡأَعۡمَىٰ ٢﴾[عبس: ۱-۲].
«چهره در هم کشید و روی بر تافت! از اینکه نابینائی به پیش او آمد».
و خداوند پیامبرش را به خاطر اینکه از اسیران بدر فدیه گرفت سرزنش کرد و فرمود:
﴿لَّوۡلَا كِتَٰبٞ مِّنَ ٱللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمۡ فِيمَآ أَخَذۡتُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٞ ٦٨﴾[الأنفال: ۶۸].
«اگر حکم سابق خدا نبود عذاب بزرگی در مقابل چیزی که (به عنوان فدیۀ اسیران گرفتهاید) به شما میرسید».
و در مورد اشتباه پیامبر گفته میشود کار او مخالفت با اولی و بهتر است یعنی کارش در حقیقت درست است اما او باید همواره کاری را بکند که کاملتر و درستتر باشد. و تنها پیامبر ما اینگونه نبوده است بلکه خطا و لغزش از پیامبران دیگر نیز سر زده است مانند آدم÷که دچار لغزش شد و از آن درخت خورد، و نوح÷دچار لغزش شد از خدا خواست که پسر کافرش را نجات دهد و همچنین موسی با کشتن قبطی دچار لغزش گردید، و خداوند کاری را که آنها مرتکب شدهاند بیان کرده است، چون که سر زدن چنین کاری از آنها شایسته نیست زیرا آنها بندگان برگزیده و افضل خدا هستند.
محمد: ولی اهل بیت فضائل بیشماری دارند و نیز آنها برکات بیشماری برای امت دارند.
احمد: این مورد بحث ما نیست چون ما هر دو اتفاق نظر داریم که اهل بیت پیامبرجدارای فضایل و مناقبی هستند، ولی باید در مورد بعضی از چیزها که برای من اشکال پیش میآید گفتگو کنیم و آن اینکه:
۱- حدیث کساء شامل پنج نفر از آل علی میباشد، چه دلیلی از قرآن و حدیث برای داخل کردن دیگر در تطهیر و عصمت هست؟
۲- کدام دلیل به ما میگوید که علیبن حسین -زین العابدین- بعد از پدرش وصی و جانشین او بوده است، با اینکه وقتی پدرش کشته شد او کوچک بود؟!
۳- چرا تطهیر همه پسران و دختران حسین را شامل نشده است؟
۴- چرا فرزندان حسن را از دایرۀ عصمت و امامت بیرون کردهایم؟
۵- زین العابدین فرزندان زیادی داشت چرا فقط باقر از میان دیگران معصوم قرار داده شده است؟
و همچنین در مورد فرزندان باقر و ائمه بعد از او هم همین سوال مطرح میشود!
محمد: روایاتی که دال بر عصمت ائمه هستند زیادند که باید به صحت آن یقین کرد.
احمد: و همچنین روایاتی که بر ضد این مفهوم میباشند زیادند، از آن جمله روایتی است که علامه صدوق در عقاید ص ۱۶۰ بیان کرده که: «هر کس بگوید پیامبر فراموش نمیکرده است از افراطیها شمرده میشود، و هر کس بگوید أئمه از سهو و فراموشی مصون هستند از مفوضه است که لعنت خدا بر آنان باد».
و در [مجمع البیان - ۵/۲۰۵] آمده است: «مذهب آنان -یعنی شیعه- این است که ائمه در غیر از آنچه از سوی خدا میرسانند ممکن است دچار سهو و فراموشی شوند».
سپس عقیده متحول شد چنانکه در [تنقیح المقال ۳/۲۴۰] آمده است: «نفی سهو و فراموشی از ائمه از ضروریات مذهب شیعه است».
بنابراین برحسب نیاز و ضرورت در احکام و حتی مسایل عقیدتی تعدیل میآید.
محمد: هنوز برایم روشن نیست، آیا اگر مسلمانی در مورد امامش که از او احکام را فرا میگیرد معتقد باشد که او از لغزشها پاک و منزه است برایش خطر و اشکالی دارد؟
احمد: با این پرسش میتوان به پاسخ سوال شما دست یافت، پرسش این است که، اگر بگوییم هم پیامبر و هم دیگران معصوم هستند فرق میان آنها چیست؟ بلکه شما میگویید که ائمه به جایگاه و خصوصیتهایی دست یافتهاند که پیامبران بدان نرسیدهاند، و همچنان امام معصوم پرسیده نمیشود که دلیل سخن او چیست و فرمان و گفتهاش را نمیتوان رد کرد پس همچنین کسی که نایب امام است به این شرافت و افتخار نایل آمده است از این رو توده مردم نمیتوانند سخن و فرمان او را رد کنند. بنابراین خمینی در کتاب [الحکومة الإسلامیة ص ۹۱] میگوید: ما معتقدیم که مقامی که ائمه به فقها دادهاند همواره بر ایشان محفوظ است، چون ائمه که ما در مورد آنها عقیده داریم که دچار سهو و غفلت نمیشدهاند و کاملاً از مصلحت مسلمین آگاه بودهاند و میدانستند که بعد از وفاتشان این مقام همواره در اختیار فقها خواهد بود».
محمد: این ولایت و نیابت فقیه از امام منتظر است.
احمد: اگر کسی بررسی کند که این نیابت چگونه پدید آمده و ادامه یافته است به یقین میداند که بعد از غیبت صغری و کبری وقتی بین اهل مذهب اختلاف پدید آمد که اموالی که به عنوان خمس پرداخت میشوند به چه کسی باید تحویل گردند قضیه نیابت به وجود آمد و روحانیون شیعه برای آن که مردم عوام شیعه از آنها دلیل کارهایشان را نپرسند قضیه نیابت را مطرح کردند.
محمد: پس به نظر شما درباره ائمه چه عقیدهای باید داشت؟
احمد: ائمه چون از خاندان پیامبر هستند بهترین و شریفترین خاندان هستند، اما اگر آنها طبق رهنمود پیامبر جحرکت نکنند خیری ندارند. و آنها مانند دیگر انسانها انسان هستند و گناه هم از آنها سر میزند و به رحمت و آمرزش الهی امیدوارند و به اندازۀ اطاعت و خضوع در برابر خداوند نزد او تعالی مقام دارند.
قمی در [معانی الأخبار ص ۶۲] میگوید که پیامبر جفرمود: «ای علی! اولین نگاه برای تو حلال است و نگاه دوم برایت جایز نیست».
و در [نهج البلاغة ص ۸۲] آمده است که امیر المؤمنین علی گفت: «بار خدایا آنچه را که تو از من بهتر میدانی بیامرز، اگر باز گناه کردم باز مرا بیامرز».
و در [نهج البلاغة ص ۳۳۵] در خطبه شما ۲۱۶ آمده است که علی در خطبهای که در صفین ایراد کرد فرمود: «... از گفتن سخن و یا مشورۀ عادلانه دست نگاه ندارید؛ زیرا من بالاتر از آن نیستم که اشتباه نکنم و ایمن نیستم که کارم اشتباه نباشد».
اینگونه ائمه (رحمهم الله) خودشان اقرار میکنند که آنها مرتکب گناه میشوند و به رحمت و آمرزش الهی امیدوارند و نشانه دوست داشتن هر انسانی این است که شما کسی را که دوست میداری او را در جایگاهی قرار دهی که شایسته اوست و با او صادقانه رفتار کنی، و انسان خوشبخت کسی است که به سرور آقای اهل بیت پیامبرجتأسی جوید سپس به آل و خاندان ایشان طبق رهنمود آن حضرت جاقتدا نماید.